كاش بخوانی و قدر بدانی!!
آن گاه خداوند سبحان از فرشتگان خواست که به پیمان خویش عمل کنند و بر وصیت الهی گردن بگذارند و در برابر کرامت انسانی، به نشانه ی خضوع و خشوع سجده آورند. پس به آنان گفت: «در مقابل آدم به سجده درآیید…».
بنا بر این، آنچه فرشتگان به سجده و تعظیم در برابر آن مکلف شدند، نه گوشت و پوست و استخوان و نه قامت کشیده ی انسان، بلکه «کرامت انسانی» بود؛ و موجودی که در برابر این کرامت سر تعظیم فرود نیاورد، از درگاه الهی رانده و دشمن خدا قلمداد شد:
«…پس همگی بی هیچ استثنایی سجده اش کردند، جز ابلیس» که کبر ورزید و با تکیه بر اصل و نژاد برترش بر آدم فخر فروخت و به دام تعصب افتاد. چنین بود که ابلیس دشمن خدا، پیشوای متعصبان و نیای مستکبران شد.
خداوند تعالی از میان همه ی موجوداتی که خلق کرد، فقط یکی را برگزید و عطیه یی به نام«کرامت انسانی» به او عطا فرمود و فرشتگان را فرمان داد تا در مقابل این عطیه ی باارزش و بی مانند سر تعظیم فرود آورند.تعظیم و سجده، بالاترین مرتبه ی احترام و خضوع و خشوع است که جز در برابر خداوند، شرک محسوب می شود؛ اما کرامت انسانی به حدی ارزشمند بود که این تعظیم به امر خداوند در مقابل آن صورت گرفت و فرشته یی که از تعظیم خودداری ورزید، مورد خشم و غضب الهی قرار گرفت و از درگاه الهی رانده شد، گرچه از فرشتگان مقرب آن درگاه به حساب می آمد.بی شک، انسان آن گوهر ارزشمند و کرامت والای انسانی را با خود به عرصه ی این خاک و زندگی دنیاییش آورد و این خصلت والا که از روح دمیده شده ی خدا در انسان منشأ می گرفت، جزو ماهیت بشر شد. بدیهی است هر که در این دنیا به این ویژگی منحصر به فرد انسان بی حرمتی کند و کرامت نفس همنوعان دیگر خود را پاس ندارد و بر آن خدشه وارد سازد، سرنوشتی بهتر از ابلیس نخواهد داشت.
پی بردن انسان به ارزش و عظمت کرامت نفسی که در نهاد او به ودیعه گذارده شده یکی از مهم ترین مراحل خودشناسی است. انسان تا هنگامی که به توانایی ها و قابلیت های ذاتی خود پی نبرد و به گوهر ارزشمند کرامت خود واقف نشود، نمی تواند در مسیر تکامل و تعالی گام بردارد و آن قابلیت ها و کرامات نفسانی را به فعلیت برساند. حضرت علی(علیه السلام) در خصوص معرفت انسان به خود می فرمایند:
دانا کسی است که قدر خود را بشناسد، و در نادانی مرد، این بس که پایه ی [ارزش ]خویش را نشناسد.
بی تردید، غلتیدن انسان در دام دنیای دنی و فریفته شدن در برابر ظواهر زندگی مادی و تجملات دنیایی، با هدف خلقت الهی و کرامت والایی که خداوند با دمیدن روح خود در انسان، آن را در نهاد بشر به ودیعت نهاد، ناسازگار است.حضرت علی(علیه السلام) تأکید می فرمایند که مرا نیافریده اند که چون چهارپایان، خوردنی های گوارا سرگرمم سازد یا به زیورهای دنیا فریفته شوم و در چنگال آن گرفتار آیم.(نامه ی 45، ص 45-46)
این دنیایی که در آرزوی آنیم و خشم و خشنودی را موجب می شود، نه خانه ی ما و نه جایگاهی است که ما را برای آن آفریده اید.(خطبه ی 173، ص 179) ارزش و عظمت کرامت انسانی و هدفی که انسان برای آن خلق شده است، بسیار بالاتر و والاتر است. حداقل ارزشی که می توان برای کرامت نفس انسان تعیین کرد، بهشت است:
آیا آزاده یی نیست که این خرده طعام مانده در کام-دنیا-را بیفکند و برای آنان که در خورش هستند، نهد؟ جان های شما را بهایی نیست جز بهشت جاودان؛ پس مفروشیدش جز بدان.
و فروختن عزت نفس و کرامت انسانی به بهای بهشت، حداقل بهایی است که فقط انسان هایی که نگرش کاسبکارانه دارند، به آن مبادرت می ورزند؛ و اولیای خداوند و بزرگان عرفان و معرفت، در پی اتصال به کرامت مطلق هستند و حتی به بهشت هم راضی نمی شوند.
منبع: کرامت انسانی در سیره ی سیاسی امام علی (ع) نویسنده : علیخانی، علی اکبر
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1393/01/06 ساعت 12:47:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |