خوش آمدید

مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها

چهل حدیث از امام حسن عسگری علیه السلام

قالَ الاِْمامُ الْعَسْكَرى(عليه السلام):

1- پرهيز از جدال و شوخى
«لا تُمارِ فَيَذْهَبَ بَهاؤُكَ وَ لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَأَ عَلَيْكَ.»:
جدال مكن كه ارزشت مىرود و شوخى مكن كه بر تو دلير شوند.

2- تواضع در نشستن
«مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الَْمجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتّى يَقُومَ.»:
هر كه به پايين نشستن در مجلس خشنود باشد، پيوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخيزد.

3- هلاكت در رياست و افشاگرى
«دَعْ مَنْ ذَهَبَ يَمينًا وَ شِمالاً، فَإِنَّ الرّاعِىَ يَجْمَعُ غَنَمَهُ جَمْعَها بِأَهْوَنِ سَعْى وَ إِيّاكَ وَ الاِْذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّياسَةِ، فَإِنَّهُما يَدْعُوانِ إِلَى الْهَلَكَةِ.»:
آن كه را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به كمتر تلاشى گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش كرده و سخن پراكنى كنى و در پىرياست باشى، زيرا اين دو، آدمى را به هلاكت مىكشانند.

4- گناهى كه بخشوده نشود
«مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا تُغْفَرُ : لَيْتَنى لا أُؤاخَذُ إِلاّ بِهذا. ثُمَّ قالَ: أَلاِْشْراكُ فِى النّاسِ أَخْفى مِنْ دَبيبِ الَّنمْلِ عَلَى الْمَسْحِ الاَْسْوَدِ فِى اللَّيْلَةِ الْمُظْلِمَةِ.»:
از جمله گنـاهانى كـه آمرزيده نشود ايـن است كه [آدمى ] بگويد: اى كاش مرا به غير از اين گناه مؤاخذه نكنند. سپس فرمود: شرك در ميان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سياه در شب تار نهانتر است.

5- نزديكتر به اسم اعظم
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ أَقْرَبُ إِلَى اسْمِ اللّهِ الاَْعْظَمِ مِنْ سَوادِ الْعَيْنِ إِلى بَياضِها.»:
«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» به اسم اعظم خدا، از سياهى چشم به سفيدىاش نزديكتر است.


صفحات: 1· 2

و آفتاب از همه سو می روید

 

صدا بر ما باریدن گرفت وما رها شدیم.

از دست یأس وازدست ترس، ازخاک جدا شدیم و خاک  از مادور می شد، راه پرواز به سوی آسمان در حال گشودن بود وآن صدا همچنان می خواند، از نجف، از پاریس، نامه ای بعد از نامه ای، رهنمودی بعد ازرهنمودی، اعلامیه ای بعد ازاعلامیه ای …

بر خواستمان می خواند، به رهایی ازقید همه چیز جزحق. دیدیم وه!! بهار تاریخی مان وزیدن گرفت وتمام باغ های دنیای اولیاء الهی درما سبز شدند، جوانه زدند، در حال شکفتن وبه بار نشستن و تاریخ جدیدی به پیش رویمان گشوده شد.

با ناباوری تمام، امیدوار شدیم در حالی که همه ی سرمایه ی انسانی مان در حال پوچ شدن بود، آیا باز می شود زنده بود و دوباره معنی زندگی را در آغوش خدا تجربه کرد؟ وبدین شکل ظلمت روزگار شکاف برداشت. تاب چشم بستن مان نماند. چشم گشودیم و دیدیم که نه در خاک، که بر خاکیم و آفتاب ازهمه سو می روید و می بارد و آن صدا، ما را در وسعت چشمانش پناه داد وامید زندگی به اهل زمین برگشت.

تولدی دیگر وزاده شدنی نو! ازدرون خود مهر وعشق ریشه داری را به آن صدا احساس کردیم. اصلا اوآشنایی بود گمشده. به مهرش نشستیم، مهر اوخورشیدی شد در جانمان، در چشمه ی مهرش چرک و خون سالهای درد و تنهایی و مرگ را شستیم و عریانمیان را با تن پوشی از ارادت و اطاعت از او پوشاندیم و آهسته آهسته داشتیم انسان و دنیای حقیقی انسانیت را می یافتیم.

به ما گفته بودند مدرنیته پایان تاریخ است و بشر در آن به تمامیت خود رسیده است و راه دیگری نیست و ما نیز پذیرفته بودیم و نیز به ما قبولانده بودند دیگر خدا با انسان ها سخن نمی گوید وباید در ظلمتکده ی فرهنگ مدرنیته همه ی امیدهای بلند انسانی را دفن کنیم و به بدترین مرگ تن دهیم ولی آن صدا ما رابه حیات آن هم حیاتی که در سینه ی پیامبران جستجو کردیم خواند.

دیگر پس از آن، ما با او بودیم و آسودن در زیر سایه ی آن پیر کهن که متذکر سایه ی آرامش دیانت بود و عبودیت. سایه به سایه ی او می رفتیم. باز هم دروغ بود و نیرنگ، سود بود و سرمایه و دندان نمودن وانسان دریدن، ولی دیگر ما در آن غروب به سر نمی بریم.

دعوت او دعوتی بود به امید و زندگی و انسان ماندن. او چشم ما را به آب های زلال باز کرد و نگاهمان را از مردابی که می بلعیدمان و ما ناخودآگاه به سوی آن قدم می گذاشتیم، رهانید.

ای امام! تو انسانیت را به ما نمودی وامکان های سالم انسانی را و بصیرت شناخت انحراف را.

هشتم ربیع الثانی تا هشتم ربیع الاول



امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام درهشتم ربیع الثانی سال‌ 232 هجرى‌ در مدينه‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود . مادروالا گهرش‌ سوسن‌ يا سليل‌ زنى‌ لايق‌ و صاحب‌ فضيلت‌ و در پرورش‌ فرزند نهايت‌ مراقبت‌ راداشت‌ ، تا حجت‌ حق‌ را آن‌ چنان‌ كه‌ شايسته‌ است‌ پرورش‌ دهد . اين‌ زن‌ پرهيزگار در سفرى‌ كه‌ امام‌ عسكرى‌ علیه السلام به‌ سامرا كرد همراه‌ امام‌ بود و در سامرا از دنيا رحلت‌ كرد . كنيه‌ آن‌ حضرت‌ ابامحمد بود .


صورت‌ و سيرت‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام
امام‌ يازدهم‌ صورتى‌ گندمگون‌ و بدنى‌ در حد اعتدال‌ داشت‌ . ابروهاى‌ سياه‌كمانى‌ ، چشمانى‌ درشت‌ و پيشانى‌ گشاده‌ داشت‌ . دندانها درشت‌ و بسيار سفيد بود . خالى‌ بر گونه‌ راست‌ داشت‌ . امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام بيانى‌ شيرين‌ و جذاب‌ و شخصيتى‌ الهى‌ باشكوه‌ و وقار و مفسرى‌ بى‌نظير براى‌ قرآن‌ مجيد بود . راه‌ مستقيم‌ عترت‌ و شيوه‌ صحيح‌ تفسير قرآن‌ را به‌ مردم‌ و به‌ ويژه‌ براى‌ اصحاب‌ بزرگوارش‌ - در ايام‌ عمر كوتاه‌ خود - روشن‌ كرد .

صفحات: 1· 2