نگاهى به آموزههاى تربيتى در زندگى حضرت خديجه عليها السلام
پیوند: http://www.rasekhoon.net/
مقام او در نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به حدى بود كه در مدت 25 سال زندگى مشترك با اين بانوى با عظمت، آن حضرت به خاطر تكريم وى با هيچ زنى ازدواج نكرد و بهترين دوران جوانى خويش را به وى بخشيد . بعد از رحلتحضرت خديجه، رسول گرامى اسلام هميشه به ياد محبتها و تلاشهاى او بود . بنابر برخى اقوال خديجه قبل از ازدواج با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با دو نفر ديگر بنامهاى «ابو هالة بن زراره تميمى» و «عتيق بن عائذ مخزومى» نيز ازدواج كرده بود . اين ياور با وفاى رسالتبعد از 25 سال زندگى در كنار حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله در دهمين سال بعثت در 65 سالگى و در دهم ماه رمضان چشم از جهان فرو بست و قلب رسول خدا صلى الله عليه و آله و مسلمانان را داغدار نمود .
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پيكر پاك او را در حجون با دستهاى خويش به قبر گذاشت و از شدت حزن و اندوه سال وفات او را كه با فاصله اندكى از رحلت ابوطالب عليه السلام رخ داده بود، عام الحزن (سال اندوه) ناميد . اميرالمؤمنين على عليه السلام به پاس خدمات آن دو بزرگوار به جهان اسلام اشعارى جانسوز سروده و در بخشى از آن حزن و ماتم قلبى خويش را بيان داشته است:
اعينى جودا بارك الله فيكما
على هالكين لا ترى لهما مثلا
على سيد البطحاء وابن رئيسها
وسيدة النسوان اول من صلى
مهذبة قد طيب الله خيمها
مباركة والله ساق لها الفضلا
فبت اقاسى منهما الهم والثكلا
مصابهما ادجى الى الجو والهواء (1)
اى چشمان من! احسنتبر شما، [اشك بريزيد] در فراق آن دو بزرگوارى كه نظير ندارند . بر سرور سرزمين بطحاء و فرزند رئيس آن و بر بانوى بانوان كه نخستين نمازگزار بود [ . آن بانوى] پاكدامنى كه خداوند خصلتهاى او را پاكيزه كرده است [ . بانوى ] مباركى كه خداوند برترى را به سوى او رانده است .
مصيبت اين دو عزيز فضا را بر من تيره و تار ساخته و [از اين پس] شبها را در اندوه و حزن اين دو سر مىكنم .» در اين نوشتار بر آن شديم كه نقش اين بانوى خجسته را در گسترش آموزههاى مكتب تربيتى اسلام مورد توجه قرار داده و مواردى قابل توجه از آن را به خوانندگان گرامى تقديم داريم . به اميد اينكه بتوانيم از اين شخصيتبرجسته و بانوى نمونه در جهان اسلام درسها آموخته و با شناخت فضائل و مناقب آن بزرگوار، از او به عنوان اسوه و الگوى تربيتى پيروى كنيم .
مطالعه تاريخ زندگى حضرت خديجه عليها السلام نشان مىدهد كه او هم در دوران جاهليت و هم بعد از بعثتخاتم الانبياء صلى الله عليه و آله داراى فضائل اخلاقى و كمالات معنوى بوده است . او در جامعه خود به عنوان يك الگوى زن برتر، تاثير بسزايى در گسترش صفات نيك انسانى داشته است . سخاوت، كرامت، ايثار و فداكارى، عفت و پاكدامنى، دورانديشى و درايت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانى و صبر و استقامت، از جمله فضيلتهاى پسنديده ايست كه صفحات تاريخ اين زن نمونه را نشان مىدهد .
به همين جهت آن بانوى يگانه در ميان زنان رسول خدا صلى الله عليه و آله شرايط هم كفو بودن را احراز نمود و يك همتاى واقعى براى حضرت محمد صلى الله عليه و آله بود . عدم ازدواج مجدد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در زمان حيات خديجه كبرى عليها السلام نشانگر جاذبههاى معنوى و فضائل اخلاقى بىشمار در وجود آن حضرت است، كه بدون ترديد برخوردارى از آن صفات نقش مهم و اساسى در زندگى رسول خدا صلى الله عليه و آله داشته است . به همين جهت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اين بانوى تربيتيافته را از برترين زنان بهشتى شمرده و مىفرمايد: «افضل نساء اهل الجنة خديجة بنتخويلد وفاطمة بنت محمد ومريم بنت عمران وآثية بنت مزاحم امراة فرعون (2) ; بهترين زنان اهل بهشت عبارتند از: خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم [يعنى] زن فرعون .»
وفادارى اين بانوى آسمانى در راه رسيدن به اهداف والاى همسر خويش، مورد توجه سيرهنويسان و محققان قرار گرفته است . او از اولين لحظات بعثت، به رسولخدا صلى الله عليه و آله ايمان آورد و تا آخرين لحظات برايمان خود پاى فشرد و لحظهاى شك و ترديد به دل راه نداد .
گذشته از فضائل اخلاقى، او از كمالات علمى نيز برخوردار بود . تاريخ گواهى مىدهد كه خديجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از كتابهاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درايت و زيركى بر تمام زنان حتى بسيارى از مردان معاصر برترى داشت . بنابراين او داراى تمام كمالات و امتيازهايى بود كه يك زن مىتواند داشته باشد .
با توجه به نكات ياد شده، خديجه به عنوان اولين بانوى مسلمان در ترويج فرهنگ اسلامى و الگوهاى يك زن مسلمان و با كمال نقش والاى خود را ايفا كرده است و بانوان بسيارى از تربيت عملى وى درسها آموختهاند . اهميت فضائل اخلاقى و كمالات انسانى در وجود اين بانوى با فضيلت آنگاه به اوج خود مىرسد كه نگاهى به وضع زن در ايام جاهليت و قبل از بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بيندازيم .
زن در آن روز نه تنها از حقوق خود محروم بود و با رقت آورترين وضع زندگى مىكرد، بلكه به عنوان مايه ننگ و عار و موجودى شوم زنده به گور مىشد . خديجه در چنين عصرى اثبات نمود كه يك زن نه تنها حق حيات دارد و بايد حقوق مسلم خود را استيفا نمايد، بلكه مىتواند با اعمال شايسته و تلاش و كوشش، به مرحلهاى برسد كه خداوند متعال به او سلام برساند; همچنان كه امام باقر عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مىكند: شبى كه در معراج بودم، به هنگام بازگشت از سفر معراج به جبرئيل گفتم: اى جبرئيل! آيا خواستهاى از من دارى؟ گفت: خواهش من اين است كه از طرف خداوند و من، به خديجه سلام برسانى . (3)
2- پرورش فرزندان صالح
بدون ترديد، مادر به عنوان مؤثرترين عامل محيطى و وراثتى در پرورش و رشد شخصيت كودك نقش به سزايى دارد . حضرت خديجه علاوه بر اين كه به نص قرآن مادر روحانى همه مؤمنين است، به عنوان مادرى شايسته و با ايمان در دامن خويش فرزندان نيك و صالحى براى رسولالله صلى الله عليه و آله تربيت نمود . وى شش فرزند براى پيامبر به دنيا آورد و در دامن پر مهر خويش پرورش داد كه در ميان آنها حضرت فاطمه عليها السلام از رتبه خاصى برخوردار است . دخترى كه رهبرى اسلام بعد از پيامبر اكرم و على عليه السلام از نسل او پديد آمد و ادامه يافت .
اين دختر با مادرش آنچنان ارتباط تنگاتنگ داشت كه هنگام رحلتحضرت خديجه، فاطمه عليها السلام كه در حدود پنجسال داشتشديدا بىتابى مىكرد و به دور پدر بزرگوارش مىچرخيد و مىگفت: «يا ابه اين امى; پدر جان! مادرم كجاست؟» حضرت جبرئيل نازل شد و فرمود: يا رسولالله! خداوند مىفرمايد: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده كه مادرش خديجه در خانههاى بهشتى با آسيه و مريم زندگى مىكند . (4)
اين دختر پاكيزه، هنگام رحلت مادر وقتى احساس كرد كه حضرت خديجه شديدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهايى و بىياورى حضرت محمد صلى الله عليه و آله مىباشد، به مادرش دلدارى داده و گفت: «يا اماه! لاتحزنى ولاترهبى فان الله مع ابى (5) ; مادر جان! اندوهگين و مضطرب نباش، زيرا خداوند يار و ياور پدرم مىباشد .» امامان معصوم عليهم السلام نيز هميشه به وجود چنين مادرى افتخار مىكردند; همچنانكه حضرت مجتبى عليه السلام هنگامى كه با معاويه مناظره مىكرد، در مورد يكى از علل انحراف معاويه از محور حق و انحطاط اخلاقى وى و سعادت و خوشبختى خود به نقش مادر در تربيت افراد اشاره كرده و فرمود: معاويه! چون مادر تو «هند» و مادربزرگت «نثيله» مىباشد [و در دامن چنين زن پست و فرومايهاى پرورش يافتهاى] اين گونه اعمال زشت از تو سر مىزند و سعادت ما خانواده در اثر تربيت در دامن مادرانى پاك و پارسا همچون خديجه عليها السلام و فاطمه عليها السلام مىباشد . (6)
امام حسين عليه السلام در روز عاشورا براى معرفى خويش و آگاه كردن دلهاى بيدار، به مادرش فاطمه عليها السلام و مادربزرگ شايسته و فداكارش حضرت خديجه سلام الله علیها اشاره نموده و فرمود: «انشدكم الله هل تعلمون ان امى فاطمة الزهراء بنت محمد؟ ! قالوا: اللهم نعم . . . انشدكم الله هل تعلمون ان جدتى خديجة بنتخويلد اول نساء هذه الامة اسلاما؟ ! قالوا: اللهم نعم (7) ; شما را به خدا قسم مىدهم! آيا مىدانيد كه مادر من «فاطمه زهرا» دختر محمد [مصطفى صلى الله عليه و آله ] است؟ ! گفتند: آرى [ . . . فرمود: ] شما را به خدا قسم مىدهم! آيا مىدانيد كه مادربزرگ من خديجه دختر خويلد، نخستين زنى است كه اسلام را پذيرفت؟ ! گفتند: آرى .»
حضرت خديجه علاوه بر اينكه در دامان پر مهر و عطوفتخويش فرزندان پيامبر را پرورش داد، فرزندان شايستهاى را نيز قبل از ازدواج با پيامبر تربيت كرده بود كه از جمله آنها هند بن ابى هاله مىباشد . او (هند) در مدت سه شبانه روزى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در هنگام هجرت در غار ثور مخفى شده بود، به همراه على عليه السلام دور از چشم مشركان مكه محرمانه به پيامبر صلى الله عليه و آله آذوقه مىبرد و برمىگشت . وى مردى بزرگوار، شريف، فصيح و محدث بود و از شوهر ديگر خديجه بنام ابى هالة بن زرارة تميمى متولد شده بود . (8)
هند پسر خديجه همان كسى است كه امام حسن عليه السلام به عنوان دايى خود از وى نام مىبرد . وى اوصاف و شمايل رسول خدا صلى الله عليه و آله را براى امام مجتبى عليه السلام توصيف مىكرد و بسيار مورد علاقه رسولالله صلى الله عليه و آله بود . او بتهاى مشركان را مىشكست (9) و در جنگ جمل در ركاب حضرت على عليه السلام به شهادت رسيد . (10) و (11)
3- توجه به نيازهاى عاطفى و خواسته هاى فرزندان
مهرورزى و محبتبه كودكان و رفع نيازهاى معنوى و عاطفى فرزندان، يكى ديگر از اصول تربيتى اسلام مىباشد . حضرت خديجه به عنوان يك مادر دلسوز و مربى آگاه در اين مورد حساسيت ويژهاى داشت . ماجراى زير بيانگر اين ويژگى حضرت خديجه مىباشد . در ايام بيمارى خديجه كه به مرگ وى انجاميد، روزى اسماء بنت عميس به عيادتش آمد، او خديجه را گريان و ناراحت مشاهده كرد و به او دلدارى داده و گفت: تو از بهترين زنان عالم محسوب مىشوى، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشيدى، تو همسر رسول گرامى اسلام هستى و بارها تو را به بهشتبشارت داده است . با اين همه چرا گريان و نگران هستى؟ خديجه عليها السلام فرمود: اسماء! من در فكر اين هستم كه دختر هنگام زفاف نياز به مادر دارد تا نگرانىها و اسرارش را به مادر بگويد و خواستههايش را به عنوان محرم اسرار مطرح نمايد، فاطمه عليها السلام كوچك است، مىترسم كسى نباشد كه متكفل كارهاى وى در هنگام عروسى شود و برايش مادرى كند . اسماء بنت عميس گفت: اى بانوى من! نگران نباش من با تو عهد مىكنم كه اگر تا آن موقع زنده ماندم به جاى تو براى فاطمه مادرى كنم و نيازهاى روحى و عاطفى وى را برطرف نمايم . بعد از وفات خديجه عليها السلام هنگامى كه شب زفاف حضرت فاطمه عليها السلام فرا رسيد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: همه زنها از اتاق عروس خارج شوند و كسى در آنجا باقى نماند . همه رفتند، اما پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله متوجه شد كه هنوز اسماء بنت عميس در اتاق باقى مانده است . فرمود: آيا نگفتم همه زنان بيرون روند؟ اسماء گفت: چرا يا رسولالله من شنيدم و قصد مخالفتبا فرمايش شما رانداشتم، ولى عهد من با خديجه مرا بر آن داشت كه در اينجا بمانم; چون با خديجه پيمان بستهام كه در چنين شبى براى فاطمه مادرى كنم . (12) حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله با شنيدن اين سخن به گريه در آمد و فرمود: تو را به خدا سوگند براى اين كار ايستادهاى؟ اسماء عرض كرد: آرى . پيامبر صلى الله عليه و آله دستبه دعا برداشته و براى اسماء بنت عميس دعا كرد . (13) همچنين حضرت خديجه در مورد آينده دختر خردسال خويش خطاب به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دغدغههايى را به اين ترتيب بيان نمود: يا رسولالله! اين دختر من - با اشاره به حضرت فاطمه عليها السلام - بعد از من غريب و تنها خواهد شد . مبادا كسى از زنان قريش او را آزار برساند، مبادا كسى به صورتش سيلى بزند، مبادا كسى صداى خود را بر روى او بلند كند، مبادا كسى با او رفتارى تند و خشن داشته باشد . (14)
4- رعايت آيين شوهردارى
يكى از برنامههاى تربيتى اسلام، آموزش آيين شوهردارى به بانوان مىباشد . اگر به آمار اختلافات خانوادگى و طلاق و ناهنجارىهاى خانوادهها توجه شود، بخش قابل توجهى از اين مشكلات به رفتارهاى بانوان و زنان و دختران جوان بر مىگردد و اين همه، به خاطر ناآگاهى و عدم توجه به حقوق شوهران، رعايت نكردن آداب معاشرت، عدم آگاهى از اصول شوهردارى در اسلام است . حضرت خديجه عليها السلام در ترويج آيين شوهردارى اسلامى و رعايتحقوق همسر، نهايت تلاش را به عمل مىآورد . حضرت خديجه عليها السلام با شيوههاى مختلفى فضاى خانواده را آرام نگاه داشته و امنيت روحى و روانى را براى شوهر و فرزندان برقرار و زمينه را براى رشد فضائل اخلاقى فراهم مىآورد . در اينجا به برخى از روشهاى تكريم شوهر و همسردارى حضرت خديجه اشاره مىكنيم:
الف) ابراز محبت:
حضرت خديجه در فرصتهاى مناسب به همسر گرامى خويش ابراز علاقه و محبت مىكرد . او در قالب اشعارى زيبا درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، مكنونات قلبى خويش را چنين ابراز مىدارد:
فلو اننى امشيت فى كل نعمة
ودامت لى الدنيا وملك الاكاسرة
فما سويت عندى جناح بعوضة
اذا لم يكن عينى لعينك ناظرة (15)
«اگر تمام نعمتهاى دنيا و سلطنتهاى پادشاهان را داشته باشم و ملك آنها هميشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشهاى ارزش ندارد زمانى كه چشم من به چشم تو نيفتد .»
ب) طرح غيرمستقيم خواستهها
بدون شك هر زنى از شوهر خويش انتظارات و توقعاتى دارد . اين در خواستهاى معقول زن، اگر در محيطى محبتآميز و همراه با حفظ حريمهاى اخلاقى باشد، امرى پسنديدهتر و جذاب خواهد بود . اگر اين خواستهها به صورت غيرمستقيم انجام گيرد، در تحكيم روابط خانوادگى و افزايش محبت تاثيرى فوق العاده خواهد داشت . حضرت خديجه عليها السلام خدمات زيادى را در خانه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله انجام داده و صدمات فراوانى متحمل شده بود، از اين رو به صورت طبيعى مىتوانست انتظارات و توقعاتى را نيز از آن حضرت داشته باشد، اما او هيچگاه خواستههاى شخصى خويش را به صورت مستقيم بيان نمىكرد بلكه سعى مىكرد آنها را به عنوان يك پيشنهاد و يا خواهش غير مهم و در كمال ادب و احترام مطرح نمايد .
حضرت خديجه در آستانه وفات خويش هنگامى كه وصيتهاى خود را بيان مىكرد، آنها را در قالب يك گفت و گوى صميمانه و محبتآميز مطرح نمود . وى خطاب به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عرض كرد: «يا رسولالله! چند وصيت دارم، البته من در حق تو كوتاهى كردم، مرا عفو كن . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هرگز از تو تقصيرى مشاهده نكردم . تو نهايت درجه تلاش خود را به كار گرفتى و در خانه من زحمات و مشكلات زيادى را متحمل شدى و تمام دارايى خود را در راه خدا مصرف كردى . حضرت خديجه عليها السلام عرض كرد: يا رسولالله! مىخواهم خواستهاى را توسط دخترم فاطمه به شما برسانم و شرم دارم آن را مستقيما بازگو نمايم .
پيامبر از منزل خديجه بيرون رفت . آنگاه خديجه دخترش فاطمه را صدا كرد و به او گفت: عزيزم! به پدر بزرگوارت بگو كه مادرم مىگويد: من از قبر هراسناكم، دوست دارم مرا در لباسى كه هنگام نزول وحى به تن داشتى كفن كرده و در قبر بگذارى . فاطمه عليها السلام به نزد پدر آمده و پيام مادرش را رساند . پيامبر صلى الله عليه و آله آن لباس را براى خديجه فرستاد . هنگامى كه فاطمه عليها السلام آن را آورد، نشاط زايدالوصفى وجود خديجه را فرا گرفت . آنگاه حضرت خديجه با دلى آرام چشم از جهان فرو بست . پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مشغول تجهيز و غسل و حنوط وى شد، هنگامى كه خواستخديجه را كفن كند، حضرت جبرئيل امين نازل شد و گفت: يا رسولالله! خداوند سلام مىرساند و مىفرمايد: كفن خديجه به عهده ماست و آن يك كفن بهشتى خواهد بود . پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اول با پيراهن خود و از روى آن با كفن بهشتى خديجه را كفن كرد .
ج) دلجويى و دلدارى همسر
خانواده كانون آرامش و راحتى بخش هر انسانى است . مردى كه در بيرون خانه با هزاران مشكل و گرفتارى رو به روست و گاهى در راه رسيدن به هدف و كسب روزى حلال سخنان ناروا شنيده و لطمات روحى و جسمى زيادى را متحمل مىشود، انتظار دارد كه كسى از وى دلجويى كرده و حرف دلش را شنيده و با كلمات شفابخش و برخوردهاى آسايش آفرين مرهم گذار دردهاى انباشته در دل او باشد .
حضرت خديجه چنين همسرى براى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بود . مشركان با سخنان توهينآميز و اعمال وقيحانهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را ناراحت مىكردند و از اين ناحيه مشكلات فراوانى پيش روى پيامبر اكرم بود، اما همه اين گرفتارىها به وسيله خديجه عليها السلام جبران مىشد . او شخص پيامبر و مشكلات آن حضرت را آگاهانه درك مىكرد و بدين جهت در پيشرفت اهداف آن حضرت تلاش مىنمود و سخنانش را تصديق مىكرد و او را از تمام غمها و غصهها مىرهانيد .
علامه سيد شرف الدين در اين مورد مىنويسد: «او مدت 25 سال با پيامبر صلى الله عليه و آله زندگى كرد بدون آنكه زن ديگرى در زندگى او شريك شود و اگر در حيات باقى مىماند، پيامبر باز هم شريك ديگرى انتخاب نمىكرد . او در تمام طول زندگى زناشويى شريك درد و رنج پيامبر صلى الله عليه و آله بود، زيرا با مال خود به او نيرو مىبخشيد و با گفتار و كردار از او دفاع مىنمود و به او در مقابل عذاب و درد كافران كه در راه رسالت و اداى آن نصيبش مىكردند تسلى مىداد . او به همراه على عليه السلام هنگام نزول نخستين وحى آسمانى به پيامبر صلى الله عليه و آله، در غار حرا بود . (16) »
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در مورد همسر گرامى خويش مىفرمايد: «خديجه زنى بود كه چون همه از من روى مىگردانيدند او به من روى مىكرد و چون همه از من مىگريختند، به من محبت و مهربانى مىكرد و چون همه دعوت مرا تكذيب مىكردند به من ايمان مىآورد و مرا تصديق مىكرد .
در مشكلات زندگى مرا يارى مىداد و با مال خود كمك مىكرد و غم از دلم مىزدود . (17) »
خديجه آنچنان در روح و جان همسر بزرگوارش تاثير گذاشته بود كه مدتها بعد از رحلتحضرت خديجه عليها السلام، هرگاه حضرت رسول صلى الله عليه و آله گوسفندى را ذبح مىكرد، مىفرمود سهمى هم به دوستان خديجه بفرستيد، زيرا من وستخديجه را هم دوست مىدارم .
5- برترين معيارهاى انتخاب همسر
هر جوانى در زندگى خويش نياز به ازدواج دارد و ازدواج در اسلام، يك امر مقدس و عبادت محسوب مىشود . دختر و پسرى كه مىخواهند به سوى امر مقدس ازدواج قدم بردارند، اولين گام را از خود دوستى به سوى غيردوستى بر مىدارند، آنان با امضاى پيمان مقدس زناشويى از دايره خودخواهى بيرون رفته و با وارد شدنبه مرحله جديدى از زندگى، بخشى از كمبودهاى خود را جبران مىكنند كه از جمله آنها مىتوان به بقاى نسل، رسيدن به آرامش و سكون، تكميل و تكامل، تامين نياز جنسى، سلامت و امنيت اجتماعى و تامين نيازهاى روحى و روانى اشاره كرد . اما در اين ميان مهمترين دغدغههاى هر دختر و پسر جوان كه در آستانه ازدواج قرار مىگيرد، برترين معيارها و ملاكهاى ازدواج در انتخاب همسر آيندهاش مىباشد . حضرت خديجه عليها السلام به عنوان الگوى دختران و زنان مسلمان در مورد انتخاب حضرت محمد صلى الله عليه و آله به عنوان همسر آينده خويش ملاكها و اصولى را مطرح مىكند كه از گفت و گوى با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله معلوم مىشود . خديجه هنگام پيشنهاد ازدواج با رسول خدا صلى الله عليه و آله به وى گفت: به خاطر خويشاونديتبا من، بزرگواريت، امانتدارى تو در ميان مردم، اخلاق نيك و راست گوئيت، مايلم با تو ازدواج كنم . (18)
ارزش اين انتخاب خديجه آنگاه نمايان مىشود كه بدانيم او در آن هنگام، موقعيتى عالى و ممتاز در جامعه خود داشت و تمام امكانات و زمينهها براى ازدواج وى با هر يك از جوانان نامدار و ثروتمند قريش فراهم بود .
پي نوشتها:
1) بحار الانوار، ج35، ص143; ديوان امام على عليه السلام، ص359 و مستدرك سفينة البحار، ج4، ص73 .
2) مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام، ج2، ص186 .
3) بحارالانوار، ج18، ص385 .
4) امالى شيخ طوسى، ص175 .
5) فرهنگ سخنان حضرت فاطمه عليها السلام، ص164 .
6) الاحتجاج، طبرسى، ج1، ص282 .
7) الامالى شيخ طوسى، ص463 .
8) همان .
9) اكمال الكمال، ج1، ص119 .
10) مكارم الاخلاق، ص11 .
11) برخى از متفكران اسلامى معتقدند كه حضرت خديجه قبل از حضرت رسول صلى الله عليه و آله ازدواج نكرده بود و فرزندانى همچون هند خواهرزادگان وى بودند كه حضرت خديجه آنان را در دامان خود پرورش داد .
12) اعيان الشيعه، ج1، ص380 .
13) شجره طوبى، ج2، ص334 .
14) همان .
15) مستدرك سفينة البحار، ج5، ص44 .
16) خديجه، على محمد على دخيل، ص31 .
17) بحارالانوار، ج43، ص131 .
18) كشف الغمه، ج2، ص132 .
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1392/04/27 ساعت 04:03:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |