مجنون خدایم ...

روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و سجاده‌اش عبور كرد،

مرد نمازش راقطع كردو دادزد هي! چرا بين من وخدايم فاصله انداختي؟

مجنون به خود آمد و گفت من كه عاشق ليلي هستم تو را نديدم تو كه عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي…!


  • نظر از: الزهرا (س) نصر
    1390/11/19 @ 10:05:05 ق.ظ

    الزهرا (س) نصر [عضو] 

    چقدر زیبا بود. این مجنون عجب حرف های پر باری میزنه ها

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.