داستانهایی از زندگی مقام معظم رهبری
اشکی در تلاوت قرآن
در زمان جنگ، همراه مقام معظم رهبری به طرف لشگر 25 کربلا می رفتیم. در بین راه، راننده رادیوی ماشین را روشن کرد. رادیو در حال پخش آیاتی ازکلام الله مجید بود. چند آیه که تلاوت شد، آیت الله خامنه ای شروع کردند به زمزمه نمودن . آیه های قرآن مجید همراه با رادیو می خواندند وگریه می کردند. ایشان با چفیه ای که دور گردن داشتند، اشک چشم خود را پاک می کردند. من در آن روز، درس بیساربزرگی از معظم له گرفتم و بادیدن آن صحنه، خیلی دلگرم شدم. چه افتخاری بالاتر از این که چنین بزرگانی هدایت کننده و فرمانده ی ما هستند.
سردار سرتیپ مرتضی قربانی
دیدرا با خانواده ی مسیحی
دردوران ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، روزی معظم له برای دیدار خانواده های شهداوسرکش به منزل آنان، به منطقه ی مجیدیه تهران تشریف بردند. پس از بازدید از چند خانه، پرسیدند: آیا منزل دیگری برای ملاقات مانده است؟ دوستان گفتند: تنها یک خانواده ی مسیحی، که فرزندشان در جبهه شهید شده، باقی مانده است. آیا به خانه ی آنها تشریف می برید؟ معظم له جواب مثبت دادند. خانواده ی شهید از فرط خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند. یکی از آنان با شنیدن خبر، از حال رفته و بر زمین افتاد و او را به بیمارستان بردند. خانم ها سراسیمه به دنبال پوشش برای حفظ حجاب رفتند. آیت الله خامنه ای باگرمی با اهل خانه برخورد کردند. در زمان پذیرایی نیز بنابر فتوای خود که مسیحیان را نجس نمی دانند. از میوه هایی که برای ایشان آورده بودند. تناول کردند و به دیگران نیز با اشاره فرمودند شما نیز میل کنید تا آنان بدانند که ما آن ها ارا از خود می دانیم
حجه الاسلام و المسلمین موسوی کاشانی
پس بقیه چی؟!
هنگامی كه ضريح مطهر حضرت امام رضا علیه السلام در حال تعويض بود، در خدمت مقام معظم رهبري به پابوسي امام هشتم علیه السلام مشرف شدیم .
مقام معظم رهبري براي زيارت در كنار مرقد آن امام علیه السلام مشغول راز و نياز بودند، چون ضريح را برداشته بودند حضور در كنار قبر رنگ و بوي ديگري داشت.
بعد از پايان راز و نياز حضرت آيتالله خامنهاي، آقاي واعظ طبسي به ايشان عرض كردند: آقا زاده هم بيايند نزديكتر تا از نزديك امام را زیارت کنند.
معظم له فرمودند: پس بقيه چي؟ اگر بقيه افراد ميتوانند از نزديك قبر امام هشتم علیه السلام را زيارت كنند، فرزندان هم بيايند. ايشان امتياز ويژه و خاصي را براي فرزندانشان قايل نيستند.
پس از بيان آقا همه توفيق حضور يافتند. عجب روز به یاد ماندنی بود. بعضی از دل شکستگان، سر از پا نمی شناختند.
حجه الاسلام و المسلمین محمد علی حقانی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1390/12/22 ساعت 09:41:11 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1391/11/13 @ 07:22:23 ب.ظ
yawr3 [بازدید کننده]
vere gooooooooood