طبع بلند و عزت نفس

مرحوم شیخ محمد حسین زاهد با این که زندگی ساده ای داشت و شاید به سختی زندگی خود را تأمین می کرد ولی از مردم پول قبول نمی کرد، حتی یک زمانی، خیلی نان و آرد کم شده بود به طوری که فقط پولدارها می توانستند نان تهیه کنند، یک شب در منزل ایشان را زدند، مرحوم شیخ شخصاً آمدند دیدند یک شخص باربری، یک کیسه آرد به دوش گرفته و برای ایشان آورده است.

آن شخص گفت: این را یکی از تجار برای شما هدیه فرستاده است لذا خواهشمند است که شما به نانوائی بدهید تا برای شما نان درست کنند.

ایشان فرمودند: من و همسرم دو نفر هستیم، بالاخره یک چیزی گیرمان می آید که بخوریم، این را ببر به محتاجان و فقیران بده.

طبع بلند و عزت نفس مرحوم شیخ به حدی بود که اگر کسی برای ایشان وجوهات می آورد می فرمودند: بدهید به آقای (آیت الله العظمی ) شاه آبادی و یا به دیگران، در حالی که می توانستند مثل روال جاری و با هماهنگی با مراجع تقلید مقداری از این وجوهات را صرف طلاب و مقداری را هم خود به عنوان مدرس یا موارد دیگر استفاده کنند.

ولی با درآمد مختصری که داشتند روزگار را می گذراندند. و در اواخر عمر که خیلی وضع مالی ایشان ضعیف شده بود برای این که از کسی پول قرض نکند کتابهایشان را به شاگردانشان می فروختند تا زندگی کنند. (آخرین گفتارها، (نوشته محمد راجی قمی) ج 6، ص 426)


  • نظر از: جانقلیان
    1391/06/09 @ 11:05:40 ب.ظ

    جانقلیان [عضو] 

    پربارترين گنج قلبي عاشق است كه با همه ارامش عاشق ديدار مهدي (عج) است جهت تعجیل در فرج حضرت5صلوات .

  • مخلصی
    نظر از: مخلصی
    1391/06/06 @ 10:05:06 ب.ظ

    مخلصی [عضو] 

    با سلام
    از شما متشکرم
    موفق و پیروز باشید
    خدا قوت
    نطرات سازنده دوستان موجب خرسندی ماست.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.