ماجرای ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیها سلام

مـن دسـت فـاطـمـه را گرفتم و (به اتاق خود آوردم ) و در گوشه اى به انتظار رسول خدا(ص ) نـشـسـتيم . چشمان فاطمه از شرم بر زمين دوخته شده بود ومن نيز ازخجالت سر به زير داشتم .

ديـرى نـپـاييد كه رسول خدا تشريف آورد وفاطمه را در كنارخود نشانيد. سپس فرمود: فاطمه ! ظرف آبى بياور. فاطمه برخاست وظرفى آب آوردوبه دست پدر داد. رسول گرامى (ص ) قدرى از آن آب در دهان كرد وپس از مزه مزه كردن آب را درون ظرف ريخت . سپس از دخترش خواست تا نـزديـكتر رود. فاطمه چنين كرد وپيامبر(ص ) اندكى از آب ميان سينه او پاشيد. سپس مقدارى از همان آب بر پشت وشانه او پاشيد. آنگاه دست به نيايش گشود و گفت : پروردگارا! اين دخترمن اسـت , عـزيـزتـرين كس در ديده من , پروردگارا! واين هم برادر من ومحبوبترين خلق تو نزد من است , خداوندا او را ولى وفرمانبر خود گردان واهل او را بروى مبارك گردان ….

قال على (ع ):… فاخذت بيد فاطمة و انطلقت بها حتى جلست فى جانب الصفة وجلست فى جانبها و هـى مـطرقة الى الارض حياء منى و انا مطرق الى الارض حياءمنها, ثم جاء رسول اللّه (ص ) فقال : من ههنا؟

فقلنا: ادخل يا رسول اللّه مرحبا بك زائراو داخلا فدخل فاجلس فاطمة من جانبه ثم قال : يا فاطمة ايتينى بماء, فقامت الى قعب فى البيت فملا ته ماء ثم اتته به فاخذ جرعة فتمضمض بها ثم مـجـها فى القعب ثم صب منها على راسها ثم قال اقبلى , فلما اقبلت نضح منه بين ثدييها, ثم قال : ادبرى , فادبرت فنضح منه بين كتفيها ثم قال : اللهم هذه ابنتى و احب الخلق الى , اللهم و هذا اخى و احب الخلق الى , اللهم اجعله لك وليا و بك حفيا و بارك له فى اهله …. (بحار الانوار،ج43،ص6)

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.