ما چکار می توانیم بکنیم که دست حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) برای تربیت و هدایت ما باز باشد؟

حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی فرمودند: محوریت سه مقام اصلی امامان یعنی تلاوت قرآن، معلمی قرآن و تزکیه با قرآن است. پس سرچشمه ی حکمت قرآن است و امام معصوم هر عصری با محوریت قرآن تربیت و تزکیه می کند. قرآن سرچشمه ی هدایت ها ،خیرات و برکات دنیا و آخرت می شود. هر چقدر انس ما با قرآن بیشتر شود، دست هدایت و تربیت و حکمت بخشی امام زمان(عج) در وجود بازتر می شود تا ما به سمت نورانیت و حقیقت قرآن رهنمون بشویم. بین قرآن وعترت یک پیوند دو طرفه است. قرآن وعترت یک پیوند تکوینی دارند و از هم جدا نیستند .هر چه معارف قرآن در زندگی و جامعه بیشتر شود، دست رأفت و تربیت امام زمان(عج) بازتر می شود تا ما را به سمت حقیقت خودش که عرفان و بندگی خداوند است برساند.

کسی که دستش از معارف قرآن جداست نمی تواند اتصال حقیقی را با ساحت تجسم یافته ی قرآن و حقیقت قرآن پیدا بکند. کسانی که می گویند کتاب خدا برای ما کافی است و ما نیازی به رهبر معصوم و امام نداریم، در ضلالت و گمراهی هستند. کسانی که می گویند: امام معصوم برای ما کافی است هم درگمراهی و لبه ی پرتگاه هستند زیرا قرآن و امامت با هم پیوند تکوینی دارند. کسی که به یکی از این دو تمسک جوید در واقع از هر دو جدا شده است زیرا قرآن و امامت از هم جدا نمی شوند. تجسم یافته ی اخلاق قرآنی ،وجود امام معصوم زمان می شود. پس برای نزدیکی به ساحت امام زمان(ع) و تربیت و تزکیه ،باید به قرآن نزدیک می شویم. داریم که حقیقت قرآن را جز طهارت یافتگان قرآن درک نمی کنند. نور قرآن در چهره ی انسانی امام زمان(عج) متجلی شده است.

ابن سیرین با پا گذاشتن روی شهوت جنسی به علم تعبیر خواب دست بافت. او امتحانی شبیه یوسف پس داد. او با آلوده کردن ظاهر خود با نجاست ،عشق و علاقه زنی را از بین برد و از مجلس گناه فرار کرد. داریم که حکمت با گناه جمع نمی شود. پس اگر کسی می خواهد دست هدایت بخشی امام زمانش در او باز بشود، باید از شهوت های حرام دور باشد. ابن سیرین بر اساس دریافت حکمت و تعالیم قرآنی ،با قرآن مانوس و مثل یوسف علم تعبیر خواب به او عطا شد.

فردی نزد ابن سیرین آمد و گفت که خواب دیدم تمام دنیا و آخرت را از دست داده ام. ابن سیرین گفت :کمی صبر کن. فرد دیگری وارد شد و گفت که خواب دیدم تمام دنیا و آخرت را بدست آورده ام. ابن سیرین از فرد اول پرسید که آیا تو قرآنی گم کرده ای؟ او گفت :بله ،قرآنی داشتم که آنرا تلاوت می کردم و چند روزی است که آنرا گم کرده ام.

ابن سیرین به فرد دوم گفت که آیا تو قرآنی پیدا کرده ای؟ او گفت :بله .ابن سیرین گفت که این قرآن برای این فرد است. تعبیر اینکه تمام دنیا و آخرت را از دست داده ای این است که قرآن را گم کرده ای و تعبیراینکه تمام دنیا و آخرت را بدست آورده ای این است که قرآن را پیدا کرده است. پس قرآن مصداق تمام خیرات و برکات دنیا و آخرت است.

حکمت راه رسیدن به خیر و برکت دنیا و آخرت است. دانش و عرفانی که برای رسیدن به سعادت لازم است، به هر کس داده نمی شود. در قرآن داریم :حکمت عطا می کند به هر کس که می خواهد و ارا ده می کند اگر کسی برگزیده شد که خدا به او حکمت بدهد بداند که به خیر کثیر دنیا و آخرت رسیده است.

شخصی محضر امام صادق(ع) بود. حضرت فرمود: در شگفتم از کسی که از چهار چیز در هراس است و به چهار آیه قرآن پناه نمی برد. در شگفتم از کسی که می ترسد چگونه به آیه 71 سوره آل عمران :حسبناالله و نعم الوکیل (خداوند کفایت می کند مرا و بهترین وکیل و نگهدار من است .آیه 71 سوره آل عمران) پناه نمی برد. این را از خدای بزرگ شنیده ایم پس با نعمت و بخشش ویژه ای خداوند روبرو شده اند وقتی این آیه را خوانده اند در حالیکه هیچ گزندی به آنها نرسید. امام خمینی فرمود: به خدا قسم در طول زندگی ام از کسی نترسیده ام .امام فرد حکیمی است که با پناه بردن به خدا و عترت و خواندن این آیه از هیچ کس نترسیده است. امام صادق (ع)در ادامه می فرماید: در شگفتم از کسی که غمگین است چگونه به آیه 88 سوره انبیاء: لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین پناه نمی برد.( این ذکر یونسیه است که حضرت یونس درشکم ماهی خوانده است) از خدای بزرگ شنیدم که خواسته ی او را پذیرفتیم از اندو ه و غم او را رهانیدیم و مومنان را این گونه از غم می رهانیم. درشگفتم از کسی که نسبت به او مکر و حیله و نیرنگی انجام شده است چگونه به آیه 44 سوره غافر: افوض امری الی االله ان الله بصیربالعباد( تمام امورم را به خدا واگذار می کنم که خداوند بصیر است)پناهنده نمی شود. زیرا از خدای بزرگ شنیده ام که در پی این آیه خدا می فرماید: خداوند تمام مکر و خیانتی که به او شده است را برگرداند و او را حفاظت کرد. در شگفتم از کسی که خواهان دنیا و زینت های دنیایی است به آیه 39 سوره کهف: ماشاءالله لا قوة الا بالله (هر آنچه که خدا بخواهد همان می شود و اگر خدا بخواهد بهتر از آنرا به من نمی دهد) پناه نمی برد. زیرا شنیدم که خدا می فرماید: امید آن است که پروردگارم بهتر از دوستان و دارایی تو به او عطا کند.

با اتکاء به این چهار آیه در هنگام ترس ،غم و اندوه ، فریب و پیشرفت دنیا ، و تضمینی که خداوند داده است انسان به آرامش می رسد و دیگر جایی برای ترس و اندوه و دلهره وجود ندارد.

در عصر غیبت که مشیت الهی بر این قرار گرفته است که امام زمان (عج) در غیبت باشد ولایت و هدایت و حکمت بخشی امام زمان(عج) به واسطه ی فقیهان حکیم و آگاهی که از قرآن لبریز شده اند ،انجام می شود. داریم که حکمت گمشده ی مومن است. معلمان و مربیان حکمت و کسانی که دست تربیت امام زمان(عج) در وجودشان باز شده است، آنها هم گمشده ی مومن هستند. پس امت در زمان غیبت باید به دنبال فقیهان ربانی دین شناس حکیم وعارف باشند که تربیت شده در محضر قرآن و عترت باشند.

امام خمینی نقل می کنند که وقتی طلبه بودم احساس می کردم که گمشده ای دارم،در درس ها شرکت می کردم ولی احساس می کردم که گمشده ی دیگری دارم. یکی از اساتید حوزه به من گفت که اگر دنبال گمشده ات می گردی، گمشده ات در این حجره نشسته است. دیدم داخل حجره آیت الله شاه آبادی و آیت الله حائری مباحثه می کردند. من در کنار حجره ایستادم تا مباحثه ی آنها تمام شد.( شرط یادگرفتن حکمت، تواضع و فروتنی است. حضرت علی(ع) می فرماید: هرگز فرا نمی گیرد کسی که تکبر می کند) مباحثه به طول انجامید و بعد آیت الله شاه آبادی از حجره بیرون آمدند و من دنبال ایشان حرکت کردم، با ایشان هم کلام شدم و گفتم :من گمشده ای دارم که حکمت و عرفان است.(عطش به حکمت همان عطش به مهدی است) برای من یک درس حکمت وعرفان بگذارید .ایشان قبول نکردند ولی من اصرار کردم. ایشان درس حکمت (تعلیم) بعد درس اخلاق(تزکیه) را برای من گذاشتند. بعد از مدتی من در درس های اخلاقی ایشان شرکت می کردم. هر وقت امام خمینی نام آیت الله شاه آبادی را می بردند می فرمودند: روحم فدای او. امام می فرمودند که من روحی به لطافت آیت الله شاه آبادی ندیدم. افرادی مثل امام خمینی هم مثل ما از صفر شروع کردند اما در مسیر بندگی صداقت نشان دادند. آغاز حکمت بندگی و طاعت است. اگر انسان بدنبال خواسته های نفسانی برود و بجای اینکه مرد خدا باشد مرد خود باشد، هرگز حکمت بدست نمی آورد، باید مرد خدا شد.

منبع:برنامه سمت خدا

  • 4 stars
    نظر از: مدرسه علمیه الزهرا شهرستان قروه
    1392/02/29 @ 09:09:51 ق.ظ

    مدرسه علمیه الزهرا شهرستان قروه [عضو] 

    مطلب جالبی بود استفاده کردیم.

  • جان نثاری
    نظر از: جان نثاری
    1392/02/24 @ 10:34:47 ق.ظ

    جان نثاری [عضو] 

    موی از غم سامرایی‌ام گشته سپید

    در چهره چروک بی‌کسی گشته پدید

    دانی که چرا به سینه و سر بزنیم؟

    چون بوالحسن ثالث ما گشته شهید

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.