خوش آمدید

مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها

«دکتر شریعتی» چگونه نامِ خیابان شد؟



خاطره‌ای از مهندس محمد توسلی، اولین شهردار پس از انقلاب.

چاپ شده در ماهنامه‌ی آدینه، شماره‌ی ۹۷، دی‌ماه ۱۳۷۳، صفحه‌ی ۶۵.

«خیابان قدیم شمیران را مردم در جریان راهپیمائی‌های تاسوعا و عاشورا به نام مرحوم طالقانی نامگذاری کرده بودند.

از آنجا که حفظ این نام مغایر با ضوابط تعیین‌شده‌ی شورای نامگذاری بود این موضوع حضوری با ایشان مطرح شد.

ایشان ضمن تأئید این ضوابط از پیشنهاد نام دکتر شریعتی به مناسبت موقعیت «حسینیه ارشاد» در این خیابان به گرمی استقبال کردند.

بعد از درگذشت مرحوم طالقانی در ۱۹ شهریور سال ۱۳۵۸ خیابان تخت‌جمشید سابق به نام ایشان نامگذاری شد.»

انجام امور دینى

براى انجام دادن امور دینى، توجه به راه‏کارهاى زیر بایسته است:

1. اعتقاد به اینکه تنها راه سعادتمند شدن، عمل به احکام دینى و تقویت ایمان است.

2. با ایجاد ارتباط با دوستان مؤمن و جداشدن از دوستان ناباب زمینة عمل به احکام الهى را در خود تقویت کنید.

3. براى انجام دادن امور عبادى و دینى، بیشتر به مراکز مذهبى مثل مسجدها و حسینیه‏ها بروید.

4. در عبادات، افراط و زیاده‏روى نکنید و ابتدا به انجام دادن واجبات و ترک محرمات اکتفا کنید.

5. کارهاى واجب را انجام دهید و از کارهاى حرام بپرهیزید و مراقبة شدیدى نسبت به آنها داشته باشید.

6. هنگام نماز، مشغول هر کارى که هستید، دست از کار بردارید و نماز را در اول وقت انجام دهید.

7. با خودتان شرط کنید: «اگر واجبى را ترک کردم یا به موقع انجام ندادم، مقدارى پول باید به عنوان جریمه صدقه بدهم، یا یک روز روزه بگیرم».

8. هر گاه موفق شدید وظیفة دینى خود را انجام دهید، سر به سجده شکر بگزارید و از خداوند تشکر کنید که توفیق عمل به تکلیف را به شما عطا کرده است و از او بخواهید که همیشه توفیق عمل به وظیفه را به شما عطا کند.

9. به خودتان تلقین کنید که مى‏توانم در انجام وظایف دینى‏ام، موفق شوم.

10. اگر گهگاهى موفق نشدید، مأیوس نشوید. دوباره اقدام کنید.

راه و رسم عاشقی


من یک عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هیچ گاه به خاطر دروغ هایم مرا تنبیه نکرد. می توانست، اما رسوایم نساخت و مرا مورد قضاوت قرار نداد. هر آن چه گفتم باور کرد و هر بهانه ای آوردم پذیرفت. هر چه خواستم عطا کرد و هرگاه خواندمش حاضر شد.
اما من! هرگز حرف خدا را باور نکردم، وعده هایش را شنیدم اما نپذیرفتم. چشم هایم را بستم تا خدا را نبینم و گوش هایم را نیز، تا صدای خدا را نشنوم. من از خدا گریختم بی خبر از آن که خدا با من و در من بود.

ادامه »