خوش آمدید

مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها

داستان هايي از اخلاص مخلصين(4)

يكي از مسائل با اهميت براي طلاب علوم ديني تحصيل اخلاص و پاك سازي و تصفيه ي نيت است. طلبه بايد فقط براي خداوند سبحان گام بردارد و هرگز هدفش رسيدن به مقاصد آلوده ي دنيوي نباشد و از ابتدا فكر مسند يابي، جاه طلبي، نام جويي، رسيدن به مرجعيت، امامت جمعه و جماعت، نمايندگي مجلس، كسب مقامي در جامعه، شهرت، جلب نظر مردم و احترام آنان را از سر خويش بيرون كند و الا نه تنها علمش به حال او سودي نخواهد داشت بلكه با اندوختن بيشتر اصطلاحات و علوم به جهنم نزديك تر مي شود و اسباب بدبختي خود - و در بيشتر اوقات - بدبختي مردم را فراهم مي كند. ضرر عالمان غير مخلص و ضربه هايي كه به پيكر دين فرود آورده اند كم نيست.
تحصيل اخلاص بسي دشوار است و به سادگي نمي توان به آن دست يافت و نيازمند مبارزه ي طولاني و مداوم با نفس، و استقامت است.

محدث قمي
هنگامي كه محدث قمي رحمه الله در مشهد اقامت داشت، ماه رمضاني در مسجد گوهرشاد منبر مي رفت. مرحوم آخوند مولي عباس تربتي-كه از علماي ابرار و روحانيون پارسا بود- از تربت حيدريه، محل اقامت خود، به مشهد آمده بود تا در ماه مبارك رمضان از منبر حاج شيخ عباس قمي استفاده كند. مولي عباس تربتي با محدث قمي سابقه ي دوستي داشت و اين دو با همديگر صميمي بودند. روزي محدث قمي از بالاي منبر چشمش به مولي عباس مي افتد كه در گوشه اي از مجلس پر جمعيت وي نشسته و به سخنان وي گوش مي دهد. همان وقت مي گويد: « اي مردم، آقاي حاج آخوند تشريف دارند از ايشان استفاده كنيد» و - با آن كثرت جمعيت كه براي او آمده بودند و مهياي استماع از وي بودند - از منبر به زير مي آيد و از آخوند مي خواهد كه تا آخر ماه رمضان به جاي ايشان در حضور آن جمعيت منبر برود و در آن ماه ديگر خود منبر نرفت. (22)
محدث قمي براي فرزند بزرگش نقل كرده است كه وقتي كتاب منازل الآخرة را تأليف و چاپ كردم و به قم رسيد، به دست شيخ عبدالرزاق مسئله گو- كه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه عليها السلام مسئله مي گفت- افتاد. پدرم كربلايي محمدرضا از علاقه مندان شيخ عبدالرزاق بود و هر روز در مجلس او حاضر مي شد. شيخ عبدالرزاق پس از آن روزها منازل الآخره را براي مستمعين مي خواند. روزي پدرم به خانه آمد و گفت: « شيخ عباس، كاش مثل اين مسئله گو مي شدي و مي توانستي منبر بروي و اين كتاب را كه امروز براي ما خواند بخواني!» چند بار خواستم بگويم آن كتاب از تأليفات من است، اما هر بار خودداري كردم و چيزي نگفتم. فقط عرض كردم: دعا بفرماييد خداوند توفيقي مرحمت فرمايد. (23)

پرهيز از مرجعيت
از امام صادق عليه السلام نقل كرده اند:
مَن دَعا الناسَ اِلي نَنفسِهِ و فيهم مَن هو أعلم منه فهو مُبتدعٌ ضالٌ: (24)
كسي كه مردم را به سوي خودش دعوت كند، با اين كه در بين آنان داناتر از او هست، او بدعت گذار و گمراه است.
در سرگذشت سيدبن طاووس آمده است كه او با اين كه شايسته مقام افتا و مرجعيت بود، فتوا صادر نكرد و متصدي مرجعيت نشد.
هم چنين هنگامي كه شاگردان بزرگ شيخ انصاري، پس از درگذشت شيخ، با اصرار فراوان ميرزاي بزرگ شيرازي را وادار به قبول اين مسئوليت كردند، قطرات سرشك برگونه و ريش مباركش جاري شد و سپس سوگند ياد كرد كه « هرگز به ذهنم خطور نكرده بود كه روزي اين مسئوليت عظيم بر دوشم مي آيد. »(25)

پی نوشتها:

22. حاج شيخ عباس قمي مرد تقوا و فضيلت، ص 28-29.
23. همان، ص 48-49.
24. سفينة البحار، ج2، ص 220.
25. هدية الرازي، ص 40-41.

توصيه هاي اخلاقي در بيانات مقام معظم رهبري (مد ظله العالي)

حتي بند كفش

چيزي را كه خدا مي دهد، قبلا بايد از خدا بخواهيم ، چرا بخواهيم ؟ يكي از علل اين كه گفته اند حاجات كوچك را هم از خدا بخواهيد اين است كه به حوايج و عجز و حقارت و تهي دستي خودمان توجه پيدا كنيم تا ببينيم كه چقدر تهي دستيم . اگر خداي متعال كمك نكند ، امكان ندهد ، نيرو ندهد ، فكر ندهد ، ابتكار ندهد و وسايل را جور نياورد همان بند كفش هم به دست ما نخواهد رسيد. اگر شما به قصد خريدن بند كفش از خانه برون آمديد، در راه حادثه مهمي پيش آمد كه مجبور شديد بر گرديد، بند كفش گيرتان نيامده است . بنابراين ، هر چيز را از خدا بخواهيد ، حتي بند كفش را ، حتي كوچكترين اشياء را و حتي قوت روزانه خود را . بگذاريد اين من دروغين عظمت يافته در سينه ما -كه مي گوييم “من” و خيال مي كنيم مجمع نيروها ما هستيم - بشكند . اين “من ” انسان ها را بي چاره مي كند. (خطبه هاي نماز جمعه تهران 28/11/1373)

مهمترین فایده ازدواج در بيانات مقام معظم رهبري (مد ظله العالي)

- صبغه دینی و تقدس ازدواج
ازدواج یک تقدسی دارد از نظر ادیانی که حالا من می شناسم. غالباً مراسم ازدواج، یک مراسم مذهبی است؛ مسیحیها آن را توی کلیسا انجام می دهند، یهودیها آن را در کنائسشان انجام می دهند؛ مسلمانها هم اگرچه در مسجد انجام نمی دهند، اما اگر بتوانند، در مشاهد مشرفه، و الّا در ایام متبرک دینی و عمدتاً به وسیله رجال دین، این را انجام می دهند. رجل دینی هم وقتی برای ازداوج نشست، مبالغی دین بیان می کند. بنابراین صبغه، کاملاً صبغه دینی است.(1)

- مهمترین فایده ازدواج
مسأله ازدواج و تشکیل خانواده در شرع مقدس امر بسیار مهمی است و فواید بسیاری هم دارد، اما مهم ترین فایده و هدف ازدواج عبارت است از تشکیل خانواده. نفس این علقه زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایه آرامش زن و مرد و مایه کمال و اتمام شخصیت آن ها است. بدون آن، هم زن و هم مرد، هر دو ناقصند. همه مسایل دیگر، فرع بر این است. اگر این کانون، سالم و پایدار باشد، هم روی آینده و هم روی همین وضع فعلی جامعه تأثیر خواهد گذاشت.(2)

- اساس ازدواج در اسلام؛ سادگی
اساس ازدواج در اسلام بر سادگی است. در اوایل انقلاب نیز همین طور بود، منتها متأسفانه این فرهنگ تکاثر و تفاخر و سرمایه داری، یک خرده کار را مشکل کرد. متأسفانه بعضی از مسؤولان هم با ازدواجهای کذاییِ خانواده هایشان، مشکلاتی را درست کردند.(3)

- لزوم بنای زندگی بر سادگی و ساده زیستی
در همه امور زندگی تان، سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از این جا شروع می شود. اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدی اش هم می شود ساده و الا شما که رفتید آن مجلس کذایی، مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمی توانید بروید توی خانه کوچکی، مثلاً با وسایل مختصری زندگی کنید. این جور نمی شود. دیگر چون خراب شده و از دست رفته است. از اول، پایه زندگی را براساس سادگی و ساده زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه ان شاءالله آسان شود.(4)

ادامه »
 
مداحی های محرم