دعاي امام حسین علیه السلام
سرور آزادگان، خارج شد، صحرا را ديد که از سواران و پيادگان پر شده است و شمشيرها و نيزهاي خود را کشيده و تشنه ي ريختن خون وي و نيکان اهل بيت و يارانش هستند تا مزد ناچيزي از فرزند مرجانه به دست آورند.
حضرت، مصحفي را طلبيد و آن را بر سر خود گذاشت و تضرع کنان روي به خدا کرد و گفت:
«خداوندا! تو مورد اعتماد من در هر اندوه، و اميد من در هر سختي هستي، تو در هر امري که بر من نازل شود، مايه ي اطمينان و قدرت من مي باشي، چه بسيار اندوهي که قلب در آن سست مي گردد و قدرت در آن اندک مي شود و دوست در آن فرومي گذارد و دشمن در آن زبان به طعنه مي گشايد، آن را به درگاه تو عرضه نمودم و از آن به پيشگاهت شکايت بردم- به خاطر رغبت من به تو نه به ديگري- تو آن را گشايش دادي و آن را دور ساختي و کفايت نمودي، تو سرپرست هر نعمت و دارنده ي هر نيکي و سرانجام هر خواسته اي هستي» .
در اين دعا، عمق ايمان حضرت ديده مي شود که در همه ي کارهاي مهمش به سوي خدا باز مي گردد و به او اخلاص مي يابد، خداوند سرپرست او و پناهگاهي است که در هر امر مهمي که بر او پيش آيد به آن پناه مي برد.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1391/09/07 ساعت 09:45:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |