به جدم قسم نفرینت می‌کنم!

 

آیت الله مرعشی نجفی هیچ وقت، محافظ قبول نمی‌کرد. فرمانده وقت سپاه قم، حاج آقای ایرانی دو مامور موتور سوار را موظف کرده بود که بدون اطلاع آقا از ایشان محافظت کنند.

آقا که متوجه این امر می‌شوند آقای ایرانی را فوری احضار کرده و گفتند: تو با این کارت توکل به خدا را از من می‌گیری.

اگر این‌ها را از اینجا نبردی به جدم قسم نفرینت می‌کنم! بعد آقای ایرانی قبول کرد که آقا محافظ نداشته باشند.

  • نظر از: محمدی
    1391/07/11 @ 09:38:54 ق.ظ

    محمدی [عضو] 

    در دستور زبان عرفان، فعل اینگونه صرف می شود :

    من نیستم ، تو نیستی ، او هست . . .

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.