تبلیغ جهادی، مسئولیت حوزویان
امام خمینی(ره) به عنوان فردی زاهد، عابد، عارف، عالم، فقیه، اسلامشناس، سیاستمدار و دارای نگرش و آگاهی سیاسی و اجتماعی و تاریخی و بینالمللی، اسلام را در جنبههای نظری و علمی در همه ابعاد آن میبیند و خود نیز علاوه بر این که به همه این امور عالم است، به همه آنها نیز عامل است و همین وظیفه و رسالت همگانی و همهجانبه را برای روحانیت و عالمان دینی قائل است و البته این رسالت و مسوولیت روحانیت از نظر آن حضرت غیر قابل اغماض، ضروری، واجب و اجتنابناپذیر است و عدم ایفای آن، توجیه ناپذیر و به منزله شانه خالی کردن از تحمل امانت و مسوولیت الهی است.[1]
و لذا بخش اعظمی از نفوذ روحانیت در جوامع اسلامی برخاسته از ارزش عملی و منش پارسا گونه آنان است. امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشی سپرده شود، که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت. روحانیت مروج پا نهادن بر تعلقات مادی است و از این منظر هیچ چیزی بدتر از دنیا گرایی نمی تواند روحانیت را آلوده کند. توجه به زی پارسا گونه و دوری از زخارف دنیوی امری است که باید از طرق مختلف در حوزه ها مورد توجه قرار گیرد و از مسیر های مختلف دنبال شود.
اشاعه فرهنگ دینی
جهاد تبلیغی، مسئولیت حوزویان بوده و در این برهه حسّاس نقش پررنگ تری پیدا کرده است. موضوع تبلیغ برای هر مکتب، مذهب، حزب و گروه در طول تاریخ از اهمیّت فوق العادهای برخوردار بوده، و بزرگترین نقش را در معرفی، نشر، حفظ و حراست اصول مبانی آنها و پیروانشان ایفا کرده است.
بدون تردید، اگر مبلّغان توانا و زبردستی به تبلیغ و ترویج اصول و مبانی مکتب هماهنگ با زمان نپردازند، استمرار آن اصول و مبانی از ضمانتی برخوردار نخواهد بود و از مکتب و پیروان آن، جز آثاری در اوراق تاریخ باقی نخواهد ماند. اگر مکتب و مرامی در جهان توانسته است حضورش را در صحنههای بینالمللی یا منطقهای حفظ کند و آثار و پیروانی داشته باشد، وجود جایگاه بلند عنصر تبلیغ، در آن مکتب و مرام بوده که آنها را دارای نقش نموده واز زوال و نابودی نگهداشته است.
و لذا دایره نیازهای مردم، فزونی عطش آنها برای درک معارف الهی (چه در داخل و چه در خارج) و محاصره اسلام برای جایگزینی اندیشههای مبتذل و پوچ به جای اندیشههای ناب اسلام، بر مسئولیت امروز داعیان و مبلغان افزوده است. داعیانی که از دیر باز مهمترین وظیفه شان، اشاعه، تبیین و تعمیق باورها و ارزشهای دینی بوده است. امام راحل) حساسیت این مسئله را به خوبی درک کرده بود و توانست وظیفة تبلیغی خود را به بهترین شکل ممکن ادا نماید و ندای اسلام را به گوش جهانیان برساند. ایشان میفرماید:
«در خلال تحصیلات خود، در فکر باشید که اسلام را به مردم معرفی کنید. فعلاً اسلام غریب است و کسی اسلام را نمیشناسد؛ ولی لازم است که شما اسلام و احکام اسلام را به مردم برسانید تا مردم بفهمند اسلام چیست؟… اصلاً اسلام برای چه آمده و چه میخواهد؟» [2]
روحانیت چهرهای است که میتواند تا حد زیادی با مخاطرات جدی علیه اسلام مبارزه کند و موج تبلیغات جهان بر ضد اسلام را خنثی نماید و اوست که میتواند اسلام را به جهان صادر نماید. صدور اسلام به جهان، مستلزم مقدماتی است که هرمبلغی باید آنها را مد نظر داشته باشد و در راه رسیدن به آنها از هیچ کوششی فروگذار نکند.
امام خمینی(ره) به عنوان اندیشمندی زمان شناس و روشن بین به این اصل اشاره میکند و میفرماید:«ما امروز نمیتوانیم مثل سابق فکر کنیم. ما سابق، تبلیغاتمان منحصر به ایران بود…. تبلیغات آن قدری که برای خارج لازم است، برای داخل کمتر از او لازم است… پیشتر احتیاج به زبان، زبانهای خارجی نبود. امروز احتیاج است به این. یعنی جزو برنامه تبلیغاتی مدارس باید زبان باشد. زبانهای زنده دنیا، آنهایی که در همه دنیا شایعتر است.» [3]
اما احساس میشود که در راه تبلیغ دین از ناحیه ما اهمال صورت گرفته و علمای اهل تسنن و مسیحیت در حال ربودن گوی سبقت از ما هستند.
شناخت زبان و زمان، از مهمترین اصول تبلیغ است. تبلیغات نیز منحصر به منبر نیست؛ بلکه با راههای مختلف و با راهکارهای مطالعه شده، میتوان به اشاعه پیام وحی پرداخت.
امام خمینی(ره) که به خوبی به این نکته واقف بودند، از هر راهی برای متمایل ساختن قلوب مردم به اسلام استفاده میکردند. یکی از اطرافیان امام در پاریس میگوید:«شب تولد حضرت عیسی، امام ره پیامی برای تمام مسیحیان جهان دادند که خبرگزاریها پخش کردند. در کنار این پیام، به ما دستور دادند هدایایی را که برادران از ایران آوردند- و معمولاً گز و آجیل و شیرینی بود- بین اهالی نوفل لوشاتو تقسیم کنیم. ما این کار را انجام دادیم و در کنار هر بسته، یک شاخه گل قرار دادیم. چند جا که رفتیم، احساس کردیم برای کسانی که در غرب، اثری از این عاطفهها و محبتها، حتی در بین پدر و فرزند سراغ ندارند، بسیار عجیب است که شب میلاد حضرت مسیح یک رهبر ایرانی که غیر مسیحی است، این قدر به آنها نزدیک است و ابراز محبت میکند؛ از جمله خانمی بود که وقتی هدیه امام را گرفت، چنان هیجان زده شد که قطرات اشک از چهرهاش فرو ریخت.»
مبلغ دین باید به این نکات کوچک، اما حساس، توجه خاصی را مبذول دارد و برای متمایل ساختن قلوب انسانها به اسلام ناب از هر وسیله ممکن استفاده نماید.
بدعت زدایی از دین
بدعت، رنگ و لعابی است که حق را میپوشاند و صدمه جبران ناپذیری بر ساحت دین وارد میسازد. دشمن از هر فرصتی استفاده میکند تا بدعتها و انحرافاتی را در دین بگستراند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمیکند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یکی از وظایف عالم دینی را، مبارزه با بدعت و آگاه ساختن مردم از انتشار آنها بیان میفرمایند:
«اِذَا ظَهَرَتِ البِدَعُ فِی اُمَّتِی فَلْیظْهِرِ العَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یفْعَل فَعَلَیهِ لَعْنَهُ الله؛ [4] آن گاه که بدعتها در امت من ظهور کنند، پس عالم باید علم خود را آشکار سازد. پس هر کس چنین نکند، لعنت خدا بر او باد.»
امام عظیم الشأن نیز با بهره گیری از این حدیث شریف، وظیفه عالم دینی را در مقابل بدعت و بدعت گذاران این طور بیان میدارد:
«اگر بدعتها در دین ظاهر بشود، بر علماست که دانش خود را آشکار کنند و نگذارند فریب هاو نیرنگها و دروغهای بدعت گذاران در دین و در مردم اثر کند و باعث انحراف شود.» [5]
اما بدعت و انحراف، منحصر به عقاید و مسائل ذهنی نیست، بلکه تمام شئون اجتماعی، همچون آداب اجتماعی، لباس پوشیدن، سیاستهای اجتماعی، روابط فرهنگی و اقتصادی، کیفیت اداره کشور و… را شامل میشود. روحانیت، در گام نخست، باید این انحرافات و کج رویها را به خوبی بشناسد و در گام آخر به پاک سازی آنها بپردازد و ریشه آنها را بخشکاند. سستی در این راه مقدس، منجر به شیوع بدعتها خواهد شد و بدعت هدفی جز تباهی و نابودی دین ندارد.
پی نوشت ها:
[1] رسالت روحانیت از نگاه امام خمینی، بهروز رشیدی
[2] همان، ج 3، ص 226.
[3] همان، ج 18، ص 99.
[4] کافی، ج 1، ص 54.
[5] صحیفه، ج 8، ص 168.
منبع:
ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان
معاونت تهذیب حوزه علمیه
سایت کتاب نیوز
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1392/06/02 ساعت 10:29:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |