نامه ای به خدا که به واقعیت پیوست !!!

موضوع: نامه ای به خدا




این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه ای در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود. آن قدر فقیر بود که شب ها می رفت دوروبر حجره های طلبه ها می گشت و از توی آشغال های آن ها چیزی برای خوردن پیدا می کرد.یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان “نامه ای به خدا” نگهداری می شود.


مضمون این نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا !
سلام علیکم ،اینجانب بنده ی شما هستم.
از آن جا که شما در قران فرموده اید :
“ومامن دابه فی الارض الا علی الله رزقها”
«هیچ موجودزنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قران فرموده اید :
“ان الله لا یخلف المیعاد”
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به جیزهای زیر نیاز دارم :

* ۱ - همسری زیبا ومتدین
* ۲ - خانه ای وسیع
* ۳ - یک خادم
* ۴ - یک کالسکه و سورچی
* ۵ - یک باغ
* ۶ - مقداری پول برای تجارت
* ۷ - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی ۱۶- نظرعلی طالقانی

نظرعلی بعد از نوشتن …..
نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید،مسجد خانه ی خداست.پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد امام در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در مسجد در یک سوراخ قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی

“نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست”

ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند ،دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید: نامه ای که برای خدا نوشته بودند،ایشان به ما حواله فرمودند .پس ما باید انجامش دهیم. و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.

  • 5 stars
    بارانی
    نظر از: بارانی
    1391/02/24 @ 11:53:28 ق.ظ

    بارانی [عضو] 

    زیبا بود.موفق باشید.
    پرسيدي بعد از شهدا چه کرده ايم ؟ جوابت دادم : هيچ ، از حرمت آلاله نوشتيم در حالي که پايمان روي لاله ها بود .

  • 5 stars
    نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)
    1391/02/22 @ 10:08:22 ق.ظ

    موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 

    حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند :
    إن العبد لیذنب الذنب فینسی به العلم الذی کان قد علم.

    به درستی که بنده گناه می کند ، پس به سبب آن گناه، علمی را که می دانسته فراموش می کند.

    بحارالانوار ، ج73،ص377

  • mirkarimi
    نظر از: mirkarimi
    1391/02/21 @ 08:48:18 ق.ظ

    mirkarimi [بازدید کننده] 

    - اى عقده‏ گشاى دلِ ديوانه من … اى نوِر رخت، چراغ كاشانه من

    - بــــــردار حجاب از ميان تا يابد … راهى به رخ تو چشم بيگانه من
    امام خمینی(ره)

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.