تعیین مصداق کوثر

پیوند: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=271864


حضرت فاطمه

برای توجه به مقام مقدس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌توان به برخی از آیات قرآن کریم اشاره کرد.

از جمله آیه مباهله و آیه تطهیر. یکی دیگر از مواردی که در قرآن کریم به صورت غیر مستقیم اشاره به ایشان اشاره دارد ، سوره کوثر می باشد. در این یادداشت کوتاه به تفسیر این سوره قرآن می‌پردازیم.

 

«إنَّا أَعْطَیْنَاكَ الْكَوْثَرَ ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ »

ما تو را خیر فراوان دادیم.

پس برای پروردگارت نمازگزار و دستانت را برای تکبیر تا گردن بالا بیاور و یا قربانی کن.

دشمنت خود بی‌تبار خواهد بود.

سوره مبارکه کوثر یکصد و هشتمین سوره از سور قرآن مجید است که به غیر از بسم الله دارای سه آیه می‌باشد. این سوره کوتاه ترین سوره قرآن کریم است و در تقسیمات سوره‌ها در سوره‌های مکی قرار می‌گیرد، یعنی سوره‌ای ای است که در بخش اول دوران نبوت پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) و قبل از هجرت به مدینه نازل شده است. نام این سوره (کوثر) از اولین آیه آن گرفته شده است.

درباره شأن نزول این سوره گفته شده که:” عاص بن وائل” که از سران مشرکان بود، پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد، و مدتی با حضرت گفتگو نمود، گروهی از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره را از دور مشاهده کردند، هنگامی که ” عاص بن وائل” وارد مسجد شد به او گفتند: با که صحبت می‌کردی؟ گفت: با این مرد ” ابتر"!  این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که ” عبد اللَّه” پسر پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) از دنیا رفته بود، و عرب کسی را که پسر نداشت” ابتر” (یعنی بلا عقب) می‌نامید، و لذا قریش این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر برای حضرت انتخاب کرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) را به نعمت های بسیار و کوثر بشارت داد، و دشمنان او را ابتر خواند).[1]

در فضیلت تلاوت این سوره، مرحوم صدوق روایتی را - به سند خود - از امام صادق علیه السلام نقل کردند که کسی که در نمازهای واجب و مستحبش به تلاوت سوره مبارکه کوثر بپردازد ، خداوند در روز قیامت او را از نهر کوثر سیراب خواهد کرد و در نزد رسول خدا در طوبی بهشتی خواهد بود.[2]

چهار واژه در این سوره آمده است که نیاز به توضیح دارد: الکوثر-وانحر- شانئک- الابتر.

که اتفاقاً هر چهار کلمه هم فقط یک بار در تمام قرآن کریم به کار رفته است.

در میان اقوالی که برای تعیین مصداق کوثر مطرح شده قولی که آن را بر حضرت فاطمه علیهاالسلام تطبیق می‌کند نظری قابل توجه باشد و البته این تفسیر منافاتی ندارد که کوثر نام رودی هم در بهشت باشد چرا که بسیاری از امور دنیوی در آخرت- یا برزخ- دارای صورت و تمثل متفاوتی هستند که توضیح آن از این مختصر نمی‌گنجد

کوثر

درباره کوثر آن را به رودی در بهشت که در کنارش درختان زیادی روییده است و همچنین خیر فراوانی که خدا به پیامبر اکرم عنایت کرده است معنا کرده‌اند.

علامه راغب می‌نویسد: قیل: هو نهر فی الجنّة یتشعّب عنه الأنهار، و قیل: بل هو الخیر العظیم الذی أعطاه النبیّ (صلی الله و علیه وآله) و قد یقال للرّجل السّخیّ: کَوْثَرٌ، و یقال: تَکَوْثَرَ الشی‌ءُ: کَثُرَ کَثْرَةً متناهی[3] برخی فراوانی و عدد زیاد را هم به عنوان معنای آن ذکر کرده‌اند.[4]به نظر می‌رسد معنای اصلی کوثر همین است یعنی کثرت و زیادی چیزی را بیان می‌کند و از آنجا که تعبیر احترام آمیز: ما به تو دادیم- اعطیناک- قبل از آن به کار رفته است، روشن می‌شود که این چیز فراوان موضوعی خیر بوده است لذا آیه اول را به معنای ما به تو خیر فراوان دادیم، ترجمه کردیم.

نحر

درباره نحر باید گفت که معنای اصلی[5] آن محلی است که گردنبند در بالای سینه و پایین گردن روی آن قرار می‌گیرد و گاهی به صورت فعلی به کار می‌رود و به معنای زدن در نحر حیوان به کار می‌رود.

عده ای از مفسران قرآن کریم و انحر را به معنای قربانی کردن - که به صورت ضربه زدن به نحرش انجام می‌شود و نه به صورت ذبح که در گاو و گوسفند صورت می‌گیرد- گرفته‌اند.[6]

عده‌ای دیگر بر اساس برخی از روایات اهل بیت علیهم السلام[7] نحر را به معنای بالا بردن دستان برای تکبیر در نماز تا محل گردن تفسیر کرده‌اند.

روشن است که میان قربانی کردن شتر و بالا آوردن دستان برای تکبیر نماز وجه مشترکی نیست و باید یکی از این دو نظر را انتخاب کرد.[8] در صورت معتبر بودن روایات ما از جهت سندی مسلماً باید تفسیر دوم را بپذیریم.

قرآن

 

شانئک

شانئ به معنای مبغض و دشمن است.[9] شانئک یعنی دشمن تو که در اینجا مراد عاص بن وائل- پدر عمرو عاص معروف- است.

الابتر

بتر به معنای بریدن دم است و ابتر یعنی کسی که یادش از میان رفته است.[10] چون نسلی ندارد که او را یاد کنند. از آنجا که پیامبر ما پسر نداشتند و در عرب جاهلی- متأسفانه در میان جامعه ما هم کم و بیش چنین تفکری وجود دارد- تنها پسر را سبب تداوم نام و یاد فرد می‌دانستند لذا این موضوع سبب شده بود که حضرت مورد اهانت و اذیت دشمنانشان قرار گیرند.

حال که با واژگان مشکل سوره تا حدی آشنا شدیم به تفسیر اجمالی این سوره می‌پردازیم:

همانگونه که گفتیم مردم زمان جاهلیت بر اساس زندگی قبیله‌ای که داشتند اهمیت زیادی برای پسر داشتن و تعداد پسران هر خانواده می‌دادند، از این روست که هنگامیکه کسی دختر دار می‌شد ناراحت می‌شد:

وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ کَظِیم[11] : و هر گاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند، چهره‌اش سیاه می‌گردد، در حالی که خشم [و اندوه] خود را فرو می‌خورد.

در چنین جامعه‌ای پیامبر گرامی ما پسرانش را از دست می‌دهد و تنها سه دختر برایش می‌ماند: زینب، ام‌کلثوم و از همه کوچکتر و معروف تر فاطمه زهرا سلام الله علیها.

درباره نحر باید گفت که معنای اصلی آن محلی است که گردنبند در بالای سینه و پایین گردن روی آن قرار می‌گیرد و گاهی به صورت فعلی به کار می‌رود و به معنای زدن در نحر حیوان به کار می‌رود

مردم جاهلیت به علت اینکه تنها راه انتقال نسل را از طریق پسر می‌دانستند و معتقد بودند دختران آنها متعلق به دیگران می‌شوند، به فردی که پسر نداشت به چشم تکریم نگاه نمی‌کردند.

در چنین فضایی پیامبر در مکه مشغول تبلیغ دینی است و یارانی اندک دارد. پسرانش از خدیجه کبری (علیها السلام) یکی پس از دیگری از دنیا می‌روند.

سوره مبارکه کوثر نازل می‌شود. سوره‌ای که وحدت ساختارش نشان دهنده اینست که یکجا نازل شده و با موضوع دادن چیزی که خیر کثیر است به پیامبر اکرم آغاز و با ابتر خواندن دشمن حضرتش پایان می یابد.

در وسط سوره هم به ایشان فرمان می‌دهد که به شکرانه داشتن کوثر نماز گذارد و دستها را تا گردن بالابیاورد (یا قربانی به جا آورد).

چه رابطه‌ای میان این کوثر و مساله ابتر نبودن حضرت می‌تواند وجود داشته باشد، این چه خیر کثیری است که پیامبر را از ابتر بودن حفظ می‌کند ؟ نسل پیامبر اکرم از چه کسی جز فاطمه باقی مانده است؟ چه کسی جز فاطمه زهرا می‌تواند بهترین مصداق خیر کثیر و فراوانی باشد که خدا به پیامبرش داده است؟

لذا به نظر می رسد در میان اقوالی که برای تعیین مصداق کوثر مطرح شده قولی که آن را بر حضرت فاطمه علیهاالسلام تطبیق می‌کند نظری قابل توجه باشد و البته این تفسیر منافاتی ندارد که کوثر نام رودی هم در بهشت باشد چرا که بسیاری از امور دنیوی در آخرت - یا برزخ - دارای صورت و تمثل متفاوتی هستند که توضیح آن از این مختصر نمی‌گنجد.

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک

و الحمد لله رب العالمین

پی نوشت ها:

[1] -  (1)” مجمع البیان/10 صفحه 549.

[2] - ثواب الاعمال156.

[3] - مفردات703

[4] - المصباح المنیر526

[5] - مفردات راغب/794: النحر موضع القلادة من الصدر.

[6] - استاد شهید آیت الله مطهری این نظر را به اغلب مفسران اهل سنت نسبت داده‌اند: مجموعه آثار28/794.

[7] - تفسیر نورالثقلین5/684

[8] - تعجب است که در تفسیر نمونه تلاش شده تا میان این دو نظر توافق ایجاد شود:«ولى با این حال جمع میان همه معانى و روایاتى كه در این باب رسیده است هیچ مانعى ندارد و به خصوص اینكه در باره بلند كردن دست به هنگام تكبیرات روایات متعددى در كتب شیعه و اهل سنت نقل شده است، به این ترتیب آیه مفهوم جامعى دارد كه اینها را نیز شامل مى‏شود.»27/374

[9] - مفردات465.

[10] - مفردات 107

[11] - نحل58/ترجمه از مرحوم فولادوند است.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.