مي شنيدم فرشتگان بر او درود مي فرستند!!!

ياران پيامبر مي دانند كه من لحظه اي به خدا و پيامبرش پشت نكردم . همه مي دانند من در جاي جاي حوادث سخت و پرخطر كه قهرمانان پا پس مي كشيدند از فدا كردن جانم دريغ نمي كردم. كيست كه از من به پيامبر در زندگي و مرگ نزديك تر است؟ از كودكي در دامان او باليدم و در آخرين لحظه هاي عمر تنها يار وفادار او بودم . پيامبر خدا در حالي به ملكوت اعلا پيوست كه سرش را بر سينه ام گذاشته بود . در لحظه ي عروج جان پاك و نازنين او از ميان دست هايم پر كشيد و بال رفت. دست هايم رابه تبرك بر چهره ام كشيدم و آن گاه پيكر پاكش را شستم در حالي كه فرشتگان ياري ام مي دادند. ناله ي آن ها در و ديوار خانه را آكنده بود . گروهي فرود مي آمدند و گروهي ديگر بالا مي رفتند. گوش هاي من لحظه اي از هياهوي فرشتگان خالي نبود. او را در آرامگاهش به خاك سپردم در حالي كه مي شنيدم فرشتگان بر او درود مي فرستند.

برگرفته از خطبه ي 188 نهج البلاغه


  • 5 stars
    12059m
    نظر از: 12059m
    1391/07/12 @ 09:08:06 ق.ظ

    [عضو] 

    زيبا بود .موفق باشيد.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.