به فکر حضرت مهدی (عج) نیستیم؟!(4)
* او هم منتظر امر خداست
زمانی مرحوم شیخ ابراهیم حایری در مسجد کوفه معتکف بود، حضرت غایب عجل اللّه تعالی فرجه الشریف را در خواب دید، حضرت به او فرمود: این ها که در این جا معتکفند، از خوبان و صلحا هستند، ولی هر کدام حاجتی دارد: مال، عیال، خانه، قضای دین، رفع کسالت و مرض و … ولی هیچ کس به فکر من نیست و برای ظهور و فرج من به طور جدی دعا نمی کند! گویا حضرت علیه السلام از ما می خواهد که اعتکاف و توسل و دعایمان برای خصوص فرج و ظهور آن حضرت واقع شود، ولی ما به او خطاب می کنیم که: «عالم ز دست رفت، تو پا در رکاب کن.» و یا این که می گوییم: «ای یوسف زهرا، بیا.» غافل از این که او هم از خدا می خواهد که بیاید. مگر آمدن او به دست اوست که از او می خواهیم از زندان بیرون بیاید؟! بلکه همه باید از خدا بخواهیم تا اذن دهد او ظهور نماید. خود او هم منتظر امر خدا و الهامات خدا است، تا ظهور کند و خود را معرفی کند، و از غریبی و درماندگی نجات یابد؛ زیرا گرفتاری او، گرفتاری همه بشر، و نجات و فرج او، نجات همه و فرج برای همه است.
* آیا حضرت حجت عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از دوستانش غافل است؟!
آیا حضرت صاحب عجل اللّه تعالی فرجه الشریف که از دست دشمن ها در پشت پرده غیبت است، از دوستانش هم غافل است که هر چه بر سرشان آمد، آمد؟ این خیال ها از ضعف ایمان است. آیا می شود که حضرت حجت، حقانیت مذهب را تقویت و تأیید نکند؟! خدا می داند آن حضرت تا به حال چه کرده و چه می کند! چه قدر فرق است بین کسی که او را «عین اللّه الناظرة»، (چشم بینای خدا)، و این مجلس ما را در محضر او می داند، و یقین دارد که حدود و اندازه همه کلمات و … نزد آن حضرت از واضحات است، و کسی که چنین فکر نمی کند!
* انتظار فرج و تحصیل مقدمات آن
ما باید انتظار فرج حضرت غایب عجل اللّه تعالی فرجه الشریف را داشته باشیم، و فرجش را فرج عموم بدانیم، و در هر وقت و هر حال باید منتظر باشیم، ولی آیا می شود انتظار فرج آن حضرت را داشته باشیم، بدون مقدمات و تحمل ابتلائاتی که برای اهل ایمان پیش می آید؟! با این حال، چه اشکالی دارد که تعجیل فرج آن حضرت را با عافیت بخواهیم، یعنی این که بخواهیم بیش از این بلاها که تا به حال بر سر مؤمنین آمده، بلای دیگری نبینند؟! زیرا در روایت آمده است: وقتی سفیانی خروج می کند، هر کس نام علی، فاطمه، حسن و یا حسین را دارد می کشد. پس از این که عده ای کشته می شوند، بقیه می گویند: پدران و مادران ما گناه کرده اند و این اسم ها را بر ما گذاشته اند، ما چه تقصیر داریم؟! در این جا سفیانی تفضل می کند! و به افراد خود دستور می دهد از کشتن صاحب بعضی از نام ها خودداری کنند، ولی صاحب بعضی از نام ها را بکشند! چنان که زمانی یهودی ها اگر می دیدند صاحب شناسنامه، شیعی است، فوراً او را می کشتند، الان هم منتظر دستورند! در هر حال، باید منتظر فرج باشیم ولی با مقدمات آن؛ ولی می دانیم که ضعیفیم و طاقت ابتلائات سخن را نداریم. لذا از خدا بخواهیم که شیعه بعد از این دیگر به ابتلائات بیشتر، مبتلا نشود. و اهم مقدمات انتظار فرج را که توبه و طهارت از گناهان است، تحصیل کنیم.
منبع:افق حوزه - ویژه نامه اولین سالگرد ارتحال آیت الله بهجت(قدس سره)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1391/09/27 ساعت 11:20:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |