تفاوت بین تربیت دینی و غیر دینی چيست؟
تربیت دینی ، کارکردن با انگیزه ی ایمان به خدا و برای خدا و تقرب به خدا است ولی تربیت غیر دینی کارهای خوب می کند بدون اینکه ربطی به خدا داشته باشد . تربیت دینی با برنامه هایی که خدا می دهد همراه است ولی تربیت غیر دینی طبق تشخیص خود انسان است . تربیت غیر دینی ممکن است بد نباشد ولی کم است . تربیت دینی ترجیح هایی دارد و تفاوت هایی هم دارد . یکی از تفاوت های تربیت دینی با غیر دینی این است که تربیت دینی ثبات قدم ایجاد میکند . در قرآن بارها یُثبت اَقدامَکُم آمده است . انسان نیاز به ثبات قدم دارد .
کسانی که بدون خدا خوب می شوند ، معلوم نیست ثبات قدم داشته باشند البته ما در فیلم خیلی چیزها می بینیم . قهرمان فیلم ها باید ثبات قدم داشته باشند و گرنه داستان درست نمی شود . ولی در زندگی واقعی آن جور که قرآن می گوید : کسانی که ایمان به خدا دارند ، ثبات قدم دارند . ثبات قدم یعنی اینکه در بحران ها نمی لرزیم ، در پیچیدگی ها فریب نمیخوریم ، خودمان را فریب نمی دهیم ، انگیزه ی انسان را ضعیف نمی کند تا کم کم برای خوب شدن بی انگیزه بشود . اینها مصادیق ثبات قدم هستند . حتی شرایط سخت تر و حادتر شد ، انسان محکم تر هم خواهد بود . در تاریخ دیده شده است که کسانی که ایمان به خدا داشته اند ، ثبات قدم بیشتری داشته اند . البته در مقابل کسانیکه ایمان به خدا ندارند و خوبی هایی را بدست آورده اند ثبات قدم هایی را مشاهده می کنید که آنها ارزش ندارند . خوبی نیستند . مثل تعصب های کورکورانه ، لجاجت ها و کینه توزی ها که آنها هم به نوع خودش ، ثبات قدمی درست می کند . کسی که حسود باشد و حسادتش شدید بشود ، ثبات قدم پیدا می کند . آن ثبات قدم ها انسان را منحرف خواهد کرد یا کسی عناد با حق پیدا کرد ، آنها بی تربیت و بد تربیت شدن انسان است نه تربیت غیر دینی . لذا وقتی شما با ایمان به خدا ثبات قدم پیدا میکنید دچار آفتها ، تعصب ها و لجاجتها نخواهید شد . یک خاطره ی خیلی عجیب برای شما بگویم . از یکی از مراجع عظام نقل شده است که ایشان می خواستند نمایندگی کسی را امضا بکنند که نمانیده ایشان بشود و امور معنوی مردم را اداره بکند و از ایشان تعریف میکردند که ایشان سی سال است که نماز جماعت اول وقتشان ترک نشده است . ایشان امضا نکردند . گفتند : چرا ؟ ایشان گفتند : چطور می شود سی سال کار واجب تر از این برای انسان پیش نیاید ؟ یعنی انعطاف پذیری که در تربیت دینی است . بعضی ها آدم های انعطاف پذیر هستند و این را انجام نمی دهند ولی بعضی ها گیر می دهد که باید رکورد من ثبت بشود . گاهی اوقات تصمیم میگیریم کار خوب و مستمری انجام بدهیم ولی یک دفعه کار واجب تری پیش می آید و کار واجب تر را انجام میدهیم . خانه ی امام حسین (ع) آمدند و دیدند خانه شان رونقی دارد . گفتند : شما مثل پدرتان زندگی نمی کنید . امام فرمودند : خانمم دلش این طور خواسته است . یک وقت شرایط تغییر می کند البته تغییر درست . در تربیت دینی ، ثبات قدمی که اسمش را می شود لجاجت گذاشت ، وجود ندارد . هیچ چیزی مثل تربیت دینی در انسان ثبات قدم ایجاد نمی کند . انسان در اینجا می تواند کمک خدا را مشاهد بکند . مومنین می توانند این تجربه را متوجه بشوند . تفاوت دیگر این است که شما با تربیت دینی تعداد بیشتری را می توانید برای حرکت در برنامه ی خودتان به سمت خدا هماهنگ کنید ولی در تربیت غیر دینی حالا چه کسی انگیزه پیدا کند ؟ چه کسی وجدانش بیدار بشود ؟ چه کسی سلیقه اش بخورد ؟ دین از طبقات فرهنگی مختلف و روحیات مختلف و جنسیت های مختلف سرباز گیری میکند و همه را یک شکل میکند . هیچ عاملی مثل دین در هماهنگ کردن انواع طبقات مردم قدرت ندارد . جامعه شناس ها هم میگویند . وقتی در کعبه همه یک شکل نماز می خوانند . این چه قدرتی است ؟ قدرت دین است . اگر می گفتند : خودتان خوب باشید ؟ چه چیزی میخواست انسان را وادار به خوبی بکند ؟ وجدان ؟ فرهنگ منافع مادی ؟ زیبایی گرایی ؟ اینها قدرتشان بالاتر است یا قدرت خدا ؟ مثلا بعد از خواند قرآن ، آدمهای مختلف مثلا حسود یا بخیل یا … علاقمند به خواندن قرآن شده اند . خداوند روی نقطه ضعف همه دست می گذارد و به آن جهت میدهد . در تربیت غیر دینی این قدرت وجود ندارد . خوب بودن بدون خدا تا حدی ممکن است ولی عمیق نمی شود و این خوب بودن غریب می ماند . واقع بینانه نیست که همه خوب بشوند . اما خوب بودن در فضای جامعه ی ایمانی غریب نمی ماند ، قوی میشود و اثر خودش را می گذارد . تا همین جا تربیت دینی در جامعه ی ما چکار کرده است ؟ کسی بخواهد نقص انسانی را برطرف بکند ، باید حُسن او را ببیند و اعتراف بکند . حتی کسی بخواهد نقص خودش را برطرف کند ، باید حُسن خودش را ببیند . حتی در مناجات حضرت امیر المومنین وقتی حضرت میخواهند از کمی ها استغفار کنند و خودشان را کم بینند و کمی های خودشان را بدی تعبیر می کنند ، در همان جا می بینیم حضرت خوبی های خودش را می گوید . خدایا من میدانم که شما مهربان هستی . آیا مساوی است کسی که سجده می کند در خانه ی تو با کسی که سجده نمیکند ؟ یعنی من دارم سجده می کنم . خدایا من امید به کرم تو دارم . با اینکه مناجات جایی هست که انسان باید کاستی های خودش را بگوید می بینید که به زیبایی نیمه ی پُر لیوان هم ذکر میشود . اگر بخواهیم جامعه را درست کنیم نباید خوبی های آنرا انکار کنیم . اگر کسی خواست به جوانی کمک کند تا درست بشود باید خوبی ها ی او را انکار نکند . جامعه ی ما ضعف های زیادی دارد . چرا خوبی های آنرا انکار می کنید . ما خوبی های فراوان در جامعه داریم و الان هم داریم . بعضی وقتها این خوبی ها پنهان هستند و هنرمندان وظیفه دارند اینها را آشکار کنند . گاهی خوب بودن را به فقیر و غنی یک جور عرضه می کند . فردی که در زمان شاه جزء گارد شاه بود بعد جز یاران امام میشود و فردی هم که در حوزه ی علمیه کتک خورده بود می آید و یار امام میشود . چه چیزی این دو را مثل هم می کند . قبلا مارکسیست ها میگفتند : ثروت را بردارید تا فقیر و غنی در کنار هم قرار بگیرند و ما می گفتیم : دین را بیاورید و این دو طبقه در کنار هم قرار می گیرند . این قدرت تربیت دینی است . یک وقت یک نفر را از گناهکاران می آورد . یک وقت یکی را از ثواب کارها می آورد و این ها را باهم هماهنگ می کند . قدرت ایمان قدرت خارق العاده ای است . ما بزرگترین همایش بین المللی را در زمان حج داریم . در جهان همایش به این عظمت نیست . بنده اعتقاد شخصی خودم این است که دستهایی در کار است که حج را به جهانیان نشان ندهند . مردم مستند حج را در جریان قرار بگیرند . حج فراتر از اسلام است . نشانه های حضرت ابراهیم که ابوالانبیاء است می باشد . و بزرگ همه ی انبیائی است که دین هایشان در دنیا زنده است . داستان حضرت ابراهیم را همه بلد هستند . یهودی ها ، مسیحی ها . ببینند که ما جا پای حضرت ابراهیم میگذاریم . این قدرت را فرهنگ بدون دین می تواند ایجاد بکند ؟ آیا منافع اجتماعی می تواند این قدرت را ایجاد بکند ؟ چه چیزی در زندگی بشر قدرت هماهنگ ساختن انسان ها را دارد . یک مدیر خوب یک نفر را با جانم و عزیزم بکار می گیرد و یک کسی را با تهدید و یا پول دادن . یک مدیر خوب این را در اطرافیانش انجام می دهد . اسلام هم از این کارها خیلی قشنگ انجام می دهد . یکی می گوید : من از آیات بهشت قرآن بطرف خدا میروم و یکی می گوید : با آیات جهنم قرآن می ترسم و بطرف خدا می روم . خلأ ها را این طوری برطرف می کند . اگر در جزئیات تربیت دینی برویم واقعا قدرت دین را خواهیم دید . چند نفر پیش امام صادق (ع) آمدند و سوال مشترک داشتند و امام به هرکدام یک جواب متفاوت داد . فراخور حال هرکس به آنها جواب داد و همه هم درست بود .منبع: برنامه سمت خدا سخنراني حجت الاسلام و المسلمين پناهيان
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1392/03/13 ساعت 08:30:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1392/03/13 @ 05:32:29 ب.ظ
زارع [عضو]
سلام خوب بود موفق باشید