دلنوشته /" کربلا، سرزمین به هم ریختن معادلات ذهنی"(1)
” کربلا، سرزمین به هم ریختن معادلات ذهنی”
کرب وبلا !
همان جایی که وقتی میرسی لباس از تن درنیاورده و گرد راه نریخته میروی زیارت ، غسل هم نمیخواهد .
هرچه خسته تر باشی و ژولیده تربا حال و هوای اینجا قریب تری ! خسته و گرسنه و تشنه بار سفر را میگذاری و میروی به سمت حرم .
اذن دخول هم ندارد این حرم . اذن دخولت ورودی کربلاست که اینجا همه اش حریم امام است. ” اءدخل ” ها را باید از سرزمین خودت بخوانی . اجازه ها را باید از خانه ات از خانه دلت بگیری . قبل از راهی شدن . هم خدا ، هم پیامبر ،هم ملائکه مقرب ، هم اما غریب باید اذنت دهند تا راهی شوی ؛ که از همان لحظه عزم زائر میشوی و کربلایی . اذن دخولت توی کربلا میشود حرم عباس ، مسئول دفترامام حسین !
خواهر حوا بهرامی
از مدرسه علمیه الزهرا المرضیه سلام الله علیها
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1392/02/21 ساعت 08:10:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1392/02/22 @ 08:52:27 ب.ظ
یادگاری [عضو]
سلام خ بهرامی عزیز!ممنونم از این متن ادبی زیبا.خدا قوت مهربان.
1392/02/21 @ 11:32:43 ب.ظ
مدرسه الزهـــرا(سلام الله علیها) زرین شهر [عضو]
با سلام و خداقوت. اللهم ارزقنا زیارت الحسین(علیه السلام)
ولادت باسعادت امام محمد باقر(علیه السلام)مباررک باد. التماس دعای فرج…
1392/02/21 @ 12:43:21 ب.ظ
مدرسه علمیه الزهرا شهرستان قروه [عضو]
حدیث قدسى:
ماه رجب را ریسمانى میان خود و بندگانم قرار دادهام ؛
هر کس به آن چنگ زند ، به وصال من رسد.
حلول ماه مبارک رجب، مبارک