خوش آمدید

مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها

دلنوشته/" کربلا، سرزمین به هم ریختن معادلات ذهنی"(2)


هو القریب


” کربلا، سرزمین به هم ریختن معادلات ذهنی”

 

کرب و بلا !
نمی دانم قبه ای که امام زمان (علیه السلام) فرمودند ” دعای تحت قبه مستجاب است ” کجاست ؟! نمیدانم توی پنجره های ضریح که نگاه میکنیم دنبال چه بگردیم ؟! نمی دانم قبر علی اصغر پیداست یا نه ؟!
عقلم هم نمیرسد که تحت قبه چه بخواهم ؟! عقلم هم نمیرسد چه چیز را ببینم و چه چیز را زل نزنم ؟!
این را اما خوب میدانم که دل تو طاقت دیدن قتلگاه را ندارد . از کنارش هم اگر رد شدی ، نمان . تو شیعه ای ، تو محبی ، تو صاحب قلبی ، تو زائری ، تو همان مومنی که برایت فرمودند :” شهادت امام حسین حرارتی در دل مومنان افکنده که هیچ گاه خاموش نمیشود . “
تو باید چشم بر روی خیلی چیزها ببندی .باید در خیلی جاها نمانی.تو باید از خیلی جاها بگذری .
از اینجا هم بگذر.


خواهر حوا بهرامی

از  مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها

 

 

 

 


ما چکار می توانیم بکنیم که دست حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) برای تربیت و هدایت ما باز باشد؟

حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی فرمودند: محوریت سه مقام اصلی امامان یعنی تلاوت قرآن، معلمی قرآن و تزکیه با قرآن است. پس سرچشمه ی حکمت قرآن است و امام معصوم هر عصری با محوریت قرآن تربیت و تزکیه می کند. قرآن سرچشمه ی هدایت ها ،خیرات و برکات دنیا و آخرت می شود. هر چقدر انس ما با قرآن بیشتر شود، دست هدایت و تربیت و حکمت بخشی امام زمان(عج) در وجود بازتر می شود تا ما به سمت نورانیت و حقیقت قرآن رهنمون بشویم. بین قرآن وعترت یک پیوند دو طرفه است. قرآن وعترت یک پیوند تکوینی دارند و از هم جدا نیستند .هر چه معارف قرآن در زندگی و جامعه بیشتر شود، دست رأفت و تربیت امام زمان(عج) بازتر می شود تا ما را به سمت حقیقت خودش که عرفان و بندگی خداوند است برساند.

کسی که دستش از معارف قرآن جداست نمی تواند اتصال حقیقی را با ساحت تجسم یافته ی قرآن و حقیقت قرآن پیدا بکند. کسانی که می گویند کتاب خدا برای ما کافی است و ما نیازی به رهبر معصوم و امام نداریم، در ضلالت و گمراهی هستند. کسانی که می گویند: امام معصوم برای ما کافی است هم درگمراهی و لبه ی پرتگاه هستند زیرا قرآن و امامت با هم پیوند تکوینی دارند. کسی که به یکی از این دو تمسک جوید در واقع از هر دو جدا شده است زیرا قرآن و امامت از هم جدا نمی شوند. تجسم یافته ی اخلاق قرآنی ،وجود امام معصوم زمان می شود. پس برای نزدیکی به ساحت امام زمان(ع) و تربیت و تزکیه ،باید به قرآن نزدیک می شویم. داریم که حقیقت قرآن را جز طهارت یافتگان قرآن درک نمی کنند. نور قرآن در چهره ی انسانی امام زمان(عج) متجلی شده است.

ادامه »

دلنوشته:این فقط یک روایت تاریخی است ، شما زیاد به دل نگیر !(1)


تاریخ روایت کرده است وقتی علی دختردار شد ، پیامبر مسافرت بود . صبر کردند بیاید برای اسم گذاری . پیامبر که آمد فرمود : خدا اسم این دختر را گذاشت زینب به معنای زینت پدر یا درخت سایه گستر و خوشبو.
تاریخ روایت کرده پیامبر نه تنها حسن وحسین ، که همه فرزندان فاطمه را دوست داشت . صورت روی صورتشان میگذاشت . می بوسید . نوازش میکرد . همان پیامبری که میفرمود : ” دختر ریحانه است ” ؛ دختردخترش را که میدید غم نفهمی عرب جاهلی برایش سبک تر میشد . یا فاطمه و بچه هایش خانه ی پیامبر میهمان بودند یا پیامبر خانه آنها بود . نزدیک به هم ، هم خانه ، هم سفره ، هم غذا ، هم نماز.
تاریخ روایت کرده است آن خواب سخت زینب را که دیده بود : ” باد شدیدی می وزید . من به درخت بزرگی پناه بردم . باد درخت را از ریشه جابجا کرد . من به دو شاخه آن چنگ زدم شاخه ها هم کنده شدند . دو شاخه دیگر را گرفتم آن دو هم شکستند.”
و پیامبر زینب را آرام میکند . دست میکشد روی پیشانیش و عرق صورتش را پاک میکند . نفس نفس زدن زینب که تمام می شود دستهای کوچک او را میگیرد توی چشمانش نگاه میکند و میگوید : ” درخت تنومند من هستم دو شاخه اولی پدر و مادرت و دو شاخه بعدی برادرانت حسن و حسین هستند و تو یک یک آنها را از دست میدهی . زینب جان گریه نکن که وقت برای گریستن بسیار است .”
تاریخ روایت کرده زینب دید روز غدیر پدربزرگش دست بابا را بالا برد و به همه نشان داد که علی از گوشت و خون من است . تاریخ این را هم نقل کرده که اگر زن ها دست در تشت آب میگذاشتند و با علی بیعت میکردند ؛ فاطمه ، زینب ، ام کلثوم و دیگر محارم دست در دست علی گذاشتند و بیعت کردند.

ادامه »