خوش آمدید
مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها
خطبه فدكيه حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد
یکشنبه 92/01/11
خطبتها عليهاالسلام بعد غصب الفدك
روى انّه لمّا أجمع أبوبكر و عمر علي منع فاطمة عليهاالسلام فدكاً و بلغها ذلك،لاثت خمارها علي رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت في لمّة من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذيولها، ما تخرم مشيتها مشية رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله،حتّى دخلت علي أبيبكر، و هو في حشد من المهاجرين و الانصار و غير هم، فنيطت دونها ملاءة فجلست، ثم أنّت أنّة أجهش القوم لها بالبكاء، فارتجّ المجلس، ثم أمهلت هنيئة.
حتّى اذا سكن نشيج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الكلام بحمداللَّه و الثناء عليه و الصلاة علي رسوله، فعاد القوم في بكائهم، فلمّا أمسكوا عادت في كلامها فقالت عليهاالسلام:
اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلي ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلي ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها، وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها، وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها، جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراكِ اَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّكْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَني بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها.
خطبه آن حضرت بعد از غصب فدك
روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالي كه چادرش به زمين كشيده مى شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود، بر ابوبكر كه در ميان عده اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين او و ديگران پردهاى آويختند، آنگاه ناله اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد به سختى به جنبش درآمد.
آشنايي با سورة شمس
یکشنبه 92/01/11
اين سوره در مكه نازل شده وداراي 15آيه است.
سورةشمس كه در حقيقت سورة«تهذيب نفس و تطهير قلب از ناپاكيها و ناخالصيها»است، برمحور همين معني دور مي زند.
در آغاز سوره به يازده موضوع مهم از عالم خلقت و ذات پاك خداوند براي اثبات اين معني كه فلاح و رستگاري در گرو تهذيب نفس است ، قسم ياد شده است ، و بيشترين سوگندهاي قرآن را بطور جمعي در خود جاي داده است.
در پايان سوره به ذكر نمونه اي از اقوام متمرد و گردنكش (قوم ثمود) مي پرداز دكه بخاطر ترك تهذيب نفس در شقاوت ابدي فرو رفتندوخداوند آنها را به مجازات شديدي گرفتار كرد.
سوگندهاي قرآن عمومأ دو مقصد را تعقيب مي كند:نخست اهميت مطلبي كه سوگند به خاطر آن ياد شده است و ديگر اهميت خود اين امور كه مورد سوگند است ، چرا كه سوگند هميشه به موضوعات مهم ياد مي شود.
رسول گرامي اسلام (ص) فرمود : « هر كس سورة شمس را بخواند گوئي به تعداد تمام اشيائي كه خورشيد وماه بر آنها مي تابد در راه خدا صدقه داده است.
اين فضيلت بزرگ از آنِ كسي است كه، محتواي بزرگ اين سورة كوچك را در جان خود پياده كند وتهذيب نفس را وظيفة قطعي خود بداند.
در اين سوره اشاره به عاقبت مرگبار طغيانگران دارد وبه عنوان نمونه به سرگذشت قوم ثمود پرداخته است.
قوم ثمود كه نام پيامبرشان صالح بود ،از قديمي ترين اقوامي هستند كه در يك منطقة كوهستاني ميان حجاز و شام زندگي ميكردند.آنها زندگي خوب و مرفّه،سرزمين آباد ، قصرهاي مجلل و خانه هاي مستحكم داشتند ، ولي نه تنها شكر اين همه نعمت را به جا نياوردند ، بلكه سر به طغيان وسركشي برداشته و به تكذيب پيامبرشان صالح برخاستند وآيات الهي را به باد سخريه گرفتندوسرانجام خداوند متعال آنها را با يك صاعقة بزرگ آسماني نابود كرد.
فريفتگى از قضاوت ديگران
شنبه 92/01/10
من مواعظ علي بن الحسين (عليه السلام):
كم من مفتونٍ بحسن القول فيه، وكم من مغرورٍ بحسن الستر عليه، وكم من مستدرجٍ بالإحسان عليه.
(تحف العقول صفحه 281)
چه بسا افرادى كه فريب تعريفها و تحسينهايى كه مردم از آنان مىنمايند مىخورند. انسان نبايد فريفته قضاوتهاى مردم درباره خودش شده و بخاطر تساويل نفسانى از قضاوت صحيح در مورد خودش غفلت ورزد و توجه به اين مسأله بالخصوص براى مسئولين حائز اهميت است.
و همچنين انسان نبايد از اينكه خداوند عيوب او را پوشانده مغرور شود و خيال كند كه هميشه بديهاى او مستور مىماند. چه بسا خداوند در همين دنيا آنها را فاش كند و اگر در اين دنيا هم با لطف و احسان خود فاش نكرد در قيامت (روزى كه باطن افراد ظاهر مىشود) آشكار كند. لذا ائمه (عليهم السلام) همانطور كه در دعاى شعبانيه نقل شده از خدا مىخواستند كه: «الهى لا تفضحنى يوم القيامة على رؤس الاشهاد.»
و چه بسا افرادى كه در اثر نعم الهى گرفتار استدراج مىشوند، «وسنستدرجهم من حيث لا يعلمون».
پس نبايد ما بخاطر تمجيدهاى مردم و ستر الهى و اعطاى نعم او از قضاوت صحيح در مورد خود غفلت نمائيم.