مُـد مخالفت
پیوند: http://tie-tarigh.blogfa.com
مخالفت بايد از روي تأمل، دانايي و كياسَت باشد نه برآمده از عِناد، دشمني و تقليد از سايرين!
مخالفت به تبعيت از عوام مصداق عيني «خواهي نشوي رُسوا / همرنگ جماعت شو»ست!
شايسته نيست تابعيت محض از جماعت و به خوش آمد آنان رفتار كردن…
بايد به معني حقيقي كلمه عقل را مطاع خود قرار دهيم، نه اينكه مطيع سياهي لشكر عوام الناس باشيم.
اگر براساس حجت نهاني كه خداوند در درون ما وديعت نهاده عمل كنيم، طريق الي الله را پيش گرفته ايم…و آنگاه است كه هرچه في سبيل الله باشد آجركم الله خواهد بود… يقيناً.
اكنون در جامعه خود و در ميان جوانان، شاهد مخالفت هايي از نوع دوم هستيم…
مخالفت هايي كه يا از روي حسد و عناد است و يا از روي تقليد و مشابهت با ساير افراد…! البته غيرعمد و ناخواسته…
براي نمونه؛ به بحثي كه هفته گذشته بين بنده و يكي از دوستان در اتوبوس هاي خطوطBRTحادث شد؛ توجه كنيد:
(خواهشاً به ديالوگ هاي مبادله شده نهايت دقت و توجه را مبذول فرماييد…!)
***
*مي بيني محمد…دُوز فاشيستي مملكت ما چقدر بالاست؟!!
- از چه نظر؟
*نه خداييش ببين…هر خانمي تو خيابون هست بايد چادر سرش باشه…! هر مردي كه توي جامعه هست بايد ريش داشته باشه وكذا وكذا…! هي تكرار و هي تكرار…همشون مي خوان مردم همونطوري كه اونا دوست دارن، عين هم لباس بپوشن و عين هم رفتار كنن و كلاً كپي برابر اصل باشن…!
- واقعاً فكر مي كني به اين ميگن فاشيسم…؟!
*پس من از اون موقع تاحالا داشتم واست قصه حسين كُرد مي خوندم…! خب معلومه ديگه…!
- حالا بذار من يه خورده حرف بزنم…
به نظر من تنها مملكتي كه در دنيا، رنگ و بويي از فاشيسم- به اون معني كه تو ميگي- به خود نگرفته فقط و فقط كشور ماست…
چون كه؛
اولاً؛ شرايط همين تهروني كه ما الان داريم توش زندگي مي كنيم عكس و نقيض حرفاي تو رو نشون ميده…
مثلاً همين پارك دانشجو كه الان از جلوش رد شديم…يه پاركيه كه وسط تهرونه…نه پايين شهره كه بگي سنتي و مذهبيه و نه بالا شهره كه بگي متجدد و غربيه…دقيقاً وسط شهره…
همين الان بيا باهم بريم توش بگرديم…اگه دوتا جوون هم سن و سال خودم و خودت رو با اون سر و وضعي كه گفتي، پيدا كرديم شام مهمون بنده…
ثانياً؛ الان همين كتابي كه تو دستت هست چيه و نويسندش كيه؟
*سفر زيارتي نوشته پائلو كوئليو…
- خدا پدر مادرت رو بيامرزه…! خب تو اين نويسنده رو از كجا مي شناسي يا بهتر بگم كي بهت معرفيش كرده؟
*تو فرض كن رفقا…
- خب به نظر خودت اين نمونه عيني فاشيسم نيست؟!!
*اي بابا…ما رو بگو با كي داريم مباحثه مي كنيم…! تو اول برو چهارتا كتاب از بيكن و فانون و…بخون كه بفهمي اصلاً فاشيسم چيه بعد بيا تو رينگ…!
- اجازه بده من حرفام رو بزنم بعد هرچي دلت خواست بگو…
مي خوام ازت بپرسم كه اين فاشيسم نيست كه همتون-منظورم قشر جوون و دانشجوييه-تا نسخه جديدي از كتاب فلانيو و بهمانيو مياد، هنوز جوهر چاپش خشك نشده تمومش كردين…!؟
اين فاشيسم نيست كه همتون سريال 24 و لاست و كوفت و زهرمارو بخريد و يه هفته اي همه قسمت هاش رو ببينيد و پدر چشماتون رو دربياريد…!؟
اين فاشيسم نيست كه همه D&g بپوشيد و فست فود بخوريد و گيتار بزنيد و قليون بكشيد و لایت گوش كنيد و… همه به سوی یه هدف برید که نامش اضمحلاله!؟ بازم بگم…!!!
*تو داري مغلطه مي كني…!
(اين عبارتي است كه اينگونه افراد براي گريز از مهلكه بدان متوسل مي شوند!)
-كم مياري سوت بزن…!!!
ولي حقيقتاً تا حالا به اين چيزها فكر كرده بودي؟
به اين ميگن فاشيسم نو مثل استعمار نو؛ در حاليكه داري تو باتلاق فاشيسم غربي دست و پا مي زني، خودت رو از مبارزين دوآتيشه نهضت آنتي فاشيسم هم بدوني…!
همينه كه ميگم ما رو كردن عروسك خيمه شب بازي خودشون…
*خب ديگه من همين ايستگاه بايد پياده شم … خدافظ مَمَد آقاي فيلسوف!!!
***
آري دوستان اين ضديت و اختلاف از همان بدعت هاي نامباركي ست كه تاريك فكران غربي در اذهان پاك جوانان اين مرز و بوم بنيان نهادند…
كه اين اختلاف از نوع عناد و خباثت است نه از روي عقل و كياست…
هنگامي كه من و شما مواردي امثال آنچه از نظرتان گذشت را در جامعه مي بينيم، بايد بدانيم كه جواب “تك” تضاد و اختلاف افكني دشمن را با “پاتك” افزايش آگاهي و بصيرت، نداده ايم.
از هركجا كه مانع ضرر شويم منفعتي عايد خواهد شد…پس بسم الله…
درحال حاضر همگان شاهدند كه انوار حاصل از انقلاب ما عالمگير شده و گستره تلألؤ آن اكثر بلاد اسلامي آسيايي و آفريقايي را منوّر كرده است…
و ان شاء الله اين مخالفت في سبيل الله اخوان المسلمين ما در ساير كشورهاي اسلامي براي احياي دين الله بزودي زود به ثمر خواهد نشست…زيراكه…"هو وعدهُ صدق”
آري وعده پيروزي حق بر باطل آن قادر متعال صادق است…يقيناً.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1392/05/28 ساعت 07:08:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1392/05/28 @ 10:15:23 ب.ظ
یادگاری [عضو]
سلام علیکم دوستان خوبم !من هم خدای بزرگ رو شاکرم که این روزها بیشتر توفیق پیدا کردم به شما سری بزنم و امیدوارم این دوستی های سبز ادامه داشته باشه. شما هم ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید. از حضور گرمتون در وبلاگم نهایت تشکر رو دارم.از لطفتون هم ممنونم.خداوند به شما جزای خیر دهد.بار هم به ما سر بزنید.
1392/05/28 @ 08:30:26 ب.ظ
همتی [عضو]
سلام دوست عزیز مطلب و مناظره جالبی بود و معلوم بود که فرد خودی و نویسنده بخوب به اوضاع و احوال جوونهای امروزی آشناست. ولی نکته ای را متوجه نشدم مطلب به نظر دلنوشته بود وشما در شهر اصفهان و نویسنده در تهران؟؟؟؟