نامه شهدا به نسل سوم
ای نسل سوم
سلام …. نميدانم تا حالا صداي برخورد موشك را با زمين شنيدهاي. كمي با موسيقي پاپ و راك فرق دارد؛ ولي تا بخواهي حال و هواي آدم را عوض ميكند. تا ساعتها بعد از آن، دنيا تار و تيره است و از دهان هيچكس صدايي شنيده نميشود. البته لبها تكان ميخورند و دهانها باز و بسته ميشوند؛ اما كسي صدايي نميشنود. ميبينيد چقدر موسيقي ما با شما فرق ميكرد؟ پس قبول كنيد كه افكار ما هم كمي متفاوت باشد.
روزگاري كه بر ما رفت، با روزگار شما فرقهايي دارد. مثلا غم و غصههاي شما خيلي لطيفاند. شما غصه لاية ازون و رطوبت هوا در پاسارگاد را ميخورديد كه خيلي رمانتيك و قشنگاند. اما ما نگران تانكهاي غولپيكري بوديم كه اگر يكلحظه از آنها چشم برميداشتيم، بايد در تجريش و زعفرانيه پيداشان ميكرديم.
فرق است بين نسلي كه صداي انفجار را فقط شبهاي چهارشنبهسوري در ميدانهاي زيباي شهر شنيده است با نسلي كه گوشش پر است از صداي نارنجك و زوزه خمپاره و نعره راكت ایا دوست دارید با ما هم صحبت شوید و بیشتر از ما بدانید … پس به خانه ما بیایید …. آری شلمچه و دهلاویه را می گوییم
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1391/06/04 ساعت 12:04:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |