میخوای موفق باشی؟! راهش اینه!!


12 راز موفقیت در زندگی

در میان عوامل مۆثر در موفقیت انسان آنچه مهمترین نقش را به نحو اقتضا ایفا می‌کند اراده خود فرد می‌باشد. انسان بخاطر عقل و اراده‌ای‌ که دارد می‌تواند بر وجود خود و تربیت و پرورش تمامی رفتارها و واکنش‌های خویش تسلط و اشراف کامل داشته باشد و تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار نگیرد. او باید درباره خودش، توان‌مندی‌ها و رشد و پرورش آن‌ها در راستای رسیدن به اهدافش بیندیشد و تصمیم بگیرد.

این توان‌مندی درونیِ اراده و تدبیر و تسلطی که فرد می‌تواند بر نفس و رفتار خود داشته باشد، از نظر اسلام زمینه تکلیف و مسئولیت برای خود را در امر تربیت خودش و مربی‌گری نسبت به خودش ایجاد می‌کند.1

انسان فرزند اراده و تلاش خویش است؛ به بیان حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید:

«مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ حَسَبُهُ»2

ترجمه: آن كه كرده وى او را بجایى نرساند نسب او وى را پیش نراند.


اراده انسان عاملی اساسی در پرورش قابلیت‌های اویند؛ هرچند که عوامل دیگر در او تأثیرگذار است ولی انسان نباید هرگز به سستی و ناامیدی تن بسپارد و از تلاش برای اصلاح و سیر به سوی اهدافش باز ماند. حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید:

«علیك بالجدّ و إن لم یساعد الجسد»3

ترجمه: بر تو باد به کوشش و جدیّت اگر چه پیکر همراهی نکند.

از مهم‌ترین دلایلی که اثبات می‌کند انسان تا مادامی‌که در این دنیا است می‌تواند به اختیار و اراده خود در جهت سعادت و موفقیّت و پرورش اکمل توان‌مندی‌های خویش پیش رود و امکان رسیدن به والاترین درجات را دارد، ارسال رسل، انزال کتاب و نوید و تهدیدهایی است که از سوی خداوند وارد شده است؛

راه تربیت انسان از خود او می‌گذرد، اگر انسان به خودش و ارزش‌های خود توجّه نماید استعدادها و توان‌مندی‌هایش را معطل نمی‌گذارد و در راه پرورش آن‌ها نهایت تلاش و کوشش خود را به کار می‌گیرد. امام علی (علیه السلام) همواره در سخنانشان ارزش انسان‌ها را به ایشان یادآوری می‌کردند تا آنها بدانند چه ارزشی دارند و نباید استعدادهای گرانقدر خود را با وجود مشکلات و عدم امکانات دیگر به تباهی بکشانند.

اگر انسان به خودش و ارزش‌های خود توجّه نماید استعدادها و توان‌مندی‌هایش را معطل نمی‌گذارد و در راه پرورش آن‌ها نهایت تلاش و کوشش خود را به کار می‌گیرد. امام علی (علیه السلام) همواره در سخنانشان ارزش انسان‌ها را به ایشان یادآوری می‌کردند تا آنها بدانند چه ارزشی دارند و نباید استعدادهای گرانقدر خود را با وجود مشکلات و عدم امکانات دیگر به تباهی بکشانند

دنیای نکوهیده سبب می‌شود که آدمی از حرکت به سوی مقصدی که برای آن آفریده شده باز بماند. پس همّتی باید تا انسان خود را آزاد نماید و ارزش و توان‌مندی‌های خود را جلوه دهد. حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید:

«الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ»4

ترجمه: دانا كسى است كه قدر خود را بشناسد، و در نادانى مرد این بس كه پایه خویش را نشناسد.

در منطق حضرت علی (علیه السلام) انسان نباید منتظر فراهم شدن شرایط مطلوب و امکانات لازم برای پرورش توان‌مندی‌های خویش بنشیند، بلکه باید به تربیت خود قیام کند و راه سخت کمال و موفقیت را با پای خود در نوردد و به سازش با شرایط نامطلوب و گوشه‌ای نشستن نسپارد. او باید به این برسد که هر انسانی استعداد این را دارد که تمام توان‌مندی‌هایی را که خدا در او به ودیعه گذاشته را شکوفا کرده و همه اسمای حسنای الهی را در خود جلوه‌گر کند.

حضرت علی (علیه السلام) نمونه والای انسانی را در خطبه همام معرفی می‌کنند که با تلاش و اراده‌ای عظیم به تربیت نبوی و پرورش توان‌مندی‌های خویش پرداخته تا به همه انسان‌ها راه و مسیر تربیت را به درستی بنمایاند، چنان که می‌فرماید:

در منطق حضرت علی (علیه السلام) انسان نباید منتظر فراهم شدن شرایط مطلوب و امکانات لازم برای پرورش توان‌مندی‌های خویش بنشیند، بلکه باید به تربیت خود قیام کند و راه سخت کمال و موفقیت را با پای خود در نوردد و به سازش با شرایط نامطلوب و گوشه‌ای نشستن نسپارد. او باید به این برسد که هر انسانی استعداد این را دارد که تمام توان‌مندی‌هایی را که خدا در او به ودیعه گذاشته را شکوفا کرده و همه اسمای حسنای الهی را در خود جلوه‌گر کند

در گذشته مرا برادرى بود كه در راه خدا برادریم مى‏نمود. خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت، و شكم بر او سلطه‏اى نداشت، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏كرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به كار نمى‏برد. بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند. افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان، و به هنگام كار چون شیر بیشه و مار بیابان. تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و كسى را كه عذرى داشت. سرزنش ـ نمى‏نمود، تا عذرش را مى‏شنود. از درد شكوه نمى‏نمود ـ مگر آن گاه كه بهبود یافته بود. آنچه را مى‏كرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏كرد دهان نمى‏گشود. اگر با او جدال مى‏كردند خاموشى مى‏گزید ـ و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید. بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید، و گاهى كه او را دو كار پیش مى‏آمد مى‏نگریست كه كدام به خواهش نفس نزدیكتر است تا راه مخالف آن را پوید. بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یكدیگر پیشى گرفتن. و اگر نتوانستید، بدانید كه اندك را ـ به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن.5

پی نوشت ها:

1عباس نژاد، محسن، قرآن و روانشناسی و علوم تربیتی، چاپ اول، مشهد، مۆسسه انتشاراتی بنیاد پژوهش‌های قرآن و حوزه، 1384 ش، 392.

2نهج البلاغه، قصار/ 22؛

3غرر الحکم و دررالکلم ، ص 447 ‍؛

4 نهج البلاغه خطبه/ 102؛

5 نهج البلاغه قصار /281؛

 

منبع:

بخش نهج البلاغه تبیان

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.