کپیبرداری مدرن سیما از خانوادهای غربی در ماه رمضان
پیوند: http://www.iqna.ir/fa/News/1425871
گروه هنر: ماه رمضان امسال سریالی از شبکه سیما با عنوان «هفت سنگ» پخش میشود که کپی ناشیانهای از سریال آمریکایی «خانواده مدرن» است.
اساس ساخت و تولید سریالهای مناسبتی به فراخور ایام مختلف که بار مذهبی و یا نگاهی ملی دارند، برای همراه کردن مخاطب با رویداد مربوطه است تا به واسطه رسانههایی همچون رادیو و تلویزیون با آن مناسبت ویژه ارتباط وثیقتری پیدا کند. حال این سؤال مطرح میشود که این گونه آثار در رسانه ملی بنا به چه اهدافی ساخته میشوند و به بیانی دیگر فلسفه وجودی و ماهیت ساختاری این تولیدات چیست؟ همچنین سؤالی که طی سالهای اخیر پاسخ به آن همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، این است که چنین آثاری از چه خروجی و فیلتری عبور کرده و اجازه پخش میگیرند؟ نکته سوم اینکه آیا برای تولیدات مناسبتی به ویژه در ایامی همچون ماه مبارک رمضان مؤلفهها و شاخصههایی در نظر گرفته شده است یا خیر؟!
با نگاهی کلی و گذرا نسبت به تولیدات سالهای اخیر ماه رمضان میتوان دریافت که قاعدتا تلویزیون میبایست نسبت به نوع محتوا و سبک سریالسازی در این ایام، دوره آزمون و خطای خود را پشت سر گذاشته و با ساخت و پخش سریالهای متفاوت و در ژانرهای مختلف نتایج قابل توجهی نیز دریافت کرده باشد؛ به گونهای که دیگر انتظار نمیرود شاهد خطا یا اشتباهی حتی سهوی در خصوص اینگونه تولیدات باشیم. آنچه ضریب خطا در این مورد را به شدت پایین میآورد تجربیات سالهای اخیر سریالسازی مناسبتی و حجم قابل توجهی از مخاطبان است که سریالهای این ماه را دنبال میکنند و بارها هم اتفاق افتاده که ساخت یک سریال مناسبتی در ایامی خاص بنا به اقبال مخاطبان نسبت به تماشای آثار در این برهه زمانی خاص سکوی پرتاب یک کارگردان یا بازیگر شده است.
تولیدات مناسبتی سیما بر اساس چه معیارهایی روی آنتن میروند؟
>حال برمیگردیم به سؤالهایی که پیشتر مطرح شد؛ طبق آنچه در ابتدای این بحث مطرح شد دلیل ساخت سریالهای مناسبتی همراه کردن مخاطب است و این همراه کردن مخاطب قطعاً حجم انبوهی از انتظارات تماشاگر را هم با خود به همراه میآورد. اینکه این سریالها هم تا چه حدی توانایی و قابلیت پاسخگویی به خواستههای مخاطبانش را دارند، بحث دیگری است، اینکه آیا ابتدای امر این نیازسنجیها صورت گرفته یا اینکه صرفاً ساخت مجموعهای اصطلاحا «آنتن پرکن» در دستور کار بوده است؟ مشخصا در مورد تولیدات ویژه رمضان چه نیازسنجیهایی درباره مخاطب صورت گرفته است، چه تمهیداتی برای مخاطبان نوجوان و جوان در راستای آشنا کردن آنها با برکات ماه رمضان و اصول معرفتی مربوطه انجام شده است، چقدر در پی ایجاد و تعریف پیامهای ارزشی و کاربردی در زندگی روزمره مخاطبان بوده است؟ اینها سؤالاتی است که در ادامه همین مباحث مطرح میشود و شاید پاسخ این ابهامات در جواب این سؤال است که چه کسی و یا چه تیمی از کارشناسان برای پخش تصمیم میگیرند و بر آن نظارت دارند؟ موضوع اصلی اینجا اختصاصاً سریالهای ماه رمضان است که چقدر مفاهیم و محتوای آنها مورد نظارت و کنترل قرار میگیرد که باز هم جواب قانع کنندهای برای این موضوع یافت نمیشود.
هر ساله در ماه رمضان سریالهای مختلفی روی آنتن سیما میرود که هر یک دارای کیفیتی خاص است. برای مثال سریالی چون «صاحبدلان» با ارزش محتوایی و کیفی بالا پس از سالها، هنوز به عنوان نمونهای موفق نام برده میشود و کارهایی نیز همچون «خروس» هم تولید میشوند که هیچ ربطی به ماه رمضان ندارند. سریال «هفت سنگ» هم جزء همین گونه آثار است که در آن نمیتوان هیچ نوع ارتباطی را با ماه رمضان پیدا کرد؛ به عبارتی دیگر باید گفت این سریال اپیزودیک بیشتر مناسب پخش در ایام نوروز است، چون فضا و قصه با آن زمان همخوانی بیشتری دارد.
البته این گفته را که این سریال مناسب ماه رمضان نیست، نباید اینگونه معنا کرد که سریالهای ماه رمضان باید عمدتا آثار درام یا ماورایی باشند، اما حداقل انتظار این است که در سریالی که برای این ایام تولید میشود، باید فضای ماه رمضان را در نظر داشت. همچنین در سریال «هفت سنگ» رابطههایی که در کار بین شخصیتها وجود دارد متناسب با فضای ماه رمضان نیست، حتی این مسئله را میشود در طراحی دکور و لباس شخصیتها هم مشاهده کرد.
عدم سنخیت «هفت سنگ» با فرهنگ ایرانی
اما آنچه درباره این سریال حاشیههای فراوان به وجود آورده، کیفیت کار نیست، بلکه تشابهاتی است که این سریال با مجموعه امریکایی «زندگی مدرن» دارد؛ نکته جالب اینجاست که کارگردان و تهیهکننده این مجموعه به هیچ وجه در پی کتمان این کپیبرداری نیستند، بلکه آن را امری رایج در سینما و تلویزیون دانسته و عنوان میکنند که کارشان یک اقتباس است! اتفاقا نکته قابل توجه در این بحث همین است که گویی مسئولان صدا و سیما از اساس با کپی از آثار غربی هیچ مشکلی ندارند؛ چرا که به کرات شاهد پخش تبلیغات بازرگانی هستیم که به جرئت و براساس مستندات میتوان اظهار کرد که از هر ده آگهی بازرگانی بیش از نیمی از آن کپی تبلیغات خارجی هستند که به راحتی میتوان نمونههای آنها را در شبکههای ماهوارهای یافت. حتی گاهی تلویزیون از این نیز فراتر رفته و دست به تولید تبلیغاتی میزند که پلان به پلان آن کپی برابر اصل کلیپهای خوانندگان هالیوودی است!
با توجه این شواهد میتوان اینگونه استنباط کرد که مسئولان رسانه ملی از اساس با این مقوله مشکلی نداشته و بدتر از آن شاید اصلا متوجه چنین خطاهایی نمیشوند؛ درحالی که اگر این اتفاق در خصوص یک سریال مناسبتی رخ دهد، قطعاً این خطا قابل اغماض نبوده و نیازمند پیگیریهای بیشتری است.
«زندگی مدرن» عنوان یک سریال محصول شبکه abc است که در آن زندگی یک خانوادهای پرجمعیت روایت میشود. این کار به مشکلاتی که این خانواده در قسمتهای مختلف با آن روبهرو میشود، میپردازد؛ این سریال یک اثر متوسط است که شخصیتهایش متناسب با فرهنگ غربی تعریف شده و قابلیت ایرانی شدن را ندارند. اینکه گفته میشود این سریال قابلیت تبدیل شدن به یک قصه ایرانی را ندارد، به این دلیل است که تمامی مناسباتش مبتنی بر فرهنگ غربی است که با جامعه ایرانی همخوانی ندارد، پس تنها با عوض کردن یک نام نمیتوان برای آن شخصیتها معادل ایرانی پیدا کرد. این عدم همخوانی یکی از دلایل مهم عدم باورپذیری کار است، پس انتظار نمیرود تماشاگر باور کند که چنین شخصیتهایی در خانواده ایرانی قابل رؤیت هستند. از سویی دیگر گویی فیلمنامهنویسان و کارگردانان ما دچار قحطی موضوع شدهاند که به سریالهای خارجی پناه میبرند!
تأسفآورتر اینکه، درباره این کپیبرداری ناشیانه تنها این مطبوعات ایران نیستند که لب به شکوه گشودهاند، بلکه در مجله تایم هم به این موضوع اشاره شده که یک سریال ایرانی فریم به فریم از «خانواده مدرن» الگوبرداری کرده است، حتی در نحوه شوخیها هم میتوان این کپیبرداری را به خوبی مشاهده کرد و این موضوع جزء این که نشاندهنده فقر دانش و خلاقیت در بین تولیدکنندگان ما باشد که بعضا با فرهنگ خود بیگانه و از آن فراری هستند، معنی دیگری ندارد.
انتخاب نادرست بازیگران در «هفت سنگ»
جدا از موضوعات مطرح شده، این سریال در بحث فنی هم مشکلات فراوان دارد. در قدم اول هم انتخاب بازیگران این سریال است که به هیچ وجه متناسب با نقششان نیستند. برای مثال تصویری که تماشاگر از پرویز پور حسینی در ذهن دارد به هیچوجه با آنچه در «هفت سنگ» میبیند، همخوان نیست. این مسئله نیز به معنای فرار از کلیشه نیست، بلکه انتخاب نادرست بازیگرها را نشان میدهد.
در انتها، کارگردانی و میزانسها هم ضعفهای بارزی دارند. این مسئله تا آن اندازه روشن است که روی بازیگران کار هم تأثیر مستقیم گذاشته است. جدا از این ضعف تدوینهای نادرست و موسیقی ناهماهنگ از دیگر نقاط ضعف این کار تلویزیونی است. در مجموع این سریال را باید کاری نامناسب توصیف کرد که هم برای کارگردان، تهیه کننده و سیما نمرهای منفی محسوب میشود.
داود کنشلو
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1393/04/17 ساعت 09:44:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1393/04/18 @ 02:03:21 ق.ظ
8812205689 [عضو]
سلام
با توجه به ممیزی هایی که در تلویزیون ایران انجام می گیرد، تنها راه تماشای نسخه اصلی «خانواده مدرن» دانلود غیرقانونی این سریال است. با این حال، نسخه غیرمعتبر ایرانی از این سریال آمریکایی اخیرا بدون حضور دو شخصیت اصلی داستان ظهور کرده است. آن طور که تماشاگران نسخه اصلی این سریال آمریکایی در جریان هستند، «هفت سنگ» تقریبا صحنه به صحنه تکرار «خانواده امروزی» است.
منتظر حضورتون هستم
1393/04/17 @ 04:21:34 ب.ظ
مریم [عضو]
سلام دوست عزیز
نقدخوبی بود موافقم ای کاش اینها می آمموختند که نمی شود محتوای اسلامی رابافرم غربی ارائه کرد.
التماس دعای فراوان
بروزم ومنتظرحضورتون