خوش آمدید
مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها
تحقیق پایانی سطح دو (کارشناسی)
دوشنبه 94/07/20
مدرسه علمیه الزهراء المرضيه (سلام الله عليها)شهرستان اصفهان
تحقیق پایانی سطح 2 (کارشناسی)
عنوان
ویژگیهای صلح پایدار از ديدگاه قرآن
و نهج البلاغه
استاد راهنما
سركار خانم طائبي
استاد داور
آقاي برقي كار
پژوهشگر
زينت مرشدي
تابستان 1394
چکیده
صلح از نیازهای حیاتی انسان در زندگی اجتماعی است وانسانهای متعالی به ویژه پیامبران با تاکید بر جنبه های ارزشی آن در زمینه سازی تکامل انسان،درصدد تضمین حاکمیت صلح بوده اند.اسلام دین صلح و همزیستی مسالمت امیز است.در قران جنگ افروزی مذمت شده و منشا آن را فساد و تباهی می داند،تجاوز گری بن مایه نقض صلح و امنیت است و به شدت نکوهش شده ،قاعده اصلی در اسلام صلح وصفا و صمیمیت میان همه بشر است و نزاع و کشمکش بر خلاف طبع سلیم انسان و زندگی آرام بخش اوست.قدرتهای بزرگ استکباری از ابتدا تا کنون قصد تسلط بر کشورهای مستضعف را داشته اند و این هدف را با شعار صلح و حفظ حقوق بشر محقق کرده اند.از تاکیدات دین مبین اسلام،عدم تسلط بیگانگان بر کشورهای مسلمان است.لذا تمهیداتی را برای جلوگیری از این امر،در قران اندیشیده است:برقراری روابط حسنه و عادلانه با دولتهای کافر غیر معاند مشروع،وممنوعیت برقراری رابطه¬ی دوستانه،تنها محدود به دولتهای معاند و متخاصم است.صلح با دولتهای صلح طلب الزامی و تعرض به دولتهای بیطرف وهم پیمان در نزاع بین دولت اسلامی با دول متخاصم،ممنوع است.اسلام برای پایداری صلح بین مسلمانان و دولتهای مشروع به صلح، ویژگیهایی در نظر گرفته از جمله:شرافتمندانه بودن،ریشه دار و واقع بینانه بودن،همه جانبه و فراگیر بودن.قابل ذکر است که هر کدام از این ویژگیها با رعایت شروطی محقق میشود:رعایت حقوق واحترام متقابل،صلحی که عزت و اقتدار مسلمانان را در جهان افزایش دهدو بر اساس عدالت باشدو…در بررسی و تحلیل جنگها در دوران خلافت امام علی(علیه السلام)،اصل ،دعوت بر حق بوده و تا آنجا که ممکن می شده از جنگ وخونریزی جلوگیری می کردند.پس صلح پایدار به معنای استقرار آرامش با نبود جنگ و فتنه های داخلی همراه با عدالت و مساوات که امنیت را در جامعه محقق وزمینه توسعه ی اخلاق و تربیت انسانها رامهیا سازد،تعریف میشود.
كلید واژه: صلح، صلح پایدار، عدالت، صلح عادلانه، امنیت
جشن میلاد حضرت زهرا (س)
دوشنبه 94/01/24
در روز 94/1/20 در مدرسه علمیه زهرای مرضیه سلام الله علیها جشن باشکوهی ویژه ولادت با سعادت سلاله پاک نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) برگزار گردید
داستان هايي از اخلاص مخلصين(5)
سه شنبه 93/08/20
يكي از مسائل با اهميت براي طلاب علوم ديني تحصيل اخلاص و پاك سازي و تصفيه ي نيت است. طلبه بايد فقط براي خداوند سبحان گام بردارد و هرگز هدفش رسيدن به مقاصد آلوده ي دنيوي نباشد و از ابتدا فكر مسند يابي، جاه طلبي، نام جويي، رسيدن به مرجعيت، امامت جمعه و جماعت، نمايندگي مجلس، كسب مقامي در جامعه، شهرت، جلب نظر مردم و احترام آنان را از سر خويش بيرون كند و الا نه تنها علمش به حال او سودي نخواهد داشت بلكه با اندوختن بيشتر اصطلاحات و علوم به جهنم نزديك تر مي شود و اسباب بدبختي خود - و در بيشتر اوقات - بدبختي مردم را فراهم مي كند. ضرر عالمان غير مخلص و ضربه هايي كه به پيكر دين فرود آورده اند كم نيست.
تحصيل اخلاص بسي دشوار است و به سادگي نمي توان به آن دست يافت و نيازمند مبارزه ي طولاني و مداوم با نفس، و استقامت است.
محدث قمي
هنگامي كه محدث قمي رحمه الله در مشهد اقامت داشت، ماه رمضاني در مسجد گوهرشاد منبر مي رفت. مرحوم آخوند مولي عباس تربتي-كه از علماي ابرار و روحانيون پارسا بود- از تربت حيدريه، محل اقامت خود، به مشهد آمده بود تا در ماه مبارك رمضان از منبر حاج شيخ عباس قمي استفاده كند. مولي عباس تربتي با محدث قمي سابقه ي دوستي داشت و اين دو با همديگر صميمي بودند. روزي محدث قمي از بالاي منبر چشمش به مولي عباس مي افتد كه در گوشه اي از مجلس پر جمعيت وي نشسته و به سخنان وي گوش مي دهد. همان وقت مي گويد: « اي مردم، آقاي حاج آخوند تشريف دارند از ايشان استفاده كنيد» و - با آن كثرت جمعيت كه براي او آمده بودند و مهياي استماع از وي بودند - از منبر به زير مي آيد و از آخوند مي خواهد كه تا آخر ماه رمضان به جاي ايشان در حضور آن جمعيت منبر برود و در آن ماه ديگر خود منبر نرفت. (22)
محدث قمي براي فرزند بزرگش نقل كرده است كه وقتي كتاب منازل الآخرة را تأليف و چاپ كردم و به قم رسيد، به دست شيخ عبدالرزاق مسئله گو- كه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه عليها السلام مسئله مي گفت- افتاد. پدرم كربلايي محمدرضا از علاقه مندان شيخ عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر مي شد. شيخ عبدالرزاق پس از آن روزها منازل الآخره را براي مستمعين مي خواند. روزي پدرم به خانه آمد و گفت: « شيخ عباس، كاش مثل اين مسئله گو مي شدي و مي توانستي منبر بروي و اين كتاب را كه امروز براي ما خواند بخواني!» چند بار خواستم بگويم آن كتاب از تأليفات من است، اما هر بار خودداري كردم و چيزي نگفتم. فقط عرض كردم: دعا بفرماييد خداوند توفيقي مرحمت فرمايد. (23)
پرهيز از مرجعيت
از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند:
مَن دَعا الناسَ اِلي نَنفسِهِ و فيهم مَن هو أعلم منه فهو مُبتدعٌ ضالٌ: (24)
كسي كه مردم را به سوي خودش دعوت كند، با اين كه در بين آنان داناتر از او هست، او بدعت گذار و گمراه است.
در سرگذشت سيدبن طاووس آمده است كه او با اين كه شايسته مقام افتا و مرجعيت بود، فتوا صادر نكرد و متصدي مرجعيت نشد.
هم چنين هنگامي كه شاگردان بزرگ شيخ انصاري، پس از درگذشت شيخ، با اصرار فراوان ميرزاي بزرگ شيرازي را وادار به قبول اين مسئوليت كردند، قطرات سرشك برگونه و ريش مباركش جاري شد و سپس سوگند ياد كرد كه « هرگز به ذهنم خطور نكرده بود كه روزي اين مسئوليت عظيم بر دوشم مي آيد. »(25)
پی نوشتها:
22. حاج شيخ عباس قمي مرد تقوا و فضيلت، ص 28-29.
23. همان، ص 48-49.
24. سفينة البحار، ج2، ص 220.
25. هدية الرازي، ص 40-41.