آرامش به چه معناست؟ راه رسیدن به آرامش چیست؟

آرامش هم گمشده ی بشر و هم گمشده ی انبیاء بوده است. حضرت ابراهیم فرمود : خدایا قلب مرا آرام کن. خداوند به پیامبر می فرماید: آیا به تو سِعه ی صدر ندادیم که آرامش داشته باشی ؟ اگر سیمای اسلام در زمان ما امام خمینی است و اگر سیمای امام خمینی به وصیت نامه ی ایشان است ،برترین کلمه ی وصیت نامه ی امام خمینی این است: من با دلی آرام و قلبی مطمئن. این کلمه ی بزرگی است .بیشتر دکترها از استرس های فردی حرف می زنند. در حالیکه جامعه باید آرامش داشته باشد.
امنیت هم سطح کل آفرینش است. همانقدر که کل آفرینش ارزش دارد، امنیت هم ارزش دارد. در اول قرآن داریم :عبادت کنید زیرا شما را آفریده ام. پس عبادت برای خلقت است .در آخر قرآن می فرماید: عبادت کنید زیرا به شما امنیت داده ام. اگر دکتر دو تا قرص بدهد و بگوید که این ها را بخور تا خوب بشوی این نشان می دهد که دو تا قرص در یک سطح هستند. پس امنیت و خلقت در یک سطح هستند.
اگر کسی در نمازجماعت به امام اقتدا کند یک رکعت نماز، ثواب صد و پنجاه رکعت نماز را دارد. وقتی تعداد نمازگزارها به ده نفر برسد، هیچ کس جز خدا، ثواب آنرا نمی داند. حالا اگر کسی در نماز جماعت نیاز به دستشویی داشته باشد، باید نماز جماعت را ترک کند و به دستشویی برود حتی اگر نماز تمام بشود. زیرا کسی که ادرار دارد استرس دارد. اسلام با همین مقدار فشار کمی که به شما می آید مخالف است و می گوید که از نماز بگذر. این یعنی آرامش .
جوانان اگر بدانند که نگاه نکردن به دخترها برای آنها آرامش می آورد، هیچ وقت این کار را نمی کنند. با هر نگاه جوان به خودش استرس وارد می کند. افراد چشم چران مرتب خودشان را اذیت می کنند. اگر راننده ی تاکسی با آرامش رانندگی کند کمتر تصادف می کند و خودش هم آرام است. ولی اگر دائم خودش را با راننده های دیگر مقایسه کند، خودش را اذیت می کند و آرامشش را از دست می دهد. گاهی ما با حسادتی که داریم آرامش مان را از دست می دهیم. مقایسه کردن ها باعث می شود که شما ناآرام بشوید. ممکن است که شما هم خوبی هایی داشته باشید. زنبور عسل، نیش هم دارد. یعنی هم زهردارد و هم عسل. اگر قله بلند است پای آن هم دره وجود دارد. همرا گل، خار هم وجود دارد.
گاهی ما بخاطر کوچکترین کاری غصه می خوریم. یک جوان گاهی ساعت ها عمرش را در این کار می گذارد که رنگ اتاق، فرش، سقف و دمپایی را یکرنگ کند. ما برای خودمان تنش ایجاد می کنیم. مثلا ما فکر می کنیم که اگر کسی دانشگاه نرفت بدبخت می شود در حالیکه این طور نیست. افرادی داریم که با تحصیلات دانشگاهی بالا در زندگی مشکل دارند.
یکی از علت هایی که آرامش ما را بهم می زند، نوع نگاه غلط ماست. ما تعریف دیگری از عزت ،سعادت و راحتی داریم. خیلی از دخترها فکر می کنند که باید در جهیزیه شان همه چیز داشته باشند. آیا تمام افرادی که الان خانه دارند در زمان مجردی خانه داشته اند؟ گاهی فروشنده ناآرامی را به مشتری تلقین می کند و می گوید که الان بخر و اِلا فردا گران می شود. خدا می فرماید که با یاد خدا، دل تان آرام می گیرد.
آیا در قدیم مردم بیشتر آرامش نداشتند؟ پدران ما بیشتر آرامش داشتند. گاهی فردی می خواهد به حج برود ، آنقدر برای خودش بایدها درست می کند که خودش را از حج محروم می کند. زمانی می گفتند که زشت است که طلبه سوار موتور بشود .مگر موتور با ماشین چه فرقی دارد؟ مثلا می گفتند: کسی که درس طلبگی بخواهد حتما باید عمامه بگذارد، در حالیکه این طور نیست. یعنی آداب و رسومی را گذاشته ایم و دست و پای خودمان را در حوزه و دانشگاه بسته ایم. الان این مشکلات حل شده است.
در زمان شاه دانشگاه، قفل های زیادی داشت: استاد باید بالای پنجاه و پنج سال سن داشته باشد، دانشجو نباید کمتر از هفده سال سن داشته باشد، دانشگاه باید وسط شهر باشد ، دانشگاه باید شنبه تا چهارشنبه باشد در حالیکه هیچ کدام از اینها درست نبود. قرآن می فرماید: پیامبر غل و زنجیرهایی که به گردن اعراب بود را باز کرد. هر کاری باید مبنا داشته باشد که مبنای آن باید وحی یا عقل باشد. اگر طلبه ای بتواند علاوه بر گریاندن مردم، آنها را بخنداند ،منبرش شلوغ می شود. پس ما می توانیم از ابزار خنده هم استفاده کنیم.

منبع: برنامه سمت خدا سخنراني حجت الاسلام و المسلمين آقاي قرائتي

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.