رسالت زنان منتظر در عصر غیبت
عمدهترین نقشآفرینیهای زن منتظر، منتظرپروری است. امید است همان طور که زنان در طول تاریخ تشیع افتخارآفرینیهای زیادی در حفظ مکتب تشیع داشتهاند، در این عصر هم بتوانند با تربیت نسل مهدیباور، دین خود را به جامعهی دینی ادا نمایند.
گام اول؛ نقش و جایگاه زن در خانواده و تربیت نسل ولایی
اگر ولایتمداری و محبت به ولی خدا را یکی از مهمترین ارزشهای یک فرد شیعه بدانیم که خانواده متولی انتقال آن است، در راستای همان رسالتی که در جهانی هستی، خالق انسانها برای آنان قرار داده است و معمار انقلاب، حضرت امام خمینی نیز به خوبی آن را چنین تبیین نمودند که همان طور که قرآن انسانساز است، زن نیز انسانساز است؛ زنان عهدهدار مسئولیتی خطیر هستند.
اگر پایهی اصلی تربیت و رشد صحیح فرد برای اجتماع را در خانواده جستوجو کنیم،
زن به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزشها، اصیلترین نقشها را بر عهده دارد و در اهمیت آن همین بس که بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میفرمایند: «آن گاه که زن در منزل به امور خانه و تربیت فرزند میپردازد به خدا نزدیکتر است.»
رسالتهای اصلی زن منتظر
در طول تاریخ تشیع، یکی از نقشهای بیبدیل زنان، دفاع از ولایت و تلاش برای حفظ این ارزش الهی بوده است. بالاخص در عصر غیبت که نقش مردان برای دفاع از ولایت به جهت اختناق شدید، کمرنگ بوده است؛ زنان فعالانه برای حفظ فرهنگ مهدویت در جامعه نقشآفرینی نمودهاند و در بین تمامی نقشهای خود، در حفظ فرهنگ مهدویت و تربیت نسل ولایی و انتقال این ارزش به نسل آینده و حفظ اندیشهی مهدوی از طریق پویاسازی خانواده، نقشی بسیار مۆثر و انکارناپذیر داشتهاند.
زنان شیعه با بهرهگیری از آموزههای دینی در طول تاریخ تشیع با پرداختن به اساسیترین نقش و کارکرد زنان، که همان مادری است، بلندترین گامها را برای حفظ ولایت برداشتهاند. آنان با نقشآفرینی خود ارزش ولایت و حب به ولی خدا را به فرزندان خود منتقل کردند و بالاخص در عصر غیبت، این مادران بودند که با فضاسازی مناسب در خانه و با پایبندی به امام زمان خود و با علاقهای که به ایشان نشان میدادند و رابطه قلبی و معرفتی که با حضرت داشتند، این علاقه و عاطفه را به فرزندان نیز منتقل کردند و از این طریق، در حفظ و احیای این مهم میکوشیدند.
و اما در عصر حاضر، تربیت انسان دیندار پویا، کارآمد و عاشق ولایت از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است؛ چرا که شاهد هجوم جریان شوم ناتوی فرهنگی هستیم که بنا دارد از نسل جوان ما یک نسل بیهویت و بیریشه بسازد.[1]
نقش مادران در دفاع از هویت ملی و دینی و انتقال ارزشها بسیار پررنگ میشود؛ چرا که تمامی ارزشهای دینی، اخلاقی، ملی و… در درون خانواده است که شکل میگیرد، نهادینه میگردد و به جامعه منتقل میشود. بالاخص ارزشهای ولایتمداری که از جمله ارزشهایی است که دشمن نوک تیز پیکان حملهی خود را متوجه آن نموده است، از طریق خانواده، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
مادران منتظر باید بدانند یکی از مسئولیتهایی که از طرف شارع مقدس بر عهدهی آنان گذاشته شده، تلاش برای تربیت یک نسل ولایی است؛ چرا که در روایات متعدد آمده است که ولایت و مودت اهل بیت از فرایض الهی است و ملاک قبول اعمال و عبادات به حساب میآید.
در زیارت جامعهی کبیره میخوانیم: بموالاتکم تقبل الطاعه المفترضه و لکم الموده الواجبه: به سبب ولایت شما طاعت واجب پذیرفته میشود و «موده واجبه» برای شماست. همچنین پیامبر به سلمان فرمودند: انالموده اهل بیتی مفروضه واجبه علی کل مۆمن و مۆمنه: مودت اهل بیت من بر هر مرد و زن باایمان فرض و واجب است. [2]
از این رو، عمدهترین نقشآفرینیهای زن منتظر، منتظرپروری است. امید است همان طور که زنان در طول تاریخ تشیع افتخارآفرینیهای زیادی در حفظ مکتب تشیع داشتهاند، در این عصر هم بتوانند با تربیت نسل مهدیباور، دین خود را به جامعهی دینی ادا نمایند.
اگر پایهی اصلی تربیت و رشد صحیح فرد برای اجتماع را در خانواده جستوجو کنیم، زن به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزشها، اصیلترین نقشها را بر عهده دارد و در اهمیت آن همین بس که بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میفرمایند: «آن گاه که زن در منزل به امور خانه و تربیت فرزند میپردازد به خدا نزدیکتر است.»
گام دوم: ضرورت مهم انگاشتن نهاد خانواده و اصالت آن
با توجه به نقش زن در خانواده، یکی از رسالتهای مهم «زن منتظر» اهمیت به کانون خانواده و سعی در حفظ این نهاد است. بالاخص در عصر حاضر که مهاجمان فرهنگی جنگ علیه این نهاد تأثیرگذار را آغاز نمودهاند و بنا دارند که با تخریب کانون خانواده، به عنوان اصلیترین مرکز انتقال ارزشها، مانع انتقال ارزشهای دینی و ملی به نسل آینده گردند.
زن منتظر بر این نکته تأکید میورزد که فعالیتهای اجتماعی زنان در صورتی ارزشمند است که آسیبی به رسالتهای اساسی و مهم آنان در قبال مسئلهی خانواده و تربیت نرساند.
بر اساس روایت پیامبر اکرم که میفرمایند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیه والمراه راعیه علی بیت بعلها و ولده مسئوله عنهم» [3] زن در خانهی همسرش دارای مسئولیت بوده و در قبال اعضای منزل مسئول است.
زن مسلمان خود را مسئول میداند، چرا که پیامبر، زن را به طور خاص در مقابل حفظ نهاد خانواده مسئول نموده است. پس او سعی مینماید که منافع شخصی، رفاهطلبی، لذتخواهی و تنوعطلبی خود را تعدیل و کنترل نماید و آنها را در خدمت خانواده قرار دهد.
در منظر زن مسلمان خردمند، آگاه و مدبر، پرداختن به امور خانواده و تربیت فرزندان کلیدیترین و مۆثرترین نقش اجتماعی است. او گرچه در خانه است، اما خود را به عنوان یک عضو فعال و تأثیرگذار جامعه میپندارد و البته در مواقع ضروری و اقتضائات خاص، به شرط آسیب ندیدن خانواده، به برنامههای اجتماعی بیرون از خانواده نیز میپردازد.
زن منتظر، زمانی خود را در صراط مستقیم و در مسیر عبودیت، احساس میکند که اصالت را به مادری و همسری دهد و در صورت تعارض و عدم امکان جمع بین آنها و مسائل دیگر، در انتخاب خود، گزینهی خانواده را برگزیند و از این انتخاب خود بسیار مسرور و خوشحال باشد.
زمانی که رسول خدا در تقسیم کار میان اعضای خانوادهی حضرت علی، کار منزل را به زهرا و کار بیرون را به علی سپردند، حضرت زهرا با خوشحالی تمام فرمودند: «والله اعلم ما ادخلنی السرور» فقط خدا میداند که من از اینکه رسول خدا کار مردانه را از دوش من برداشتند چقدر خوشحالم. [4]
فاطمه (سلام الله علیه)، ضمن اصالتبخشی به نقش همسری و مادری و انجام کامل رسالت خود و فراهم نمودن زمینه و بستر مناسب برای رشد و تعالی همسر و فرزندان و اقناع میل عاطفی آنان و تبدیل خانه به کانونی مملو از عشق و محبت و عطوفت، در مواقع مقتضی نیز در فعالیتهای اجتماعی، حضور فعال و مۆثری داشته که تاریخ حکایتگر آن است. ولی او اصل را خانه و خانواده میدانست و همین اهتمام بود که موجب شد وقتی پیامبر از امیرالمۆمنین سۆال کردند که علی جان، همسر خود فاطمه را چگونه یافتی؟
فرمودند: «نعم العون علی طاعه الله» فاطمه بهترین یاور من در اطاعت الهی است. یعنی فاطمه به عنوان یک همسر به گونهای ایفای نقش میکند که یاری کنندهی همسر خود، امیرالمۆمنین در اطاعت الهی میشود و این گونه مسیر اطاعت را برای شوهر هموار میسازد و خود نیز به واسطهی عمل به این رسالت، رستگار میگردد.
آن حضرت توانست در خانهی محقر و کوچک خود، فرزندانی چون حسن، حسین، زینب و امکلثوم را تربیت نماید که هر کدام در عرصهی حیات، تاریخساز و تحولآفرین بودند. این بانوی نمونهی اسلام توانست فضایی شاد و باصفا را برای همسر خود فراهم نماید که حضرت علی در خصوص تأثیر این فضا میفرمودند: هر وقت به منزل میآمدم و چشمم به فاطمه میافتاد، غم عالم را فراموش میکردم. [5]
پینوشتها:
[1]. سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع اساتید و دانشجویان استان سمنان، 12 اردیبهشت 84.
[2]. هادی نجفی، موسوعه احادث اهل بیت، ج 1، ص 234.
[3]. جلالالدین سیوطی، جامعالصغیر، ص 95
[4]. بحارالانوار، ج 43، ص 81.
[5]. علیبن عیسی اربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج 1، ص 363.
منابع:
دکتر مریم معینالاسلام؛ کارشناس امور تربیتی و مباحث زنان
سایت موعود
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط صدرارحامی در 1392/12/02 ساعت 06:32:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1392/12/06 @ 07:05:33 ب.ظ
رحیمی [عضو]
با سلام
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ(التحريم/11)
شيخ صدوق رحمه الله از احمد بن ابراهيم نقل كرده است كه در سال 262 بر حكيمه دختر امام جواد عليه السلام وارد شدم واز پس پرده با وى سخن گفتم واز او درباره اعتقادش به امامان پرسيدم. او همه آنها را يكا يك شمرد وآنگاه حجة بن الحسن بن على را نيز نام برد… .
از او پرسيدم: اين فرزند كجاست؟ گفت: در پس پرده غيب است. گفتم پس شيعه به چه كسى پناه ببرد؟ گفت: به جدّه، مادر امام حسن عسكرى عليه السلام . سپس افزود: اين دستور از سوى امام حسن عسكرى وبه پيروى از امام حسين عليه السلام صورت گرفته است. زيرا امام حسين عليه السلام در ظاهر براى حفظ جان فرزندش امام سجاد، به خواهرش زينب كبرى عليهالسلام وصيت كرد ودر نتيجه تا مدتى هر آنچه از امام زينالعابدين عليه السلام صادر مىشد به حضرت زينب عليهالسلام نسبت داده مىشد تا امر پنهان باشد(7) وحساسيتها نسبت به امام سجاد عليه السلام كمتر شود. اين امتياز براى جدّه باقى بود تا آنكه كسانى مانند عثمان بن سعيد وديگر سفرا ونايبان خاص امام زمان عليه السلام در بين شيعيان شناخته شدند ومنزلت يافتند.
التماس دعا
یا زهرا سلام الله علیها