آیا ترکیب رسول اکرم غلط است؟
ترکيب غلط «پيامبر اسلام» را بکار نبريم ؟!!!
سالها پيش که مرتب تر از امروز خدمت استاد ارجمندم حضرت آيت الله حاج سيد محمد علي روضاتي - حفظه الله من جميع البليات - مي رسيدم، از ايشان شنيدم که مرحوم اميري فيروزکوهي، شاعر و محقق برجسته کشورمان، مقاله اي در باره غلط بودن تعبير «پيامبر اسلام» در مجله دانشکده الهيات مشهد نوشته است.
شنيدن اين که اين تعبير، تعبير نادرستي است ابتدا برايم نامأنوس بود، و اما به ويژه بعد از مطالعه آن مقاله ، دريافتم که حق با آن شاعر فرهيخته و استاد ارجمند بنده بوده و هست. ايشان اصرار داشت که سخن مرحوم اميري درست است و ما نبايد اين تعبير را که بسيار غلط و ساخته دست مستشرقان است در هيچ کجا بکار ببريم.
مع الاسف شاهديم که بي دقتي ما دامنه اش چندان وسيع است که بسياري از نويسندگان ما از آن در عناوين کتابهايشان استفاده کرده اند.
به علاوه طي سالها شاهد بوده و هستيم که در بيشتر متن هايي که در صدا و سيما خوانده شده يا در مطبوعات درج مي شود هميشه از اين ترکيب نادرست استفاده مي شود. در حالي که قدسيت کلمه رسول خدا (ص) بسيار روشن و واضح و نادرستي تعبير پيامبر اسلام با اندکي تأمل قابل درک است.
در ضمن کار و مطالعه آثار اسلامي، دريافتم که آنچه هميشه و هميشه ميان مسلمانان و در متون مقدس از قرآن و حديث و غيره بکار رفته تعبير «رسول الله» است نه رسول الاسلام که هيچ سابقه اي ندارد. حتي امروز هم در فرهنگ مسلمانان غير فارسي زبان، به خصوص در زبان عربي، کسي تعبير رسول الاسلام را به کار نمي برد.
محتمل است که اين تعبير نادرست درآثار مارکسيست هاي عرب يا لائيک هاي ضد دين به کار برود و به وضوح يک خواننده عرب با ديدن تعبير رسول الاسلام مي فهمد که نويسنده اعتقادي به نبوت ندارد.
اما در زبان فارسي به طور اعم يعني توسط مسلمان و غير مسلمان بکار رفته و اين هم ناشي از بي دقتي ما در انتخاب ترکيب هاي وارداتي يا ترجمه معادل هاي انگليسي به فارسي است.
آنچه در اين باره بايد توجه داشته باشيم اين است که وقتي ما کلمه «رسول» را به کار مي بريم مقصودمان فرستاده و نماينده است. در اين فرستاده مهم آن است که از طرف چه کسي آمده است نه آن که چه چيزي را آورده است.
اين اهميت از آن بابت است که قداست رسول به آن است که از طرف خداي تعالي براي زمينيان فرستاده شده است. خداوند مرتب روي اين جنبه تکيه دارد و به همين دليل است که تعبير رسول الله در متون مقدس استفاده مي شود. در قرآن به طور مؤکد تعبير به رسول الله داريم و متأسفانه در فرهنگ ما به کاربردن اين تعبير قرآني ترک شده و به جاي آن، آن تعبير نامأنوس آمده است.
اگر ما جهت الهي رسالت را با ساختن تعبير «پيامبر اسلام» کنار بگذاريم، درست به همان هدفي که مستشرقان از جعل و کاربرد اين تعبير داشته اند نزديک شده ايم . آنان اعتقادي به اين که محمد (ص) از طرف خدا آمده ندارند، اما با اين مطلب که محمد (ص) دين اسلام را ميان مردم آورده مشکلي نداشته و اين تعارضي با معتقدات و باورهاي غير ديني يا ضد ديني آنان ندارد. بنابرين به راحتي کلمه پيامبر اسلام را ساخته اند و به جاي پيامبر خدا (ص) گذاشته اند.
البته مي پذيريم که وقتي يک مسلمان ايراني، کلمه پيامبر اسلام را به کار مي برد قصد انکار آن طرف يعني بعد الهي اين رسالت را ندارد. اما اين امر بر حسب يک عادت است نه آن که بر اساس اين تعبير به جنبه الهي بودن دين مي رسد.
از علاقه اي که به اين مسأله داشتم در پي يافتن مقاله مرحوم فيروزکوهي برآمدم و آن را در نشريه دانشکده الهيات مشهد ش 14 (سال 1354) صص 215 – 218 يافتم. ايشان در اين مقاله کوتاه مي نويسد:
معلوم نيست چرا و به چه سبب چند سالي است که اغلب بلکه عموم نويسندگان و گويندگان و خطباي فاضل و سخنرانان ما ، اين عموميت و اطلاق را از شمول و اتفاق انداخته و به قيد و تخصيص آن در مکاتبات و محاورات خود پرداخته اند و مدام بر فراز منابر و متون دفاتر مي گويند و مي نويسند: «پيغمبر اسلام چنين گفت، پيغمبر اسلام چنان کرد».
حقير احتمال مي دهد که اين بي توجهي و انصراف اذهان، حتي از طرف فضلا و صاحب علمان، از وقتي به ظهور و تداول عامه يافت که مترجمان کتب خارجي و سيره نويسان غير مسلمان، به ترجمه و نقل از کتب ايشان بدون توجه و دقت شايان دست زده و عين نوشته ها و کلمات و اعتقادات و نظريات آنان را کلا و جزئا وارد عبارات و جملات مورد ترجمه خود کرده اند.
…. اما مسلماني که اعتقاد به خاتميت، ضروري دين و اعتقاد اوست و مسلمان فاضلي که به نص قرآن مجيد و عين اخبار و قطع سيره، بلکه بحکم عقل و استدلال و وصول به درجه کمال، همين عقيده مورد قطع و يقين اوست، ديگر مجاز نيست که به هيچ گونه تخصيصي از اقسام مخصصات و هيچ نوع قيدي از انواع قيود (حتي قيد توضيحي) اين عموميت و اطلاق را مخصوص و مقيد گرداند، و عقايد ديگران و تخصصيات و تقييدات آنان را مورد لحاظ قرار دهد و درگفته ها و نوشته هاي خويش بکاربرد.
منبع:(به نقل از سول جعفریان)سایت گفتمان قرانی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1390/06/13 ساعت 09:26:05 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1390/06/13 @ 10:17:56 ق.ظ
safir [بازدید کننده]
سلام خدا قوت تا حالا به این موضوعفکرنکرده بودم که بایک جمله می تونیم پیامبرمون راتا این حد محدودکنیم!!!