زناني كه بي عذاب قبر به بهشت مي روند


هولناك ترين مسئله در زندگي بشر، مرگ و مسائل آن است. در آيات و روايات از سكرات مرگ سخن به ميان آمده است و اينكه بيشتر مردم هنگام مرگ و پس از آن دچار عذاب و شكنجه هاي روحي و مانند آن هستند. مساله فشار قبر يكي از مسائل در آموزه هاي اسلامي است كه شنيدن آن بر آدمي سخت و دشوار است؛ چه رسد كه تجربه آن را داشته باشد و بخواهد آن را در ذهن خويش تصوير و ترسيم كند.
يكي از منزلگاه هاي آدمي پس از مرگ قبر است. خداوند مي فرمايد: ثم أماته فأقبره؛ سپس او را ميراند، پس وارد قبر كرد. (عبس، آيه8) در آيه ديگر مي فرمايد: و أن الله يبعث من في القبور؛ خدا كساني را كه در قبرها هستند برمي انگيزد. (فاطر، آيه22).


برزخ و احوالات آن


اما قبر جايگاه واقعي انسان پس از مرگ نيست؛ بلكه انسان پس از مرگ به عالم برزخ مي رود كه خود عالمي از عوالم سه گانه هستي؛ يعني دنيا، برزخ و آخرت است. از اين رو خداوند در آيه 100 سوره مؤمنون از برزخ به عنوان دومين جايگاه حيات انسان ياد مي كند و مي فرمايد: و من ورائهم برزخ الي يوم يبعثون؛ و در پيشاپيش آنان برزخي است تا روزي كه برانگيخته مي شوند.

عالم برزخ عالم ميان دو عالم دنيا و آخرت است. اصولا برزخ به هر چيز حائل گفته مي شود كه در ميان دو چيز باشد. از جمله خداوند درباره برزخ ميان دو دريا مي فرمايد: بينهما برزخ لا يبغيان؛ ميان دو دريا، فاصله و حائلي است كه به هم سرايت نمي كند. (الرحمن، آيه20).

انسان در عالم برزخ، هم داراي آثار روحي و رواني مانند فرح و شادماني، حزن و اندوه، و هم داراي آثار جسماني است مانند: «رزق» و «روزي» و كلمه هاي «فرحين» و «يستبشرون» و «يرزقون» و «بنعمه من الله» همگي حاكي از چنين آثار حيات مي باشد (آل عمران، آيات169 تا171) همچنان كه آيات مربوط به عرضه آل فرعون بر آتش و ورود قوم نوح بر آن گواه بر شكنجه شدن كافران در آن منزل مي باشد.

از جمله آياتي كه بگونه اي بر حيات برزخي دلالت مي كند آيه زير است: قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا أثنتين، فاعترفنا بذنوبنا فهل الي خروج من سبيل؛ (كافران در روز قيامت مي گويند) پروردگارا دوبار ما را ميراندي و دوبار زنده كردي پس ما به گناهان خود معترفيم، پس آيا راهي براي بيرون رفتن از آتش دوزخ وجود دارد؟ (غافر، آيه11).

در نهج البلاغه درباره فشار قبر آمده است: ياد كنيد از دفعه به دفعه آمدنهاي خوف و بيم هاي مختلف و جابه جا شدن دنده هاي پهلو از فشار قبر و كر شدن گوش ها و تاريكي گور.
آن حضرت همچنين مي فرمايد: اگر آن مردگان را با (ديده) عقل بسنجي و پرده (خاكي) كه آنها را از تو پوشانده است، كنار رود (آنها را خواهي ديد) درحالي كه گوش هايشان در اثر رسوخ جانداران خاكي در آنها نابود و كر گشته و ديدگانشان از سرمه خاك (به مغز) فرو رفته و زبان هايشان پس از تندي و تيزي در دهان ها پاره پاره گشته و دلهاشان پس از بيداري در سينه ها مرده و از تپش افتاده، در هر عضوي از ايشان پوسيدگي تازه كه باعث فساد و زشتي است رخ داده و راه نابودي آنها را آسان ساخته است، در حالي كه در برابر هر آسيبي تسليمند، نه براي دفاع (از آلام و اسقام) دستي و نه براي ناليدن (از سختيها) دلهايي دارند (اگر به ديده عبرت بنگري) اندوه هاي دلها و خاشاك و خونابه چشمها را خواهي ديد كه براي آنها در هر يك از اين رسوائي و گرفتاريها حالتي است كه دگرگون نشود و سختي اي است كه برطرف نگردد.(نهج البلاغه ترجمه انصاري، ص 625)

محمد تقي فلسفي در اين باره مي گويد: «مقصود از فشار قبر اين نيست كه ديوارهاي قبري كه در گورستان حفر شده به هم نزديك مي شوند و جسد ميت را در تنگنا قرار مي دهند، بلكه مقصود فشار نامرئي و نامحسوسي است كه بر روح و جسد برزخي متوفي، وارد مي آيد و او را به شدت ناراحت مي كند.»

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: به خدا سوگند من بر شما از برزخ مي ترسم، گفتم برزخ چيست؟ فرمود: القبر منذ حين موته الي يوم القيامه ؛ مقصود از برزخ قبر انسان است از لحظه مرگ تا روز رستاخيز. (بحارالانوار، ج 6، باب احوال برزخ، حديث 611)

زناني كه فشار قبر ندارند
پيامبر گرامي اسلام صلي الله و عليه و آله در سخناني سه دسته از زنان را از فشار قبر استثنا كرده و فرمودند: سه گروه از زنان عذاب قبر ندارند و در قيامت هم با حضرت فاطمه سلام الله عليها محشور مي شوند: 1-زني كه با فقر و تنگدستي شوهر خود بسازد 2-زني كه با بد اخلاقي شوهر، صبر و بردباري خود را از دست ندهد. 3-زني كه مهريه خود را به شوهر ببخشد.(المواعظ العدديه ص 57)


در روايت ديگر از پيامبر اسلام(ص) روايت شده كه فرمود: سه طايفه از زن ها هستند كه عذاب قبر از آنها برداشته شود و با حضرت فاطمه دختر حضرت محمد صلي الله و عليه و آله محشور مي شوند؛ زني كه بر غيرت شوهرش صبر كند، زني كه با شوهر بداخلاق بسازد و زني كه مهريه اش را ببخشد. (ديلمي، حسن بن ابي الحسن، ارشاد القلوب (ترجمه رضايي)، ج 1، ص 314، انتشارات اسلاميه، تهران،
1377 ش)

  • 3 stars
    نظر از: كوثر
    1391/08/20 @ 09:12:39 ق.ظ

    كوثر [عضو] 

    خدا قوت.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.