پيشنهاد رهبر انقلاب به مطالعه كتاب ريشه ها

پیوند: http://farsi.khamenei.ir/book-content?id=24566

نویسنده: الكس هیلی

مترجم: علی‌رضا فرهمند
ناشر: شركت سهامی كتاب‌های جیبی (وابسته به مؤسسه‌ی انتشارات امیركبیر)
موضوع كتاب: تاریخ
موضوع كتاب: ادبیات
نوبت چاپ: نهم
تاریخ چاپ: ۱۳۹۲
شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه
تعداد صفحه: ۶۹۵ صفحه

شابك:

۹۷۸-۹۶۴-۳۰۳-۰۵۰-۶

هدیه روز تولد آمریكا
نقشه‌ای در كار نبود كه پژوهش‌های مربوط به ریشه‌ها و نوشتن این سرگذشت ۱۲ سال طول بكشد. انتشار این كتاب در ۲۰۰ سالگی استقلال ایالات متحده‌ی آمریكا كاملاً تصادفی است. این است كه ریشه‌ها را به عنوان هدیه‌ی روز تولد به كشورم كه بخش عمده‌ی ریشه‌ها در آن روی داده است تقدیم می‌كنم.

رئیس‌جمهور كنونی آمریكا یك سیاه‌پوست است. هرچند آمریكا این روزها نیاز دارد كه مسأله‌ی تبعیض نژادی را حل شده معرفی نماید اما جنبش‌های نژادپرستانه‌ از بدو انتخاب باراك حسین اوباما، از هیچ حمله و توهینی به او دریغ نكردند.

با این حال موضوع آخرین پیشنهاد رهبر انقلاب برای مطالعه در مورد وحشی‌گری‌های آمریكا به شخص اوباما هم بی ارتباط نیست. آن هم نه از باب ظالم بودن، بلكه بدین سبب كه نیای او و خانواده‌اش مثل آدم‌های این كتاب به آفریقا برمی‌گردند.



رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با ده‌ها هزار نفر از فرماندهان بسیج سراسر كشور در بخشی از بیانات‌شان به شاخصه‌های استعمار و استكبار پرداختند. ایشان یكی از این شاخصه‌ها را این‌گونه معرفی نمودند: «يكى از شاخص‌هاى ديگر استعمار و استكبار اين است كه جنايت را نسبت به ملت‌ها و نسبت به آحاد بشر مجاز می‌‌شمرند و اهميت نمی‌‌دهند. اين يكى از بلاياى بزرگ استكبار در دوران جديد است.» بعد یك مثال روشن و مصداق معین هم بیان كردند كه برخورد مستكبرین با بومیان آمریكا بود و برای دومین‌بار در سه ماه اخیر از یك كتاب خارجی اسم بردند و خواندن آن را مغتنم دانستند: رمان «ریشه‌ها» نوشته‌ی آلكس هیلی. ایشان چندی پیش از این هم در دیدار با فرماندهان سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی از كتاب «نگاهی به تاریخ جهان» جواهر لعل نهرو با موضوع استعمار اسم برده بودند.
صوت: ربودن سیاه‌پوست‌ها از آفریقا به آمریكا و برده كردن آن‌ها


* ریشه‌ها چه طور كتابی است؟
«قانون می‌گوید اگر سیاه‌پوستی، در چشم سفیدپوستی راست نگاه كند ۱۰ ضربه شلاق باید بخورد. قانون آن‌ها می‌گوید اگر سفیدی قسم بخورد كه سیاهی دروغ گفته ‌است حق دارند یك گوش او را ببرند. اگر سفید بگوید سیاه دوبار دروغ گفته است حق دارند دوتا گوش او را ببرند. قانون می‌گوید اگر آدم سفیدی را كُشتی به دارت خواهند زد اما اگر سیاهِ دیگری را بكُشی فقط شلاق می‌خوری… خواندن و نوشتن برای سیاهان غیرقانونی است. كتاب دادن به سیاه‌ها غیرقانونی است.»

این‌ها قسمت‌هایی از توصیه‌های یك سیاه‌پوست داستان به «كونتاكینته» از شخصیت‌های اصلی رمان «ریشه‌ها»ست؛ وقتی كونتاكینته برای بار چهارم از دست ارباب سفیدپوستش فرار می‌كند و توسط سفیدپوستان به دام می‌افتد و قسمتی از پای راست او را قطع می‌كنند تا دیگر فكر فرار به سرش نزند. آن‌ها حتی زنان باردار سیاه را هم به كار در مزارع می‌فرستادند و آن‌قدر از آن‌ها كار می‌كشیدند كه بچه‌شان سقط شود. كف دست سیاهان را به دیوار میخ می‌كردند و مجبورشان می‌كردند گوش‌های بریده‌ی خود را بخورند.

كونتاكینته كه فرزند «بینتا» و «امورو» یعنی نِیای هفتم نویسنده‌ی كتاب است در «ژوفوره» -یكی از روستاهای گامبیا- در قرن هجدهم زندگی می‌كند. اهالی ژوفوره در عین این‌كه مسلمان بوده‌اند، آداب و رسوم خاصی نیز داشته‌اند كه كتاب در فصول اولیه آن‌ها را شرح می‌دهد. نكات ریز فرهنگ خاص اهالی آفریقا به‌خصوص برای ما مسلمانان به لحاظ شباهت‌های بین‌فرهنگی جذاب و خواندنی است. معمولاً غربی‌ها و سفیدپوستان آمریكایی این‌گونه تبلیغ می‌كردند كه سیاهان اقوامی غیر متمدن و بدوی هستند كه همیشه چشمشان به زرق و برق زندگی سفیدپوستان و جذابیت‌های آن بوده است؛ در حالی كه این‌گونه نیست. با خواندن این كتاب می‌فهمید كه سیاهان اولیه حتی از بوی سفیدپوستان هم خوش‌شان نمی‌آمد!

در سال ۱۷۶۷ میلادی كونتاكینته توسط تجار برده ربوده می‌شود و پس از شكنجه و سفری در شرایط سخت و طاقت‌فرسا با كشتی به سواحل مریلند در آمریكا می‌رسد. او را در یك حراجی به مبلغ ۸۵۰ دلار به یكی از مزرعه‌داران سفیدپوست می‌فروشند. ادامه‌ی كتاب شرح حال هنرمندانه‌ی زندگی مشقت‌بار و ماجراهایی است كه بر او و نسل‌های بعدی‌اش تا الكس هیلی نویسنده‌ی كتاب در آمریكا گذشته است. نویسنده در ابتدای كتاب می‌گوید این كار حاصل ۱۲ سال پژوهش در مورد اجداد افریقایی‌تبارش است. كسانی‌كه با رواج برده‌داری در قرن هجدهم از سرزمین مادری خود در آفریقا ربوده شدند و برای كار اجباری برای سفیدپوستان آمریكایی به آن‌جا منتقل شدند.

داستان «ریشه‌ها» جذاب و پركشش است. با وجود حجم ۷۰۰ صفحه‌ای آن، بیشتر خوانندگانش اذعان دارند پس از شروع و درگیرشدن با موضوع اصلی كتاب نتوانستند تا قبل از رسیدن به آخرین خط، آن را زمین بگذارند. كتابی كه در سال ۱۹۷۶ منتشر شد و در كمتر از هفت‌ماه پس از انتشار، توانست بیش از یك و نیم میلیون نسخه بفروشد و به بیش از ۳۷ زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شود.

دو سریال مهم و پربیننده‌ی آمریكایی بر اساس این كتاب ساخته و در سال‌های ۱۹۷۷ و ۱۹۷۹ از شبكه‌ی  ABC آمریكا پخش شده‌اند. بر اساس نظرات خوانندگان كتاب در سایت آمازون، بسیاری از خوانندگان بعدی كتاب كسانی بودند كه قبلاً و در دوران كودكی یا نوجوانی سریال این كتاب را دیده بودند. ریشه‌ها برای هفته‌های متمادی (۴۶ هفته) در فهرست پرفروش‌های بازار كتاب ـ كه در نشریه‌ی نیویورك‌تایمز منتشر می‌شود ـ قرار داشت و ۲۲ هفته در صدر این فهرست بود.

با این‌همه «ریشه‌ها» خیال‌پردازیِ فانتزی برای سرگرمی ذهنی نیست. كتاب بیش از آن‌كه رمان و یا بیوگرافی باشد، تاریخ است. تاریخ ظلم و ستم مضاعف و بی‌رحمانه‌ی سفیدپوستان غربی در ساختن جامعه‌ی آمریكا با بهره‌كشی از سیاهانی كه به‌زور آفریقاییان را از سرزمین مادری‌شان دزدیدند و با كشتی به آمریكا آوردند تا نیروی كار مجانی آمریكا باشند. خانواده‌ی الكس هیلی نویسنده‌ی كتاب ریشه‌ها بخت خوشی داشتند كه پس از جنگ‌های داخلی آمریكا (۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ میلادی) كم و بیش وضعشان خوب شد. اما برای بیشتر سیاهان آمریكا چنین نبود. در فاصله‌ی ۱۸۸۰ تا ۱۸۹۰ میلادی هر سال ۱۰۰ سیاهپوست «لینچ» شدند. یعنی یا آن‌ها را زنده‌زنده سوزاندند یا قطعه‌قطعه كردند یا به دار آویختند.

این وقایع افسانه‌های تاریخی مربوط به هزاران سال پیش نیست بلكه اتفاقاتی واقعی و مربوط به ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال گذشته است. در گزارش به رئیس جمهوری آمریكا در مورد شورش سال ۱۹۱۷ میلادی در شهر سنت‌لوئیس چنین آمده است: «در منطقه‌ای به‌طول ۸۰۰ متر سه یا  چهار ساعت خون جاری بود. جلو اتوبوس‌ها را می‌گرفتند و سیاهان را از هر سن و جنسی پیاده می‌كردند، با چماق و لگد می‌زدند و با خونسردی سیاهانی را كه در خیابان در خون خود افتاده‌بودند، با هفت‌تیر می‌كشتند.»

* رمانی در خور دویستمین سالگرد استقلال آمریكا
رمان‌ها‌ معمولاً نیازی به مقدمه ندارند و بسیاری از ناشران معتبر برای رمان پیشگفتار ناشر نمی‌نویسند. مترجم‌ها هم تا آن‌جا كه بشود از توضیحات اضافه و پرداختن به حواشی استنكاف می‌ورزند. اما رمان ریشه‌ها این‌قدر جدی و تأثیرگذار است كه ناشر و مترجم آن لازم دانستند پیشینه و توضیحاتی را به متن اصلی اضافه كنند. علیرضا فرهمند مترجم كتاب در مقدمه‌ی آن به توضیح سرگذشت شكل‌گیری كتاب و دو دیدارش با آلكس هیلی پرداخته و ناشر كه شركت سهامی كتاب‌های جیبی وابسته به اتنشارات امیركبیر است به قلم نویسنده‌ای ادیب ـ اما ناشناس ـ به محتوای كتاب و ارزش‌های آن پردخته است. ناشر در این مقدمه نوشته است:
«ریشه همیشه ناپیداترین، اساسی‌ترین و مهم‌ترین قسمت درخت است. آن چیز كه به تمامه درخت را تغذیه می‌كند و بارور می‌دارد ریشه نام دارد. نویسنده به ظاهر از ریشه‌ها «roots» ریشه‌ی نسب نژادی برده‌ای را كه ۲۰۰ سال پیش به بردگی كشیده شده به عنوان نام، به كتاب خود داده است. اما من می‌پندارم مفهوم ریشه از این همه غنائی‌تر، دامنه‌دارتر و ژرف‌تر است. منظور از ریشه‌ها تمامی سیاهان و بردگان‌اند كه از آفریقا این قلب تپنده‌ی زمین بركنده شدند و در جایی دیگر نشا گشتند. ریشه‌ها سیاهان‌اند كه درخت استقلال و عظمت اقتصادی آمریكا را تا به این درجه از رشد و برومندی رساندند. اما نكته در این است كه هر چه آن‌ها عمیق‌تر در ژرفای زمین فرو رفتند، سفیدها فراتر و بالاتر آمدند و شاخ و برگشان بیشتر بالا گرفت؛ و دریغ كه هیچ میوه‌ای از این باغ پر بار نصیب بانیان و باغبانان این درخت نگشت.»

آلكس هیلی نویسنده‌ی كتاب هم در چند خط ابتدایی كتابش و در یادداشتی غیرمتعارف نوشته است: «نقشه‌ای در كار نبود كه پژوهش‌های مربوط به ریشه‌ها و نوشتن این سرگذشت ۱۲ سال طول بكشد. انتشار این كتاب در ۲۰۰ سالگی استقلال ایالات متحده‌ی آمریكا كاملاً تصادفی است. این است كه ریشه‌ها را به عنوان هدیه‌ی روز تولد به كشورم كه بخش عمده‌ی ریشه‌ها در آن روی داده است تقدیم می‌كنم.»

علی‌رغم گذشت سه دهه از عمر ترجمه‌ی كتاب، متن آن هنوز زبان معیار را حفظ كرده است و مشكلی در برقراری ارتباط با مخاطب امروز ندارد. تنها اشكال ظاهری كتاب حروف‌چینی ریز خط كتاب است. امری كه شاید برای كم كردن حجم كتاب و قواره‌بندی كتاب در قطع كوچك بوده باشد.

***
مدت‌های مدیدی بود كه رهبر انقلاب رمان خارجی را در سخنان عمومی خود پیشنهاد نداده بودند. در اشارات و توصیه‌های رهبر انقلاب به این آثار صرف‌نظر از ارزش‌های ادبی، معمولاً استفاده‌ی تاریخی و فرهنگی مدنظر است و در واقع رمان‌هایی از قبیل ریشه‌ها كاربردی فراتر و گسترده‌تر از ادبیات اثر دارد. رمان ریشه‌ها بیشتر از یك توصیه‌ی ادبی توصیه‌ای سیاسی برای تقویت تصویر ذهنی مردم است. ریشه‌ها كتاب جدیدی نیست و نخستین چاپ آن به بیش از ۳۰ سال پیش باز می‌گردد، اما برای جامعه‌ی جوان ما كه شاید از تاریخ استعمار و سلطه‌گری غربی‌ها كمتر بداند آموزنده و خواندنی است.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.