طلبه و انتخاب مأموریت
طلبه مانند هرکس دیگر باید در نظام تقسیم کار اجتماعی کاری را برعهده گیرد و دغدغة انجام آن را داشته باشد. طلبه پس از دورة تحصیل باید باری را از زمین بردارد، گرهی ناگشوده را باز کند، دردی را دوا کند و حضور خود را بنمایاند. طلبه باید دست به اقدامی زند، کاری عرضه کند، نتیجهای تحویل دهد، خروجیای داشته باشد، طرح مفیدی را به سرانجام رساند.. . و هرگز نباید وجود و عدم او برای جامعه مساوی باشد. طلبه باید خود را مکلف به یاری دین خدا[1]و ارائه خدمتی بداند و برای آن خود را از پیش آماده کرده باشد. طلبه باید یک نقش اجتماعی و کارکرد مثبت برای خود تعریف کند و تعهدی برای اجرای یک برنامه بدهد و سنگری را با مسئولیت و تعهد پر کند و گوشهای از مرز فرهنگی را پاسداری نماید به گونهای که خیال دیگران از حضور و ظهور او در آن عرصه آسوده گردد.
طلبه باید یک عضو مفید برای پیکرة اجتماع باشد؛ یک بازوی توانا، چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا یا.. . . یک کارگزار امین برای اهداف امام عصر(عج)، و با قوت و قدرت آن وظیفه را به انجام رساند[2]. در این صورت رسالتمند و هدفدار است و دَین خود را به جامعه ادا کرده است. برای این منظور لازم است طلبه از آغاز طلبگی احساس تعهد کند، برای یافتن آن نقطة کور یا آن بار زمینمانده با مطالعه و مشاوره و تأمل تلاشی کند و از میان فهرست بلند نیازهای اجتماعی ـ به تناسب توان و استعداد و هویت صنفی خود و رسالت روحانیت ـ مسئولیتی را انتخاب کرده و خود را برای انجام آن آماده و داوطلب گرداند. اما این انتخاب چگونه صورت میگیرد؟به صورت طبیعی طلبه از میان خدمات اجتماعی رانندگی و فروشندگی و صنعتگری را انتخاب نمیکند. طلبه هویتی فرهنگی دارد و اصالتا مسئولیت او از مقولة تعلیم و تربیت است. هویت صنفی طلبه به دستة خاصی از خدمات و فعالیتهای فرهنگی معطوف است که در این انتخاب باید مورد توجه قرار گیرد.
سازمان روحانیت چند تعهد کلان اجتماعی دارد. مهمترین تعهدات این سازمان عبارتاند از
حفظ، ترمیم و بالندهسازی معرفت دینی و فهم شریعت نبوی، تحقیق[3]و تلاش برای بهفهمی منابع دینی و کشف آفاق نظری ناگشوده و تبیین نظامات فکری دینی.[4]
تبلیغ دین، و حفظ، ترمیم و بالندهسازی فرایند آن.[5]
تربیت الهی انسانها و تزکیه نفوس
تلاش برای تحقق دین در سطح جامعه و اداره دینی نظام اجتماعی.
دفاع از دین در مقابل دشمنیها[6]
آیندة کاری طلبه
شاید هر طلبهای در امتداد نگاه به آینده با این پرسشها روبرو شده باشد که یک طلبه سرانجام چه جایگاه اجتماعیای پیدا خواهد کرد و چه سرانجامی خواهد داشت؟ چه نقشها و شؤون اجتماعی در انتظار او است؟ کارکردهای طلبه، و خدمات تخصصیای که میتواند ارائه دهد، آینده کاری او و مأموریتی که باید بر عهده گیرد، غایات و مقاصدی که بر طلبگی مترتب است، اهداف کاری، و آفاق طلبگی یعنی افقهای دوردستی که شایسته است یک طلبه برای انتهای مسیر خود در نظر گیرد چیست؟ و به دیگر زبان شؤون تخصصی حوزویان و تیپهای تخصصی در عالم طلبگی کداماند و چگونه طبقهبندی میشود؟
برای پاسخ به این سوال از دو راه میتوان پیش رفت؛ راه اول مسیر استقرایی ـ از جزئی به کلی ـ است. یعنی با نظر به عملکرد شخصیتهای روحانی موفق و خدمات تخصصیای که طلاب در جامعه امروز بر عهده گرفتهاند، فهرستی تفصیلی و جامع از نقشهای اجتماعی حوزویان پدید آوریم و به صورتی پسآرا آنها را طبقهبندی و بسامان کنیم. راه دوم این است که به صورت پیشآرا و قیاسی ـ از کلی به جزئی ـ حرکت کنیم. یعنی نظام جامع رسالتهای حوزه را به دست آوریم و در امکانات محیطی و شرایط روز ضرب کنیم. این حرکت به یک آرایش پیشین منطقی از انواع فعالیتهای حوزه خواهد رسید که تکرار و تداخل در آن وجود ندارد و قابل تطبیق بر انواع فعالیتهای موجود میباشد. گویا بهترین روش این است که این دو حرکت را به صورت تلفیقی و مکمل دنبال کنیم. یعنی یک بار از آرمانها و غایات طلبگی آغاز کنیم و برای آن که تمام آن مقاصد محقق گردد وظایف، نقشها و تخصصهایی برای طلاب تعریف کنیم و یک بار نظر به انواع عملکردهای موفق موجود کنیم و از میان آن نقشهای تخصصی طلاب را تعریف کنیم. سپس حاصل این دو را با هم تلفیق نماییم.
در پاسخ به موضوع آینده کاری طلبه پیش از پرداختن به فروعات و جزئیات، و ارائه بحثهای عمیق و طولانی، لازم است یک جواب کوتاه و رسا و گویا داده شود تا طلبه، گرفتار کثرتها و فروعات نگردد و تکلیف خود را در یک جمله دریابد. این یک جمله پاسخ فوری و اجمالی به آن نیاز است که همواره در ذهن میماند و سنگ محکی برای آزمودن جزئیات خواهد شد[7].
اگر بخواهیم به این سوال یک جواب فوری و کوتاه دهیم و در یک جمله آینده کاری طلبه را معلوم گردانیم، باید همان گونه که در صفحات قبل نیز گفتیم این دو گزاره را به هم پیوند دهیم.
الف. انّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الأنبیاءِ[8]؛
ب. هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکمَةَ[9]
اگر علمای دین وارثان پیامبران هستند و پیامبران مأموریت تعلیم و تربیت را برعهده داشتهاند، طلبه در آینده کاری خود یا معلم است و یا مربی. طلبه یک عنصر فرهنگی است که به کار تعلیم و تربیت انسانها اشتغال دارد.
این پاسخ فشرده را به صورتی کاملا استقرایی میتوان تفصیل داد و تیپهای تخصّصی حوزویان را اینگونه ترسیم کرد:
محققان علوم دینی که به صورت تخصصی در زمینههای زیر به تولید علم و پژوهش مشغولاند؛
استنباط و تبیین عقاید اسلامی و نگرشهای کلان دین: فلسفه، کلام، و … .
کشف و تبیین نظامهای کلان دینی (سیاسی، اقتصادی، قضایی، مدیریتی، تربیتی، حقوقی، و …)
کشف و تبیین فرهنگ و ارزشهای دینی: معنویت، اخلاق، آداب، سبک زندگی، … .
کشف و تبیین قانون دینی و احکام فقهی.
مروجان و مبلغان آموزههای دینی به صورت:
استاد اخلاق؛ مبلّغ و گوینده مذهبی (برای عموم مردم)؛ مبلّغان تخصّصی (برای کودکان، نوجوانان، جوانان، دانشجویان، سربازان، ورزشکاران، کارگران، زندانیان، کشورهای خارجی، کاروانهای زیارتی، و…)؛ نویسنده و مؤلف؛ مدرّس (حوزه، دانشگاه، مدارس)؛ مربی (کودکان، نوجوانان، جوانان، و…)؛ محقّقان میانی؛ امام جماعت و مدیر مساجد، حسینیهها و هیأتهای مذهبی؛ مشاورین تخصّصی مانند مشاور امور خانواده (روحانی خانواده)، تربیت فرزند، مشاور اصناف، مشاور تولیدکنندگان آثار هنری مذهبی، و …
متصدّیان مناصب اجرایی مختصّ حوزویان مانند:
ولایت فقیه (مرجعیّت دینی، سیاسی، اجتماعی)؛ مقام افتا و مرجعیّت دینی (به معنای رایج کنونی)؛ مدیران فرهنگی اجتماعی مانند نمایندگان ولی فقیه در دانشگاه و نیروهای انتظامی؛ قضاوت؛ مدیریّت مدرسه یا حوزه علمیه
[1]. ان تنصروا الله ینصرکم (محمد 47: 7)
[2]. فخذها بقوه، اعراف 7: 145.
[3]. مراد از تحقیق تولید اندیشه و کشف مجهولات است نه صرفا مطالعه کتب دینی و احیانا گردآوری، تألیف و گزینش پارهای از مطالب پیرامون موضوعی خاص.
[4]. محقق دین به صورت طبیعی دستکم در سطوحی، موظف است تبلیغ هم بکند. مثلا در همایشهای علمی و مراکز تخصصی حاصل اندیشه خود را ارائه میکند و دیگران را در جریان یافتههای خود قرار میدهد. اما انتظار اصلی از او این است که عمده توان و زمان خود را در بازپژوهی منابع دین و حل مشکلات نظری صرف کند و به تولید دانشِ گره گشا بپردازد گرچه در بخشی از زمان و توان خود به تبلیغ هم میپردازد، اما ممکن است محقق حرفهای باشد و مبلغ متوسط. مثلا مرحوم علامه طباطبایی چنین شانی برای خود برگزیده بود.
[5]. مبلغ دین برای ارائه سخن اصیل دین ناگزیر باید مطالعه و فعالیت علمی فراوانی داشته باشد، ممکن است این مطالعه صرفا به انگیزه فهم منابع دین، سخن اندیشمندان اسلامی و محققان باشد و ممکن است به یک تحقیق و تولید سخنی تازه نیز منتهی شود. اما آنچه اصالتا از یک مبلغ انتظار میرود این است که توان، مهارت و ذوق انتقال معارف دینی را داشته باشد و انرژی و همت خود را صرف آن گرداند و همه مقدمات لازم آن را فراهم آورد. بنابراین او یک مبلغ توانمند است گرچه یک محقق درجه یک محسوب نشود یا زمان لازم برای پژوهش را نداشته باشد. تبلیغ اگر مستند به تحقیق خود یا دیگر اندیشمندان اسلامی نباشد کم فایده یا مضر است. همانگونه که تحقیق هم اگر در اختیار دیگران قرار نگیرد و تبلیغ نشود سودمند نیست. از باب مثال مرحوم شهید دستغیب یا مسئولان دفاتر نهاد رهبری در دانشگاهها بیشتر مبلغ به شمار میروند هرچند توانمندی تحقیق را نیز داشته باشند.
[6]. دفاع از دین یا به صورت نظری و علمی است و یا به صورت عملی مانند دفاع در هنگامه جهاد. دفاع نظری از دین نیز یا با تولید یک اندیشه دینی است و یا با تبلیغ، ارائه و انتقال معارف دینی به انسانها. بنابر این میتوان این عنوان را در عناوین گذشته نیز وارد کرد.
[7]یکی از نیازهای بزرگ امروز حوزه، داشتن کتابهای مرجع و متون تفصیلی غنی در پاسخ به سئوالات کوچک طلبه است. متون و منابعی که به صورت کاملا جامع، اطراف و اکناف مساله را کاویده و شقوق و فروع و احتمالات و آرا را طرح کرده باشد و در یک بررسی عالمانه به داوری نهایی نیز منتهی شده باشد. نوع آثاری که تاکنون در باره مسائل طلاب نوشته شده تنها از یک زاویه به مسأله پرداخته و نسبت به رویکردهای مخالف کاملا خاموش است. به همین جهت طلبه با مطالعه آنان توان مقابله با ادله مخالف را ندارد. اخیرا در یک اقدام رو به جلو، برخی از نشریات حوزوی با مصاحبههای متنوع رویکردهای مختلف در یک مسئله را طرح و استدلالهای هر یک را ذکر کردهاند. اما داوری نهایی را بر عهده خود طلبه نهاده و نبرد میان استدلالها را مدیریت نکردهاند. قدم کاملتر این است که این استدلالها در یک متن تفصیلی مرجع عرضه و کالبدشکافی شود و به قضاوت نهایی نیز بینجامد که طلبه از سرگردانی و حیرت نجات یابد و از آوار نظرات متعارض رها گردد. علیرغم این نیاز مبرم و در عرض آن باید توجه کرد که نمیتوان طلبه را برای دریافت پاسخ هر سئوال کوچک، به متون قطور و حجیم ارجاع داد و راهیابی او را منوط به مطالعه صدها صفحه کتاب دانست. لازم است که پاسخهای مختصر و گویا ـ از مقوله فست فود ـ نیز وجود داشته باشد که کار امروز طلبه را به سرعت راه بیندازد. متون کاربردیِ مختصر و مفیدی که در کمترین زمان به القای بیشترین محتوا بینجامد. این توصیه ابدا به معنای جویده جویده طرح کردن مطلب و فرار از استدلال عمیق نیست. آن متون مختصر، طرحهای اجمالی و پاسخهای فوری، حتما باید به پشتوانه آن متون تفصیلی و بررسیهای جامع باشد و اعتبار خود را از تحقیقات سنگین و روشمند یافته باشد. اما در مقام عرضه به صورت بسیار فشرده در یک کپسول کوچک رنگین ارائه شود. در همان حال به طلبه سفارش میشود که متناسب با اهمیت موضوع برای کشف پاسخ تفصیلی و جوانب آن به متون مفصل نیز مراجعه کند.
[8]. كافی ج 1، ص 32.
[9]جمعه: 2
محمد عالمزاده نوري
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1392/03/08 ساعت 08:17:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |