موضوعات: "خواندنیها" یا "روان شناسی" یا "دل نوشته" یا "مطالب طنز" یا "معرفی کتاب" یا "معرفی سایت" یا "مهدویت"

به وبلاگ الزهرا المرضيه (س) اصفهان خوش آمديد

خواندنی

آیت الله سید رضا بهاء الدینی رحمت الله علیه

 

روز قیامت نیکی هایمان را به محبوب

ترین فرد زندگیمان نخواهیم داد!

 

 اما مجبور می شویم به کسی

 

نیکی هایمان را

 

بدهیم که از او متنفر بودیم و

 

غیبتش را کردیم ! 

 

گناه خصوصا حق الناس، اوج حماقت

است نه زرنگی!

تصویر

تصویر

تصویر

تصویر

خواندنی

وقتی پایین ترینم

خدا امید من است

وقتی تاریک ترینم

خدا روشنایی من است

وقتی ضعیف ترینم

خدا نیروی من است

وقتی غمگین ترینم

خدا آرام جان من است

خواندنی

زندگی یعنی بخند هر چند که غمگینی

ببخش هرچند که مسکینی

فراموش کن هر چند که دلگیری

اینگونه بودن زیباست هر چند که آسان نیست

 

راه تعالی

علامه طباطبایی قدّس سرّه :

اکثر افرادی که توانسته اند ذهن خود را پاک و صاف نموده ، از خاطر مصفا کنند و سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است،در یکی از دو حال بوده اند:

اول: درحین تلاوت قرآن مجید در این فکر بودند که قاری حقیقی کیست؟در آن وقت،بر آنان منکشف می شده که قاری حقیقی قرآن، خداست.

دوم : از را توسل به حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام؛زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق ، نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم است.

مطلوب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری :

“علی بن مهزیار بیست سفر ، خون دل خورده و در پی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفپیاده به مکه رفته است . وقتی خدمت حضرت می رسد ، آقا عتاب می کنند که شما مشکل دارید و به فکر زیاد کردن اموالتان هستید .”

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کسی را می خواهند که فقط امام زمانی باشد و زیاد کردن اموال حتی از راه مشروع را عیبی می دانند که با مراعات تقرب به آن حضرت منافات دارد.

حال شما نگاه کنید که ما چقدر گرفتار هستیم.

قسمتی از وصیت نامه شهید روحانی رحمت الله طاهر آبادی

قسمتی از وصیت نامه شهید روحانی رحمت الله طاهر آبادی :

“مهدی جان پسر فاطمه،ای در این زمان اول مظلوم! شرمنده ام از تو که خود را شیعه ی شما بدانم ، اما افتخار دارم که ظاهرم آراسته به هم نام سربازان توست، نامم طلبه است. ای عزیز فاطمه قربانت شوم!آقا چه شود اگر عطایی به من گدا نمایی؛ به نگاهی ، گوشه چشمی ، آیا می شود که لحظه ای فقط لحظه ای نظری کنی ؟”

جملاتی ناب از مقام معظم رهبری مد ظله العالی در خصوص بسیج

 میتوان بسیج را را بحق مکتبی‌ترین و مردمی‌ترین نیروی مقاومت جهانی نامید. ۱۳۶۲/۰۹/۰۴

  بسیج، عبارت است از مجموعه‌ای که در آن، پاکترین انسانها، فداکارترین و آماده‌به‌کارترین جوانان کشور، در راه اهداف عالی این ملت و برای به کمال رساندن و به خوشبختی نائل کردنِ این کشور، جمع شده‌اند. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵

  بسیج به معنی حضور و آمادگی در همان نقطه‌ای است که اسلام و قرآن و امام زمان ارواحنافداه و این انقلاب مقدّس به آن نیازمند است؛ لذا پیوند میان بسیجیان عزیز و حضرت ولی عصر ارواحنافداه - مهدی موعود عزیز - یک پیوند ناگسستنی و همیشگی است. ۱۳۷۸/۰۹/۰۳

 همه باید بدانند که در دوران دفاع مقدس چه معجزات عظیمی از حضور مؤمنانه و پر تلاش نیروهای بسیجی در صحنه‌های جنگ اتفاق افتاد؛ این را باید همه بدانند. ۱۳۸۷/۰۲/۱۴

 مطمئن باشید اگر حضور بسیج مستضعفین در هشت سال دفاع مقدس نبود، امروز سرنوشت کشور چیز دیگری بود. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴

  تا بسیج هست، نظام اسلامی و جمهوری اسلامی از سوی دشمنان تهدید نخواهد شد؛ این یک رکن اساسی است. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴

  عرصه‌ی بسیج یک عرصه‌ی عمومی است؛ نه مختص یک قشر است، نه مختص یک بخشی از بخشهای جغرافیائی کشور است، نه مختص یک زمانی دونِ زمان دیگری است؛ نه مختص یک عرصه‌ئی دون عرصه‌ی دیگری است. در همه‌ی جاها، در همه‌ی مکانها، زمانها، عرصه‌ها و در همه‌ی قشرها، این وجود دارد. این معنای بسیج است. ۱۳۸۹/۰۴/۰۲

  بسیج دانشجویی یکی از ارزنده‌ترین یادگارهای امام راحل بزرگوار ما است. ۱۳۷۷/۰۷/۱۴

  بسیج به کیفیت‌بخشیدن روزافزون به خود نیازمند است و این حلقات «صالحین»، از کارهای بسیار خوب و برجسته است و در طریق همین تکمیل بسیج قرار دارد که ان‌شاءالله روز به روز باید آن را کاملتر کرد. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱

 از جمله‌ی اساسی‌ترین کارهائی که بر عهده‌ی بسیج است و در بافت درونیِ هویت بسیج دخالت دارد، عبارت است از حمایت و دفاع از اصول مسلّم اسلامی. ۱۳۹۰/۰۷/۲۲

  جوانی که در نیروی مقاومت بسیج به عنوان یک نیروی بسیجی، خود را خدمتگزار اهداف انقلاب و آرمانهای اسلامی می‌داند، باید چنان خود را بسازد که مثل شمعی پروانه‌ها را به دور خود جمع کند و سازندگی علمی، اخلاقی، معنوی، فکری و سیاسی داشته باشد. ۱۳۸۰/۰۸/۲۱

  اخلاص و معنویت بسیجی و ارتباط با خدا در بسیجی، یک خصوصیت عمده است. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵

  بسیج نگاه میکند ببیند که این حرکت عمومی انقلاب و نظام از مسیرِ درست منحرف نشود؛ مراقب است که انحراف به وجود نیاید؛ هر جا انحرافی مشاهده شد، بسیج در مقابل آن می‌ایستد. این از جمله‌ی خصوصیاتی است که مربوط به بسیج است. ۱۳۹۰/۰۷/۲۲

 آنچه که برای همه‌ی ما، برای همه‌ی بسیجیان عزیز، برای جوانها در هر نقطه‌ای از این عرصه‌ی عظیم که مشغول کار هستند، باید به عنوان شاخص مطرح باشد، عبارت است از این سه عنصر: بصیرت، اخلاص، عمل بهنگام و به اندازه. این سه عنصر را همیشه با یکدیگر توأم کنید و در نظر داشته باشید. ۱۳۸۹/۰۸/۰۲

 بسیجیان در قبال پیچیدگی اوضاع توانسته‌اند در ذهن خود و فکر خود و شخصیت خود پیچیدگی ایجاد کنند و بشناسند؛ قضایای سال ۸۸ این را نشان داد. ۱۳۸۹/۰۸/۰۲

از اعمال شب آخر ماه مبارک رمضان

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرموده اند هرکس در شب آخر ماه رمضان 10 رکعت نماز گذارد که در هر رکعت حمد یکمرتبه و سوره توحید 10 مرتبه  و در رکوع و سجود 10 مرتبه سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر خوانده شود بعد از اتمام 10 رکعت نماز 1000 بار ذکر استغفار بگوید و بعد سر به سجده گذارد و بگوید ” یا حیّ یا قیّوم یا ذاالجلال و الاکرام یا رحمنَ الدنیا و الاخرةِ و رحیمَهُما یا ارحم الراحمین یا اِلهَ الاولینَ و الاخرین اِغفرلَنا ذنوبنا و تَقَبَّل مِنّا صَلاتَنا و صیامَنا و قیامَنا . قسم بحق آنکه مرا براستی بنوت مبعوث فرموده که جبرئیل مرا خبر داد از اسرافیل از پروردگار خود تبارک و تعالی که سر از سجده بر نداشته باشد که بیامرزد خدا او را و قبول فرماید از او ماه رمضان را و بگذرد از گناهان او . این نماز در شب عید فطر هم سفارش شده است لکن روایتست که تسبیح اربع را در رکوع و سجود عوض تسبیح رکوع و سجود بخواند و در دعای آخر بجای اغفر لنا ذنوبنا بگوید اغفر لی ذنوبی و تَقَبَّل  صَلاتَی و صومی و قیامی.

التماس دعا

12 توصیه مقام معظم رهبری مدّ ظلّه العالی برای استفاده بهتر از لیالی قدر

12 توصیه مقام معظم رهبری مدّ ظلّه العالی برای استفاده بهتر از لیالی قدر

     12 توصیه مقام معظم رهبری برای استفاده بهتر از لیالی قدر

1- ساعات لیلة القدر را مغتنم بشمارید

2-با آمادگی معنوی وارد شب قدر شوید

3- بهترین اعمال در این شب، دعاست

4- به معانی دعاها توجه کنید

5-با خدا حرف بزنید

6-از خدای متعال عذرخواهی کنید

7-دل هایتان را با مقام والای امیر مؤمنان آشنا کنید

8-به ولیّ عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید

9-در آیات خلقت و سرنوشت انسان تأمّل کنید

10-برای مسائل کشور و مسلمین دعا کنید

11-حاجات خود و مؤمنان را از خدا بخواهید

12- از رذائل مادی خود را دور کنید

ادامه »

آداب معاشرت ( رفتار با بدخواهان )

مؤمن نباید به حرف حسودان اهمیت بدهد و باید در مقابل آنان صبر پیشه کند و پاسخ نافرمانی حسودان را با فرمان برداری خداوند و پیشه کردن صبر بدهد. حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند : در برابر دشمنان نعمت ( حسودان ) صبر پیشه کن ؛ زیرا هرگز نمی توانی کسی را که نسبت به تو ( به وسیله حسادتش ) خدا را نافرمانی کرده ، با کاری بهتر از فرمان برداری خدا در مورد او تلافی کنی .

خصال صدوق ، ج1 ، ص 13

دنیا مانند گردویی است بی مغ

ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند…
به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد.
یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن،

گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند…

ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد.

پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟!
گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت…

دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم…

هوشیاری

شایسته است مؤمن همواره به یاد خدا باشد و رهایی از غفلت و تاریکی ها را از او طلب کند .چرا که هیچ یار و یاوری مانند او نمی تواند دست انسان را در تاریکی ها بگیرد و نجاتش دهد. امام سجاد علیه السلام در دعا عرضه می دارند : بار الها ! بر محمد و آل محمد درود فرست و هنگام غفلت ، مرا به یاد خود هوشیار ساز . به روزگار مهلت ، مرا در راه طاعت خود به کار گیر و راه آسانی به سوی دوستی ات برایم بگشا که با آن ، خیر دنیا و آخرت را بر من کامل گردانی .

صحیفه سجادیه - ص12 - دعای 20

مروری بر بیانات رهبر انقلاب مد ظله العالی در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس " محبان اهل بیت علیهم السلام و مسئله تکفیری ها

مروری بر بیانات رهبر انقلاب مد ظله العالی در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس " محبان اهل بیت علیهم السلام و مسئله تکفیری ها

مروری بر بیانات رهبرانقلاب در دیدار شرکت کنند گان در اجلاس” محبان اهلبیت علیهم السلام و مسئله تکفیریها”

محور اول : محبت اهل بیت علیهم السلام

*حبّ اهل بیت مخصوص یک گروه خاصّی در اسلام نیست. همه ی مسلمین اهل بیت پیغمبر را دوست می دارند و به ایشان ارادت دارند .

** بوسیله ی محبّت اهل بیت می شود در میان مسلمین، اجماع ایجاد کرد .

*** همچنانی که وجود مبارک پیغمبر اسلام ، قرآن و کعبه ی شریف محور اتّحاد مسلمین است ، محبّت اهل بیت هم می تواند محوری باشد برای اتّحاد مسلمین

**** امروز دنیای اسلام به این اتّحاد و همدلی به شدّت نیازمند است

محور دوم : وضعیت امروز دنیای اسلام

1-پیکر دنیای اسلام زخم خورده است .

2- دشمنان اسلام توانسته اند با ایجاد جنگ و اختلاف در بین خود مسلمین آنها را فشل کنند، و دشمنان آنها رژیم غاصب صهیونیست  را در حاشیه ی امن نگهدارند .

3-با کمال تأسّف درون خود امّت اسلامی و دولتهای اسلامی کسانی هستند که همان کاری را که آمریکا و صهیونیست میخواهند انجام میدهند ، ابزار آنها میشوند برای جراحت وارد کردن بر پیکر امّت اسلامی .

4- در شرائط امروز جهان اسلام ، اتّحاد امّت اسلامی اوجب واجبات است .

5-شجره ی خبیثه ی داعش در عراق و سوریه ور افتاد ؛ امّا ممکن است در جای دیگری این بساط را پهن کنند

6-آمریکا از دشمنی با اسلام دست بر نمی دارد.  باید بیدار باشیم .

7-باید هوشیار باشیم؛ باید آمادگیهای خودمان را حفظ کنیم؛ نبایستی غافلگیر بشویم .

8-در درون جامعه ی اسلامی، کسانی که دشمن مسلمین، دشمن اسلام و دشمن خدا را به دوستی میگیرند؛ اینها دشمنان حقیقی اسلام هستند .

9-در جغرافیای ایران حکومتی به نام اسلام وجود دارد که افتخار می کند به اینکه حکومت اسلامی است. البتّه ما به آرزوهای خودمان در تحقّق حاکمیّت اسلام در کشور به تمام آرزوهایمان نرسیدیم ما در نیمه ی راهیم؛ امّا هدفمان تحقّق همه ی اهداف اسلامی و تحکیم کامل شریعت اسلامی است .

10- قریب چهل سال از تشکیل جمهوری اسلامی میگذرد ؛ از روز اوّل تا امروز آمریکا و جبهه ی کفر و استکبار و صهیونیسم با ما دشمنی کرده اند ، ولی ما به طور پیوسته پیشرفت کردیم .

11-امروز جمهوری اسلامی بحمداللّه در منتهای قدرت و قوّت است، هر جایی که احتیاج به حضور وکمک ما باشد در مواجهه و مقابله ی با کفر و استکبار کمکمان را به آنجا می کنیم؛ این را صریح می گوییم .

12-امروز فلسطین مسئله ی اوّل دنیای اسلام است .

13-کلید غلبه ی بر دشمنان اسلام مسئله ی فلسطین است؛ چون آمدند یک کشور اسلامی را غصب کردند و آن را پایگاهی قرار داده اند برای اخلال کردن در امنیّت کشورهای این منطقه؛ باید با غدّه ی سرطانی {رژیم صهیونیستی} مبارزه کرد.

ادامه »

آداب معاشرت ( دوستی )

مؤمن با کسی همنشینی می کند که عیب هایش را به او تذکر دهد و موجب سعادت و رشد وی شود . و این نکته بسیار مهمی است که در انتخاب معاشرت ها و دوستی ها باید در نظر بگیریم . در این مورد ، از حضرت امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند : ” از کسی که دلش برای تو بسوزد و تو را  نصیحت کند ، پیروی کن و از کسی که تو را بخنداند ، ولی با تو حیله و نیرنگ نماید ، پیروی مکن . {به زودی همه به سوی خدای خویش باز می گردید . آن وقت آگاه می شوید که چه کسی خیرخواه و چه کسی بدخواه شما بوده است} . ”

بحار الانوار ، ج 75 ، ص 249

سلام علیکم

خورشید یاد آور هر روزه این

 

نکته است که ما هم

 

می توانیم از اعماق تاریکی

 

دوباره طلوع کنیم ، ما هم

 

می توانیم با نور خویش

 

بدرخشیم

درخواست از پروردگار مهربان

لطف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

لطف و احسان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همواره به شیعیانشان می رسد و آنان را در سختی ها و گرفتاری ها فراموش نمی کنند. همان طور که حضرت علیه السلام در نامه خود به شیخ مفید فرمودند : ” ما شما را به حال خودتان رها نمی سازیم و هرگز شما را در سختی ها فراموش نمی کنیم . و گرنه مشکلات بر شما فرود می آمد و دشمنان ، شما را احاطه و بیچاره می کردند .

ره یافتگان ، ج1 ، ص 100

شتاب در توبه

آیت الله محمد تقی آملی قدس سرّه درباره ی توبه می فرمایند : اگر بخواهیم تخم بدی را که در میان حاصل شده از میان برداریم ، ناچاریم تا وقتی ساقه اش نازک و لطیف است ، از ریشه به در آوریم ، زیرا در چنین موقعی قدرت ما برای قطع آن کافی است . و الّا اگر اهمال ورزیم و امروز و فردا کنیم ، یک وقت می بینیم همان شاخه کوچک ، درخت کهن و بزرگی مانند چنار شده که با صد پهلوان هم قادر به کندن آن نمی باشیم . همچنین کسی که مرتکب معصیتی شود و بخواهد توبه کند ، تا آن گناه ، تازه است باید خود را از آلودگی آن پاک سازد . و الّا اگر تأخیر بیندازد ، یک وقت می بیند صفحه دل از چرک های معاصی به کلی سیاه شده و دیگر موفق به توبه هم نمی شود و عاقبت وخیم و ترسناکی برای خود تهیه نموده است .

در جستجوی استاد ، ص 114

امام حسین علیه السلام یار نیازمندان

امام حسین علیه السلام در خدمت گزاری به مردم و نیازمندان همانند پدر بزرگوار خود ، امیر المؤمنین علیه السلام می کوشیدند . آن حضرت این کمک ها را به طور پنهانی انجام می دادند ، به طوری که تا قبل از شهادتشان ، بسیاری از کمک هایشان بر مردم عادی ، پنهان مانده بود . شعیب بن عبد الرحمن خزاعی می گوید : بعد از حماسه عاشورا ، مردان قبیله بنی اسد وقتی خواستند پیکر مطهر حضرت سید الشهداء علیه السلام را دفن کنند ، در دوش آن بزرگوار ، اثر زخمی کهنه یافتند که شباهتی به جراحت های جنگی نداشت . از امام سجاد علیه السلام علت را جویا شدند . امام فرمودند : ” این زخم در اثر حمل کیسه های غذا و به دوش کشیدن هیزم به خانه های بیوه زنان ، یتیمان و مستمندان است که پدرم در شب های تاریک ، آن ها را بر دوش خویش حمل می فرمودند . ”

راه کمال انسان

راه کمال انسان

مقام معظم رهبری مد ظلّه العالی :

عزیزان من ! انسان در عالی ترین شکل ، آن انسانی است که بتواند در راه خدا حرکت بکند و خدا را از خود راضی کند و شهوات ، او را اسیر خود ننماید  انسان درست و کامل ، این است . انسان مادی که اسیر شهوت و غضب و هواهای نفسانی و خواسته ها و احساسات خود است ، انسان حقیری است ؛ هر چند هم به ظاهر بزرگ باشد و مقام داشته باشد . رئیس جمهور بزرگ ترین کشورهای دنیا و دارنده ی بزرگ ترین ثروت های جهان که نمی تواند با خواهش های نفسانی خود مقابله و مبارزه کند و اسیر خواهش های نفسانی خود است ، انسان کوچکی است ؛ اما انسان فقیری که می تواند بر خواسته های خود فائق بیاید و راه درست را که راه کمال انسان و راه خداست ، بپیماید ، انسان بزرگی است .

خطبه های نماز جمعه ، 12 بهمن 1375

تهذیب در جوانی

شهید مطهری رحمت الله علیه :

ملکات رذیله ، مانند خاری است که هر چه دیرتر کنده شود ، فرد ، پیرتر و ضعیف تر و خار ، بزرگ تر و قوی تر می شود . دل یک جوان ، آماده تر است برای توبه کردن تا دل یک پیر . مثلی می آورد و می گوید : شخصی خاری را در سر راه مردم کاشته بود . این خار بزرگ شد . گفتند : ” آقا بیا این خار را بکن . ” گفت : ” دیر نمی شود یک سال دیگر می کَنیم .” سال بعد ، بوته ی خار ، بزرگ تر شد . ولی خارکن چطور ؟ پیرتر شده بود . گفتند : : بیا بکن  گفت : ” دیر نمی شود بعد می کنیم ."سال به سال بوته ی خار ، بیشتر رشد می کرد ، بیشتر ریشه می دوانید ، تنه اش کلفت تر ، خارهایش تیزتر و خطرش بیشتر می شود ، اما خارکن پیرتر و از نیرویش کاسته می شد .

گفتارهای معنوی ، شهید مطهری ، ص 125

نامه سوزناک شهید حججی به امام رضا(علیه السلام)/ بر من منت بگذار و جواز شهادتم را امضاکن

شهید محسن حججی در سفری که در سال 94 به مشهد مقدس داشت از امام رضا(ع) خواسته است تا جواز شهادتش را امضا کند.

به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شهید مدافع حرم، محسن حججی که نام و آوازه شهادت و ارادتش به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) امروز دیگر برای همه مردم ایران شناخته شده است وقتی در سال 94 به زیارت حرم مطهر رضوی می‌رود از امام رئوف می‌خواهد نامه شهادتش را امضا کند و ایشان را به مادرشان حضرت زهرا (س) قسم می‌دهد.

متن نامه

بسم الله النور، النور

به: انیس‌النفوس، شمس‌الشموس، مولا علی‌ابن موسی الرضا(علیه السلام)

از: غلام رو سیاه ، گنهکار

سلام آقای خوبم

از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می‌گذرد و حال که در صحن و سرایت هستم سر تا پا شوق و شعف دارم.

یادم هست دفعه قبل خواسته‌های زیادی از شما داشتم؛ الآن که خوب فکر می‌کنم به همه خواسته‌هایم رسیده‌ام؛ شغل سپاه ، عروسی، جور شدن زندگی و… ممنونم آقای خوبم، ممنون.

دو روز پیش که با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم؛ باورم نمی‌شود؛ همه این‌ها را از کرم و بزرگی شما می‌دانم.

مولای من، با ورود به سپاه دریچه‌ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت‌های دنیوی هر آنچه که باید می‌چشیدم را چشیدم.

حال، بی‌صبرانه مشتاق چشیدن لذتی اخروی هستم، لذتی که نهایتش رضای خداست.

یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی‌بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جوادالائمه (ع)قسم، تو را به خواهر گرامی‌ات فاطمه معصومه(س) قسم، ضامن من شوید.

آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین شهادت را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت ( ع )کنم.

فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و جواز شهادتم را امضا کن.

امشب شام دوشنبه است؛ می‌گویند دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها پرونده اعمال ما می‌رود دست صاحبمان ولی عصر(ع).

آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، شهادت‌نامه‌ام را با امضای خودت مزیّن کن.

آرزو دارم امشب پرونده‌ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضا می‌کند.

گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم

ضامنم باش ای رضا

مانند آهو دِه پناهم

آقای من

مرا از درگاهت ناامید نکن

الهی رضاً به رضاک

لامعبود سواک

دوشنبه/ سه شنبه 6/5/94

حرم امام رضا(ع)/ رواق الاجابر

01:34 بامداد

 

....

نوشیدنی های انرژی زا در طب سنتی

نوشیدنی شیر بادام

مواد لازم برای تهیه این نوشیدنی شامل 50 گرم مغز بادام خام و پوست‌کنده، 10 بادام هندی خام، 3 قاشق غذاخوری عسل و 3 لیوان آب سرد یا شیر کم‌چرب می‌شود. برای تهیه این نوشیدنی انرژی‌زا باید بادام‌ها را همراه عسل و آب یا شیر داخل مخلوط‌کن بریزید و آن‌قدر آن‌ها را با یکدیگر مخلوط کنید که مایع یکنواختی به دست بیاید. برای پوست کندن بادام‌های خام هم کافی است آن‌ها را حدود 6 تا 8 ساعت خیس و سپس به سادگی، پوست آن‌ها را جدا کنید. این نوشیدنی را می‌توان به‌عنوان یک میان وعده غذایی هم مصرف کرد .

 شیر مخصوص انرژی زا

مواد لازم برای تهیه این نوشیدنی 20 مغز بادام خام و پوست‌کنده، 4 مغز گردو، 15 مغز پسته خام و پوست‌کنده ، 5 مغز بادام هندی خام ، 10 چلغوز خام و پوست‌کنده، 3 قاشق غذاخوری عسل ، 7 خرمای رسیده و پوست‌کنده و بدون هسته ، 1 قاشق غذاخوری کنجد خام ، 1 قاشق غذاخوری پودر نارگیل ، 5 لیوان شیر کم‌چرب یا آب سرد و نصف قاشق چای‌خوری زعفران ساییده است. برای تهیه این نوشیدنی انرژی‌زا هم باید تمام این مواد را داخل مخلوط‌کن بریزید و آن‌قدر آن‌ها را با یکدیگر مخلوط کنید که مایع یکنواختی به دست بیاید .

شیر خرما

مواد لازم برای تهیه این نوشیدنی شامل 50 گرم مغز بادام خام و پوست‌کنده ، 2 قاشق غذاخوری عسل ، 10 خرمای رسیده و پوست کنده و بدون هسته و 3 لیوان آب سرد یا شیر کم‌چرب می‌باشد. برای تهیه این نوشیدنی انرژی‌زا باید بادام‌ها را همراه خرما، عسل و آب یا شیر داخل مخلوط‌کن بریزید و آن‌قدر آن‌ها را با یکدیگر مخلوط کنید که مایع یکنواختی به دست بیاید. این نوشیدنی علاوه بر افزایش نشاط و انرژی، برای آرتروز و پوکی استخوان هم بسیار مفید است.

حکیمانه

آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمت الله علیه : ای نفس ! بدان که می توانی نزدیکی و رضای خدا را در مدت یک روز بلکه در یک ساعت و یک لحظه به دست آوری ؛ به شرط اینکه ( خدا ) بداند نیت تو در ترک غیر خدا و قصد دیدار او صادقانه و پاک است ، زیرا او حاضر است نه غایب ، روآورنده است نه رو گردان و مشتاق است نه غیر آن . آیا فرمایش خداوند به حضرت عیسی علیه السلام را نشنیده ای که به آن حضرت فرمود : ” ای عیسی ! چقدر چشم بدوزم و با بهترین شکل ، بندگانم را بخوانم ، ولی آنها به طرف من نیایند “.

آیا این حدیث قدسی را نشنیده ای که : ” اگر کسانی که به من پشت کردند ، می دانستند که چگونه در انتظار آنان هستم و چه اشتیاقی به بازگشت آنان دارم ، از شوق من می مردند و اعضای بدن آنها از هم جدا می شد ؟ ” نیز روایت شده است که خداوند متعال می فرماید : ” بنده ی من ! قسم به حق تو بر من که من تو را دوست دارم . قسم به حق تو بر من ، تو نیز مرا دوست بدار ” . آه ! آه ! از تأسف و افسوس ، و آه از نابودی و آه از بلا ، که امر خدا را اطاعت نکردم ، در حق خود ستم نموده ، وعده های خدا را مسخره کردم . 2

1- سوره زمر ، آیه 56

2- مقدمه بر کتاب المراقبات ، ترجمه ابراهیم محدث بندر ریگی ، ص 35 و 36

وسوسه ی شیطان

امام خمینی رحمة الله علیه :

فرزندم ! با قرآن ، این بزرگ کتاب معرفت ، آشنا شو ؛ اگر چه با قرائت آن . و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصوّر نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه ی شیطان است . آخر ، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس ، و نامه ی محبوب ، محبوب است ؛ اگر چه عاشق و مُحب ، مفاد آن را نداند و با این انگیزه ، حب محبوب ، که کمال مطلوب است ، به سراغت آید و شاید دستت گیرد .ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه ی اینکه قرآن کتاب ماست ، به سجده رویم ، از عهده برنیامده ایم . 

وعده ی دیدار ص 83

تدابیر طب سنتی در ماه مبارک رمضان

تدابیر طب سنتی در ماه مبارک رمضان

1-کسانی که با گرفتن روزه دچار معده درد می شوند موقع سحر مقداری ترنجبین و خاکشیر مخلوط کنند و بخورند و موقع افطار یک لیوان عرق نعناع با نبات یا عسل میل کنند
2-سعی کنید یک ساعت بعد از سحری بخوابید و بلافاصله بعد از خوردن سحری نخوابید
3-دیابتی ها اصولا مشکلی برای روزه داری ندارند ولی کسانی که مشکل کلیوی دارند با مجوز پزشک روزه بگیرند
4-سعی کنید حتما در وعده سحری از خورشت استفاده کنید مثل خورشت کدو و یا خورشت الو یا خورشت بامیه
5-در وعده سحری به هیچ وجه ماهی نخورید
6-اگر می خواهید دهانتان کمتر طی روزه داری بو بگیرد دهان خود را بعد از مسواک موقع سحر با آب ونمک بشویید
7-در وعده افطار سعی کنید افطار را با خرما و یک استکان گلاب گرم شده باز کنید
8-برای افراد لاغر وعده سحری واجب است و باید حتما خورده شود
9-نان و پنیر و سبزی در رأس افطار نباشد برای معده مضر است بهتر است افطار را با سوپ یا فرنی گرم یا حلوای آرد گندم بخورید
10-سعی کنید از زولبیا و بامیه که از شیرینی جات مصنوعی درست شده اند استفاده نکنید
11-افراد روزه داری که کلیه شان زمینه سنگ سازی دارد باید موقع سحر یک استکان عرق خارشتر بخورند
12-در وعده سحری به هیچ وجه ماست نخورید
13-سعی کنید حداقل در این ماه از روغن کنجد و زیتون استفاده کنید.

آب گرم موقع افطار:
1 ) کبد را شستشو می دهد
2) دهان را خوشبو می سازد
3) دندانها را محکم میکند
4) باعث تقویت چشم میگردد
5) معده را شستشو میدهد
6) آرام کننده رگهای به هیجان آمده است
7) صفرا را می برد
8) بلغم را برطرف می کند
9) حرارت معده را فرو می نشاند
10) سردرد را آرامش می بخشد

آداب معاشرت ( اعتدال در معاشرت )

مؤمن باید همیشه حدی را بین خود و مردم نگه دارد . این حد و حدود و نیز برخی دیگر از آداب معاشرت را جناب لقمان حکیم چنین به فرزندش می آموزد : ” پسرم زیاد با مردم نزدیک مشو ، که موجب دوری از دل های آنان می شوی و یک سره نیز از آن ها دوری مکن که خوار و بی مقدار گردی . کارهای پسندیده ات را نزد مخالفان آن کارها بازگو مکن ، زیرا همان طور که بین گرک و گوسفند دوستی برقرار نمی شود ، بین نیکوکار و بدکار نیز دوستی به وجود نمی آید . کسی که به قیر نزدیک شود ، مقداری به او می چسبد ؛ همچنین کسی که با تبهکار شریک ( و همراه) شود ، روش های او را می آموزد .”

اصول کافی ، ج4 ، ص457

رعایت حقوق حضرت حجت ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )

یکی از مهم ترین تکالیف ما ادای حقوق حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می باشد  چه حقوق مادی و چه حقوق معنوی . حقوق مادی مثل اهمیت دادن به پرداخت خمس و حقوق معنوی مثل وفادار بودن در بیعت ، اطاعت از فرمان و خیر خواهی برای آن حضرت . همان طور که امیر المؤمنین علیه السلام در خطبه ی 34 نهج البلاغه می فرمایند : اما حق من بر شما این است که در بیعت خویش با من وفادار باشید ، و در آشکارا و نهان خیر خواه من باشید . هر وقت شما را بخوانم ، اجابت کنید ، و هر گاه فرمان دادم اطاعت نمایید .

سایت راسخون ، وظایف منتظران در عصر غیبت

منشور انتخابات در کلام رهبری ( حفظه الله )

منشور انتخابات در کلام رهبری ( حفظه الله )

روش های علاقه مند سازی فرزندان به عبادت - روش 3 و 4 و 5

روش های علاقه مند سازی فرزندان به عبادت - روش 3 و 4 و 5

3- خوشایند سازی : یکی از اصولی که سبب تکرار رفتار می شود ، همراه کردن رفتار با چیزهایی است که کودک به آن ها علاقه دارد . مثلا وقتی کودکی با شما به نماز می ایستد اگر نماز را کمی با سرعت بخوانید و سپس او را مورد محبت قرار دهید ، برای بار دوم هم مایل خواهد بود که نماز را به جماعت بخواند . در دوره کودکی ، اساس کار و تربیت دینی بر تقویت پیوند عاطفی با دین استوار است . از این رو باید از سخت گیری های نابجا پرهیز کرد . به کودکان باید احترام گذاشت و به آنها محبت کرد . همچنین فراهم کردن شرایط خوب برای انجام عبادت ، می تواند در ایجاد علاقه ، مؤثر باشد . مثلا در ایام سرد سال زمینه ای فراهم شود که کودک وضویش را با آب گرم بگیرد و در اتاق گرم و با هوای مطلوب نماز بخواند .

4- اصل تدریج : یکی از اصول اساسی در سوق دادن فرزندان به عبادت ، توجه به میزان توانایی اوست . بر والدین لازم است که میزان تحمل کودک را در انجام رفتارهای دینی و عبادات در نظر داشته باشند تا میل به این کار همیشه در آنان باقی بماند . لذا از کودک نباید انتظار داشت که همانند بزرگ سال ، به عبادت بایستد و زمان زیادی را با حضور قلب کامل ، مشغول خواندن نماز باشد . برای این که فرزندانی با نشاط درباره ی عبادت و مسائل دینی پرورش دهیم ، لازم است تکالیف شرعی را در نظر آنان ، آسان جلوه داده و یادگیری و انجامش را در طول زمان و چند سال  توزیع کنیم . امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند : ” وقتی بچه سه ساله شد ، کلمه ی لا اله الاّ الله را یادش بدهید . سپس او را رها کنید تا به سن سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد . آن گاه محمد رسول الله را یادش بدهید و سپس تا چهار سالگی رهایش کنید . در چهار سالگی صلوات بر محمد را یادش بدهید . (طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 254 ) “

5- والدین الگوی فرزندان : کودکان خواسته یا نا خواسته از رفتار های پدر و مادر تقلید می کنند . آنها به قدر ی باهوش هستند که حتی می توانند احساس شما را از انجام یک کا ر درک کنند . اگر شما در خواندن نماز سستی کنید یا آن را کاری خسته کننده بدانید ، با این کار به فرزندان خود یاد داده اید که نماز عملی خسته کننده و تکراری است . ولی اگر برای نماز خود ارزش قائل شوید و بعد از بجا آوردنش ، نشاط بیشتری پیدا کردید و اخلاق تان تغییر بهتری داشت کودک می آموزد که نماز ، شادی آفرین و محبت بخش است . لذا باید فضای خانه آمیخته با ارزش های معنوی باشد و اگر پدر و مادر ، ارزش های الهی و تکالیف دینی را در زندگی خویش جدی بگیرند ، کودکان به طور غیر مستقیم و به صورت مشاهده ای ، از این جوّ معنوی متأثر می شوند و علایق دینی در آنان ، به طور طبیعی پرورش می یابد .

 

 

روش های علاقه مند سازی فرزندان به عبادت- روش 1 و 2

روش های علاقه مند سازی فرزندان به عبادت- روش 1 و 2

یکی از مسائل مهم در خانواده های معنوی ، آگاهی از روش های صحیح ایجاد علاقه در فرزندان به مسائل دینی است . برخی از خانواده ها حتی با تلاش های بسیار ، موفق به ایجاد انس نمی شوند و گروهی دیگر پرداختن به این مسئله را با رفتارهایی نامناسب همراه می کنند . در این رابطه چند روش جهت علاقه مند سازی فرزندان به عبادت را بیان می کنیم :

1- اول جذب و آموزش ، سپس رفتار : یکی از اصول تربیت دینی ، به ویژه علاقه مندی کودکان به عبادت ، توجه به آموزش این مسئله است . کودکی که از همان اوان طفولیت ، خود را کنار عبادت والدین و در جمع های معنوی می یابد ، زمینه بیشتری برای پرسشگری درباره ی دین و امور دینی در او شکل می گیرد .لذا آگاهی دادن کودکان از چگونگی انجام فرائض دینی و نیز دانستن فلسفه ی انجام آن به گونه ای محدود ، می تواند مشوق خوبی برای انجام این کار و استمرار آن باشد .

2- تشویق به جای تحمیل : تشویق ها می تواند کلامی و غیر کلامی باشد . همچنین می توان به صورت متناوب ، هدیه هایی را به کودکان داد و آنان را به دلیل رفتار خوبشان تشویق کرد . البته در این باره ، از واژه ی جایزه استفاده نکنید زیرا کودکان را شرطی می کند . واژه ی ” هدیه “مناسب تر است زیرا هم انگیزه ی رفتار را درونی نگه می دارد و هم آنان را از آسیب شرطی شدن و عبادت به شرط مزد دور می کند . مهم ترین نکته ای که کودکان باید بدانند این است که انجام فرائض دینی برای خودشان چه سودی از نظر آرامش روحی و روانی دارد ؟ کارهای معنوی به تعمیق و تأمین بهداشت روانی کودکان کمک می کند و هیچ سودی برای دیگران ندارد . لذا از کودکان بخواهیم خودشان انجام دادن یا ندادن فرائض دینی را با هم مقایسه کنند و به این نتیجه برسند که پای بندی به احکام به نفع آن هاست .

آیا می دانید ؟ (خواص دارویی بعضی از گیاهان )

1-گشنیز

برای شستن دهان و دندان ، برای برطرف کردن بواسیر ، جلوگیری از ترش کردن ، مسکن درد دندان و رفع تشنگی مناسب است .

2- پنیر

پنیر را نباید با بادام مصرف کرد ، زیرا موجب فساد معده می شود و گوارش را با مشکل رو به رو می کند به عنوان عامل مهمی در تشکیل سنگ کلیه و مثانه محسوب می شود .

3- دارچین

زنان باردار به هیچ وجه نباید از عطر خوشبوی دارچین استفاده کنند . دارچین در روند رشد جنین اختلالات شدیدی ایجاد کرده و احتمال سقط جنین را افزایش می دهد .

4- جوانه گندم

جوانه گندم یک ماده مغذّی و پر خاصیت است که تمام ویتامین های گروه B را یکجا دارد . به شما کمک می کند که هم به خوبی بخوابید و با استرس مقابله کنید .

5- سدر

جهت سفید کردن دست و بدنتان سدر و آبلیمو را با هم ترکیب کنید که نه خیلی شل و نه خیلی سفت شود سپس آن را به تمام قسمت های بدنتان بمالید و 15 دقیقه بعد بشویید.

6-درمان سرماخوردگی

1 قاشق چایخوری پودر زنجبیل یا 2 قاشق زنجبیل رنده شده تازه را درون آب جوش بریزید 5 دقیقه با حرارت ملایم دم کرده سپس با عسل شیرین کرده و میل کنید .

7- درمان سینوزیت

گیاهان زیر را با هم بجوشانید و به مدت 7 شب هنگام خواب میل کنید .

( گل گاو زبان ، مرزنجوش ، اسطو خودوس ، آویشن ، گل بابونه )

8-روغن کنجد

اگر محدودیت مصرف گوشت و لبنیات دارید روغن کنجد مصرف کنید . روغن کنجد سرشار از کلسیم و آهن بوده و برای تقویت استخوان ها مفید است .

برگرفته از سایت معجزه های رژیمی

 

روز و ساعت مخصوص دعا مربوط به حضرت زهرا سلام الله علیها

از بین روزها ، روز یکشنبه متعلّق به آقا امیر المؤمنین علیه السلام و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها است . زیارت حضرت فاطمه سلام الله علیها با زیارت حضرت علی علیه السلام در این روز خوانده می شود .پس قصد زیارت حضرت فاطمه سلام الله علیها را در این روز می کنیم

 السلامُ علیکَ یا مُمتحنَةُ امتَحَنَکِ الّذی خَلَقَکِ قبلَ أن یَخلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِما امتحَنَکِ صابرةً انا لَکِ مُصدّقٌ صابرٌ علی ما أتی به ابوکِ و وصیّهُ صلواتُ الله علیهما و أنا أسأَلُکِ إن کنتُ صدّقتُکِ إلّا الحقتَنی بِتصدیقی لَهُما لِتُسَرَّ نفسی فاشهدی أنّی طاهرٌبِولایتکِ و وِلایةِ آل نبیّکِ محمّدٍ صلوات الله علیهم اجمعین .1

ساعت خاص حضرت فاطمه سلام الله علیها ساعت آخر شب ، یک ساعت به اذان صبح است که بهترین ساعات و وقت استجابت دعا است . این ساعت به ملکه ی اسلام تعلّق دارد . وجه اختصاص این ساعت به حضرت ، مستوری و پوشیده ماندن آن بانو از نامحرمان و اشاره به این است که فاطمه علیها السلام ” لیلة القدر ” حقیقی است و لذا سوره قدر را ده بار در آن ساعت خواندن اثر عمیق دارد . إن شاء الله .2

1- مفاتیح الجنان ، زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها در روز یکشنبه

2- فرهنگ فاطمیه ، ص 329 - 330  به نقل از فضائل الزهراء ص 266

عرض تسلیت به مناسبت شهادت خانم فاطمة الزهرا سلام الله علیها

تا که هیزم ها بدست عده ای شر گر گرفت


کم کم آتش شد مهیا بعد آن در گر گرفت


پشت در بود و به پهلو تکیه بر آن داده بود


آتش در شعله زد یکباره معجر گر گرفت

 

شهادت خانم حضرت فاطمة الزهرا (سلام الله علیها) بر تمامی شیعیان آقا امیر المؤمنین علی علیه السلام تسلیت باد

 

چشیدن طعم لقمه های معنوی

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری : ذکر خدا قدم به قدم و لقمه لقمه ، انسان را تقویت می کند . ولی مشکلی که ما داریم این است که روحمان مسموم شده و نمی تواند غذاهای خوب را مستقیم دریافت کند . بلکه باید در قلبش دو مرحله کار انجام شود . یکی آمرزش خواستن از خدا که همان ” استغفار ” است و دیگر ، بازگشت به خدا که همان ” توبه “ است . در قرآن آمده است : ” و أنِ استَغفِروُا ربّکم ثمّ توبوا الیه ؛ از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او بازگردید .” ( سوره هود آیه 3) .

وقتی مرحله استغفار تمام شد ، بازگشت به حق تعالی شروع می شود و آن وقت است که انسان ، طعم لقمه های معنوی را می چشد .

دعای شریف احتجاب

 سید بن طاووس این دعا را با فضایل و فواید زیادی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند. آن حضرت قسم یاد کردند که اگر کسی خدا را به اسماء موجود در این دعا بخواند دعایش مستجاب است و برای هر حاجتی از جمله آمرزش گناهان، رفع غم و اندوه و ظلم و تعدّی و کفایت از ظالمان، شفای مجنون و آسانی وضع حمل، رفع گرسنگی و تشنگی، و حفظ خانه از آتش سوزی، بسیار مؤثر است.

     دعای احتجاب برای نورانیت قلب بسیار موثر است. این دعا با مختصر اختلافی در لفظ، در مهج الدعوات موجود است که آن را از محمد ابن حنیفه از رسول خدا (ص)  روایت نموده است و برای آن آثار و خواص عجیبی را نقل کرده است. جناب سلمان به نبی خدا (ص) عرضه داشت: آیا دعای احتجاب را به مردم تعلیم دهم ؟ حضرت فرمود: این دعا را به همه کس تعلیم مده … مگر به اهل بیت و همسایه های خود و اهل مسجد و شهر خود هرگاه از تو درخواست نمایند.

     دعای احتجاب از ادعیه ای است که اولیا همتی تمام در خواندن آن داشتند. مرحوم آیه الله سید عبدالکریم کشمیری می فرمود: «پدرم به من گفت اگر خواندن این دعا را ترک کنی تو را عاق می کنم و خود ایشان به آن مقید بودند و گاهی در روز، هفت بار آن را می خواندند و سزاوار است که در هر مرتبه خواندن دعا صدقه مختصری بپردازند.» و آن دعا اینست:

بسم الله الرحمن الرحیم

     اللهم انّی اسْئَلُکَ یا مَنِ احْتَجَبَ بِشُعاعِ نُورِهِ عَنْ نَواظِرِ خَلْقِهِ؛ یا مَنْ تَسَرْ بَلَ بِالْجَلالِ وَ الْکِبْرِیاءِ وَاشْتَهَرَ بِالتَّجَبُّرِ فی قُدْسِهِ؛ یا مَنْ تَعالی بِالْجَلالِ وَ الْکِبْرِیاءِ فی تَفَرُّدِ مَجْدِهِ؛ یا مَنِ انْقادَتِ الْاُمُورُ بِاَزِمَّتِها طَوعاً لِاَمْرِهِ؛ یا مَنْ قامَتِ السَّماواتُ وَ الْاَرَضُونَ مُجیباتٌ لِدَعْوَتِهِ؛ یا مَنْ زَیَّنَ السَّماءَ بِالنُّجُومِ الطّالِعَةِ وَ جَعَلَها هادِیَةً لِخَلْقِهِ؛ یا مَنْ اَنارَ الْقَمَرَ الْمُنیرَ فی سَوادِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ بِلُطْفِهِ؛ یا مَنْ اَنارَ الشَّمْسَ الْمُنیرَةِ وَ جَعَلَها مَعاشا لِخَلْقِهِ وَ جَعَلَها مُفَرِّقَةً بَیْنَ اللَّیْلِ وَ النَّهار لِعَظَمَتِهِ؛ یا مَنْ اسْتَوجَبَ الشُّکْرَ بِنَشْرِ سَحائِبِ نِعَمِهِ.

     اسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ وَ مُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ؛ وَ بِکُلِّ اِسْمٍ هُوَ لَکَ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ اَوِ اسْتَاثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ؛ وَ بِکُلِّ اِسْم هُوَ لَکَ اَنْزَلْتَهُ فی کِتابِکَ اَوْ اَثْبَتَّهُ فی قُلُوب الصّافّین الْحافین حَوْلَ عَرْشِکَ فَتَراجَعَتِ الْقُلُوبُ اِلیَ الصُّدُور عَن الْبَیانِ بِاِخْلاص الْوَحْدانِیَّةِ وَ تَحَقُّقِ الْفَردانِیَّةِ مُقِرَّةً لَکَ بِالْعُبُودِیَّةِ؛ وَ اِنَّکَ اَنْتَ اللهُ اَنْتَ اللهُ اَنْتَ اللهُ؛ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَ اَسْئَلُکَ بِالاَسْماءِ الَّتی تَجَلَّیْتَ بِها لِلْکَلیمِ عَلَی الْجَبَلِ الْعَظیمِ؛ فَلَمّا بَدا شُعاعُ نُورِ الْحُجُبِ مِنْ بَهاءِ الْعَظَمَةِ خَرَّتِ الْجِبالُ مُتَدَکْدِکَةً لِعَظَمَتِکَ وَجَلالِکَ وَ هَیْبَتِکَ وَ خَوفًا مِنْ سَطْوَتِکَ راهِبَةً مِنْکَ؛ فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ.

     وَ اَسْئَلُکَ بِالاِسْمِ الَّذی فَتَقْتَ بِهِ رَتْقُ عَظیمِ جُفُونِ عُیُونِ النّاظِرینَ الّذی بِهِ تَدْبیرُ حِکْمَتِکَ وَ شَواهِدُ حُجَجِ اَنْبِیائِکَ یَعْرِفُونَکَ بِفِطَنِ الْقُلُوب وَ اَنْتَ فی غَوامِضِ مَسِرّاتِ سَرائِرِ الْغُیُوبِ؛ اَسْئَلُکَ بِعِزَّةِ ذلِکَ الاِسْمِ اَنْ تُصَلِّیَ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَصْرِفَ عَنّی وَ عَنْ اَهْلِ حُزانَتی وَ جَمیع الْمُومِنین وَ الْمُومِناتِ جَمیع الآفاتِ وَ الْعاهاتِ وَ الاعْراضِ وَ المْراضِ وَ الْخَطایا وَ الذُّنُوبِ وَ الشَّکِّ وَ الشِّرْکِ وَ الْکُفْرِ وَ الشِّقاقِ وَ النِّفاقِ وَ الضَّلالَةِ وَ الْجَهْلِ وَ الْمَقْتِ وَ الْغَضَبِ وَ الْعُسْر وَ الضیقِ وَ فَسادِ وَ  الضَّمیرِ وَ حُلُولِ النِّقْمَةِ وَ شِماتَةِ الاْعَداءِ وَغَلَبَةِ الرِّجالِ؛ انَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ، لَطیفٌ لِما تَشاءُ وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین، ولا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیم.

به نام خداوند بخشنده و مهربان

     خدایا از تو می خواهم، ای کسی که به پرتو نورت از دیدگان خلق پنهانی. ای کسی که لباس جلال و بزرگی پوشیده ای و در عین پاکی و قدس به قدرت نمایی مشهور شده ای. ای کسی که به بزرگی و کبریائی برتری داری و به مجد و عظمت تنهایی. ای کسی که همه امور با رغبت تحت امرت منقاد هستند. ای کسی که آسمان ها و زمین برای اجابت دعوت تو بر پایند. ای کسی که آسمان را با ستارگان درخشان آراسته آنان را راهنمای خلق قراردادی. ای کسی که ماه تابان را در سیاهی شب تار به لطفت روشن کردی. ای کسی که خورشید را به بزرگیت جداکننده بین روز و شب قرار دادی و معاش خلق را در آن نهادی. ای خدایی که به واسطه پراکنده کردن ابر نعمت هایت سزاوار شکر شدی .

     از تو می خواهم به جایگاه عزت تو از عرشت و نهایت رحمت از کتابت و به هر اسمی که بدان اسم خود را نامیدی و آن را به خود مخصوص گردانیدی و در علم غیب نزد خودت مستتر کردی و به هر اسمی که برای توست که آن را در کتاب خود فرو فرستادی و به اسمی که  بجا گذاشتی در قلوب آنانی که به دور عرش تو صف کشیده اند و به حول آن حلقه زده اند پس آن دل ها (ی حامل اسماء) از بیان آن منصرف، به درون سینه ها برگشته اند، به جهت اخلاص در یکتاپرستی و به جهت تحقق وحدانیت تو، درحالی که به بندگی تو اقرار دارند و گویند تو خدایی، تو خدایی، تو خدایی، و غیر تو خدایی نیست، و غیر تو خدایی نیست، و غیر تو خدایی نیست، از تو می خواهم به نام هایی که به آنها جلوه کردی برای حضرت موسی کلیمت بر کوه بزرگ (طور)، پس آن گاه که اشعه نور پنهان شده تو آشکار شد به خاطر زیبایی حاصل از بزرگی، کوه فرو ریخت و بخاطر بزرگی و جلال و هیبت تو منهدم شد، در حالی که از ترس از بزرگیت و خوف از قهر و غلبه تو این حالت به آنها دست داد، پس خدایی غیر از تو نیست، پس خدایی غیر از تو نیست، پس خدایی غیر از تو نیست .

     از تو می خواهم به نامی که گستردی دیدگان بسته ناظرین را، تا تدبیر حکمت و شواهد و دلائل و حجت های انبیاء ترا ببینند، و آنان به زیرکی دل ها تو را می شناسند، در حالی که تو در نهان های پوشیده غیب هستی، تو را می خوانم به عزت این اسماء که بر محمد و آل محمد درود فرستی و از من و وابستگانم و همه مومنین و مومنات، همه آفات و بدی ها و زشتی ها و امراض و خطاها و گناهان و شک و شرک و کفر و دوئیت و نفاق و گمراهی و نادانی و دشمن داشتن کسی و غضب و سختی و تنگی و بدی نیت و آمدن عقوبت و شماتت دشمنان و حاکمیت انسان های بی مروت را دور کنی، چه آن که تو دعایم را می شنوی و نسبت به هرآنکه بخواهی پرلطف و مهربانی.  و درود خدا بر محمد و آل او باد ای مهربان ترین مهربانان و حول و قوه ای جز به تو نیست ای خدای بزرگ بلند مرتبه.

 

 منابع:

       ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، کتابخانه سنائی، ص 76، كفعمي، ابراهیم بن علی، المصباح، بيروت، اعلمي، 1403ق، ص 275 – 276؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار و زلال انوار، ج91، ص403؛ كفعمي، ابراهیم بن علی، البلد الامین و الدرع الحصین، ص275 و … .

 التماس دعا

یاد کردن آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

آیت الله ناصری حفظه الله می فرمایند : ” آنچه پایداری در راه انتظار را به دنبال دارد و منتظران را در کسب معرفت و پیروی از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یاری می کند ، ارتباط مداوم با آن طبیب جان ها است . یاد امام علیه السلام ، در قالب های متعددی سفارش شده است ؛ از جمله دعای عهد در چهل بامداد ، دعا برای فرج آن حضرت ، صدقه دادن برای سلامتی ایشان ، دعای ندبه و …. به راستی وقتی آن امام مهربان ، همیشه و همه جا لحظه ای شیعیانش را از یاد نمی برد ، آیا رواست که دلدادگان روی او ، به دنیا سرگرم شده ، از آن عزیز ، غافل و بی خبر بمانند ؟ یکی از راه های به یاد امام بودن ، تجدید عهد با آن بزرگوار است ؛بلکه از زیباترین جلوه های یاد امام مهدی علیه السلام در زندگی منتظران ، آن است که هر روز با او تجدید عهد نمایند و استواری خود را بر آن عهد اعلام کنند . کسی که دعای عهد را پیوسته بخواند و به مضامین آن پایبند باشد ، هرگز به سستی گرفتار نمی شود .

اللّهُمَّ صلِّ علی محمدٍ و آل محمدٍ و عَجِّل فَرَجَهُم

نشریه تربیتی اخلاقی خُلُق، شماره 15 ، ص 15

سه دستور اخلاقی از آیت الله شاه آبادی قدس سرّه

سه دستور اخلاقی از آیت الله شاه آبادی قدس سرّه

1- مقیّد باشید نماز را در اول وقتش اقامه کنید . هر کجا بودید و دیدید صدای اذان بلند شد ، دست از کارتان بکشید و نماز را اقامه کنید و تا حد امکان هم سعی کنید به جماعت خوانده شود .

2- در کاسبی تان انصاف به خرج دهید و واقعا کمترین منفعتی را که می توانید ، همان را در نظر بگیرید . در معاملات ، چشم هایتان را ببندید و بین دوست و آشنا و غریبه و شهری و غیر شهری فرق نگذارید .

3- از نظر حقوق الهی ( = خمس ) ، گرچه می توانید برای ادای آن تا سال صبر کنید و امام معصوم علیه السلام به شما مهلت داده اند ، اما شما ماه به ماه حق و حقوق الهی را ادا کنید .

عارف کامل ، ص 66

راه های تقرب به آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از زبان آیت الله ناصری حفظه الله

آیت الله ناصری حفظه الله می فرمایند : برای کسانی که خواهان تقرب به ساحت مقدس امام زمان عجل الله تعالی هستند می توان موارد زیر را که متخذ از روایات است ، توصیه کرد . این موارد در حقیقت ، قدم های اولیه خود سازی و سلوک معنوی هم محسوب می شوند :”  اول- توبه ای از اعمال گذشته بکند و تصمیم بگیرد که در آینده گناه نکند ، مبارزه با حق ننماید و شیطان را پیروی نکند . دوم - ملتزم بشود که نمازهایش را اول وقت بخواند . سوم - تسبیح  حضرت زهرا سلام الله علیها را بعد از نمازها حتما بخواند . چهارم - هر صبح ، دعای عهد را بخواند . پنجم - اغلب اوقات با وضو باشد . ششم- روزی صد بار استغفار کند . هفتم - روزی پنجاه آیه قرآن بخواند . هشتم - موقع خواب ، با وضو باشد و مقداری قرآن بخواند .

انجام این اعمال ، بسیار مفید است و سبب زوال یا کم رنگ شدن این حجاب ها می شود و در نتیجه ، انسان از انوار قدسی حضرت بهره می برد .

نشریه تربیتی اخلاقی خُلُق ، شماره 28 ص 53

نماز روز پنجشنبه ها

آقا سید محمد رضی رضوی ( ره ) نوه مرحوم آیت الله العظمی سید مرتضی کشمیری از قول پدرش سید محمد( ره ) نقل می کند : این نماز برای قضای حوایج و ادای دیون و سایر امور مجرب است و پدرم ( سید مرتضی ( ره ) ) به آن بسیار سفارش می کرد . ایشان صبح هر پنجشنبه ، دخترانش را صدا می زد و آن ها را به خواندن این نماز امر می کرد . همسر آیت الله کشمیری ( ره ) نقل کرده است : ” هرگاه رزق جدیدی به ما رسید ، سید می فرمود : این از برکات نماز پنجشنبه است .”

کیفیت آن ، بنابر نقل سید بن طاووس ( ره ) در جمال الأسبوع این گونه است : ” این نماز چهار رکعت است ( دو نماز دو رکعتی ) در رکعت اول ، حمد و یازده بار سوره اخلاص ، در رکعت دوم حمد و بیست و یک بار سوره اخلاص ، در رکعت سوم حمد و سی و یک بار سوره اخلاص و در رکعت چهارم حمد و چهل و یک بار سوره اخلاص قرائت می شود . پس از سلام رکعت چهارم ، پنجاه و یک بار سوره اخلاص خوانده می شود و نیز پنجاه و یک بار ” اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ” ؛ سپس به سجده می روی و در آن حال ، صد بار می گویی : ” یا الله ” و هر چه می خواهی از خداوند متعال درخواست کن .”

مرحوم سید بن طاووس در ادامه از رسول اکرم صل الله علیه و آله نقل می کند ” که هر کس این دعا و نماز را بخواند ، چنانچه جابجایی کوه ها را از خدا بخواهد ، محقق خواهد شد و اگر بارش باران را درخواست کند ، خواهد بارید .”

1-ر.ک : آیات نور ( زندگینامه آیت الله سید مرتضی کشمیری رحمت الله علیه ) ، مؤسسه فرهنگی دارالهدی ، ص 77

2- جمال الأسبوع ، ص59

التماس دعای فراوان

شرح مختصری از احوالات شهید مرتضی لبافی نژاد

مرتضی در ۱۴ آذر سال ۱۳۲۳ همزمان با عید سعید غدیرخم در خانواده ای متدین در شاهرود متولد شد. وی که از استعداد قابل توجهی برخوردار بود، تحصیلات خود را در دبیرستان البرز تهران به پایان رساند و جزء سه نفر برتر رشته پزشکی شد. مرتضی فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود را از دوران جوانی آغاز کرد، از جمله فعالیت های سیاسی او در دوران دانشجویی تأسیس انجمن اسلامی دانشکده پزشکی بود. وی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۱ با پروین سلیحی ازدواج کرد که حاصل این وصلت پسری به نام یاسر بود.

مرتضی در سال ۱۳۵۰ با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و در تمام مدت عضویّت در سازمان بر اعتقادات مذهبی خود پایدار ماند و در برابر تغییرات ایدئولوژی سازمان قاطعانه مقاومت کرد و پس از اطلاع از ماهیّت و عملکرد مرکزیت سازمان، همکاری قبلی خود را راه خطا توصیف کرد و از آن ابراز پشیمانی نمود. لبّافی نژاد با اعترافات افراخته در ۱۱ مرداد ۱۳۵۴ در تبریز بازداشت و به تهران منتقل شد و همسرش نیز به جرم همکاری با سازمان بازداشت و در دادگاه نظامی به دو سال زندان محکوم گردید. مرتضی تحت شکنجه های طاقت فرسا قرار گرفت و در طول دوران زندان و بازجویی غالباً روزه دار بود. دکتر مرتضی لبافی نژاد سرانجام در چهارم بهمن ۱۳۵۴ اعدام گردید.

کسی باور نمی‌کرد که مرتضی با این تحصیلات در این حد متدین باشد

من واقعاً به تمام اخلاقیات و روحیات مرتضی غبطه می‌خوردم. انسانی بود که در تمام طول زندگی جز به رضای خدا و انجام تکلیفش فکر نمی‌کرد. ایشان در مراسم عروسی‌مان تعدادی چادر جلو در ورودی گذاشته بودند و به مادرشان تأکید کرده بودند که هر کس به قصد عروسی من می‌آید چادر سر کند تا هر گناهی هست به پای من نوشته نشود و روی کارت عروسی نوشت از ورود بانوان بدحجاب معذوریم. همین باعث شده بود عده‌ای هر وقت به منزل ما برای دیدن ایشان می‌آمدند با چادر و حجاب اسلامی می‌آمدند، در حالی که در مکان‌های دیگر اصلاً چادر به سر نمی‌کردند. حتی در صندوق عقب ماشین تعدادی چادر داشت که اگر زمانی از خانم‌های اقوام در خیابان سوار ماشین ایشان می‌شدند با چادر سوار شوند و همه دیگر با اخلاق دکتر آشنا بودند و حتی به ایشان عشق می‌ورزیدند.

دکتر بسیار انسان با ایمان و فوق‌العاده معتقد بود. هیچ کس باور نمی‌کرد که کسی با این همه تحصیلات در این حد متدین باش.

وقتی که دنیا را به دکتر دادند

در مدت زمانی که در کمیته بودم از میان تمام نگهبان‌ها، نگهبانی بود که احساس می‌کردم از بقیه سالم‌تر است و می‌توانم با او صحبت کنم و از شوهرم خبردار شوم؛ چرا که خیلی نگران شوهرم بودم. مدام از او سؤال می‌کردم که از دکتر خبر نداری؟ …

اوایل می‌ترسید حرفی بزند. فقط سکوت می‌کرد و وقتی التماس کردن‌ های مرا می‌دید، جواب می‌داد که حال شوهرت خوب است. او هم مدام سراغ تو را می‌گیرد و می‌پرسد: «خانم من حجابش را دارد؟ نکند از روی ترس یا اجبار حجابش را رعایت نکند؟» من هم به او جواب دادم که: «بله، خانمت حجابش را دارد.» نگهبان می‌گفت: «آن لحظه که این حرف را شنید انگار دنیا را به او دادند. چقدر خوشحال شده بود». نگهبان برایم تعریف کرد که دکتر تمام این شش ماه را روزه بوده است و مدام مشغول خواندن نماز یا دعا بود تا این که به شهادت رسید.

نکاتی از وصیت نامه شهید دکتر مرتضی لبافی نژاد

وصیت‌نامه غیر ارتشی مرتضی لبافی‌نژاد فرزند عباسعلی در سحرگاه مورخه ۴/ ۱۱/ ۱۳۵۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم و به نستعین

سلام و درود گرم من به پدر و مادر عزیزم. پدر و مادر مهربانم. پدر و مادری که هیچ چیز را از من دریغ نکردند.

سلام من به پروین عزیزم. همسر مهربان و فداکارم. همسر متقی و پرهیزکارم.

سلام من بر یکایک فامیل عزیز و مهربانم که متاسفانه فرصت نام بردن یکایک آنها را ندارم.

برای من نگران نباشید که خداوند فرموده است “و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون".

مطالبی را مختصرا در زیر می‌نویسم و می‌خواهم دقیقاً این سفارشات اجرا گردد:

۱- مربی فرزندم فعلا و تا وقتی همسرم در زندان است پدر و مادرم خواهد بود و بعد خود همسرم. اگر زمانی همسر عزیزم خواست شوهری اختیار کند به نظر من بهتر است فرزندم را مجددا به پدر و مادرم بسپرد. به هر حال از مربی فرزندم هر که هست خواهان تربیت صحیح فرزندم می‌باشم. می‌خواهم او را نه تنها از نظر درسی بلکه از نظر مسائل مذهبی و اجتماعی نیز فردی آگاه و مطلع بار آورد. از نظر محبت نه کم و نه زیاد که هر دو زیان‌بخش است. در خانه‌ای که فرزندم رشد و تربیت می‌یابد تلویزیون و مجلات فاسد و هر گونه وسیله‌ای که موجبات فساد اخلاقش را ایجاد کند هرگز نباشد.
۲- سفارش به مادرم در مورد پروین عزیزم می‌کنم و می‌خواهم که همیشه و همواره نسبت به او محبت قبلی را حفظ کرده و به خصوص تا او در زندان است مکررا و مرتبا به دیدار او برود و از محبت به او فروگذار ننماید.
۶- به مادرم توصیه می‌کنم در نمازهایش دقت بیشتری کند و علی‌الخصوص در ضمن یکی دو سال آینده حتما به حج برود.
۷- به پدرم توصیه می‌کنم که او نیز در نمازهایش دقت بیشتری کند و حتما تلویزیون را بفروشد.
۸- در مراسمی که برای من بر پا می‌گردد اکیدا از شرکت زن‌های بی‌حجاب و یا حتی با چادر و یا روسری توری جلوگیری نمایید.
به همین جا مطالب فوق را ختم می‌کنم و بار دیگر سفارش می‌کنم مطالب فوق را دقیقاً اجرا نمایید.

قربان همگی فامیل عزیز
مرتضی لبافی‌نژاد
وصیت دیگری ندارم

منبع: جرعه نوش« کتاب خاطرات پروین سلیحی»
منبع : باحجاب

 

برخورد صحیح با ترس های دوران کودکی

برخورد صحیح با ترس های دوران کودکی

در هر سن و سالی که باشیم موضوعاتی وجود دارد که ما را می ترساند بچه ها هم ترسهای خودشان را دارند . ترس از غریبه ها ، تاریکی ، سایه های روی دیوار ، حشرات  و غیره . اینگونه ترس ها اگر غیر طبیعی و شدید نباشد با اندکی توجه و رعایت چند نکته به زودی برطرف خواهند شد و مشکلاتی ایجاد نمی کنند .

1-     ترسهای معمولی کودکان را باید به تدریج و مرحله به مرحله برطرف نمود . کودکی که از آب می ترسد را نباید ناگهان در آب انداخت . همچنین نباید صورت مسئله را پاک کرد . مثلا نباید چراغ اتاق کودکی که از تاریکی واهمه دارد را تا صبح روشن بگذاریم .

2-     همزمان با این حرکت تدریجی می توانید از ابزارهای کمکی مثل قصه گویی و بازی هایی که به نوعی با موضوع مورد ترس کودک ارتباط دارد کمک بگیرید .

3-     ترس از تاریکی و دیگر ترسهای کودکانه برای والدین زیاد جدی نیست . بنابراین بازی کردن نقش پسر شجاع نمی تواند کار خیلی سختی باشد . پس خودتان را در موقعیتی که کودک از آن می ترسد قرار دهید و شجاعانه رفتار کنید .

4-     بی تفاوت بودن نسبت به ترسهای کودک خوب نیست . اما عکس العمل های شدید و هیجانی والدین در مقابل ترسهای جزئی کودکان هم باعث می شود موضوع برای کودک ترسناک تر از قبل شود .

5-     اکسیری مانند همدلی نیست . مبادا ترسهای فرزندانتان را انکار یا تمسخر کنید . با او درباره تجربه خودتان صحبت کنید . و بگویید چگونه ترستان را پشت سر گذاشتید . به یادش بیاورید که از حمام کردن می ترسیده است اما الان خودش داوطلب حمام کردن است .

تغذیه مناسب

شیر برای استحکام استخوانها مفید است

داستان هايي از اخلاص مخلصين(4)

يكي از مسائل با اهميت براي طلاب علوم ديني تحصيل اخلاص و پاك سازي و تصفيه ي نيت است. طلبه بايد فقط براي خداوند سبحان گام بردارد و هرگز هدفش رسيدن به مقاصد آلوده ي دنيوي نباشد و از ابتدا فكر مسند يابي، جاه طلبي، نام جويي، رسيدن به مرجعيت، امامت جمعه و جماعت، نمايندگي مجلس، كسب مقامي در جامعه، شهرت، جلب نظر مردم و احترام آنان را از سر خويش بيرون كند و الا نه تنها علمش به حال او سودي نخواهد داشت بلكه با اندوختن بيشتر اصطلاحات و علوم به جهنم نزديك تر مي شود و اسباب بدبختي خود - و در بيشتر اوقات - بدبختي مردم را فراهم مي كند. ضرر عالمان غير مخلص و ضربه هايي كه به پيكر دين فرود آورده اند كم نيست.
تحصيل اخلاص بسي دشوار است و به سادگي نمي توان به آن دست يافت و نيازمند مبارزه ي طولاني و مداوم با نفس، و استقامت است.

محدث قمي
هنگامي كه محدث قمي رحمه الله در مشهد اقامت داشت، ماه رمضاني در مسجد گوهرشاد منبر مي رفت. مرحوم آخوند مولي عباس تربتي-كه از علماي ابرار و روحانيون پارسا بود- از تربت حيدريه، محل اقامت خود، به مشهد آمده بود تا در ماه مبارك رمضان از منبر حاج شيخ عباس قمي استفاده كند. مولي عباس تربتي با محدث قمي سابقه ي دوستي داشت و اين دو با همديگر صميمي بودند. روزي محدث قمي از بالاي منبر چشمش به مولي عباس مي افتد كه در گوشه اي از مجلس پر جمعيت وي نشسته و به سخنان وي گوش مي دهد. همان وقت مي گويد: « اي مردم، آقاي حاج آخوند تشريف دارند از ايشان استفاده كنيد» و - با آن كثرت جمعيت كه براي او آمده بودند و مهياي استماع از وي بودند - از منبر به زير مي آيد و از آخوند مي خواهد كه تا آخر ماه رمضان به جاي ايشان در حضور آن جمعيت منبر برود و در آن ماه ديگر خود منبر نرفت. (22)
محدث قمي براي فرزند بزرگش نقل كرده است كه وقتي كتاب منازل الآخرة را تأليف و چاپ كردم و به قم رسيد، به دست شيخ عبدالرزاق مسئله گو- كه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه عليها السلام مسئله مي گفت- افتاد. پدرم كربلايي محمدرضا از علاقه مندان شيخ عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر مي شد. شيخ عبدالرزاق پس از آن روزها منازل الآخره را براي مستمعين مي خواند. روزي پدرم به خانه آمد و گفت: « شيخ عباس، كاش مثل اين مسئله گو مي شدي و مي توانستي منبر بروي و اين كتاب را كه امروز براي ما خواند بخواني!» چند بار خواستم بگويم آن كتاب از تأليفات من است، اما هر بار خودداري كردم و چيزي نگفتم. فقط عرض كردم: دعا بفرماييد خداوند توفيقي مرحمت فرمايد. (23)

پرهيز از مرجعيت
از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند:
مَن دَعا الناسَ اِلي نَنفسِهِ و فيهم مَن هو أعلم منه فهو مُبتدعٌ ضالٌ: (24)
كسي كه مردم را به سوي خودش دعوت كند، با اين كه در بين آنان داناتر از او هست، او بدعت گذار و گمراه است.
در سرگذشت سيدبن طاووس آمده است كه او با اين كه شايسته مقام افتا و مرجعيت بود، فتوا صادر نكرد و متصدي مرجعيت نشد.
هم چنين هنگامي كه شاگردان بزرگ شيخ انصاري، پس از درگذشت شيخ، با اصرار فراوان ميرزاي بزرگ شيرازي را وادار به قبول اين مسئوليت كردند، قطرات سرشك برگونه و ريش مباركش جاري شد و سپس سوگند ياد كرد كه « هرگز به ذهنم خطور نكرده بود كه روزي اين مسئوليت عظيم بر دوشم مي آيد. »(25)

پی نوشتها:

22. حاج شيخ عباس قمي مرد تقوا و فضيلت، ص 28-29.
23. همان، ص 48-49.
24. سفينة البحار، ج2، ص 220.
25. هدية الرازي، ص 40-41.

همرنگ جماعت شدنت رسوایی است!

بسیار مى شود که انسان، به عنوان یک آزمون الهى در داخل کشورهاى اسلامى یا بیرون آن در میان گروهى بى بند و بار گرفتار مى شود که او را به همرنگى خود مى طلبند. اینجاست که وسوسه هاى نفس و شیاطین شروع مى شود، که چاره اى جز همرنگ شدن با جماعت نیست، و براى این کار عذرهاى واهى مى تراشد!

میزان رشد اخلاقى، استقلال شخصیّت و شکوفائى ایمان هر انسانى در این گونه شرایط ظاهر مى شود، آنها که همچون خسى با امواج حرکت مى کنند، غرق فساد مى شوند و رسوا نشدن را در همرنگى با جماعت آلودگان مى پندارند، آنها انسان هاى بى ارزشى هستند که از جوهره آدمیّت به پوسته اى قناعت کرده اند.

انبیاء و اولیاء و پویندگان راه، غالباً در زمان خود همین گرفتارى را داشتند، ولى با صبر و شکیبائى و استقامت نه تنها همرنگ نشدند، بلکه محیط خود را دگرگون ساختند و به رنگ خود درآوردند! ساختن با محیط و همرنگى با آن، کار انسان هاى بى اراده است، ولى ساختن محیط هاى جدید و ایجاد تحوّل و دگرگونى مثبت، کار قدرتمندان و مۆمنان شجاع و با شهامت است.

با مواجه شدن و قرار گرفتن در چنین شرایطی، دو راه پیش پای انسان قرار می گیرد: یا مقلّدانه راه دیگران را پیش می گیرد و یا با تدبّر و تفکّر راه نیکو را انتخاب می نماید.

برنامه گروه اوّل، تقلید کورکورانه و شعارشان «اِنّا وَجَدْنا آبائَنا عَلى اُمَّة وَ اِنّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» (زخرف/23) بگو: اى اهل كتاب، در دین خود به ناحق مبالغه نكنید، و از هواهاى گروهى كه از پیش گمراه شدند و بسیارى از مردمان را گمراه كردند و از راه راست منحرف شدند، پیروى مكنید. (سوره مائده / 77)

خبر ابراهیم را برایشان بخوان* در آن هنگام كه به پدر (عمو) و كسانش گفت: چه مى‏پرستید؟ گفتند: بتان را مى‏پرستیم و پیوسته بر پرستش آنها مداومت مى‏دهیم* گفت: اگر آنها را بخوانید، مى‏شنوند؟* یا براى شما سود و زیانى دارند؟* گفتند: پدرانمان را دیدیم كه چنین مى‏كنند.*(سوره شعرا / 74- 69)


تقلید کورکورانه ممنوع!

ادامه »

داستان هايي از اخلاص مخلصين(3)


يكي از مسائل با اهميت براي طلاب علوم ديني تحصيل اخلاص و پاك سازي و تصفيه ي نيت است. طلبه بايد فقط براي خداوند سبحان گام بردارد و هرگز هدفش رسيدن به مقاصد آلوده ي دنيوي نباشد و از ابتدا فكر مسند يابي، جاه طلبي، نام جويي، رسيدن به مرجعيت، امامت جمعه و جماعت، نمايندگي مجلس، كسب مقامي در جامعه، شهرت، جلب نظر مردم و احترام آنان را از سر خويش بيرون كند و الا نه تنها علمش به حال او سودي نخواهد داشت بلكه با اندوختن بيشتر اصطلاحات و علوم به جهنم نزديك تر مي شود و اسباب بدبختي خود - و در بيشتر اوقات - بدبختي مردم را فراهم مي كند. ضرر عالمان غير مخلص و ضربه هايي كه به پيكر دين فرود آورده اند كم نيست.
تحصيل اخلاص بسي دشوار است و به سادگي نمي توان به آن دست يافت و نيازمند مبارزه ي طولاني و مداوم با نفس، و استقامت است.

محدث قمي
هنگامي كه محدث قمي رحمه الله در مشهد اقامت داشت، ماه رمضاني در مسجد گوهرشاد منبر مي رفت. مرحوم آخوند مولي عباس تربتي-كه از علماي ابرار و روحانيون پارسا بود- از تربت حيدريه، محل اقامت خود، به مشهد آمده بود تا در ماه مبارك رمضان از منبر حاج شيخ عباس قمي استفاده كند. مولي عباس تربتي با محدث قمي سابقه ي دوستي داشت و اين دو با همديگر صميمي بودند. روزي محدث قمي از بالاي منبر چشمش به مولي عباس مي افتد كه در گوشه اي از مجلس پر جمعيت وي نشسته و به سخنان وي گوش مي دهد. همان وقت مي گويد: « اي مردم، آقاي حاج آخوند تشريف دارند از ايشان استفاده كنيد» و - با آن كثرت جمعيت كه براي او آمده بودند و مهياي استماع از وي بودند - از منبر به زير مي آيد و از آخوند مي خواهد كه تا آخر ماه رمضان به جاي ايشان در حضور آن جمعيت منبر برود و در آن ماه ديگر خود منبر نرفت. (22)
محدث قمي براي فرزند بزرگش نقل كرده است كه وقتي كتاب منازل الآخرة را تأليف و چاپ كردم و به قم رسيد، به دست شيخ عبدالرزاق مسئله گو- كه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه عليها السلام مسئله مي گفت- افتاد. پدرم كربلايي محمدرضا از علاقه مندان شيخ عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر مي شد. شيخ عبدالرزاق پس از آن روزها منازل الآخره را براي مستمعين مي خواند. روزي پدرم به خانه آمد و گفت: « شيخ عباس، كاش مثل اين مسئله گو مي شدي و مي توانستي منبر بروي و اين كتاب را كه امروز براي ما خواند بخواني!» چند بار خواستم بگويم آن كتاب از تأليفات من است، اما هر بار خودداري كردم و چيزي نگفتم. فقط عرض كردم: دعا بفرماييد خداوند توفيقي مرحمت فرمايد. (23)

ادامه »

لوازم التحریر غربی و دانش آموزان شرقی!

چند سالی است با شکل گیری و تولد برخی شخصیت‌های کارتونی یا سینمایی ، موج لوازم و وسایلی که منقش به تصویر این شخصیت‌ها و قهرمانان توهمی است، کشورمان را در بر گرفته است. لوازم التحریر از جمله اقلامی هستند که حامل نمادهای فرهنگ محسوب می‌شوند و به دلیل عدم نظارت بر این عرصه، شخصیت‌ها و نشانه‌های فرهنگ مهاجم غربی، بر اغلب لوازم التحریر مسلط شده‌اند.

متاسفانه به دلیل ناآگاهی خانواده‌ها از کارکردهای مخرب این شخصیت‌ها، نشانه‌ها و نمادها در فرآیند تربیت کودک و نوجوان، لازم است در یک تلاش جمعی میان مسئولان، فعالان اقتصادی، انجمن‌های اولیا و مربیان و خانواده‌ها، به این آسیب فرهنگی در بازار لوازم‌التحریر، واکنش لازم نشان داده شود تا ضمن حمایت از تولیدکنندگان ایرانی که به کارکردهای فرهنگی فعالیت اقتصادی خود توجه دارند، جلوی گسترش این آسیب گرفته شود.

ضرورت توجه به هویت ملی

به گفته بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان استفاده كودكان از وسایل تحریر غربی آنها را هر روز بیش‌تر از روز پیش با فرهنگ غرب آشنا و از فرهنگ اصیل ایرانی دور می‌كند، اتفاقی كه پیامد خوشایندی در پی نخواهد داشت. چرا که قهرمانان پوشالی كشورهای غربی تبدیل به الگو و اسطوره فرزندانمان می شوند و بعد از آنها توقع داریم كه در دوران نوجوانی و جوانی به فرهنگ و سنت ایرانی و اسلامی احترام بگذارند و آن را رعایت كنند در حالی كه در بهترین سال‌های شكل‌گیری شخصیتی آنها از مهم‌ترین عامل تربیتی در این زمینه غافل بوده‌ایم.

ادامه »

تفسیری که آیت‌الله بهجت آن را توصیه کردند

«اگر یک نفر، هزار کلمه حقیّ گفت، این هزار کلمه را خوب تأمل بکنیم، و از او بگیریم، بعد[ تأمل کنیم که] هزار و یکم هم درست است؟ [یا] نه آن ظنّ است، یقین نیست. هر کلمه ای از هر کسی شنیدید، دنبال این بروید که «آیا این صحیح است، تام است، مطابق با عقل و دین هست، یا نه؟»

مرحوم آیت الله بهجت(ره) در بیاناتی که توصیه‌هایی برای جوان بوده با اشاره به نقش حیاتی قرآن و عترت در زندگی مسلمان‌ها، فرمودند: «باید ملتفت باشیم قرآن را یاد بگیریم، الفاظش را یاد بگیریم که از غلط، محفوظ باشد. آنچه را که می‌دانیم، قرائتش را تصحیح کنیم، تجویدش را تصحیح کنیم، در نمازمان صحیح القرائت باشیم. و همچنین تفسیرهای آسان و ساده را ما که فارسی زبانیم، بدانیم؛ و [یک] تفسیر فارسی پیدا کنیم که از روی آن سهل باشد ما قرآن را بفهمیم؛ مثلاً «منهج الصادقین» را کم و بیش مطالعه کنیم، بلکه از اول تا به آخر، چون کتاب فارسی است و کتاب خوبی هم هست. اگر بهتر از او پیدا بکنیم عیب ندارد، اما کجا پیدا شود بهتر از او که معتبر باشد؟»
منهج الصادقین

این مرجع عالیقدر جهان تشیع در بخش دیگری از این سخنرانی که در سایت ایشان منتشر شده ادامه می‌دهند:«خیلی احتیاط کنید! احتیاط شما هم فقط در همین است که از یقین، تجاوز نکنید، بلکه امروز بزرگ‌ها هم همین جورند، باید خیلی سعی بکنید که غیر یقین را، داخل یقینی‌ات ما نکنند، آب را توی شیر نریزند! اگر یک نفر، هزار کلمه حقیّ گفت، این هزار کلمه را خوب تأمل بکنیم، و از او بگیریم، بعد[ تأمل کنیم که] هزار و یکم هم درست است؟ [یا] نه آن ظنّ است، یقین نیست. هر کلمه‌ای از هر کسی شنیدید، دنبال این بروید که «آیا این صحیح است، تام است، مطابق با عقل و دین هست، یا نه؟»

گفتنی است ملا فتح‌الله کاشانی از عالمان و مفسران بزرگِ سده دهم هجری است که تلاش‌های تفسیری او، نقش مهمی در تکامل میراث تفسیری شیعه دارد. تفسیر او با نام «منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین» به زبان فارسی، جایگاه ویژه‌ای به خود اختصاص داده است. وی پس از فراغت از تألیف این کتاب، آن را تلخیص کرد و «خلاصه منهج‌الصادقین» نام نهاد. اثر حاضر، نسخه تحقیق شده «خلاصه منهج‌الصادقین» است که به وسیله علامه حسن‌زاده آملی، انجام‌شده و 3 جلد آن منتشر شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانید:

«(و إنک لتدعوهم)؛ و به درستی که تو می‌خوانی ایشان را بی مزدی (إلی صراط مستقیم)؛ به راهی راست یعنی دین اسلام که عقول سلیمه شاهدند بر استقامت آن که اصلا شائبه‌ای در آن نیست تا موجب تهمت شود. حاصل که حق سبحانه و تعالی در این آیات حجت فرموده بر کافران و قطع عذر ایشان نموده در عدم قبول ایمان و فرموده که مردی که به رسالت مبعوث شده و همه می‌دانند که وی جامع جمیع اخلاق حسنه است و معرا از همه صفات سیئه و به جهت این ممتاز است در میان ایشان و شایسته آن هست که رتبه نبوت و منصب رسالت یابد و وی را احتیاجی نیست به حطام دنیویه یا بر وجه بطلان به چنین دعوی عظیمه اقدام نماید و آن را به وسیله طمع در اموال ایشان کرده معیشت خود را به فراخی بر وجه دلخواه گذراند و مع ذلک بر وفق دعوی خود معجزات روشن ظاهر می‌کند و همه ایشان این را می‌بینند اما به جهت عناد و استکبار اطاعت او نمی‌نمایند و چون چنین است پس ایشان سزاوار عذاب الیم و عقاب جحیمند.

جلد اول این تفسیر با قیمت 13 هزار تومان، جلد دوم با قیمت 11 هزار تومان و جلد سوم با قیمت 10 هزار تومان منتشر شده است.
دیدگاه مرحوم شعرانی

مرحوم علامه شعرانی که این تفسیر را تصحیح کرده‌است، در ارتباط با ابعاد مختلف آن با اشاره‌ای به منابع مۆلف (در جلد دوم نسخه تحقیق شده خود صفحه 4- 5 چنین نوشته‌اند:

«غالب تفسیر بیضاوی را مندرج ساخته‌است و بسیاری از نکات تفسیر کشاف را نیز، از تفسیر مجمع البیان بسیار نقل کرده‌است، نه از شواهد و حجت‌ها و تحقیقات علمی آن، بلکه از قصص و تواریخ موجود در مجمع البیان، از تفاسیر نیز به تفسیر تبیان، ابو الفتوح و گازر مراجعه کرده‌است، و گاه سخنان عرفانی از بزرگان و مشاهیر متصوفه نقل نموده‌است. مانند شرح التعرف و قشیری و ابو عبد الرحمن سلمی و امثال ایشان، … مۆلف در نقل عبارات دیگران، گاه از خود، توضیحات و شروح و شواهدی افزوده‌است و در اینگونه موارد، آن را نقل به معنی باید شمرد. چنانکه در بیان حکم متعه، عبارتی از شرح لمعه آورده، بسیار طولانی‌تر از اصل. در تقریر اصول دین و عقاید شیعه و مسائل مناسب آن، چنان متین و مستحکم و صریح و معقول سخن می‌راند که گوئی از مردم دو قرن بیشتر است مانند: فاضل مقداد و شهید… لذا می‌توان اقوال او را در این مباحث، حجت دانست.


تألیفات ملا فتح‌الله کاشانی

حوزه تألیفات این نویسنده کوشا را می توانیم به سه گروه مختلف تقسیم کنیم:

الف) تفسیر قرآن

1- منهج الصادقین فی الزام المخالفین در تفسیر قرآن کریم

2- خلاصه المنهج: که تلخیص منهج الصادقین توسط مۆلف است.

3زبده التفاسیر به عربی: این تفسیر به لحاظ حجم، تفسیر متوسط وی، بین تفسیر کبیر منهج و وجیز خلاصه الممنهج است.

ب) تفسیر نهج البلاغه

تنبیه الغافلین و تذکره العارفین. (29: ج 5-6، ص 20)

ج) ترجمه

1- ترجمه قرآن

ترجمه القرآن به فارسی که آن را در حاشیه قرآن نگاشته است. (1: ج 4، ص 127؛ 29: ج5-6، ص 20)

2- کشف الاحتجاج (1: ج18، ص 7-8؛ 29: ج 6-5، ج 20)

3- ترجمه قواعد الاحکام تالیف علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی. (35: ص 374)

د) کلامی

1- ثبات واجب (نسخه خطی رضوی، شماره 679)

از صفحه آخر این کتاب بر می آید که تاریخ اتمام آن سال 949 هجری است. نیز نویسنده به اسم نیای خود نیز با عنوان «لطف الله» اشاره می کند که در هیچ مأخذ دیگری مذکور نیست. از دیگر سو، این کتاب با تمامی کتب دیگر ملا فتح الله به لحاظ موضوعی تفاوت دارد.

2- علامات ظهور و قیامت. (نسخه عکسی آن در مرکز احیای میراث اسلامی به شماره 1772 نسخه عکس آن موجود است.)

این کتاب نیز همانند کتاب اثبات واجب در ذریعه و ریحانه الادب و ریاض و دیگر کتب تراجم مذکور نیست. کتاب در 97 صفحه تدوین شده است. نسخه ای از آن در کتابخانه مدرسه آیه الله بروجردی در کرمانشاه موجود است که در قرن 12 کتابت شده است.

فرآوری: شبکه تخصصی قرآن تبیان

منابع:

سایت آیت الله بهجت

خبرآنلاین

مقاله نگاهی به تفسیر منهج الصادقین به قلم آقای حسین ستار

ویکی پدیا


داستان هايي از اخلاص مخلصين(2)


يكي از مسائل با اهميت براي طلاب علوم ديني تحصيل اخلاص و پاك سازي و تصفيه ي نيت است. طلبه بايد فقط براي خداوند سبحان گام بردارد و هرگز هدفش رسيدن به مقاصد آلوده ي دنيوي نباشد و از ابتدا فكر مسند يابي، جاه طلبي، نام جويي، رسيدن به مرجعيت، امامت جمعه و جماعت، نمايندگي مجلس، كسب مقامي در جامعه، شهرت، جلب نظر مردم و احترام آنان را از سر خويش بيرون كند و الا نه تنها علمش به حال او سودي نخواهد داشت بلكه با اندوختن بيشتر اصطلاحات و علوم به جهنم نزديك تر مي شود و اسباب بدبختي خود - و در بيشتر اوقات - بدبختي مردم را فراهم مي كند. ضرر عالمان غير مخلص و ضربه هايي كه به پيكر دين فرود آورده اند كم نيست.
تحصيل اخلاص بسي دشوار است و به سادگي نمي توان به آن دست يافت و نيازمند مبارزه ي طولاني و مداوم با نفس، و استقامت است.
عالم روشن ضمير آية الله آقا قوچاني رحمه الله مي نويسد:
طلبه بايد درس را لله؛ يعني براي دست گيري و هدايت و ارشاد جُهّال بخواند، كه بندگان خدا را از ورطه ي جهالت و ضلالت برهاند، كه خدا چنين طلبه اي را دوست خواهد داشت. اگر به نيت ماليّه دنيا و رياست دنيا و غلبه ي بر امثال و اقران درس بخواند، تن به زحمت چيز فهمي ندهد و در صدد آن نباشد، بلكه به چهار كلمه لفاظي و صناعي كه جُهّال را به آن قانع توان كرد، قناعت كند. . . .
اين طور اشخاص، دين فروش و راهزنانند. بايد حتي الامكان دست آنها را كوتاه كرد و به اين طايفه نبايد چيز آموخت كه سلاح به دست دزد و دشمن دين دادن است. تعليم چنين اشخاص بدتر از بيع اسلحه است به كافر حربي؛ بلكه اجازه ي اجتهاد به اينها دادن -ولو مجتهد هم باشند- بدتر از محرمات شديده است. (12)

سخني از امام خميني درباره ي دنياطلبي
تعفن عالِم، عالَم را متعفن مي كند. در جهنم از تعفن عالِم، پناه مي برند به آتش و اين تعفن، تعفن توجه به دنياست. حوزه هاي علميه بيدار باشند. تقوا را، تقوا را نصب عين خود قرار دهيد. فضلا! طلاب علوم ديني! تقوا، تقوا، تنزيه نفس، مجاهده با نفس. (13)

ادامه »

معرفی کتاب /رهایی از تکبر پنهان

دوری از تکبر را باید یکی از موضوعات اخلاقی مهم و کلیدی دانست. استاد «علیرضا پناهیان» در کتاب «رهایی از تکبر پنهان» با اشاره به چگونگی پنهان شدن برخی از صفات اخلاقی نظیر «تکبر» در وجود انسان، به نقش گمراه کننده آن در مسیر معنوی و معرفتی انسان پرداخته است. در بخش هایی از کتاب به برخی از آثار سوء تکبر نظیر کاهش قدرت درک، ارایه تحلیل های نامناسب و نگاه نادرست به حقایق، اشاره شده است. اگر انسان دچار تکبر پنهان شود، دیگر تحلیل ها و موضع گیری های او ناشی از اندیشه و تفکر نخواهد بود. از این رو، لازم است همواره به بررسی نفس خویش بپردازیم.
چرا تکبر؟

چرا به یک «عیب» می پردازیم، آیا بهتر نیست از «خوبی ها» سخن بگوییم؟ آیا رفع عیب از وجود انسان، مهم تر از رسیدن به خوبی هاست؟ بله. چون وجود انسان سرشار از پاکی های فراوان است، ولی عیوبی که ما داریم؛ مانع بروز این خوبی ها و پاکی ها می شود. اگر عیوب روحی خود را کم کنیم؛ خوبی هایمان رو خواهد آمد. شاید به همین دلیل است که امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده اند: « اجتناب السیئات أفضل من إكتساب الحسنات » (غررالحکم، حدیث 3514): دوری کردن از بدی ها، برتر از کسب خوبی هاست.»

ادامه »

داعش پرچمداران سیاه پوش آخرالزمان؟!

سه سالی از غائله ی وهابیت با ساختار غربی ـ عربی در سوریه و بعد عراق می ‌گذرد. کسانی که به نام اسلام و با پرچم توحید اما به رنگ سیاه قد برافراشتند و با اقدامات ننگین و وحشیانه ‌ی خود روسیاه ترین جنایتکاران تاریخ را رو سفید کردند.

گذشته از ماهیت آمریکایی ـ صهیونی این گروه که ایجاد و بقایشان به اعتراف مسئولان وقت ایالات متحده برای تامین اهداف آنها بود نگاهی هم می ‌توان به باورها و آرمان های آنها داشت و فارغ از آن ماهیت به نقد و بررسی آن نشست که در نوشته ی پیش رو هدف همین است.
خلافت برای اجرای شریعت

این گروه مدعی ‌اند که به دنبال اجرای شریعت هستند و تنها راه اجرای آن در عصر حاضر نیز بازگشت به گذشته و برپایی نظام خلافت است. برگزیدن نام ابوبکر برای خود از سوی نفر اول این گروه (بدری سامرایی) و دستور بیعت به تمام سران حکومت های اسلامی از پیامدهای همین طرز تفکر است. اما این هدف در عمل تبدیل شد به همان که معاویه و بنی امیه به دنبال آن بودند یعنی مبارزه با طرف های مقابل به هر شکل و از هر راهی برای رسیدن به حکومت البته به نام اسلام.

داعش که خود را پیرو سَلَف یعنی گذشتگان می داند نگاه به شام (مرکز خلافت امویان) و عراق (مرکز خلافت عباسیان) دارد تا به دست آورد آنچه را که امویان و عباسیان از کف دادند. آنها نیز ابتدا با نام خلافت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آغاز کردند و بعد هدف خود که سلطنت و سکونت در کاخ های مجلل و حکمرانی بر سرزمین های اسلامی بود را محقق ساختند و البته داعش فعلا در ابتدای راه است و ادعای خلافت هم برای رسیدن به همان سلطنت شکوهمندی است که امویان و عباسیان در عراق و شام داشتند با ذکر این نکته که این گروه برای رسیدن به اهداف خود، فقط و فقط آدم کشی و فشار را به عنوان ابزار انتخاب کرده و با جهاد نامیدن این اقدامات ددمنشانه تلاش دارد تا هم رنگ توجیه به جنایت های خود بزند و هم در جذب نیرو برای ادامه کار موفق باشد.
داعشی ها با استفاده از گفتمان مهدویت و روایات پرچم های سیاه وانمود می کنند که زمینه ساز برپایی دولتی به واقع اسلامی اند. آنها پا را فراتر نهاده و مخالفان خود از جبهه النصره را که در شام حضور دارند را لشگر سفیانی می ‌نامند که به دست آنها نابود خواهند شد. این نیز یکی دیگر از موارد به کارگیری مضامین اسلامی در پیشبرد اهداف از سوی داعشی هاست
استفاده از مضامین دینی

این گروه به مانند دیگر جریان های منادی اسلام گستری، همواره تلاش دارد از مضامین دینی (قرآنی، حدیثی و تاریخی) استفاده کند تا بتواند خود را به جامعه مسلمانان قبولانده و از آنها برای خود یارگیری کند. این استفاده نمودهایی در چهره ی بیرونی این گروه دارد که به دو نمونه از آن اشاره می کنیم.

قبل از بیان این دو نمونه باید قصه ‌ی پر غصه ای را اینجا به اجمال و در فرصتی دیگر به تفصیل مرور کرد و آن این که امروز تبلیغات سطحی نگر و پر هیجان جولان دارند و پرمشتری هستند؛ و آنچه غریب است و جز عده ی محدود خریدار آن نیستند درستی و راستی متکی بر پژوهش های علمی است. همین سبب شده تا در این آشفته بازار هیچ متاعی بی مشتری نماند و هر ندایی حتی برای قصابی کردن انسان های بی گناه به نام دین با لبیک هزاران نفر مواجه شود.

و اما آن دو نمونه مضمون دینی که در داعش نمود پیدا کرده است:

الف. روایات مربوط به فضائل شام

«شام مبارک»، اصطلاحی است که فراوان در ادبیات گروه های تکفیری به چشم می ‌خورد و بر اساس همین روایات است که شماری از مسلمانان سایر کشورها، به هوای هجرت و اطلاق کلمه مهاجر بر آنها از دیار خود کوچ کرده و راهی این سرزمین شده و می شوند.

محمود ابوریه متخصص تاریخ و منتقد جدی احادیث ساختگی، با اشاره به روایات جعلی «کعب الأحبار» درباره ی شام می گوید: از پیامدهای آمدن کعب الاحبار به شام در زمان حاکمیت معاویه، روایاتی بود که درباره ‌ی فضائل شام جعل شد.[1]

با خواندن این احادیث که در مسند احمد بن حنبل و آثار دیگر فراوان آمده است این تصور در ذهن خواننده ایجاد می شود که گویا «شام» سرزمین مبارک و مقدسی است به اندازه ی قداست ملائکة الله و انبیاء الهی و تمامی نیکان جامعه انسانی در آنجا زیست می کنند.

نمونه آن این حدیث است که زید بن ثابت می ‌گوید: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «طوبی للشام: خوشا به حال شام» آنگاه وقتی علت را پرسیدند فرمود: «لان ملائکة الرحمن باسطو اجنحتها علیه: زیرا ملائکه بال های خود را در شام گشوده ‌اند.»

روایت دیگر این است که «شامیان، تازیانه خداوند در روی زمین هستند و خداوند از هر کدام از بندگانش که بخواهد به کمک آنان انتقام می گیرد.[2]

در روایتی دیگر چنین آمده است: «سیصیر الامر إلى أن تكونوا جنودا مجندة …: امور چنان خواهد شد که در آینده، سپاهیانی شکل خواهد گرفت. سپاهی در شام، سپاهی در یمن و سپاهی در عراق. بر شما باد شام، آنجا زمین برگزیده خداوند است که بهترین بندگانش از آنجایند، اگر به شام نرفتید به یمن بروید و از غدیرهاتان سیراب شوید! به درستی که خداوند متعال درباره شام و اهل آن به من سفارش کرده است.»[3]

این دقیقا همان روایتی است که در جریان اختلاف میان گروه های تکفیری سوریه و عراق مورد استفاده قرار گرفت و طرفداران جبهه النصره، از آن علیه گروه داعش که به عراق رفت استفاده کردند.

ناگفته نماند که همه ی این احادیثِ جعلی، کار امویان نیست؛ بلکه در دوره های بعد، آنان که اموی مسلک بودند از یک سو و بسیاری از کسانی که می خواستند شام را در برابر عراق، مهم تر جلوه دهند همواره احادیثی در فضیلت «شام» ساختند و پراکندند.

شمار این گروه از احادیث به حدی بود که در قرن پنجم، شخصی با نام علی بن محمد ربعی مالکی کتابی با عنوان «فضائل الشام» نوشته است.
ب. استفاده از گفتمان مهدویت

در برخی منابع حدیثی روایاتی وجود دارد معروف به روایات «رایات السود» یعنی پرچم های سیاه. در این روایات بعد از خبر برافراشته شدن پرچم هایی سیاه در آستانه ی ظهور به مسلمانان توصیه شده به یاری کسانی بشتابند که این پرچم ها را برافراشته اند چرا که آن منجی به کمک همین افراد جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.

این روایات که در منابع شیعه و سنی به چشم می ‌خورد مورد نقد و ارزیابی دانشمندان شیعه[4] قرار گرفته است و در میان مشایخ اهل سنت نیز هستند کسانی که این احادیث را نادرست دانسته و نادرست تر، تطبیق آنها را بر حوادث روز مانند مسائل سوریه می دانند.
«شام مبارک»، اصطلاحی است که فراوان در ادبیات گروه های تکفیری به چشم می خورد و بر اساس همین روایات است که شماری از مسلمانان سایر کشورها، به هوای هجرت و اطلاق کلمه مهاجر بر آنها از دیار خود کوچ کرده و راهی این سرزمین شده و می شوند

و اما امروز داعشی ها با استناد به این روایات، پرچم هایی سیاه؛ بلکه لباس هایی سراسر سیاه بر تن کرده و وانمود می کنند که همین ها هستند که زمینه ساز برپایی دولتی به واقع اسلامی در سراسر جهانند. این کار سابقه ای نیز در قرن دوم داشته است آنجا که ابومسلم خراسانی پرچمی سیاه به دست گرفت و جامه ای سیاه بر تن کرد و خلق الله را به کشتن داد به نام اسلام و به کام بنی عباس که بیایند و با سقوط امویان بر مسند قدرت قرار گیرند.

ادامه »

تاثیر نام نیک در تربیت افراد !!

نام‌خوب، باعث تأثیرات مثبت و خوب در اشخاص می‌شود، این تأثیرات در روح و اعمال او هم واقع می‌شود و نتیجه‌‌ی آن، نیک‌نامی شخص در دنیا و آخرت است، و البته نام، به تنهایی نمی‌تواند خوشبختی و سعادت افراد را تضمین کند اما می‌تواند یکی از عوامل مۆثر در سعادت انسان باشد.

وای،من دارم مادر می شم!!

نام هر فرد، نمادی از او و بیانگر هویت و شخصیت او در نزد دیگران است. به فرض مثال، وقتی یک ایرانی با فردی خارجی برخورد کند، همین که نام خود را بگویند، ملّیتشان روشن و مشخص می شود و با تصوراتی که از ملّیت هم دارند، یکدیگر را شناسایی می کنند و طبق آن با هم برخورد می کنند.

همچنین در تحقیقات دیگری که محققان دانشگاه نورث وسترن در ایلینویز انجام دادند مشخص شد که انتخاب اسم بسیار مهم تر از آن چیزی است که تاکنون تصور می شد و شاید به همین دلیل است که کتاب های اسم نزد مردم از محبوبیت بالایی برخوردارند.

به گفته این محققان، علم نشان می دهد که داشتن یک اسم زیبا و خوش آهنگ نه تنها احساس اطمینان فرد را افزایش می دهد بلکه موجب می شود دیگران به طور مثبت تری به وی نگاه کنند.

ادامه »

ماجرای طلبه شدنم

نوشته: عبدالزهرا (فرهاد) وثوقی
قبلِ نتایج کنکور میگفتن: چون شاید دانشگاه قبول نشه میخواد بره حوزه، بعدِ کنکور که شهر خودمون و رشته مورد نظرمو قبول شدم گفتن: قصد داره بره حوزه تا سربازی نره، یه عدّه میگفتن: رژیم داره برمیگرده همتونو میگیرن میکُشن!!

«من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»

خیلی از راه‌هایی که تو زندگی جلوی پای ما گذاشته میشه، یک دعوت کننده داره که به طبع، اون مبلّغ و مبشر در نتیجه‌ی پیمودنِ راه سهیم ماست.

الحَمدُلِله در زمان اوج هیجانِ دوره نوجوانی و جوانی، با مبشری آشنا شدیم که در سرنوشت ما خیلی تأثیر داشت. این تأثیر، وجوبِ آوردن حدیث بالا رو اثبات میکنه. یک عده نوجوون که پایبند به فضائل اخلاقی نبودند و از دین و مذهب فقط یه نماز، یه روزه و یه محرّم میشناختند، الآن افرادی معتقد به اصول انسانی و فطری‌اند، نهایت تلاششون اینه که فردی مفید باشند، به کسی بدی نکنند، توی علم از همه جلوتر باشند و از همه مهمتر اینکه افتخارشونه که بهشون بگن:

- خادم حضرت زهرا-

حالا فکرشو بکنید اگر اون مبشر نمی‌بود! آیا واقعاً اون بچه‌ها به این راه می‌اومدند؟ آیا واقعاً ادب الآن رو داشتند؟

آره اون مبلغ کسی نبود غیر از یک سیّد روحانی

ادامه »

شما بگویید: در آخرین روز زندگیتان چکار خواهید کرد؟

اگر امروز آخرین روز زندگیمان باشد چه؟ اگر خوابیدیم و بیدار نشدیم چه؟ واقعا اگر یک روز از زندگیت باقی مانده باشد چه کار میکنی؟

گاهی اوقات در زندگی اتفاقاتی می افتد که در عین سادگی تأثیر بسیار عمیقی روی ما می گذارد . روزی با دوستی مشغول بگو بخند بودیم و نزدیک زمان امتحانات و از نداشتن وقت گله می کردیم و بر همه فرصت هایی که برای درس خواندن از دست داده بودیم حسرت می خوردیم و قول و قرار می گذاشتیم که ترم بعد چنین می کنیم و چنان می کنیم .

و با وعده اینکه ترم بعد جبران می کنیم خودمان را از همه سهل انگاری هایی که کرده بودیم مبرا کردیم و باز خنده و شوخی، دوستم گفت: «خدا رو شکر که ترم یعدی هم هست و ترم آخر نیستیم وإلّا به کدام امید می خواستیم زنده بمانیم …».

بعد به فکر فرو رفت و گفت واقعا اگر ترم بعدی نبود چه؟ اگر به ترم بعد نرسیدیم و مُردیم چه ؟ اگر امروز آخرین روز زندگیمان باشد چه؟ اگر خوابیدیم و بیدار نشدیم چه؟ و در آخر هم پرسید واقعا اگر یک روز از زندگیت باقی مانده باشد چه کار میکنی ؟

ادامه »

معرفی کتاب/« استانداردی برای زیبایی»

کتاب « استانداردی برای زیبایی» که با نگرشی متفاوت و جامع به موضوع خودنمایی و زیبایی پرداخته است به قلم امین کشوری و با همت موسسه فرهنگی تبلیغی بصیران عاشورایی منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «استانداردی برای زیبایی» به قلم امین و کشوری و با همت موسسه فرهنگی تبلیغی بصیران عاشورایی روانه بازار نشر شده است.

امین کشوری، نویسنده کتاب کوشیده است نگرشی جامع و نو به موضوعات زیبایی، آرایش و خودنمایی داشته و با استفاده از منابع متعدد قرآنی، روایی، علمی و ترجمه‌ای و نیز حجم قابل توجهی از کار هنری و گرافیکی صورت گرفته بر روی کتاب، اثری جذاب و خواندنی را در اختیار مخاطبین و خوانندگان خود قرار دهد.

استفاده از 700فیش تحقیقی، 16آیه و 15تفسیر قرآن، 51حدیث از ائمه معصومین (علیهم‌السلام)، بیش از 100 نقل قول از نویسندگان و اندیشمندان غیر ایرانی، 25تصویرسازی، 18کاریکاتور، بیش از 250 تصویر و گرافیک متناسب با متن و …، کتاب «استانداردی برای زیبایی» را خواندنی‌تر می‌کند.

این کتاب مشتمل بر ده فصل است که «آرایش در میان پیشینیان، کلیات زیبایی، تبرّج و خودنمایی، نفوذ غربی‌ها بر استاندارد زیبایی، مصرف‌گرایی، مد گرایی، لوازم آرایش و جراحی‌های زیبایی، استفاده ابزاری از زنان، زیبایی نعمتی الهی و زیبایی حقیقی» بخش‌های متعدد و متنوع آن را شامل می‌شود.

کشوری، نویسنده کتاب در بخشی از مقدمه آن، چنین می‌گوید:

ادامه »

درمان 72 بلا با خوردن نمک در آغاز و پایان غذا

نمک یکی از مواد غذایی ضروری برای بدن است و به عملکرد صحیح بدن و مغز کمک می کند، البته باید بسیار مراقب بود که مصرف زیاد نمک می‌تواند خطرات بی‌شماری برای بدن داشته باشد.

بزرگان دین اسلام در راستای سفارشات خود برای تامین سلامت جسمانی انسان‌ها به نکات ریزی توصیه کرده‌اند که عمل درست و به دور از افراط و تفریط به آن‌ها می‌تواند سلامت ما را تضمین کند یکی از این سفارش‌ها درباره خوردن نمک، آثار و فواید آن به ویژه آغاز کردن و پایان دادن غذا با نمک است که به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) درباره این‌که آغاز کردن و پایان دادن غذا با نمک چه فوایدی دارد؟ فرمودند: “هر کس غذای خود را با نمک آغاز کند و با نمک به پایان ببرد، از 72 درد - که جذام و بَرَص(پیسی) از آن جمله است - در امان می‏‌ماند1″.

امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند: “غذای خود را با نمک آغاز کنید. اگر مردم آنچه را در نمک هست می‏‌دانستند، آن را بر تریاقِ تجربه‏ شده برمی‏‌گزیدند، هر کس غذای خود را با نمک آغاز کند، 70 درد و نیز دیگر دردهایی که فقط خداوند از آنها آگاه است، از او می‏‌رود2″.

امام باقر(علیه السلام) نیز فرمودند: “خداوند به موسی بن عمران علیه‏‌السلام وحی کرد که: «به طایفه‏‌ات بفرمای که (غذای خود را) با نمک آغاز کنند و با نمک به پایان ببرند، و گرنه جز خویش را نکوهش نکنند»3″.

امام کاظم(علیه السلام): “سفره‏‌ای که در آن نمک نباشد، بی‏‌برکت است. آغاز کردن غذا با نمک، برای تن‏درستی، بهتر است4″. پیامبرگرامی اسلام درباره این‌که کدام خوردنی است که از 70 بیماری جلوگیری می‌کند؟ می‌فرمایند: “خداوند عز و جل به موسی بن عمران، وحی فرستاد که: «غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛ چرا که در نمک، درمان 70 درد است که کمترین آن‌ها، دیوانگی، جذام، پیسی، گلودرد، دندان‏‌درد و شکم درد باشد پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله): “در سفارش‏‌های ایشان به امام علی(علیه السلام): ای علی! غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛ چه، هر کس غذای خویش را با نمک آغاز کند و با نمک پایان دهد، از 72 نوع از انواع بلا که جذام، دیوانگی و پیسی از آن جمله است، به دور باشد5″.

همچنین پیامبرگرامی اسلام درباره این‌که کدام خوردنی است که از 70 بیماری جلوگیری می‌کند؟ می‌فرمایند: “خداوند عز و جل به موسی بن عمران، وحی فرستاد که: «غذا را با نمک، آغاز کن و با نمک، پایان ده؛ چرا که در نمک، درمان 70 درد است که کمترین آن‌ها، دیوانگی، جذام، پیسی، گلودرد، دندان‏‌درد و شکم درد باشد6″.

پی نوشت ها :

1- دعائم الإسلام، جلد 2 ، صفحه 114 ، حدیث 377 ، المحاسن ، جلد 2 ، صفحه 424 ، حدیث 2482 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه‏‌السلام، الدعوات، صفحه 145، حدیث 378 عن وکلّها نحوه، بحار الأنوار، جلد 66 ، صفحه 397 ، حدیث 12 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 80 2- الخصال، صفحه 623، حدیث 10، الکافی ، جلد 6، صفحه 326، حدیث 4، المحاسن، جلد 2، صفحه 422 ، حدیث 2478 کلاهما عن محمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عنه علیهماالسلام، کتاب من لا یحضره الفقیه، جلد 3 ، صفحه 357، بحار الأنوار، جلد 66، صفحه 397 ، حدیث 13 ، دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 82 3- الکافی، جلد 6، صفحه 326، حدیث 6، المحاسن، جلد 2، صفحه 423 ، حدیث 2481 کلاهما عن فروة، بحار الأنوار، جلد 66، صفحه 396 ، حدیث 8 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 82 4- الکافی، جلد 6، صفحه 326، حدیث 5 ، المحاسن، جلد 2 ، صفحه 423، حدیث 2479 کلاهما عن الجعفری، بحارالأنوار، جلد 6 ، صفحه 396 ، حدیث 7 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 82 بخش اخلاق و عرفان اسلامی

تبیان منبع : خبرگزاری فارس

معرفی کتاب/حجاب و عفاف در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی

اطلاعات کتاب:
آثار و برکات عفاف و حجاب، افتخار جمهوری اسلامی به عفاف و حجاب زنان، کشف حجاب رضا خانی چرایی تلاش غرب در مبارزه با عفاف و حجاب،

در مقدمه کتاب چنین آمده:
« جمهوری اسلامی ایران و مردان و زنان مسلمان، به فرهنگ برهنگی غرب، «نه» گفته اند و براین موضوع خود عالمانه ومقتدارانه ایستاده اند. انتخاب چادر به عنوان حجاب برتر از سوی قشر عظیمی از زنان و روی آوردن عمومی آنان به حجاب، خاری است در چشم دشمنان و آنان بسیار امیدوارند تا با قدرت تبلیغاتی خود بتوانید این خار را باسست کردن عفاف زنان و دور کردن آنان از پوشش اسلامی، از چشم خود بیرون آورند.»
این کتاب با تنظیم موضوعی بیانات گهربار مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای، در 4 فصل تدوین گردیده است:

 

 

فصل اول: آثار و برکات عفاف و حجاب؛ شامل موضوعات:

حجاب ارزشی منطبق با فطرت و طبیعت انسان، حجاب جلوگیری از اختلاط بی قید و شرط، برخورد قاطع امام با بی حجابی،…

فصل دوم: افتخار جمهوری اسلامی به عفاف و حجاب زنان؛ شامل موضوعات:
نتایج عظیم رویگرد زنان به حجاب، پایبندی زنان به حجاب بدون اجبار پس از پیروزی انقلاب، نهی از منکر راه اصلاح بد حجابی،…

فصل سوم: کشف حجاب رضا خانی؛ شامل موضوعات:
کشف حجاب و شکستن رابطه محدود زن و مرد، نشانه غرب گرایی، سوغات رضا خان از غرب، فرصت شرکت در فعالیتهای اجتماعی،…

فصل چهارم: چرایی تلاش غرب در مبارزه با عفاف و حجاب؛ شامل موضوعات:
فرهنگ غرب فرهنگ برهنگی است، تلاش صهیونیست ها در اشاعه فساد و فحشا، خیانت غربیه زن، به اصلاحات آمریکایی در کشور، جنجال حجاب در اوروپا،..
منبع : موسسه خیبر


تنبیه کودک، درست یا غلط؟

پدر و مادرهای امروزی، کمتر به تنبیه بدنی اعتقاد دارند و بیشتر سعی می کنند تا از روش های جایگزین استفاده کنند. در حالیکه والدین نسل های قبلی، از انواع روش های تنبیه و حتی تنبیه بدنی، در امور تربیتی خود، زیاد استفاده می کردند و حتی برخی از آنان معتقدند که دلیل لوس بودن بچه های امروز این است که والدین، از تنبیه استفاده نمی کنند. به راستی تنبیه خوب است یا بد و اصلا باید به چه صورتی باشد؟

افراد بسیاری به این موضوع باور دارند که سخت گیری کردن و تنبیه کودکان، روشی موثر در تربیت است. البته باید اذعان کرد که تنبیه روشی اثر گذار است که موجب توقف بدرفتاری و کارهای غلط در بچه ها می شود. اما نتیجه بلند مدت این کار چیست؟ بسیاری از ما والدین و مربیان، فریب روش های زودگذر را می خوریم. وقتی نتیجه بلند مدت یک عمل، منفی استباید مراقب آن چیزهایی باشیم که اثرگذار هستند.

اما نتایج بلند مدت تنبیه این است که بچه ها معمولا یک یا هر چهار “ت” تنبیه را در اختیار می گیرند:
چهار “ت” برای تنبیه

1. تنفر: “این غیرمنصفانه است.من نمی توانم به بزرگسالان اعتماد کنم.”

2.تلافی: “الان آنها برنده شدند، ولی دفعه ی بعد من تلافی می کنم.”

3.تمرد: “من دقیقا برعکس عمل می کنم تا ثابت کنم که مجبور نیستم به شیوه ی آنها رفتار کنم.”

4.تسلیم: که ممکن است به دو شکل اتفاق بیفتد:

الف) به شکل موذیانه:"دفعه ی بعد باید بیشتر مراقب باشم تا گیر نیفتم.”

ب) به شکل عزت نفس کاهش یافته: “من آدم خوبی نیستم.” (1)

ادامه »

پازل زندگی کودک مسئولیت‌پذیر

مسئولیت پذیری رفتاری است که آموخته می شود. بخشی از وظیفه والدین آموزش دادن مسولیت و مسئول بودن به فرزندان است . تعیین مسئولیت برای آنها و اینکه از آنها بخواهید که در قبال مسئولیت های شان پاسخگو باشند ، از کودکان افراد مسئولیت پذیری می سازد. به منظور آموزش مسئولیت پذیری ، والدین باید اجازه انتخاب کردن به کودکان بدهند و زمانی در کنار فرزندانشان قرار گیرند که این انتخاب ها زندگی فرزندانشان را دچار مخاطره کرده باشد. این بهترین راه برای کمک به آنها دریادگیری و درک موقعیت زندگی شان است، این موضوع به آنها آگاهی می دهد، در انتخاب های خود منتظر عواقب مثبت و منفی باشند وآنها را بپذیرند.

گام اول

درک تعریف مسئولیت می تواند کمک حال ما باشد. به طور کلی مسئولیت چیزی است که باید در قبال آن پاسخگو باشیم. درک این واژه کمک می کند تا کودکان در موردکار های عادی روزمره و حتی تکالیف خود مسئولیت پذیر شوند. ممکن است کودکان از عهده دار شدن مسئولیت ها اجتناب کنند با بررسی کارهای روزمره آنها و یا تعیین مسئولیتی جدید می توان آنها را در مسیر مسئولیت پذیری کمک کرد.
گام دوم

شما باید مواردی را پیدا کنید که فرزند تان برای آن پاسخگو باشد. این روش می تواند در سنین پایین آغاز شود. با توجه به سن کودک علی الخصوص اگر بتوانیم از سنین پایین مسئولیت های مناسب برای او تعیین کنیم. به عنوان مثال، سپردن کارهای عادی و روزمره به کودک 4 ساله ای که توانایی انجام آنها را بدون دستپاچگی و یا سرخوردگی به اتمام می رساند. مطمئن باشید وظیفه تعیین شده مناسب سن فرزندتان است . ممکن است در ابتدا لازم باشد نکاتی را به او یادآوری کنید ، اما پس از موفقیت آنها در انجام کار، تشویق شما پاداش خوبی است برای آنکه فرزتدتان بداند شما به مسئولیت پذیری او افتخار می کنید.

با بالا رفتن سن کودک ، کارها و وظایف بیشتری را به او واگذار کنید. در ابتدا تکالیف ، یا آماده کردن لوازم مدرسه و با افزایش سن فعالیتهایی از قبیل تهیه مواد غذایی مورد نیاز خانه، کمک در نظافت خانه، شست وشو ماشین و….. را بر عهده او بگذارید.

زمانی که می بینید فرزندان شما برای انجام مسئولیت های خود سعی و تلاش می کنند ، آنها را تشویق کنید .این تشویق لازم نیست که به صورت مادی باشد .شما می توانید با آنها پارک بروید ، به آنها کتاب هدیه بدهید ، اجازه بدهید نیم ساعت بیشتر تلویزیون ببیند.

ادامه »

اصول صمیمیت با فرزندم

در صورتی که پدر و مادر کمی حوصله به خرج دهند و صبوری کنند و با آرامش به حرفهای بچه هایشان گوش دهند مسلما خیلی از گره هایی که بایستی با دندان باز شود را با دست باز می کنند.مک

یکی از معضلات اصلی برای خانواده ها نحوه برخورد و ارتباط برقرار کردن با جوانان و نوجوانان خود می باشد.

اولین و مهمترین مساله این است که پدر و مادر فکر می کنند که برقرار کردن رابطه دوستی با فرزندان مشکل می باشد، در صورتی که اگر پدر و مادر کمی حوصله به خرج دهند و صبوری کنند و با آرامش به حرفهای بچه هایشان گوش دهند مسلما خیلی از گره هایی که بایستی با دندان باز شود را با دست باز می کنند. وقتی جوانان احساس امنیت کنند می توانند با پدر و مادر خود صحبت کنند بدون اینکه ترسی از طرد شدن، مورد ضرب و شتم قرار گرفتن، مورد تحقیر قرار گرفتن و مورد مقایسه قرار گرفتن داشته باشند. در این صورت آن جوان یا نوجوان، پدر و مادر خود را محرم اسرار دانسته و ارتباط خوبی بر قرارمی کند. البته این اولین و اساسی ترین قدم است.

یک مثال واضح این که خود ما چرا با یک دوست راحت صحبت می کنیم ولی با پدر و مادر یا حتی با خواهر و برادر نمی توانیم به راحتی صحبت کنیم؟ چون یک دوست فقط به حرفهای ما گوش می دهد و درنهایت برای این که ما را آرام کند، همدردی می کند و حتی یک راهکار هم جلوی پای ما می گذارد، چه درست و چه نا خواسته غلط. ولی پدر و مادرها به محض اینکه بچه صحبت می کند چون نگران هستند که به نوعی از دستش بدهند شروع به گفتن حرفهای تحریک آمیز می کنند، البته ناخواسته و نمی دانند که این حرف ها فاصله ها را بیشتر می کند و بچه برای اینکه جایگاه خود را درخانه از دست ندهد ومورد سرزنش قرار نگیرد، ترجیح می دهد با همان دوست راحت باشد ودردودل کند، به همین راحتی!

اما راهکارهایی کاربردی برای حل این مساله و دوستی عمیق با فرزندان:

ادامه »

با سکوت چه چیز را ثابت می کنیم ؟!

امر به معروف و نهی از منکر چیست ؟

امر یعنی دستور، معروف یعنی كار خیر، امر به معروف یعنی دستور به انجام كار خیر بدهید . یعنی تشویق به خوبی‌ها كنید.

در مقابل منكر یعنی بد ، نهی از منكر یعنی باید جلوی بدی‌ها را گرفت. هر مسلمان باید مردم را به خوبی‌ها تشویق و جلوی فساد را بگیرد.

یكی از چیزهای بسیار خطرناک در جامعه ریخته شدن قبح گناه است .

خطر سكوت و بی‌تفاوتی در برابرگناه

یكی از عوامل عادی شدن گناه ، سكوت مردم است . اگر كسی یك خلافی کرد و مردم بی‌تفاوت نگاهش كردند ، این گناه عادی می‌شود.

لازم نیست هر گاه حرف كه می‌زنیم بلافاصله اثر کند . ممكن است حرف هم كه بزنیم، اثر نكند ، اما در مقابل گناه نباید عادی باشیم .


امر به معروف ، عبادتی بزرگ

خود امر به معروف یك عبادت بزرگ است كه تمام عبادت‌ها نسبت به امر به معروف و نهی از منكر مثل یك قطره کنار دریا هستند .

معنای امر به معروف این نیست که كه تا گفتیم كه مثلاً این كارت غلط است ، بگوید چشم !

اگر یك معلم برود سر كلاس، ولو بچه‌ها هم سر كلاس نباشند ، آموزش و پرورش حقوق معلم را می‌دهد . اینطور نیست كه چون بچه‌ها نیامده‌اند، حقوق به او ندهید.


تكرار نهی از منكر، زمینه تأثیرگذاری و ترك گناه

وقتی به یك چوب سفت ده تبر می‌زنیم ، تبر یازدهم را که بزنیم ، چوب می شکند . اما باید بدانیم که ده تا تبر هم بی‌اثر نبودند . اگر این ده‌تا تبر به چوب نمی‌خورد ، تبر یازدهم اثر نمی‌كرد .

شما بگو گوش نمی‌دهد ، دومی را هم گوش نمی‌دهد ، پنجمی را هم گوش نمی‌دهد ، 27 نفر اگر گفتند و گوش نداد، نفر28 بگوید ، گوش می‌دهد. پس این 27 نفر هم شریك هستند.

حرف‌هایی كه ما می‌زنیم، لازم نیست فوری اثر كند، اصلاً ممکن است زمینه ای شویم که حرف دیگری اثر کند .

یكی از عوامل عادی شدن گناه ، سكوت مردم است . اگر كسی یك خلافی کرد و مردم بی‌تفاوت نگاهش كردند ، این گناه عادی می‌شود

ادامه »

اگر حالت خوب نیست کلیک کن!

از هر ماجرا بهم ریخته ای؟ چند لحظه با من باش تا یک راه برای آرامش و شادی درونی تو نشانت بدهم.

تا حالا به این مطلب توجه کردی که کلمات گاهی اثرهای خارق العاده ای دارند. در عالم خیلی چیزها آثاری دارند که اگر به آنها توجه نکنی اصلاً به مۆثر بودنشان پی نمی بری و این باعث نمی شود که آثار کلمات کم بشود و این اثر از طرف کسی نیست مگر حضرت باری تعالی.

بعد از چند وقت که دیدمش خیلی ناراحت و کلافه بود. منم که نمی توانم از کنار ناراحتی دوستم بی تفاوت بگذرم بهش گفتم: چرا اینقدر بهم ریخته ای؟ می خواهی با هم صحبت کنیم شاید سبک بشوی. دستهایش را گرفتم و سعی می کردم با محبتی که نسبت به او داشتم از طریق گرمای دست هایم اول حس امنیت و آرامش را به او منتقل کنم و بعد حرف بزنم.

گفتم : چند سۆال ساده می پرسم جواب بده. یادآوری بعضی چیزهاست که حالت را عوض می کند و تو حتی فکرش را هم نمی کنی که این سۆال های ساده که جواب های ساده و روشن دارد بتواند اینقدر به تو آرامش بدهد.

جدی جواب بده واین را بدان که این چند سوال ساده حالت را تغییر می دهد.

گفتم: کی تو رو به این دنیا آورد؟ گفت :خدا

- کی تو رو از این دنیا می بره؟ گفت:خدا

- کی می تونه تو رو مریض کنه؟ گفت: خدا

- کی می تونه درمانت کنه؟ گفت: خدا

- کی می تونه هر چی بخوای بهت بده؟ گفت: خدا

- کی می تونه هر چی داری رو ازت بگیره؟ گفت: خدا

- می دونی حدیث قدسی چیه؟ گفت: بله سخن خدا با پیامبران


در یکی از این احادیث قدسی آمده که «من اول عاشق مخلوقاتم شدم و بعد خلقشان کردم». می دانی این یعنی چه؟

این یعنی که تو بخواهی یا نخواهی بنده خدایی هستی که خودش اول دوستت داشته بعد خلقت کرده؛ بعد هم می برد پیش خودش. از طرف دیگر ما در دنیایی زندگی می کنیم که یک سلطان دارد (سلطان یعنی مسلط به تمام دنیا). آن سلطان دوستت داشته، خلقت کرده، به تو همه چیز داده، برایت همه کار می کند و از مادر مهربانتر است. تازه مادرت را هم او به تو داده! از همه چیز آگاه است و یک لحظه هم از هیچ جای عالم غافل نیست و بدون اجازه او هیچ اتفاقی نمی افتد. او هر چیز ی که تو را به اوج استعدادت می رساند را پیش می آورد.
در قرآن آمده «فانسانیه الشیطان» فراموشی با واسطه شیطان به وجود می آید و آن چیزهایی که مایه آرامش من است، همان چیزهایی است که باور و اعتقاد من است

این از سمت خدا؛ ولی تو در مقابل می توانی چند مدل رفتار کنی که بسته به رفتارت حالت خوب و یا بد می شود.

اگر به او اعتماد کنی و مطمئن باشی که یک وکیل خبره و مهربان داری که خودش کارهایت را به بهترین نحو ممکن جور می کند حالت خوب می شود و در کمال رضایت برای همه مشکلات می توانی برنامه ریزی کنی و به زندگیت با انرژی و پر توان ادامه بدهی. در واقع خودت را در بین مشکلات تنها و بی کس نمی بینی بلکه پشت خودت حامی قدرتمندی می بینی.

در این حال ارتباط دائم خودت را اینطور ادامه می دهی که چون آن حامی مهربان را دوست داری طوری رفتار می کنی که ارتباطت بیشتر و فاصله ات کمتر بشود، پس اعمالی را انجام می دهم که او دوست دارد، که البته او کارهایی را دوست دارد که برای من لازم و مفید است.

در مقابل اگر به او فکر نکنی و دائم این را مد نظر قرار ندهی که دائماً کسی با توست و همه کارهای تو را می بیند و هر کاری با توانی که او می دهد قابل انجام است و… کم کم مشکلات تو را از انرژی تخلیه و توانت را کم می کند، افسرده می شوی و غم و تنهایی تو را احاطه می کند.
آرامش

به چشم هایش نگاه کردم، اضطراب درونش کم شده بود و گرمی خاصی ته وجودش دیدم. گفتم: یک نفس عمیق بکش و کمی مکث کن و نفست را محکم بده بیرون. با این کار سعی کردم انرژی منفی و حال بدش را تغییر بدهم.

این کار را کرد. لبخند کم رنگی روی لبش آمد. گفتم: در قرآن آمده «فانسانیه الشیطان» فراموشی با واسطه شیطان به وجود می آید و آن چیزهایی که مایه آرامش من است، همان چیزهایی است که باور و اعتقاد من است. شیطان اول دشمنی را با انسان می کند با فراموشی یاد خدا آرامش و نشاط را از انسان می گیرد و انسان زرنگ با ذکر و یاد خدا آرامش و شادی را به دل خودش بر می گرداند.

فکر کنم با بلند فکر کردن با هم کمی حالت بهتر شده باشد. با این تمرین کم کم قوی می شوی و انرژی مثبت کم کم در تو جاگیر می شود. یعنی وقتی افکارت این گونه شد که تو دائم با او هستی و دائم با او مناجات کنی، نشاط در دلت جاگیر می شود.

خب این هم یک راه دیگر که شادی را در درون ما می آورد و می تواند ماندگار کند. آن هم نگاه بندگی خداست. اگر خودت را بنده خدا بدانی و ببینی، خدا را هم کفیل و حامی خودت می بینی. آن هم وکیلی که قدرتمندترین عالم و مهربانترین است.

منبع: بخش خانواده تبیان



بی احترامی به استاد و مرگ زودرس


آنچه پیش رو دارید متن سخنرانى اخلاقى مرحوم آیت اللَّه احمدى میانجى است که تقدیم حضورتان مى‏گردد.

از عواقب بی ‏احترامى کردن با استاد این است که عمر را بى‏برکت و انسان را بى‏توفیق مى‏کند. طلبه‏اى به استادش آقاى طباطبایى جسارت کرده و در اثر آن عمل، جوانمرگ شده بود؛ اگر هم چنین فردى به مرگ زودهنگام دچار نشود، دیگر عملش فایده‏ اى ندارد .

در روایات آمده که حق استاد بر شاگرد بسیار زیاد است و شاگرد باید براى کمال و پیشرفت به آن عمل کند. امام سجادعلیه‏السلام در این زمینه فرمودند: حق کسى که به تو علم یاد مى‏دهد این است که «اَلتَّعْظیمُ لَهُ وَ التَّوْقیرُ لِمَجْلِسِهِ؛(1) او را احترام کنى و بزرگش بدارى.»

انسان وقتى با بزرگ‏تر از خودش حرف مى‏زند باید حرمت‏دارى کند؛ حالا فرقى نمى‏کند از نظر سنّى بزرگ باشد یا از نظر فکرى و علمى. در روایات آمده که وقتى با پدر حرف مى‏زنى اسم کوچکش را نگو، چون موجب تحقیرش مى‏شود؛ بلکه «وَقِّرُوا کبارَکمْ؛(2) براى بزرگانتان احترام قائل شوید.» حالا بعضیها در احترام کردن خیلى چیزهاى کوچک را هم مراعات مى‏کنند، مثلاً پایشان را دراز نمى‏کنند و یا پیش آنها نمى‏خوابند، که اینها احترام فوق العاده‏ اى است و نشان از صفاى دل احترام‏ کننده دارد.

ادامه »

گرگ صفتان و قوچ صفتان، موانعی بر سر راه ظهور

اگر جامعه انسانی شرایط و قابلیت قیام و انقلاب بزرگ و الهی حضرت مهدی (علیه السلام) را داشت، حضرت مهدی (علیه السلام) غیبت نمی‌کردند و برطرف شدن غیبت ایشان و ظهور نیز وابسته به آمادگی جامعه انسانی، به طور عام و جامعه شیعی، به طور خاص است. چنان چه وقتی حمران از امام باقر (علیه السلام) درباره زمان فرارسیدن امر [ظهور] سوال می‌کند، ایشان در قالب یک حکایت تمثیلی، مساله وابستگی «ظهور» به آمادگی جامعه انسانی را تشریح می‌کند.

در واقع برای آماده شدن زمینه آن قیام الهی، جامعه بشری ناگزیر از حرکت به سوی حق‏طلبی است و باید در منش و روحیه خویش تغییر ایجاد کند تا زمینه استقبال از یک رهبر آسمانی و درک حجت الهی فراهم شود.

ادامه »

برای روزی زیاد و احترامت حتما بخوانش!

ماه شریف و مبارک رمضان، ماه مخصوص و منسوب به خداوند تبارک و تعالی و اشرف “شهور"است از آن جهت که به افتتاحش، ابواب رحمت و رضوان گشاده می گردد، از این رو روز و شبش معطّر به عطر جان نواز راحت و سرشار از شمیم خوش پرهیزگاری، عبادت و تلاوت دعاء و نیایش است.شاید به همین جهت است که امام صادق علیه آلاف التحیة و الثناء فرموده اند: «انّه من لم یغفر له فی شهر رمضان لم یغفر له الی قابل الاّ ان یشهد عرفة.»

«کسی که رمضان بر او سپری شود و گناهان وی آمرزیده نشده باشد، امید به آمرزش نداشته باشد مگر آنکه فرصت یابد و روز عرفه را درک کند».

و باز بی سبب نیست که نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) در فرازی از خطبه شعبانیه ضمن تبیین فضائل ماه رمضان فرمود:

«در این ماه نفسهای شما تسبیح، خوابتان عبادت، اعمالتان مقبول و دعایتان مستجاب است، زیرا خداوند سبحان در ایام این ماه با رحمت خاصّه خویش به بندگان نظر دارد و ادعیه و استغفارات ایشان را قرین اجابت و آمرزش می نماید.»

بنابراین اوقات شریفه ماه مبارک رمضان بهترین فرصت ممکن برای قرائت ادعیه و انجام مناجات و عرض نیاز به درگاه یکتای بی نیاز می باشد. در این میان علاوه بر استفاضه از ادعیهء مشترکه و مختصهء ایام، لیالی و اسحار در این ماه، با عنایت به آنکه ماه رمضان در واقع “مشهد"امیر مومنان حضرت علی(علیه السلام) است، نیایش های ماثوره حضرتش نورانیت ویژه ای دارد خصوصا دعاء صباح آن گرامی که در میان ادعیهء امامیه، دعایی است مشهور و عالی مضمون که ضمن شرافت خاص روایی کلید ابواب علم و حکمت و آداب را بر خواننده زیباشناس هدیه می نماید و به همین جهت حضرتش آن را «مفتاح الفتوح النجاح و رموز کنوز الفلاح» نامیده و هر صبح بعد از نماز فجر و طلوع صبح صادق تا برآمدن آفتاب آن را قرائت می فرمود، اگرچه منافع سرشار آن دون زمان خاصی است. به همین جهت فوائد کلی مداومت بر تلاوت این دعاء، ضمن حدیثی چنین املاء گردیده است:

ادامه »

جواب شش موضوع مبهم

پیوند: http://tebyan.net/newindex.aspx?pid=101351

مرحوم قطب الدّین رواندى در كتاب خرایج خود آورده است :
روزى یك نفر از بلاد روم خدمت امام علىّ علیه السلام وارد شد و اظهار داشت : من یك نفر از رعیّت تو و از اهالى این شهر هستم .
حضرت فرمود: خیر، تو از رعیّت من و از اهالى این شهر نیستى ؛ بلكه تو از سوى پادشاه روم آمده اى و او چند سؤ ال براى معاویه فرستاده است و چون معاویه جواب آن ها را نمى دانست به من ارجاع شده است .
آن شخص اظهار داشت : بلى ، صحیح فرمودى ، معاویه مرا به طور محرمانه نزد شما فرستاد تا جواب مسائلم را از شما دریافت دارم ؛ و این موضوع را كسى غیر از ما نمى دانست .
پس از آن امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام فرمود: آنچه مى خواهى از این دو فرزندم سؤ ال كن كه جواب كافى دریافت خواهى داشت .
آن شخص گفت : از آن كسى كه موهاى سرش تا روى گوشهایش آمده - یعنى ؛ حسن مجتبى علیه السلام - سؤ ال مى كنم .
و چون آن شخص رومى نزد امام حسن مجتبى علیه السلام آمد، پیش از آن كه سخنى مطرح شود، حضرت به او فرمود: آمده اى تا سؤ ال كنى :
فاصله بین حقّ و باطل چیست ؟
و بین زمین و آسمان چه مقدار فاصله است ؟
و بین مشرق تا مغرب چه مقدار مسافت است ؟
و قوس و قزح - یعنى ؛ رنگین كمان - چیست ؟
و خنثى به چه كسى گفته مى شود؟
و آن ده چیزى كه یكى از دیگرى محكم تر و سخت تر مى باشند كدامند؟

مرد رومى با حالت تعجّب گفت : بلى ، سؤ ال هاى من همین ها مى باشد.
امام حسن مجتبى علیه السلام در این موقع به پاسخ سؤ ال ها پرداخت و فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت است ، آنچه با چشم خود دیدى حقّ و آنچه شنیدى باطل است .
فاصله بین زمین و آسمان به اندازه دعاى مظلوم بر علیه ظالم است و نیز تا جائى كه چشم ببیند.
همچنین فاصله بین مشرق تا مغرب به مقدار سرعت گردش و حركت خورشید در یك روز خواهد بود.
و امّا قوس و قزح : قوس علامتى است از طرف خداوند رحمان براى در اءمان ماندن موجودات زمین از غرق شدن و دیگر حوادث مشابه آن ؛ و قزح نام شیطان است .
… از مرگ محكم تر، و نیرومندتر مشیّت و اراده الهى است كه مرگ را برطرف مى نماید - و در روز واپسین ، مردگان را زنده مى گرداند
و امّا خنثى به شخصى گفته مى شود كه معلوم نباشد مرد است یا زن ، كه اگر هیچ نشانه اى نداشته باشد، یا هر دو نشانه را موجود باشد به او گفته مى شود: ادرار كن ، پس اگر ادرارش به سمت جلو یا بالا بود مرد است و در غیر این صورت در حكم زن خواهد بود.
و امّا جواب آن ده چیز - به این شرح است - :
خداوند متعال سنگ را آفرید و به دنبالش آهن را به وجود آورد كه همانا آهن سنگ را قطعه قطعه مى كند.
و سپس آتش را آفرید كه آهن را گداخته و آب مى نماید.
و سخت تر از آتش آب است كه آتش را خاموش مى كند.
و از آب شدیدتر، ابر مى باشد كه آن را حمل و منتقل مى كند.
و از ابر نیرومندتر باد خواهد بود كه ابر را به این سو، آن سو مى برد.
و از باد قدرتمندتر آن نیروئى است كه باد را كنترل مى كند.
و از آن شدیدتر ملك الموت - عزرائیل - است كه جان همه چیز را مى گیرد؛ و مى میراند.
و از آن مهمّتر خود مرگ است كه جان عزرائیل را نیز مى رباید.
و از مرگ محكم تر، و نیرومندتر مشیّت و اراده الهى است كه مرگ را برطرف مى نماید - و در روز واپسین ، مردگان را زنده مى گرداند .

بحارالا نوار ج 43، ص 326، ح 5، الخرایج و الجرایح : ج 2، ص 572، ح 2.
منبع: چهل داستان و حدیث زندگانی امام حسن (علیه السلام) عبداللّه صالحى

نمونه هايى ازفضائل وسيره فردى امام حسن مجتبى(ع )


ذكاوت امام حسن مجتبى (ع)

حضرت مجتبى صلوات الله عليه در سن هفت سالگى در مجلس حضرت رسول (ص) حاضر مى‏شد، آيات وحى را كه تازه نازل شده بود ياد مى‏گرفت و در خانه براى مادرش فاطمه (س) مى‏خواند، هر وقت اميرالمؤمنين (ع) داخل خانه مى‏شد مى‏ديد كه فاطمه زهرا آيات را مى‏خواند. مى‏فرمود: چه كسى اينها را به تو ياد داد حال آنكه امروز نازل شده است ؟
حضرت فاطمه زهرا (س) جواب مى‏داد: فرزندت حسن، روزى اميرالمؤمنين (ع) در خانه مخفى شد كه ببيند حضرت مجتبى چطور آيات وحى را مى‏خواند، حسن (ع) داخل شد، آيات وحى را ياد گرفته بود، ولى تا خواست بخواند مضطرب شد و نتوانست، مادرش از اضطراب وى تعجب كرد، حضرت مجتبى جواب داد:
اى مادر بيانم كوتاه آمد، زبانم بند شد، ظاهراً يك مرد بزرگوارى مرا زير نظر دارد و به من گوش مى‏دهد. در اين هنگام اميرالمؤمنين (ع) از پس پرده خارج شد و فرزند عزيزش را بوسيد و مورد تفقد قرار داد: «قال يا اُمّاه قلّ بيانى و كَلّ لِسانى لعلّ سَيّداً يَرْعانى» 1 حضرت مجتبى صلوات الله عليه از اول آشنا به آيات وحى و داراى ذكاوت خاصى بود.

حلم

يك نفر از اهل شام وارد مدينه شد، حضرت مجتبى (ع) را ديد كه بر مركبى سوار است و چون تحت تأثير تلقينات شوم بنى اميه قرار گرفته بود، شروع به ناسزا گفتن كرد، او تند تند اسائه ادب مى‏كرد، امام(ع) هم چيزى نمى‏گفت. تا وقتى كه مرد شامى آرام شد.
حضرت مجتبى كه درد او را مى‏دانست بر او سلام كرد و خنديد و فرمود: يا شيخ گمان مى‏كنم غريب هستى، شايد امر بر تو مشتبه شده است اگر بخواهى گذشت كنيم از تو گذشت مى‏كنيم، اگر از ما چيزى بخواهى بتو مى‏دهيم، اگر راهنمائى بخواهى راهنمائيت مى‏كنيم، اگر از ما مركبى بخواهى براى تو مركب مى‏دهيم، اگر گرسنه باشى، سيرت مى‏گردانيم اگر عريان باشى لباست مى‏دهيم، اگر محتاج باشى بى‏نيازت مى‏كنيم، و اگر حاجتى داشته باشى آنرا بر مى‏آوريم و تا در مدينه هستى اگر در خانه ما ميهمان باشى براى تو بهتر خواهد بود، چون منزل ما وسيع و امكانات ما بسيار و موقعيت ما گسترده است .
مرد شامى از شنيدن اين سخنان به گريه افتاد، سپس گفت: گواهى مى‏دهم كه تو خليفه خدا در روى زمين هستى، خدا داناتر است كه رسالت خود را در كجا قرار بدهد، تو و پدرت مبغوضترين خلق در نزد من بوديد ولى فعلاً محبوبترين خلق خدا در نزد من هستيد:
«ثم قال أَشهدُ انّك خليفةُ اللّه فى ارَضه، اللّهُ اعلم حيث يجعل رسالته ،كنت أَنت و ابوك ابغضُ خلق اللّهِ الىّ و الان أَنت اَحبّ خلق اللّه الىّ».
سپس آن مرد وسائل خويش به خانه آن حضرت آورد و تا در مدينه بود ميهمان آن حضرت بود و بر محبت اهل بيت (ع) معتقد شد.2
نگارنده گويد: معاويه و پيروان او درباره اميرالمؤمنين صلوات الله عليه و اهل بيت او، چنان تهمتهائى بستند و چنان ناروائيها نسبت دادند كه عقل متحير است و توانست ناسزاگوئى به آن حضرت را رسميت بدهد، امام مجتبى (ع) احساس كرده كه اين آدم ذاتاً بدجنس نيست ولى تحت تأثير تبليغات سوء قرار گرفته است، لذا با حلم و بردبارى او را معالجه فرمود.

ادامه »

سیره تربیتی امام حسن(ع)

در سیره تربیتی امام حسن(ع) مسائل تربیتی و نكات باریك روان شناختی قابل توجهی دیده می‏شود كه می‏تواند به عنوان الگو و روش صحیح تعلیم و تربیت كودكان مطرح شود و بهترین فنون پرورش كودكان برای والدین و مربیان است.
بر اساس روش تربیتی امام مجتبی(ع) بعد از این كه به زمینه‏ ها و بسترهای مناسب در تعلیم و تربیت پرداخته شد، با ایجاد ارتباط عاطفی و بكارگیری شیوه‏های صحیح تربیتی به رشد و پرورش فرزندان اقدام می‏شود.
در این شیوه مسائل اساسی و ریشه‌دار تربیت، عوامل و نقش آفرینان در این صحنه، شیوه‏های اصلاح رفتار و جلوگیری از لغزش‏ها، صفات و شرائط مربیان برتر، راههای مقابله با مشكلات و حل آنان، تربیت دینی، اهمیت الگو و سرمشق، موانع و آفات تربیت، اهمیت خانواده و نقش بنیادی والدین از جمله مواردی است كه مورد توجه قرار گرفته است كه برخی از آنان در این مقاله مورد بررسی قرار می‏گیرد.

اهمیت تربیت

انسان موجودی ترقی خواه و دارای استعداد كمال است و برای سیر تكاملی خویش لازم است با پیروی از یك روش تربیتی قوی و كامل تلاش نماید و در كنار پرورش جسم در تعالی روح خود و فرزندانش نیز كوشا باشد و گرنه ماهیت انسانی‏اش را از دست خواهد داد. امام حسن مجتبی(ع) در مورد اهمیت تربیت معنوی و روحی می‏فرماید: «عجبت لمن یتفكّر فی مأكوله كیف لایتفكّر فی معقوله فیجنّب بطنه مایؤذیه و یودع صدره ما یردیه؛ تعجب می‏كنم از فردی كه در غذای جسمانی خود فكر می‏كند (كه سالم و بهداشتی و پاكیزه باشد) اما در غذای روح و جان خویش نمی‏اندیشد»، در نتیجه شكم خود را از غذاهای زیانبخش حفظ می‏كند ولی برایش اهمیتی ندارد كه افكار پلید و ناپسند در روان او وارد شده و وجودش را در معرض افكار پست و انحرافی قرار دهند.

نقش آفرینان در تربیت
والدین

از منظر امام حسن مجتبی(ع) پدر و مادر در شكل‏گیری شخصیت فرزندان اساسی‏ترین نقش را دارند به این جهت آن حضرت به مردی كه در مورد خواستگاران دخترش از آن حضرت نظرخواهی می‏كرد، به نقش پدر آینده و مدیر خانواده اشاره كرده و فرمود: «زوّجها من رجلٍ تقّیٍ فانّه ان احبّها اكرمها و ان ابغضها لم یظلمها؛(5) برای همسری دخترت مردی با تقوا و مؤمن برگزین، زیرا اگر او دختر ترا دوست بدارد وی را احترام خواهد كرد و اگر خوشایند او نباشد به وی ظلم نمی‏كند.»
همچنین آن گرامی به اهمّیت نقش مادر پرداخته و هنگامی كه با معاویه مناظره می‏كرد در مورد یكی از علل انحراف معاویه از محور حق و انحطاط اخلاقی وی از نقش مادرش هند یاد كرده و گفت: معاویه! چون مادر تو «هند» است و مادر بزرگت «نثیله» می‏باشد و تو در دامن چنین زنان فرومایه و پست پرورش یافته‏ای این گونه اعمال زشت از تو سر می‏زند و سعادت ما اهل‌بیت پیامبر(ص) در اثر تربیت در دامن مادرانی پاك و پارسا همچون خدیجه و فاطمه می‏باشد.(6)

دوستان:

بدون تردید بعد از خانواده مهمترین عاملی كه در خلق و خوی فرزندان تأثیر می‏گذارد رفقا و دوستان وی هستند. حضرت امام مجتبی(ع) در تربیت فرزندان خویش به نقش مهم رفیق توجه داشته و به داشتن دوستانی سالم عنایت ویژه مبذول كرده است. آن حضرت به فرزندش سفارش می‏كند كه: فرزندم! با هیچ كس دوستی مكن مگر این كه از رفت و آمد (ویژگی‏های روحی، اخلاقی و رفتاری) وی آگاه گردی، هنگامی كه دقیقاً بررسی و تحقیق نمودی و معاشرت و دوستی با او را برگزیدی، آن گاه با او بر اساس گذشت و چشم پوشی از لغزش‏ها و یاری كردن در سختی‏ها همراه باش!(7)

ادامه »

امام حسن(ع) اسوه ایثار و کرامت

بی گمان جود و بخشش و انفاق از خصلتهای والای انسانی است که مطلوب همه انسانهاست و موجب ایجاد الفت و همدلی در میان آنها می شود. امامان معصوم(ع) جملگی در کنار سایر خصلتهای اخلاقی و انسانی که داشتند به جود و بخشندگی نیز معروف بودند که امام حسن(ع) نیز در میان آن بزرگواران از این حیث از برجستگی و عظمت خاصی برخوردار است. مقاله حاضر سعی در معرفی گوشه هایی از سیره عملی امام حسن(ع) در زمینه انفاق و کرم و بخشش و ایثار دارد. با هم آن را از نظر می گذرانیم.

آموزه های کرامت

وی از همان دوران کودکی به امام ایثار و اسوه، جود و بخشش و الگوی کرامت و بزرگواری معروف و مشهور گردید.
اگر می خوانیم که امام حسن مجتبی در دوران کودکی به انفاق اعضای خانواده اش سه روز تمام، غذای خود را کریمانه در اختیار مسکین و یتیم و اسیر می گذارد و تنها با آب افطار می کند، در دیگر مقاطع زندگی خویش همین روش را انتخاب کرده و سه مرتبه دارایی های خود را با فقرا و مستمندان تقسیم می کند تا بدین وسیله به آیندگان این درس را بدهد که در راه خدا باید از مال و ثروت گذشت و بینوایان را از آن محروم نساخت.
او به آیندگان گفت که لذت دنیا به این نیست که آنچه داری تنها برای خود داشته باشی بلکه باید شادی را با فقرا و مستمندان تقسیم کرد.
تاریخ نمونه های فراوانی از این ایثارها را به ثبت رسانده که بیان هر یک سند افتخاری برای آن امام هدایت می باشد. اما باید توجه داشت که عطاها و بخششهای امام حسن(ع) بی هدف و بی حساب نبود و آن حضرت بدنبال هر کمکی آموزه جدیدی را به نمایش می گذاشت تا درسی برای آیندگان ترسیم کرده باشد. مروری بر این آموزه ها برای همه ما فواید زیادی دربرخواهد داشت.

ادامه »

کپی‌‌برداری مدرن سیما از خانواده‌ای غربی در ماه رمضان

پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1425871

گروه هنر: ماه رمضان امسال سریالی از شبکه سیما با عنوان «هفت سنگ» پخش می‌شود که کپی ناشیانه‌ای از سریال آمریکایی «خانواده مدرن» است.

اساس ساخت و تولید سریال‌های مناسبتی به فراخور ایا‌م‌ مختلف که بار مذهبی و یا نگاهی ملی دارند، برای همراه کردن مخاطب با رویداد مربوطه است تا به واسطه رسانه‌هایی همچون رادیو و تلویزیون با آن مناسبت ویژه ارتباط وثیق‌تری پیدا کند. حال این سؤال مطرح می‌شود که این‌ گونه آثار در رسانه ملی بنا به چه اهدافی ساخته می‌شوند و به بیانی دیگر فلسفه وجودی و ماهیت ساختاری این تولیدات چیست؟ همچنین سؤالی که طی سا‌ل‌های اخیر پاسخ به آن همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، این است که چنین آثاری از چه خروجی و فیلتری عبور کرده و اجازه پخش می‌گیرند؟ نکته سوم این‌که آیا برای تولیدات مناسبتی به ویژه در ایامی همچون ماه مبارک رمضان مؤلفه‌ها و شاخصه‌هایی در نظر گرفته شده است یا خیر؟!

با نگاهی کلی و گذرا نسبت به تولیدات سال‌های اخیر ماه رمضان می‌توان دریافت که قاعدتا تلویزیون می‌بایست نسبت به نوع محتوا و سبک سریال‌سازی در این ایام، دوره آزمون و خطای خود را پشت سر گذاشته و با ساخت و پخش سریال‌های متفاوت و در ژانرهای مختلف نتایج قابل توجهی نیز دریافت کرده باشد؛ به گونه‌ای که دیگر انتظار نمی‌رود شاهد خطا یا اشتباهی حتی سهوی در خصوص این‌گونه تولیدات باشیم. آنچه ضریب خطا در این مورد را به شدت پایین می‌آورد تجربیات سال‌های اخیر سریال‌سازی مناسبتی و حجم قابل توجهی از مخاطبان است که سریال‌های این ماه را دنبال می‌کنند و بارها هم اتفاق افتاده که ساخت یک سریال مناسبتی در ایامی خاص بنا به اقبال مخاطبان نسبت به تماشای آثار در این برهه زمانی خاص سکوی پرتاب یک کارگردان یا بازیگر شده است.

تولیدات مناسبتی سیما بر اساس چه معیارهایی روی آنتن می‌روند؟

ادامه »

آثار و بركات صدقه برای وجود مقدس امام زمان (ارواحنا فداه)

یکی از اعمالی که به آن بسیار اهمیت داده شده است، صدقه برای حفظ وجود مقدس امام زمان (ارواحنا فداه) بوده است چون یکی از تکالیف زمان غیبت صدقه دادن است به آنچه که میسر است برای حفظ وجود مبارک امام زمان (ارواحنا فداه).

به طور کلی صدقه آثاری دارد… یکی اینکه صدقه نمایشگر صداقت ایمان مومن است که با انجام آن نشان می دهد تا چه حد در وادی ایمان و خداپرستی صادق است و از این طریق رفع نیازمندیهای مومن می گردد و سبب پیدایش رفاه عمومی می گردد و همچنین صدقه یکی از عوامل سازندگی انسان نیز هست چنانکه قرآن می فرماید:

ای رسول ما، تو از مومنان صدقات را دریافت کن تا بدان صدقات نفس آنها را پاک و پاکیزه سازی. مومن صدقه را باید برای خود یا برای فایده و غرضی که در نظر دارد بدهد و یا برای حفظ نفس خود و یا محبوب و عزیزی که بسیار نزد او گرامی است دهد و چه محبوبی بالاتر از امام زمان (عج) که اصلاح بسیاری از امور دینی و آخرتمان متوقف به وجود و سلامتی آن حضرت است و این مطلب به دلیل عقل و نقل ثابت است که هیچ شخصی عزیزتر و گرامی تر نیست و نباید باشد مگر وجود مقدس امام زمان (عج) بلکه امام باید محبوبتر از شخص خودمان باشد و اگر چنین اعتقادی نداشته باشیم در ایمان و معرفتمان نسبت به آن حضرت ضعف و خللی وجود دارد.

سیدبن طاووس رحمه الله به ما سفارش کرده و می فرماید:

ابتدا برای حضرت مهدی(عج) صدقه بده قبل از اینکه برای خود و عزیزانت صدقه بدهی. باید توجه داشت که آن حضرت هیچ نیازی به صدقه دادن ما ندارد بلکه از شئون بندگی و ادای بعضی از حقوق بزرگ آن حضرت است و خود یک نوع اظهار محبت و دوستی به آن حضرت است و این عمل راه و سببی است برای جلب رضای پروردگار و حلول قرب به خداوند در قضای حوایج و دفع بلا از آثار صدقه به انفاق کنندگان آن می رسد مخصوصاً اگر انفاق برای اظهار محبت و دعا برای وجود مقدس امام زمان (ع) باشد.

سیدابن طاووس می نویسد: ایامی که در مدرسه علمیه بعثت سکونت داشتم طلبه ای که نزد من موثق بود راجع به صدقه برای وجود نازنین امام زمان (ارواحنا فداه) می گفت:

شبی از حرم حضرت رضا(علیه السلام) به طرف مدرسه می آمدم در آن شب بسیار برای امام زمان (عج) دعا کرده و در فراقش اشک ریختم در وقت برگشتن از حرم به بازار سرشور رسیدم که فقیری جلوی مرا گرفت و از من چیزی خواست هر چه دست در جیب لباسهایم کردم چیزی پیدا نکردم مگر یک پنج ریالی آن را با آنکه کم بود با شرمندگی به آن فقیر دادم و نیت کردم که این صدقه برای حفظ وجود مقدس امام زمانم باشد.

ادامه »

«نه عجب، اگر در شهر کوران، خورشید را انکار کنند!»

امام زمان

 

گفت: مهدی ساخته‌ی گروه شیعه‌ی پس از امام یازدهمین است!

گفتم: آیا دین الهی سراغ داری که پیروانش را به منجی آخرالزّمان مژده نداده باشد؟!

پس منجی آخرالزّمان به قدمت ادیان الهی، مژده داده شده است.

آیا این‌ها، وعده‌های خدا در قرآن کریم نیست:

“هُوَ الَّذِى أَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدَى وَدِینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه…"[1]

او کسی است که رسولش را، همراه با هدایت و آیین حق فرستاد تا بر تمامی ادیان چیره گردد …

آیا ممکن است وعده‌ی خدا خلاف شود؟

خداوند در قرآن کریم، مسلمانان را وعده داده که آیین اسلام را بر سراسر جهان حکم‌فرما سازد.

آیا زمانی را می‌شناسی که جهان یک پارچه، تحت سیطره‌ی اسلام درآمده باشد؟

بی‌شک، پاسخ تو، منفی است؛ ولی حتماً چنین زمانی خواهد رسید.

و در جایی دیگر می‌فرماید:

“وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنكُم وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَیَستَخلِفَنَّهمُ فِى الأَرضِ … وَ لَیُبَدِّلَنَّهم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا‌ …"[2]

در این آیه، خداوند به مۆمنان، وعده‌ی خلافت و امنیّت داده است.

آیا پس از نزول این آیه، زمانی را می‌شناسی که امنیّت، شامل حال مۆمنان شده باشد؟ یا مۆمنان و پیشوایان گرانقدر آنان، پیوسته در خطر و ناامنی به سر می‌برده‌اند؟

یازده امام را، یکی پس از دیگری به شهادت رساندند و هم اکنون چون دسترسی به امام زمان ندارند، آرزوی نابودکردن دوستداران و پیروان آن بزرگواران را در سر می‌پرورانند.

حال می‌پرسم آیا زمان نزول این آیات و آیاتی از این قبیل، پس از امام یازدهمین بوده است؟ یا حدوداً دویست و پنجاه سال پیش از تولّد حضرت عسکری علیه السلام، این مژده به مسلمانان داده شده است؟

پرسش دیگرم این است که آیا شناخت دین جز از طریق قرآن کریم و رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله ممکن است؟

و آیا پیامبر را جز با راستی سخنانش و به ثمر رسیدن وعده‌هایش، می‌توان شناخت؟

آیا می‌توانی منکر شوی که رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند:

“مَن کَذَّبَ المَهدِی فَقَد کَفَرَ"[3]

هر کس مهدی علیه السلام را انکار کند، به تحقیق، کافر شده است.

اماما! آنان که به حقیقت در پی‌ات گشته‌اند، تو را یافته‌اند.

«این چشمان منند که کور شده‌اند بر این راه سپید! و نه عجب اگر در شهر کوران، خورشید را انکار کنند.»[4]

پی نوشت:

1- صف، 9[1]

2- نور، 55 [2]

3- البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ص170، ح 2 [34]

4- به زیر پای طلوع، حورا طباطبایی قمی، ص 52 و 53[4]

بخش مهدویت تبیان

 


دین‌گریزی به روش پیامکی!/ شلیک نرم به اعتقادات مذهبی

پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1424035

 

 

دشمنان اسلام برای تضعیف ایمان با استفاده از پیامک‌های برنامه‌ریزی شده در پی تقدس‌زدایی از اسلام و مقدسات شیعی، به منظور ایجاد رخنه در دیوار نفوذناپذیر ایمان در بین اسلام‌باوران هستند.

دین‌گریزی و تقدس‌زدایی توسط دشمنان اسلام، برنامه‌ای است که سال‌ها برای آن برنامه‌ریزی و هزینه کرده‌اند. به حدی که می‌توان تاریخ فعالیت آنها را از تمسخر کشتی‌سازی حضرت نوح(ع)، توسط کفار زمان آن بزرگوار عنوان کرد که به عنوان اولین نمونه های تاریخی از تلاش جبهه کفر و پیروان شیطان به منظور تقدس زدایی از فرستادگان خدا عنون کرد.

جاذبه‌های کاذب و تهاجمات فرهنگی عامل سردرگمی

باید به این واقعیت اذعان داشت که برخی از جوانان و حتی بزرگسالان در عمل به آموزه‌های دینی دچار سردرگمی و تزلزل هستند و جاذبه‌های کاذب و تهاجمات فرهنگی توانسته است بر آنان تأثیر بگذارد. اما اگر دین به درستی به مردم نشان داده می‌شد شاهد این سردرگمی نمی‌شدیم تا جایی که امام رضا(ع) نیز در حدیثی می‌فرمایند: «اگر زیبایی‌های دین برای مردم روشن شود، مردم عاشق آن می‌شوند».

در این میان دشمنان با نقشه‌ها و اعمال شیطانی خود به راه‌های گوناگونی تصویری نارسا از دین ارائه می‌دهند. آنها تلاش خود را می‌کنند که با هر ترفندی مردم را از گرایش به دین و اسلام باز دارند.

محو احساس روحانی و خشوع فرد در مقابل مقدسات

دشمنان تلاش دارند با محو هرگونه احساس روحانی و خشوع فرد در مقابل مفهوم، ارزش و یا شخصیتی مقدس، به تقویت تفکرات مادی و نفی ارزش‌ها و درجات معنوی و الهی در باورهای شخص یا جامعه ورود پیدا کنند و آنها را وارانه جلوه داده و یا دروغ نشان دهند؛ یک مثل معروف داریم که بهترین راه خراب کردن چیزی، بد دفاع کردن است.

تقدس زدایی با سرمایه گذاری‌های کلان

در سال‌های اخیر جبهه استکبار به خوبی دریافته است که مهمترین شاخص قدرت مسلمانان در اتکای نیروهای آن به خدا و ایمان خدشه ناپذیر آنان به عنایات الهی و مقدسات اسلامی است. از این رو و برای تضعیف این نقطه قوت، به شدت در پی تقدس‌زدایی از اسلام و مقدسات شیعی به منظور ایجاد رخنه در دیوار نفوذناپذیر ایمان در بین اسلام‌باوران و مقابله با ایجاد هرگونه تمایل در بین سایر جوامع برای پیوستن به این جبهه مقاومت است، لذا ابزار تقدس زدایی را با سرمایه گذاری‌های کلان به کار گرفته است.

نمونه‌های این تقدس‌زدایی که شاید حتی تا چندی پیش باورمان نمی‌شد که یکی از ابزارهای دین گریزی‌ است استفاده از پیامک‌هایی است که متن آنها حاوی بعضی از سوره‌های قرآن و یا صفات خداوند و … است که در آن از دریافت کننده خواسته می‌شود که متن آن را خوانده و به چند نفر دیگر پیامک کرده تا خبر خوشی به آنها برسد.

ادامه »

وقتی بلوتوث گناهان شما روشن می شود!

سال ها با هم دوست صمیمی بودند و با برگزاری جشن عروسی اش تصمیم گرفته بود تا دوستش را نیز به این مهمانی بزرگ دعوت کند، همه چیز طبق روال خود پیش می رفت و عروس و داماد زندگی عاشقانه ای را آغاز کرده بودند تا روزی در یک محفل دوستانه یکی از دوستان داماد دیگران را به روشن کردن بلوتوث های خود دعوت کرد و افراد حاضر نیز با کنجکاوی زیاد به سرعت گوشی های خود را آماده دریافت این فایل تصویری کردند، لحظه ای نگذشت که دنیا در پیش چشمان داماد جوان تیره و تار شد و عکس ها و تصاویر جشن عروسی خود را در دست دوستانش مشاهده می کرد، نه تنها دوستان او، بلکه الان بسیاری از افراد در مترو و فضاهای عمومی مشغول دیدن این فایل تصویری بودند و به قول خودشان لذت می بردند.

این داستان تلخ، حکایت اتفاقاتی است که امروزه نه یک بار و نه ده بار بلکه صدها بار رخ می دهد و سبب بروز مشکلات بسیار زیادی در جامعه می شود.

اما سوال اصلی اینجاست که چه کسی مقصر اصلی این داستان تلخ است؟ این سوالی است که شاید با روشن شدن پاسخ آن بتوان تا حدودی مانع این حکایت تلخ در جامعه امروز شد.

به نظر می رسد در پاسخ به این سوال دو مقصر اصلی را می توان معرفی کرد:

ادامه »

داستان هايي از اخلاص مخلصين(قسمت دوم)

حاج امام قلي نخجواني، استاد معارف آقاسيدحسين قاضي پدر مرحوم حاج ميرزا علي آقا قاضي گويد: پس از آن كه به پيري رسيدم، ديدم با شيطان بالاي كوهي ايستاده ايم. من دست خود را بر محاسنم گذاشتم و به او گفتم: مرا سن كهولت فرا رسيده، اگر ممكن است از من درگذر. شيطان گفت: « اين طرف را نگاه كن». وقتي نظر كردم، دره اي بسيار عميق را ديدم كه از شدت خوف و هراس، عقل انسان مبهوت مي ماند. شيطان گفت: « در دل من رحم و مروت و مهر قرار نگرفته است. اگر چنگال من به تو بند گردد جاي تو در ته اين دره خواهد بود كه تماشا مي كني!» (8)
***
در ابتداي تحصيل ممكن است برخي خويش را از آلودگي به اهداف فاسد منزه بدانند و چنين پندارند كه انگيزه و غرضي غير از « خدا» ندارند؛ ولي بايد متوجه بود كه وقتي دست آدمي از همه جا كوتاه است، مي پندارد كه هدفي جز « رضاي خداوند متعال» ندارد و صد البته اين كافي نيست. بلكه بايد چنان باشد كه اگر روزي رياست و شهرت و مسند و مقام هم به او روي آورد خود را نبازد و شيفته ي آنها نشود و از اين امور اعتباري به عنوان وسيله اي براي دست يافتن به اهداف خدايي استفاده كند. ولي به اين سادگي نمي توان به چنين اطميناني دست يافت.
ريشه ي بيشتر اختلاف ها، گرفتاري ها و نابساماني هاي جامعه ي ما، عدم اخلاص و فاقد هدف الهي بودن است. معمولاً يك طرف اختلاف و كشمكش - و در بعضي موارد هر دو طرف- بي اخلاصند.
عالم نفس كشته، مرحوم آية الله ميلاني در نامه اي به مناسبت تبعيد امام خميني به تركيه خطاب به امام نوشته اند:
خوشا به سعادت آن سرزمين كه حضرت عالي در آن تشريف داريد! قلوب همه ي مردم با ايمان متوجه شماست، فانه تعالي « جَعَلَ أفئده من الناس تهوي اليك»(9) و همگي براي نصرت و تأييد شما، كه لسان ناطق همه ي مجامع روحاني و ديني هستيد و گفته ي شما كلام حق و حقيقت است، دعا مي نمايند . . . راه شما كه وارث انبياء عليهم السلام هستيد، همان راه است كه خدا براي پيغمبران اولوالعزم و ائمه هدي عليهم السلام معين فرموده . . . . (10)
گفتني است كه آية الله ميلاني به مدرسه ي حقاني قم و شهيد بهشتي و شهيد قدوسي- كه مسئول آن مدرسه بودند- عنايت خاصي داشت و از اين رو حاضر شده بود بودجه ي مدرسه را تأمين كند و دخالتي در برنامه ي آن نداشته باشد تا مسئولان بتوانند آزادانه طرح بريزند و اجرا كنند و حاضر بود كاري با كمك او صورت گيرد و از او نامي در ميان نباشد. (11)

ادامه »

امر به معروف و کار فرهنگی با پیامک!

در زمانه‌ای که امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک واجب در حال فراموشی است، به نظر می‌رسد روش‌های غیرمستقیم مانند ارسال پیامک و حتی ایمیل می‌تواند در برخی امورات، راهگشا باشد!

پلان اول:

نزدیکی‌های نماز مغرب بود، حول و حوش یک ساعت مانده. سوار اتوبوس شده بودیم و منتظر تا به حرکت در آید. یک ربع بعد ماشین حرکت کرد. هنوز چند دقیقه‌ای از حرکت نگذشته بود که راننده برای رفاه حال مسافران، سیستم صوتی خودرو را روشن کرد!

خواننده‌های آنطرف آبی، اعم از ترکی و فارسی شروع به خواندن کرده بودند که سر و کله خواننده‌های زن نیز به وسط آمد. از همان ابتدا خواستم تذکر بدهم که یا خاموش کند یا موسیقی مجاز بگذارد. هرچه فکر کردم روش درستی به ذهنم نرسید. از واکنش راننده و برخی مسافران موافق او نیز نگران بودم، به ویژه اینکه همسرم نیز همراهم بود.

با نزدیک‌شدن به اوقات نماز نیز بر حساسیتم اضافه شد و خدا خدا می‌کردم تا راه حلی جلوی پایم بگذارد. در همین فکر و خیال بودم که شماره تماس روی شیشه، نظرم را جلب کرد و کنارش نوشته بود «دربست». به ذهنم رسید که این شماره راننده است، پس بهتر است پیامکی برایش ارسال کنم. متنی به این مضمون ارسال کردم: «سلام آقای راننده، خداقوت، خسته نباشی، در لحظات روحانی نماز مغرب هستیم، بهتر نیست ضبط را خاموش نمایید؟»

چند ثانیه‌ای طول نکشید که صدای تلفن همراه آقای راننده بلند شد، آن را برداشت و پیام را خواند و بدون هیچ عکس‌العملی، ضبط را خاموش کرد و دیگر تا پایان مسیر، روشن نکرد.

ادامه »

همه آنچه درباره وهابیت باید بدانید

 

وهابیت چیست؟ چه اهدافی را دنبال می کند؟ این جریان الحادی از کجا منشاء گرفته است؟ سیر تاریخی آن از گذشته تا امروز چگونه بوده است؟ چه جریانهایی از آن حمایت می کنند؟ آیا طبق ادعای سران وهابیت آنها به باورهای اسلامی تبلیغ شده پایبند هستند؟ پاسخ این سوالات و بسیاری دیگر از سوالات را در این کتاب می توانید پیدا کنید.

شناخت وهابیت(نقد و بررسی تفصیلی پیشینه عملکردها و باورها)/

به کوشش نجم الدین طبسی/

انتشارات دلیل ما، چاپ اول 1392940صفحه، 28000 تومان

در زمانی که فرقه های الحادی همانند وهایبت با حمایت برخی از کشورهای منطقه به حمایت از جریان های سلفی پرداخته و ایمان مردم مسلمان و به ویژه شیعیان را نشانه رفته اند، انتشار آثاری که در راستای شناخت چنین جریانهایی و همچنین رفع شبهاتی که این دسته از جریانها به دنبال آن هستند، از اهمیت بسیار زیاد و به مراتب بیشتری در قیاس با گذشته برخوردار است.

به خصوص اینکه در تغییر و تحولات اخیر منطقه شاهد این واقعیت بوده ایم که غیر سران برخی کشورهای به ظاهر اسلامی بیگانگان نیز به شکلی مستقیم و غیر مستقیم به وهابیون کمک کرده و به آنها پرو بال می دهند. در چنین زمانی که نام وهابیون و جریانهای سلفی بیش از هر زمان دیگر شنیده می شود، پرسش درباره چیستی این فرقه ها و اهداف شان بیش از هر زمان دیگری به ذهن می رسد.

کتاب «شناخت وهابیت» یکی از کامل‌ترین مجموعه‌ها در معرفی وهابیت و وهابیان است آنگونه که غیر از بیان مطالب در آشنایی تاریخی باورهای آنان، به نقد و بررسی آراء آنها نیز پرداخته است.

کتاب حاضر یکی از کاملترین مجموعه ها در معرفی وهابیت و وهابیان است آنگونه که غیر از بیان مطالب در آشنایی تاریخی باورهای آنان، به نقد و بررسی آراء آنها نیز پرداخته است در واقع این اثر از سه بخش نظیر «پیشینه و کنونه»، «افراط‌ها و تفریط‌ها» و «باورها» تنظیم شده است.
در مجموعه حاضر برای نقد آراء وهابیان، از منبع روایی و تاریخی اهل سنت استفاده شده تا بیان گردد آنها حتی براساس منابع اهل سنت نیز پایبند به اعتقادات اسلامی نیستند. اینان پایه گذار جریان نفاق و دشمنی با اسلام و مسلمانان بوده و از بدو تاسیس بنای تفرقه در اسلام، و ایجاد بستر مناسب برای حاکمیت کفار و مشرکین را در برنامه های خود داشته و دارند.
بخش اول در طی 5 فصل به پیشینه فکری و رفتاری و هابیت در قرون نخستین می پردازد و سپس شخصییت های فکری، مواضع سیاسی و فکری آنها، روش های تبلیغی آنها معرفی شده اند. همچنین تاریخ شروع تفکرات وهابی تا تشکیل حکومت سعودی و حمایت سیاسی نظامی از مواضع وهابیت در این فصل به تمامی نقل شده است .

در بخش دوم با افراط ها و تفریط های ساختگی آنان در احکام و سنت پیامبر(ص) آشنا می شویم و خواننده با نگاهی ریز بینانه به جزئیات شیوه های دشمنی آنان با دین و خاندان اهل بیت (ع) پی برده و با پردازش کنندگان این عقاید و شیوه عملکرد آنها در دشمنی با اهل بیت (ع) آشنا می شود.

فصل سوم از این بخش بحث مشبعی در خصوص غلو وهابیان در بزرگداشت شخصییت های معروف مکتب خلفا است، مبحث تکفیر مسلمین و متهم کردن مسلمانان به کفر و شرک از سوی سردمداران وهابیت، فتاوای مختلف مفتیان، و مبحث ترور و ایجاد وحشت از سوی وهابیان و ذکر جنایات آنان در طول تاریخ، دو فصل پایانی این بخش است .

آخرین بخش کتاب باورهای وهابیت در مورد خدا، پیامبر(ص)، و سنت های مختلف رسول خدا(ص) مثل توسل، تبرک، زیارت قبور، مراسم سوگواری، نذر، بنای بر قبور است که به طور مفصل با ذکر شواهد قرآنی و روایی، و با نقد و بررسی روایات ساختگی آنان، و بیان سیره پیامبران (ص) مورد کنکاش قرار گرفته است. در مجموعه حاضر برای نقد آراء وهابیان، از منبع روایی و تاریخی اهل سنت استفاده شده تا بیان گردد آنها حتی براساس منابع اهل سنت نیز پایبند به اعتقادات اسلامی نیستند. اینان پایه گذار جریان نفاق و دشمنی با اسلام و مسلمانان بوده و از بدو تاسیس بنای تفرقه در اسلام، و ایجاد بستر مناسب برای حاکمیت کفار و مشرکین را در برنامه های خود داشته و دارند.


سوپرمن های نجات بخش ما!!

«وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاكِرِینَ»(سوره آل عمران آیه 144) ؛ جز این نیست که محمد پیامبری است که پیش از او پیامبرانی دیگر بوده اند آیا اگر بمیرد یا کشته شود، شما به آیین پیشین خود باز می گردید؟ هر کس که بازگردد هیچ زیانی به خدا نخواهد رسانید خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.

یکی از بزرگترین خطراتی که جوامع مسلمانان را تهدید می کند، حس نیاز به قهرمان و قهرمان پروری است، و بسیاری از مسلمانان به جای اینکه توکلشان به خداوند متعال باشد و اساس فعالیت هایشان را بر محور خدا خواهی و خدا جویی بگذارند و در این راه تلاش کنند تا به پیروزی برسند، به دنبال قهرمانی هستند که بیاید و آن ها را از بحبوحه مشکلات بیرون بکشد .

این قهرمان پروری ها و فرد پرستی ها تیشه به ریشه اسلام می زند، چرا که اگر آن قهرمان به هر دلیلی از میان برود یأس و از هم پاشیدگی دامن جامعه را خواهد گرفت.

خداوند متعال در این آیه این خطر بزرگ را به ما گوشزد می کند که شما حواستان به هدفتان باشد و در راه خداوند ثابت قدم باشید و اگر راهنمای شما از میان شما رفت به بیراهه نروید (اشاره به شأن نزول آیه که در جریان جنگ احد رخ داد با زخمی شدن پیامبر صلی الله علیه و آله و شایعه شهید شدن ایشان مسلمانان احساس ضعف و خودباختگی می کردند)

خداوند متعال می فرماید: « اگر قهرمان شما پیامبر خاتم هم باشد او فقط یک فرستاده است که راه را به شما نشان بدهد… چرا به جای اینکه حواستان به مسیری که او نشان می دهد باشد ، حواستان به انگشت اشاره اوست؟»

متأسفانه خیلی از ما درگیر این قهرمان پروری و اسطوره سازی ها هستیم، و آنقدر درگیر این وسیله می شویم که هدف را فراموش می کنیم.
مثلاً همین من و شما ظلم ها را می بینیم ، حق خوری ها را می بینیم، بی عدالتی ها و تبعیض ها در جامعه ما بیداد می کند و تنها کاری که می کنیم می گوییم مگر امام زمان(عج) بیاید و درستش کند…

و اسم خودمان را می گذاریم منتظر و هدف یک منتظر که به پایان رسیدن انتظارش هست را فراموش می کنیم .

ادامه »

تا به حال شما این شیرینی را امتحان کرده اید؟!

تا حالا شده در آخر شب بشینیم و یه کم با خودمون و خدای خودمون خلوت کنیم؟!

چه قدر نمازهای صبحم قضا شده؟! چه قدر شده که صبح برای رفتن به محل کار یا دانشگاه دیرم شده و بدون در نظر گرفتن حق دیگران سوار تاکسی و مترو و اتوبوس شده ام؟!

چه قدر شده که حق و ناحق سر دیگران داد زدم؟ چه قدر شده با نگاه های تیز و کلام درشت دل دیگرانو به درد آوردم؟!

چه قدر شده که کنترل نگاهمو به دست شیطان دادم تا به هر سمت و جهتی که می خواهد بچرخاند؟!

چه زمان ها که به خودم و دیگران خواسته و ناخواسته ظلم کردم !

و هزاران هزار مورد که فرصتی برای ذکر همه ی آنها نیست!

وقتی با خودم روراست میشم، به این نتیجه مهم می رسم که ما آدمیان در رهگذر زندگی و در جای و جای و نقطه نقطه آن ، زیاد به خطا می رویم و معصیت می کنیم، و در موقعیت هایی هم به بیراهه کشیده می شویم و شاید این طبیعت انسان است که فراموشکار است و فراموش می کند که از کجا آمده، بهر چه امری آمده و به کجا خواهد رفت و در این راه چه وظیفه ای دارد؟!!

اما نمی دونم چه جوریه که همیشه بعد از همه ی این خطاها و گناه ها یه حس پشیمانی به سراغم میاد، یه عذاب وجدان قشنگ که مرتب به من تلنگر می زنه که به ندای من لبیک بگو تا نذارم در منجلاب و باتلاق گناه غرق بشی!

خودمونیم ، گاهی هم شده که خوشبختانه به این نداها پاسخ مثبت داده ایم و استغفار کردیم و عزم خود را جزم کردیم که تکرار گناه نداشته باشیم اما خوب قبول کنید خیلی سخته !

پاسخ شما به این سوال خدا چیست؟

چه كسى جز خدا گناهان را مى‏آمرزد؟

بسیار گفته ایم: “أُطلبُ العَفوَ، إِذا العَفوُ نَعتٌ لِکَرَمِکَ"( مناجات شعبانیه) که ای باری تعالی، ای بلند مرتبه؛ بخشش نمایش کرم توست و ما هیچ از متاع ناچیر دنیا نمی خواهیم جز غفران و بخشایش تو. که خودت در مصحف شریف گفته ای که: ” وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ

و آنان كه چون كار زشتى كنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد مى‏آورند و براى گناهانشان آمرزش مى‏خواهند- و چه كسى جز خدا گناهان را مى‏آمرزد؟ و بر آنچه مرتكب شده‏اند، با آنكه مى‏دانند [كه گناه است‏]، پافشارى نمى‏كنند. “

با خواندن یک روایت چراغی در دلم بیش از پیش روشن شد ، آنجا که حضرت امیرالمۆمنین می فرمایند: “كَانَ فِی الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ, وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ، أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِی رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ ص، وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِی فَالِاسْتِغْفَارُ."(نهج البلاغه، حکمت 88) بر روى زمین دو پناهگاه از عذاب خداى موجود بود: یكى از آن دو از میان ما رفت، اما آن دیگرى باقى است. پس آن را از دست مدهید و در آن آویزید. پناهگاهى كه از میان ما رفت رسول خداى (صلی الله و علیه وآله) بود، و پناهگاه باقى، طلب آمرزش از خداى آمرزگار است.

ای خدای مهربون همینکه درهای توبه را به روی من نمی بندی و محدودیتی در پذیرش در درگاهت وجود نداره ازت ممنونم ؛ می دانم که می دانی آنجا که جهل به سراغم می آید و عمل قبیحی مرتکب می شوم ، از سر عداوت و لجاجت با امر تو نیست؛ بلکه من ضعیفم.

من جز تو چه کسی را دارم که در لحظاتی که بار گناهان، پشتم را می فشارد فریاد بزنم و تنها و تنها تو را بخوانم و بگویم: العفو العفو العفو و تو چه شیرین پاسخ خواهی داد!!

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ                گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ

این درگه ما درگه نومیدی نیست            صدبار اگر توبه شکستی باز آ

(رباعی ابو سعید ابوالخیر)

تا به حال شما این شیرینی را امتحان کرده اید؟!

پاسخ شما به این سوال خداوند چیه که چه كسى جز خدا گناهان را مى‏آمرزد؟

 

منبع: زهرا اجلال بخش قرآن تبیان

 


یک تجارت خطرناک، اما رایج!

پیوند: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=279786

« قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا *: الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا» (سوره کهف آیه 103و 104) ؛بگو: «آیا شما را از زیانكارترین مردم آگاه گردانم؟» [آنان‏] كسانى‏اند كه كوشش شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى‏پندارند كه كار خوب انجام مى‏دهند.

دنیای ما دنیا تجارت ها و بده بستان هاست ، بعضی از این تجارت ها سودهای کلانی به دنبال دارند و برخی دیگر پر ریسک و ضرر آفرین هستند و باید با احتیاط وارد آن شد یا اصلاً دور آن ها را یک قرمز کشید و سمتش نرفت .

پر ریسک ترین تجارتهای دنیا تجارتی است که ما در آن سرمایه های غیر قابل بازگشتمان را بدهیم و در مقابل چیزی دریافت کنیم که نه تنها سودی برای ما ندارد که ضرر است و بس .

مثل تجارتی که در آن جوانی حراج می شود و تفریح خریده می شود .

تجارتی که در آن همه معنویت و ایمان و نورانیت یک قلب به هوس یک رابطه جنسی فروخته می شود .

تجارتی که در آن یک عشق عمیق و پاک با پول و مال عوض می شود .

تجارتی که در آن عمرمان را می گذاریم تا مالی پس انداز کنیم و با آن آخرت دیگران را بسازیم و خود در بیغوله جهنم لانه کنیم . به گونه ای که با زحمت و مشقت و با کم گذاشتن از وظایف الهی مالی به دست آوریم و در راه خدا خرج نکنیم و به ارث بگذاریم و از دنیا برویم و دیگران با همان مال ذخیره کرده ما کار خیر کنند مدرسه و بیمارستان بسازند و آخرت خودشان را آباد کنند .

همان هایی که 50 سال عبادت می کنند در صف اول نماز جماعت می ایستند و تلاوت قرآنشان ترک نمی شود اما برای تعریف و تحسین دیگران این کار می کنند به حج می روند و عمری لقب حاجی را یدک می کشند تا مور تأیید دیگران باشند .

خداوند متعال کسانی را که وارد این تجارت مضحک می شوند زیانکارترین افراد معرفی می کند و می فرماید: «آیا شما را از زیانكارترین مردم آگاه گردانم؟» [آنان‏] كسانى‏اند كه كوشش‏شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى‏پندارند كه كار خوب انجام مى‏دهند.)

یعنی همان هایی که 50 سال عبادت می کنند در صف اول نماز جماعت می ایستند و تلاوت قرآنشان ترک نمی شود اما برای تعریف و تحسین دیگران این کار را می کنند. به حج می روند و عمری لقب حاجی را یدک می کشند تا مورد تأیید دیگران باشند .

یعنی همان هایی که برای دیندار شدن یک جوان بر صورت او ناجوانمردانه سیلی می زنند و تحقیرش می کنند ، طعنه می زنند و حاضر نیستند لحظه ای حرف دلش را بشنوند.

یعنی همان هایی که به اسم کار خیر و قرض الحسنه ربا می گیرند.

همان هایی که به اسم شیرینی بچه ها ، رشوه می دهند .

همان هایی که سال ها درس حوزه می خوانند و مشقت زهد تحمل می کنند تا حلقه ای از مریدان داشته باشند.

همان هایی که برای رفاه فرزندانشان ماشین چند صد میلیونی زیرپایش می اندازند و دل هزاران جوان محتاج را به درد می آورند .

همان هایی که برای به اصطلاح آبروی دخترشان جهیزیه های کمر شکن می دهند و تجمل گرایی را باب می کنند.

همان هایی که با تنگ کردن خانه دیگران قصرها برای آسایش خانواده هایشان می سازند.

و بسیاری از ما از همه جهات در زیانیم و خود نمی دانیم ، چون تصور می کنیم داریم بهترین کارهای عالم را انجام می دهیم تصور می کنیم ، به دنبال خداییم اما رضایت مردم و تعریف و تمجیدشان قند در دلمان آب می کند . پایش هم بیافتد برای دریافت این تمجیدها به هر حرکت ریاکارانه ای دست می زنیم .

نظر شما در مورد زیانکارترین های عالم چیست ؟

شما از چه جهتی در زیان هستید؟

پاسخ شما به این سوال خدا چیه؟

 

منبع :فاطمه محمدی / بخش قرآن تبیان



عباس دست طلا؛ کتاب مورد تحسین رهبر انقلاب/روایت مجاهدی که وقت نداشت به شهادت فکر کند

یکی از تازه‌ترین کتب مورد اشاره و تحسین رهبر معظم انقلاب، یک کتاب جنگی و حماسی نیست؛ یعنی فقط جنگی نیست. بلکه یک کتاب اقتصادی است؛ یک کتاب کار است.

رهبر انقلاب در مورد این کتاب فرمودند: «کتاب این آقای حاج عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات [گفته] خواندم. خیلی خوب بود انصافاً؛ مخصوصاً کتاب ایشان؛ هم مطلب در آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملاً محسوس بود و انسان می‌دید. خداوند ان‌شاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.»

ماجرا از آن‌جا شروع شد که رهبر معظم انقلاب یکم بهمن‌ماه سال قبل میزبان عده‌ای از رزمندگان قدیمی جبهه‌های جنگ بودند. مجلسی که ساعتی قبل از ظهر آغاز شد و تا نماز ظهر و عصر ادامه پیدا کرد. ترکیب افراد حاضر در آن جلسه که عمدتاً مو سفید کرده و عصا به‌دست گرفته بودند خیلی جالب بود. آن‌ها کسانی بودند که برای جنگیدن به جبهه نرفته بودند؛ رفته‌ بودند تا در جبهه کار کنند. تفنگ به‌دست نگرفته بودند؛ آچار و پیچ‌گوشتی و چکش و روغن و گیریس، ابزار دست‌شان بود. تعمیرکار ماشین‌های سنگین، صافکار، نقاش، گلگیرساز، اتاق‌ساز، جوشکار و صاحبان حرفه‌هایی از این دست. افرادی که در آن‌ سال‌ها اسم‌شان را گذاشته بودند: «اصناف پشتیبان جنگ»

ادامه »

کتاب‌هایی برای شناخت بیشتر امام عصر(عج)

کتاب‌های معرفی شده در ادامه، نمونه‌ای از آثار منتشرشده در یک سال گذشته است:

«از قله عاشورا تا دریای ظهور»

کتاب حاضر که توسط اسماعیل شفیعی‌سروستانی به رشته تحریر درآمده، توصیفی شاعرانه از جریانی جهادگر، منتظر و اندیشمندانه است که با اتصال و اتصاف به «زیارت سرخ»، معنی متعالی زندگی را از مکتب عاشورا فرامی‌گیرد تا در بستر تاریخ، مانند رودی جاری شود. این اثر، پنجره‌ای نو به سنت زیارت و زیارت عاشورا است و نگارنده به اهمیت و جایگاه معنی زندگی در سیر و سفر انسان در عرصه تاریخ و معنی مستتر در زیارت عاشورا پرداخته است. معنی زندگی در عصر غیبت، مقام زیارت، زنجیره مقدس هویت دینی، نردبان تقرب، آیه مودت، منزلت امام حسین(ع) و تکلیف زائر از مطالب مهم این کتاب هستند.

این اثر توسط انتشارات موعود عصر(عج) با شمارگان سه هزار نسخه و قیمت 55 هزار ریال منتشر شده است.

«اشباح انحراف»

کتاب «اشباح انحراف»، بررسی انحرافات تفسیری جریان‌های مدعی مربوط به مهدویت در تاریخ معاصر است که جواد اسحاقیان آن را به نگارش درآورده و انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) آن را با شمارگان هزار نسخه و بهای 70 هزار ریال منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

این اثر تبیین انحرافات مدعیان مهدویت در حوزه تفسیر آیات قرآن کریم است. به اعتقاد نگارنده، جهالت افراد در واژه‌شناسی مفردات آیات قرآن و یا عدم شناخت علمی آنها از مقدمات دیگر تفسیر و انواع روش‌های تفسیری و یا عدم ملاک قراردادن این اطلاعات و مقدمات(با وجود آگاهی از آنها) باعث شده و می‌شود که افراد یا فرقه‌ها به‌صورت قاطع و یقینی و با اطمینان، اعلام کنند که مدعای خود در زمینه مباحث مهدویت و انتظار را از قرآن استفاده کرده‌اند.

عمده تحقیقات نویسنده اثر به اذعان وی، با بررسی گفتارها، کتاب‌ها و یا تحلیل سخنرانی‌های صوتی ـ تصویری مربوط به فرقه‌های بهائیت، قادیانیه، اسماعیلیه، زیدیه و جریاناتی مثل یعقوبی، عرفان حلقه، پیغان و… انجام شده است. این جریان‌ها در بخش دوم کتاب به اجمال معرفی شده‌اند. برخی از انحرافات مورد بحث عبارت‌اند از: ویژگی‌های انسان کامل، ویژگی‌های امام، انتظار و منتظران، نشانه‌ها و تعیین زمان ظهور، پس از ظهور و رجعت.

ادامه »

سایه عشق‌های پوشالی بر فراز خانه‌های شهر

پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1413039

کانون خبرنگاران نبأ: روزگار غریبی است، از یک طرف، طنین ادعاهای عاشقانه‌ جوانان «که نمی‌گذارند با هم زندگی کنیم» و از یک طرف آمار وحشتناک طلاق که به‌دلیل خیانت زوجین صورت می‌گیرد همه را شوکه کرده است، به‌راستی کدام را باید باور کرد.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ، یاد آن حیاط با صفای خانه پدربزرگ، با آن حوض آبی رنگش، درخت‌های کوچک سیب و خرمالو که بوی شکوفه‌هایش صبح همه را مست می‌کرد به خیر. صبح که می‌شد پدربزرگ لب حوض صورتش‌ را می‌شست و گوشش به رادیوی قدیمی مشکی رنگش بود که شیرخدا می‌خواند.

از آن طرف نگاه مهربان مادربزرگ که با دست‌های پینه بسته اما پر از عاطفه‌اش سفره صبحانه را لب ایوان پهن می‌کرد و خودش کنار سماور می‌نشست و آقا را صدا می‌کرد تا با هم صبحانه بخورند و قبل از آمدن پدربزرگ شروع به خوردن نمی‌کرد.

یاد آن سفره به خیر! سفره‌ای که همه خوردنی‌هایش دسترنج زحمت جفتشان بود. مربای هویج، مربای به، کره محلی و… چه روزهایی! روزهایی که چاشنی لقمه‌هایشان صفا، صمیمیت، یکرنگی و عشق بود. پدرم می‌گفت/ پدر بزرگت، دوستت دارم را یک بار هم به زبان نیاورد/ مادر بزرگت اما یک قرن با او عاشقی کرد(شاعر محمدعلی بهمنی).

اما این روزها فرصت بیشتر اما تفریح کمتر، تنوع غذایی بیشتر اما تغذیه ناسالم‌تر، درآمد بیشتر اما محبت کمتر، منازل رؤیایی اما بنیان خانواده‌ها پوشالی.

این روزها بی‌اعتمادی جای خود را به آرامش کانون گرم خانواده ایرانی داده است! وارد دادگاه که می‌شوی آمار خیانت انسان را شوکه می‌کند.

جالب اینجاست این روزها آمار بسیاری از طلاق و خیانت در سنین بالا و حتی خانواده‌های متدین و متعصب منتشر شده که گویی حتی جامعه‌شناسان نیز پاسخ مناسبی برای آن ندارند.

روزمرگی و درگیری افراد با شغل خود باعث دور شدن افراد خانواده از هم می‌شود، حتی پیشرفت تکنولوژی نیز باعث دور شدن نزدیک‌ها و نزدیک‌ شدن دورها می‌شود. در خانواده‌هایی که افراد آن صمیمی‌تر هستند شاید در یک فرصت کوتاه شبانه با هم غذایی بخورند. به‌دلیل تن دادن به این سبک زندگی مدرن به مرور زمان نهاد خانواده دچار گسستگی می‌شود.

این روزها یکی از آسیب‌های مهم اجتماعی در بین نسل امروز معضل «گسستگی خانواده» است. باید بررسی کرد که این آسیب چرا و چگونه به‌وجود آمده و ریشه اصلی این معضل چیست و پیامدهای آن چه خواهد بود؟ مطمئناً این معضل عواقب ناخوشایندی برای نسل جوان خواهد داشت و به مرور منفی‌نگری نسبت به هر مسئله‌ای جایگزین مثبت‌اندیشی خواهد شد.

یکی از ویژگی‌های ازدواج، تعهد و پایبندی هر یک از همسران نسبت به یکدیگر و حقوق متقابل است، به‌گونه‌ای که این تعهد شالوده زندگی مشترک است؛ در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران یا اعضای خانواده کمتر و کمتر خواهد شد.

ادامه »

نظریه تا عمل سبک زندگی؛ از دین تا دکوراسیون

پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1417572

موضوع سبک زندگی به صورت عملی در ادیان الهی مطرح بود اما به صورت نظری در دیدگاه‌های اندیشمندان غربی جنبه آکادمیک پیدا کرد. اما همچنان دین یک بازیگر اصلی در عرصه سبک زندگی محسوب می‌شد، تا اینکه انحراف پیدا کرده به مباحثی همچون نوع راه‌رفتن، پوشش و … محدود شد.

آغاز یک اندیشه؛ اندیشه‌ای که اگر چه از قرن‌ها قبل به صورت دستور، توصیه، قصه، داستان، روایت، و …. به صورت عملی مطرح بود، اما نگاه علمی و ترسیم الگو برای آن از روانشناس، روانکاو و روان ‌تحلیل‌گر اتریشی به نام آلفرد آدلر، در سال 1922 آغاز شد. یعنی در حقیقت برای اولین بار واژه مربوط به این اندیشه به عنوان واژه‌ای علمی ـ روانشناسی (و نه دینی) 90 سال پیش مطرح و بعدها توسط شاگردان و مفسران دیدگا‌ه‌های آدلر رشد و توسعه پیدا‌ کرد.
سبک زندگی؛ واژه‌ای بود که از فکر اندیشمندان نشئت گرفت و تا زبان، ادعا، سیاست‌گذاری و حتی مبارزه‌طلبی سیاست‌مداران پیش رفت به حدی که بوش پسر(رئیس جمهوری پیشین آمریکا) مدعی تلاش برای غالب کردن سبک زندگی آمریکایی در تمام جهان بود و به دلیل غفلت مسئولان فرهنگی ما مقام معظم رهبری با رصد این مسئله و با مطرح کردن سؤال‌های بی‌شماری در خصوص سبک زندگی و مصداق بخشی واضح به مقوله‌های آن همگان را متوجه جریانی کرد که مسئولان فرهنگی اصلاً به فکر آن نبودند.

ادامه »

تشابه ژنتیکی زوجین؛ اثبات یکی دیگر از معجزات علمی قرآن کریم

پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1411624

محققان انستیتو علوم رفتاری دانشگاه کلاردو بولدر آمریکا طی مطالعه‌ای اثبات کرده‌اند افراد به طور ناخودآگاه همسرانی انتخاب می‌کنند که از لحاظ ژنتیکی شبیه آنها هستند؛ «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا».

محققان انستیتو علوم رفتاری دانشگاه کلاردو بولدر آمریکا در مطالعه جدیدی، دی ‌ان ‌آ 825 زوج را که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، با افراد غریبه مورد مقایسه قرار دادند. بر اساس نتایج این تحقیق، تشابه ژنتیکی زوجین با یکدیگر بیش از افراد غریبه است.
بر اساس مقاله بن یامین دومنیگ و همکاران، چاپ شده در شماره اخیر مجله معتبر PNAS1، نتایج این پژوهش روی 1/7 میلیون چند شکلی تک نوکلئوتیدی (SNP) نشان می‌دهد که افراد به طور ناخودآگاه همسرانی انتخاب می‌کنند که از لحاظ ژنتیکی شبیه آنها هستند اما‌ هنوز مشخص نیست که این فرآیند چگونه انجام می‌شود، اما به نظر می‌رسد که ژن‌ها در انتخاب شریک زندگی دخالت دارند.

هر گاه به این آیه از قرآن کریم بر می خوردم «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ2و از نشانه‌های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد در این عبرت‌هایی است برای مردمی که تفکر می‌کنند» برایم این سئوال مطرح می‌شد که چرا بر «من انفسکم» (از جنس خودتان) تاکید شده است.
مشابه این آیه «وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً3؛ خداوند از جنس خودتان، برای شما همسرانی قرار داد و از آن همسران فرزندانی و از آنان فرزندان، فرزندزادگانی» نیز نازل شده است. همچنین آیات 11 شورا، 189 اعراف و شش زمر با عباراتی مشابه بر این واقعیت تاکید کرده‌اند. تفاسیر و ترجمه‌های قرآن کریم در این موضوع فقط به هم شکل و از جنس خودتان اشاره کرده‌اند و البته قرآن کریم این امر را مایه مودت و رحمت میان زن و شوهر دانسته است.
جالب آنکه در فرهنگ فارسی نیز ضرب‌المثل هایی برای اشاره به این واقعیت داریم: «خدا عجیب در و تخته را با هم جور می‌کند» و یا «کبوتر با کبوتر، باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز».
می‌دانستیم که در انسان علاوه بر 45 کروموزوم غیر جنسی، مردان دارای کروموزوم‌های جنسی XY و زنان دارای XX هستند. کروموزوم Y که وجود آن برای تعیین صفات جنسی مردانه ضروری است دارای ژن‌های زیاد دیگری نیست و در زنان یک کروموزم X بصورت تصادفی غیر فعال می‌شود. در غیر این صورت، زنان با مردان در دستگاه‌ها و صفات، بسیار متفاوت می‌بودند.
اکنون پاسخ سئوال خود را در می‌یابم و به خاطر نزول قرآن کریم به عنوان معجزه رسول گرامی (ص)، بر آستان لطف الهی سر تعظیم فرود آورده و سجده شکر به جای می‌آورم. خواستم شما نیز در ایام مبعث رسول اکرم (ص) در این شادی با من شریک باشید.

منابع:
Genetic and educational assortative mating among US adults. Domingue BW, Fletcher J, Conley D, Boardman JD. Proc Natl Acad Sci U S A. 2014 May 19. Pii: 201321426.
قرآن کریم، سوره روم آیه 21
قرآن کریم، سوره نحل آیه 72

__________

یادداشت از: دکتر سیدمحمد اکرمی، دانشیار ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی تهران تشابه ژنتیکی زوجین؛ اثبات یکی دیگر از معجزات علمی قرآن کریم



۱۳ ساله‌های امروز کجا و ۱۳ ساله‌های آن روزها کجا!!

پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1415645

کانون خبرنگاران نبأ: جایی می‌خواندم که «به بچه‌ها اسباب‌ بازی جنگی هدیه ندهید»، فرزندان‌مان را از واقعیت دلخراش جنگ دور نگه می‌داریم و از سوی دیگر با اسباب‌بازی جنگی آنها را سرگرم می‌کنیم، غافل از اینکه کودکان سال‌های نه چندان دور این مرز و بوم جنگ را زندگی کردند.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ، نوجوان 13 ساله نسل من با بازی‌های کانتر استریک، وار کرافت و کال آف دیوتی سرگرم جنگ با دشمن خیالی است، او جنگ را صرفا در بازی‌ها و فیلم‌ها دیده و صحنه نبرد واقعی را حتی در ذهنش نیز تصور نمی‌کند.

او قهرمان جنگ‌های خیالی است و پر از ادعا، ادعای قهرمانی در بازی‌های یک‌طرفه، اما در خارج از این بازی‌ها و در دنیای واقعی او دیگر نه تنها قهرمان نیست بلکه انسانیت خود را نیز گم می‌کند.

رسم امروز زمانه ما این شده؛ کودکان و نوجوانانی تربیت شده‌اند که همه چیز را در خیال خود، فیلم‌ها، اینترنت و بازی‌ها جستجو می‌کنند.

پدر و مادر ادعایش این است که وقت زیادی برای تربیت فرزندان می‌گذراند اما در واقع برای اینکه به کارهای خود برسند و به دلیل اینکه دیگر وقتی برای تربیت کودکان خود ندارند، برای او بازی‌های متنوع می‌خرند، او را با اینترنت در اتاقش تنها می‌گذارند و به جای اینکه او را در کارهای خود مشارکت داده و وارد زندگی واقعی کنند در زندگی مجازی رها کرده و از او ماشینی می‌سازند به امید اینکه شاید روزی زندگی خود از او مردی بار آورد، لایق و کاردان.

ادامه »

دلنوشته/ به مناسبت ميلاد امام زمان (عج)

 

سلام بر مهدي صاحب الزمان  (عج)

بر ملائك مژده بر انسان نويد

حق تعالي باز منجي آفريد

آمد اواما نهان شد پشت ابر

برد از دلدادگانش تاب و صبر

شكر لله كو به دوران صاحب است

اي دريغا كز نظر ها غايب است

كاش ظاهر مي شد آن والا وجود

تا كه رو در رو بگوييمش درود

دور گردان يا رب از جانش بلا

كن مقدر تا بيايد نزد ما

خواهر فاطمه  قميان از مدرسه علميه الزهراء المرضيه(س) اصفهان


خوشه گندم مانع دیدار با امام زمان

امیر الحاج واقعی در سفر معنوی حج، امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است. امامی که زایران شیعی در روزها و شب های حج به خصوص در خلال طواف کعبه، میقات و روز عرفه به دیدار جمال طلعتش امیدوارند. زایرانی که به دیدار دلدارشان دل بسته اند باید به گونه ای رفتار کنند که مبادا فضیلت و سعادت این دیدار در وقت آگاهی و استظهار از آنها سلب شود.

مولف کتاب “حج در آینه عرفان” در همین رابطه از کتاب “الواعظ” حکایتی نقل کرده است که شنیدنی و نکته آموز است:

در كتاب « الواعظ » نوشته عالم بافضیلت حاج شیخ محمّد علی ربانی اصفهانی كه در چند جلد تدوین شده و محصولی از آیات قرآن و روایات است، خواندم :

دو نفر تصمیم قطعی گرفتند خود را برای دیدن ولیّ زمان امام دوازدهم آماده كنند، به تزكیه نفس مشغول شدند، چون در خود لیاقت زیارت آن جناب را یافتند به مكه شتافتند، یكی از آنان به وقت طواف به محضر مقدس ولی امر رسید، عرضه داشت : اگر اجازه بفرمایید دوستم نیز خدمت شما برسد، حضرت فرمود : او لایق دیدار من نیست ; زیرا در راه سفر به مكه به زمین گندم زاری رسیدید، او یك دانه گندم از خوشه چید برای این كه ببیند گندم رسیده یا هنوز خام است، پس از بررسی كردن، آن یك دانه گندم را به همان زمین انداخت، كسی كه بدون اذن صاحب مال به مال دست درازی كند لایق دیدار حجت خدا نیست !

منبع:شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان

دیدار امام زمان (عج) و حکایتی شیرین

هر شخص مضطری در هر مكانی كه باشد به حضرت بقیه الله متوسل شود، خود حضرت تشریف می‌آورند.

اصل رؤیت و ملاقات با امام زمان در عصر غیبت امکان پذیر است. بسیاری از بزرگان که در عدالت آنان شکی نیست و می توان بر سخن آنان اعتماد کرد، جریان ملاقات یا دیدار خود با امام زمان (ع) را نقل کرده اند. حتی کتاب هایی درباره این دیدارها نگاشته اند و در آنها نام کسانی را که توفیق این زیارت را یافته اند ذکر کرده اند. این دیدارها هم در دوران غیبت صغرا و هم در عصر غیبت کبرا رخ داده است[۱].

در طول غیبت صغرا که حدود ۷۰ سال به طول انجامید، حضرت ولی عصر (عج) به وسیله نایبان خاص که خود تعیین کرده بودند، با مردم ارتباط داشتند. این نواب چهار گانه هر کدام یکی پس از دیگری، مدتی نیابت امام را عهده دار بودند. در طول این غیبت کوتاه مدت، هم این نایبان با امام ملاقات داشتند و هم گاه غیر این نواب نیز توفیق زیارت آن ماه تابان را می یافتند.

نائب خاص دوم، محمد بن عثمان عمری بود که بعد از پدر خود عثمان بن سعید به دستور امام عصر منصب نیابت را بر عهده گرفت و حدود ۴۰ سال این سفارت را دارا بود.

از خود محمد بن عثمان روایت شده است که در جواب پرسش عبد الله بن جعفر حمیری که از وی پرسیده بود: آیا امام زمان را ملاقات کرده ای؟ پاسخ داد: آخرین باری که حضرت را مشاهده کردم در بیت الله الحرام بود، در حالی که حضرت دعا می کرد و می گفت: “بار پروردگارا آن چه را به من وعده داده ای محقق ساز".[۲]

هم چنین محمد بن عثمان گفته است امام را در حالی دیدم که پرده کعبه را در مستجار گرفته و می گفت: “پروردگارا از دشمنانت انتقام بگیر".[۳]

از محمد بن عثمان نقل شده است که می گفت: سوگند به خدا که امام عصر (عج) هر سال در موسم حج حضور می یابند. او مردم را می بیند و آنها را می شناسد. مردم نیز او را می بینند، ولی نمی شناسند.[۴]

ادامه »

راحت بگو نمی دانم، فلسفه نباف!

کلمه‏ اى که گفتن آن براى برخى بسیار سنگین است و حاضرند در برابر سؤال دیگران هزاران رطب و یابس و راست و دروغ و آسمان و ریسمان ببافند، ولى یک کلمه نمى‏دانم نگویند، چرا که مى‏ترسند به موقعیت آنان لطمه وارد شود، در حالى که به اشتباه انداختن مردم و جواب هاى حساب نشده و ناپخته، بدتر و زیان‏بارتر است.

امام على علیه السلام فرمود:

«لایَسْتَحْیِیَنَّ أَحَدٌ إِذا سُئِلَ عَمَّا لایَعْلَمُ أَنْ یَقُولَ: لاأَعْلَمُ » ؛ هرگاه از کسى سؤالى شد درباره چیزى که نمى‏داند، از گفتن نمى‏دانم خجالت نکشد. (و بگوید: نمى‏دانم). (غررالحکم ج6 ص277 )

کلید گنجینه دانش ها، سؤال است.

پرسیدن نیز، نشانه تواضع و دورى از تکبر و غرور است.

نه انسان داناى همه چیز است، و نه بى‏نیاز از پرسیدن، پس باید آنچه را نمى‏دانیم بپرسیم و اگر از چیزى که نمى‏دانیم بپرسند، با شجاعت و فروتنى، بگوییم: نمی ‏دانم.

یکى از شاگردان مفسر بزرگوار، مرحوم علامه طباطبایى درباره استادش مى‏گوید: ما از زبان ایشان، کلمه نمى‏دانم را زیاد می ‏شنیدیم…


آیا دروغ بافتن و نظر دادن درباره چیزى که در حوزه دانش و تخصص انسان نیست شرم‏ آورتر است، یا اعتراف به ندانستن؟! آن دروغ و فریب است، این صداقت و راستى.

آنکه از گفتن نمی‏دانم شرم دارد، گرفتار نوعى احساس کاذب و فریب دهنده و غرور است، غرورى که گاهى با مغز، انسان را برزمین می ‏کوبد!

امان از دست شیطان، که گاهى کار را بر خود انسان هم مشتبه مى‏کند!

وقتى همه چیز را نمی‏دانیم، چرا تلاش کنیم که خویشتن را داناى همه اسرار و صاحب‏ نظر و مطلع از هر چیز بشناسانیم؟

آیا این فریب خود و فریب مردم نیست؟

ادامه »

اي كسي كه جز او گناه را نمي آمرزد

يا منْ لا يغْفر الذنْب الا هو

اي كسي كه جز او گناه را نمي آمرزد

گریه نکردن از سختی دل است. سختی دل از گناه زیاد است. گناه زیاد از آرزوهای زیاد است. آرزوهای زیاد از فراموشی مرگ است. فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست. محبت به مال دنیا سرآغاز تمام خطاهاست

دانلود کتاب سفارشات پزشکی و بهداشتی امام رضا (علیه‌السلام)

پیوند: http://www.islamiclife.ir/download/1393/01/002388.php

 

بهترین پندها و آموزه‌های بهداشتی و پزشکی را می‌توانید از این امام بزرگوار فراگیرید.

کتاب «سفارشات پزشکی و بهداشتی امام رضا (علیه‌السلام)» برای گوشی‌های با سیستم عامل جاوا - اندروید و ویندوز تهیه شده و در اختیار کاربران قرار گرفته است. بهترین پندها و آموزه‌های بهداشتی و پزشکی را می‌توانید از لسان مبارک این امام بزرگوار آموخته و از آنها استفاده نمایید.

- بهترین روش غذای خوردن، غذای فصل‌های مختلف و تعداد وعده‌ی غذائی در روز
- مسواک زدن و سفید کردن دندان‌ها
- معرفی غذاهایی زیان آور
- برای سالم ماندن چه باید کرد؟
- روش های تقویت حافظه و در امان ماندن از دردها برخی از مهم ترین عناوین این کتاب خواندنی است.


2598_daily.jpgکتاب سفارشات پزشکی و بهداشتی امام رضا (علیه‌السلام)» را از فایل زیر دانلود کرده و استفاده نمایید.

منبع: صراط

لینک دنلود

مجموعه اشعار مذهبی درباره «حجاب»، «وضو» و «نماز» برای کودکان منتشر شد


مجموعه اشعار مذهبی در سه جلد با عنوان «حجاب»، «وضو» و «نماز» به دو زبان فارسی و انگلیسی توسط «شایا تجلی» و «روشا رمضانی» برای گروه سنی کودک منتشر و روانه بازار نشر شد

انتشارات گوهر اندیشه به تازگی به انتشار سه کتاب با عنوان «وضو»، «نماز» و «حجاب» برای گروه سنی کودکان کرده است که این کتاب‌ها دو زبانه بوده که شاعر آن نیز در زبان فارسی «شایا تجلی» و مترجم زبان انگلیسی «روشا رمضانی» است.

شاعر در این آثار تلاش کرده است تا فواید حجاب و نماز را به صورت کاملاً شیوا، روان و زیبا به مخاطبان کودک آموزش دهد. 



مجموعه شعر «حجاب» دربردارنده ۶ قطعه شعر است که در ذیل یکی از آنها از خاطرتان می‌گذرد:

ادامه »

احیای «سبک زندگی اسلامی» در فضای مجازی

پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1414058

 

%d8%a7%d8%ad%db%8c%d8%a7%db%8c-%c2%ab%d8%b3%d8%a8%da%a9-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c%c2%bb-%d8%af%d8%b1-%d9%81%d8%b6%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%ac%d8%a7%d8%b2%db%8c

گروه فضای مجازی: رئیس اداره امور پژوهشی و آموزشی تبلیغات اسلامی تهران گفت: سازمان تبلیغات اسلامی استان تهران مسابقه کتابخوانی با موضوع «سبک زندگی اسلامی» را در فضای مجازی برگزار می‌کند.

هادی رضایی، رئیس اداره امور پژوهشی و آموزشی تبلیغات اسلامی استان تهران درگفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) با بیان این مطلب اظهار کرد: اعیاد شعبانیه از بزرگترین اعیاد ما مسلمانان است که توجه به توسعه و احیای این اعیاد از وظایف سازمان تبلیغات اسلامی بوده و سعی داریم با برگزاری برنامه‌های آموزشی و تبلیغی و همچنین برگزاری مسابقات این چنینی، در این مسیر حرکت‌های خوبی را در استان تهران انجام دهیم.

رضایی بیان کرد: سعی داریم سبک زندگی و مهدویت را که نمادی شایسته از سبک زندگی اسلامی است را با برنامه‌های آموزشی احیا کرده و این سبک را وارد زندگی مردم کنیم.

فرصتی مغتنم برای تعمیق باورها و اعتقادات دینی جامعه

وی افزود: سعی داریم با برگزاری این مسابقه در فضای مجازی این ایام را فرصتی مغتنم برای تعمیق باورها و اعتقادات دینی جامعه و اقدامی در راستایی شعار سال «‌اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» دانسته و اقشار مختلف را با سبک زندگی اسلامی آشنا کنیم.

رضایی در ادامه بیان کرد: ایجاد زمینه مناسب در رشد و آگاهی‌های عمومی در زمینه سبک زندگی در حکومت مهدوی(عج)، تجلیل و بزرگداشت نیمه شعبان سالروز میلاد حضرت ولی عصر‌(عج)‌،‌ آموزش غیر مستقیم و توسعه فرهنگ عمومی از مهم‌ترین اهداف برگزاری این مسابقه در نظر گرفته شده است.

رئیس اداره امور پژوهشی و آموزشی تبلیغات اسلامی تهران ابراز کرد: برگزاری مسابقه در فضای مجازی  بر اساس کتاب «‌سبک زندگی در حکومت مهدوی(عج)» تالیف سید حسن اسحاقی از انتشارات خادم الرضای(ع) طراحی شده است.

چگونگی شرکت در مسابقه  فضای مجازی

وی درباره نحوه شرکت در این مسابقه گفت: شرکت در این مسابقه هیچ محدودیتی نداشته وعلاقمندان می‌توانند حداکثر تا تاریخ 4 مرداد سال جاری با مراجعه به وب سایت موج نور به نشانی www.mojenoor.com، در مسابقه شرکت و از جوایز کمک هزینه سفر به مشهد مقدس‌، کمک هزینه سفر به شهر مقدس قم و جمکران و کمک هزینه تهیه اقلام فرهنگی بهره‌مند شوند.

رضایی در پایان بیان کرد: مراسم قرعه‌کشی برندگان در مسابقه در روز عید سعید فطرانجام و اسامی برندگان همزمان با عید سعید فطر در وب سایت موج نور اعلام خواهد شد.

راه‌اندازی کمپین «حجاب؛ صیانت از حریم خانواده»

پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1413725

 

%d8%b1%d8%a7%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%da%a9%d9%85%d9%be%db%8c%d9%86-%c2%ab%d8%ad%d8%ac%d8%a7%d8%a8%d8%9b-%d8%b5%db%8c%d8%a7%d9%86%d8%aa-%d8%a7%d8%b2-%d8%ad%d8%b1%db%8c%d9%85-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%d9%87%c2%bb

 

گروه فضای مجازی: کمپین «حجاب؛ صیانت از خانواده»، توسط وبگاه طنین یاس راه‌اندازی شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، کمپین «حجاب؛ صیانت از حریم خانواده» توسط وبگاه طنین یاس برگزار شده است که هر امضای کاربران مهر تاییدی بر وصیت‌نامه یک شهید است که در کنار خون خویش بر حجاب تاکید می‌کند.

کاربران با هر امضای‌شان تکبیر کوبنده‌ای است بر هر چه بی‌غیرتی و بی عفتی که در فضای مجازی ریشه دوانده است.

این کمپین به مناسبت 21 تیرماه همزمان با سالروز عفاف و حجاب با ماه مبارک رمضان برگزار شده است.

کمپین «حجاب؛ صیانت از حریم خانواده» با همکاری «سایت خبری تحلیلی طنین یـاس» و «مؤسسه فرهنگی هـل اتـی» که در زمینه هیئت‌های قرآنی، مسابقات هنری- تربیتی- معرفتی و آموزش زنان و بصیرت‌افزایی، ترویج عفاف و حجاب و معرفی زنان الگو و نخبه و پیشکسووت فعالیت می‌کند، راه‌اندازی شده است.

کاربران برای امضای کمپین «حجاب، صیانت از حریم خانواده» می‌توانند اینجا کلیک کنند.

خاطراتی از امر به معروف و نهی از منکر امام خمینی(ره)

در بدو ورود به پاریس،نمایندگان کاخ الیزه با امام ملاقات کرده و پیام رسمی دولت را مبنی بر ممانعت از هر گونه فعالیت سیاسی ابلاغ کردند.امام در پاسخ با همان قاطعیتی که به مسئولین عراقی برخورد داشتند،فرمودند؛
«ما فکر می کردیم که اینجا مثل عراق نیست.من هر کجا بروم حرفم را می زنم.من از فرودگاهی به فرودگاه دیگر و از شهری به شهر دیگر سفر می کنم تا به دنیا اعلام کنم که تمام ظالمان دنیا دستشان را در دست یکدیگر گذاشته اند تا مردم جهان صدای ما مظلومان را نشنوند. من صدای مردم دلیر ایران را به دنیا خواهم رساند.من به دنیا خواهم گفت که در ایران چه می گذرد».
دلیل آفتاب؛ص50
تنها چیزی که امام غالباًدر خانواده ها توصیه می کردند،تا اول از همه به آن عمل کنند،انجام واجبات و دوری ازمحرمات بود.
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج2،ص383
وقتی امام در پاریس بودند اگر مردی داخل اتاق می شد و مثلاً انگشتر طلا به دستش بود فوراًاز او میخواست که انگشتر را در بیاورد.
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج2،ص406
یک بار هنگامی که امام به حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین(ع)مشرف شده بودند با آنکه معمولاًکمتر به این سو و آن سو تگاه می کردند و مخصوصاً در حرم مطهر توجهی به امور ظاهری نداشتند،در حال عبور از رواق مطهر متوجه شدند که یکی از زوار روی زمین افتاده و عتبه مبارک را می بوسد.امام به بر خورد به این صحنه خیلی سریع و تند واکنش نشان دادند و به یکی از آقایانی که همراه ایشان بودند فرمودند؛«به این آقا بگویید بلند شود و این کار را نکند».
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج2ص411
یک روز قبل از اینکه امام به بیمارستان بروند توصیه ای در مورد غیبت کردند.نمی گفتند غیبت نکنید چون آن را نباید بکنیم بلکه می گفتند ؛«سعی کنید حتی در مجالسی که غیبت می شود شرکت نکنید.»ایشان در پرهیز از غیبت و مسخره کردن خیلی تأکید داشتند.
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج3ص303
من هر موقع پیش امام می رفتم،مرا تشویق به خواندن نماز می کردند.
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج1ص29
یک بار آقا همه ی اهل خانه را صدا کردند و گفتند؛«من بنا داشتم یک دفعه که همه با هم جمع هستیدچیزی برای شما بگویم».بعد گفتند؛«شما میدانید غیبت چقدر حرام است؟»گفتیم:بله.بعد گفتند:«شما میدانید فعل نا مشروع و عمل خلاف عفت(زنا)چقدر حرام است؟»گفتیم:بله فرمودند:«غیبت بیشتر»
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج1،ص58
یک روز شنیدم که یکی از خدمتکاران منزل آقارا به خاطر خلافی که کرده بود به زندان برده اند.روزی خواهرم درباره او سؤالی از من پرسید.گفتم دیگر نیست و این جوری پیش آمده.تا آمدم بگویم،آقا گفتند:«غیبت است»گفتم آخر کار ایشان علنی بوده والآن هم زندان است.آقا گفتند:«نه او یک کاری کرده و وظیفه آنها هم این بوده که زندانش بکنند،ولی شما نباید آبرویشان را جای دیگری ببرید».
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج1ص59
آقا همیشه به ما توصیه کردند که مواظب باشیم مرتکب معصیت نشویم.بخصوص در مورد غیبت معتقد بودند خانمها وقتی دور هم جمع می شدند از خودشان صحبت کنند نه دیگران. امام با رها می گفتند:حتی به شوخی دروغ نگوییم.
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج1،ص59
امام کمتر پیش می آید که اهل نصیحت باشند؛بیشتر عملشان هست که نشان میدهد چه کاری خوب است وچه کاری بد.و از عکی العمل ایشان ما متوجه می شویم کاری قبیح است یا نه.عکس العممل امام در رابطه با مسائل مختلف فرق می کند.در مسأله محرمات و واجبات خیلی شدید برخورد دارند و در مستحبات کمتر.
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج2ص384
من یک روز خشم امام را نسبت به ارتکاب امر حرام دیدم که ایشان واقعاً خشمگین شدند.نه در حد امر به معروف؛گاهی ما امر حرامی را از کسی می بینیم امر به معروف میکنیم،اما امام واقعاً خشمگین می شوند.که در حالت صورت و نگاه ایشان دیده می شود و اصلا بدنشان لرزش پیدا می کند.
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ج2ص385
دوشنبه شب بعد از شام تعدادی از فرزندان و نوه ها دور حضرت امام جمع بودیم، فرمودند:من به بیمارستان می روم و معلوم نیست برگردم؛لذا سفارشاتی فرمودند،البته خیلی کوتاه ،و اضافه نمودند که :شما جوانها واجباتتان مثل نماز و روزه و…را انجام دهید؛ولی بدانید آنچه آخرت انسان را خراب می کند زبان اوست،مواظب باشید در مجالس غیبت ننشینید،فساد غیبت کمتر از آثار بقیه ی گناهان نیست،بیشتر هم هست و در آخر،بار دیگر سفارش کردند:شما انشاءاللّه گناه نمی کنید؛ولی مواظب باشید در مجلس غیبت ننشینید و خودتان را از این گناه عظیم دور کنید.
فصل صبر؛ص149

بسترها و دستاوردهاى قيام 15 خرداد 42

پیوند: http://rasekhoon.net/article/show/134065

بى ترديد هيچ دگرگونى و انقلابى بى ريشه و علت پديد نمى‏آيد و بسترها و عواملى در شكل‏گيرى آن مؤثر است.قيام 15 خرداد نيز جنبشى ماندگار و اثر گذار است و نقطه عطفى در كارنامه انقلاب اسلامى ايران به شمار مى‏رود. اين قيام، سر آغاز تحوّلات و دگرگوني هاى شگفت آورى شد كه به حق مى‏توان از آن به عنوان «يوم اللّه» نام برد.
عوامل و بسترهاى چندى در پيدايش قيام 15 خرداد نقش دارد كه در اين نوشتار ابتدا به بررسى و تبيين آنها مى‏پردازيم و سپس پيامدها، آثار و دستاوردهاى عظيم آن را مورد بازكاوى دقيق قرار مى‏دهيم.

عوامل و ريشه‏ ها

بازكاوى عوامل پيدايش نهضت پانزده خرداد ـ به عنوان مقدمه و طليعه انقلاب شكوهمند اسلامى ـ نيازمند بررسى علل و پيش زمينه‏هاى مختلفى است كه از نهضت تحريم تنباكو و انقلاب مشروطيت به وجود آمده و تا سال 41 و پس از آن در خود انقلاب اسلامى تداوم داشت و در واقع هم بايد بعد مادى و ظاهرى اين علل را در نظر گرفت و هم بعد باطنى و معنوى آنها را؛ چنان كه شهيد مطهرى مى‏گويد: «اين نهضت، نهضتى است از تيپ نهضت پيامبران؛ يعنى، برخاسته از خودآگاهى يا خدا آگاهى.
اين خود آگاهى ريشه ‏اش در اعماق فطرت بشر است و وجدان اسلامى بيدار شده جامعه ما، او را در جستجوى ارزشهاى اسلامى برانگيخته است و اين وجدان مشترك و روح جمعى جوشان جامعه است كه طبقات مختلف و احياناً متضادّ را در يك حركت هماهنگ به راه انداخته است… در نيم قرن اخير [به خصوص با تشكيل سلسله دين ستيز پهلوى[ جريانهايى رخ داد كه بر ضد اهداف عاليه اسلامى و در جهت مخالف آرمانهاى مصلحان صد ساله اخير بود و طبعاً نمى‏توانست براى هميشه از طرف جامعه ما بدون عكس العمل بماند: استبداد خشن و وحشى و سلب هر نوع آزادى، نفوذ استعمار نو…، دور نگه داشتن دين از سياست؛ بلكه بيرون كردن دين از ميدان سياست، كوشش براى بازگرداندن ايران به جاهليت قبل از اسلام و احياى شعارهاى مجوسى و ميراندن شعارهاى اصيل اسلامى و… .»
در واقع مهم‏ترين عامل شكل دهنده نهضت 15 خرداد، احساس و باور عميق توده‏هاى مردم درباره دين ستيزى، ارزش ستيزى و به حاشيه راندن دين از يك طرف، و حاكم كردن ارزشهاى مرده و منحط غربى و غير دينى از طرف ديگر بود؛ يعنى، درخواست عمومى مردم براى اصلاح و دگرگونى در ناهنجاريها و كژتابيهاى فكرى، اخلاقى و دينى‏اى كه داشت شكل مى‏گرفت.
ريچارد كاتم استاد دانشگاه و مأمور سفارت آمريكا در ايران، مى‏گويد: «نهضت خمينى رحمه‏الله به طور ناگهانى و سحرآميز در ظرف چند ماه به وجود نيامد و سر بلند نكرد؛ ريشه‏هايش عميقاً در گذشته ايران قرار دارد و به گذشته‏اى دور باز مى‏گردد. واقع‏تر بگويم: اين جنبش، تداوم نهضتى براى دگرگونى بنيادين بود كه بيشتر از يك قرن قبل نضج گرفته بود.»
از نظر باطنى و درونى، علّت اصلى نهضت 15 خرداد بازيابى هويت اسلامى ايران و تلاش در جهت حاكميت ارزشهاى اخلاقى و دينى بود. با اين حال مى‏توان عوامل تكوينى و شكل دهنده آن را به شمارش در آورد.
ادامه »