موضوعات: "خواندنیها" یا "روان شناسی" یا "دل نوشته" یا "مطالب طنز" یا "معرفی کتاب" یا "معرفی سایت" یا "مهدویت"

به وبلاگ الزهرا المرضيه (س) اصفهان خوش آمديد

حکایاتی از ایین همسرداری حضرت زهرا سلام الله علیها(7)

ص - بازی وتحرک :

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (علیه السلام) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .

ق - رعایت عدالت در میان کودکان :

روزی امام حسن (عالیه سلام) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (صلی الله علیه و اله) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (علیه السلام) داد و در این هنگام که امام حسین (علیه السلام) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (علیه السلام) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (سلام الله علیها) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .

طبع بلند و عزت نفس

مرحوم شیخ محمد حسین زاهد با این که زندگی ساده ای داشت و شاید به سختی زندگی خود را تأمین می کرد ولی از مردم پول قبول نمی کرد، حتی یک زمانی، خیلی نان و آرد کم شده بود به طوری که فقط پولدارها می توانستند نان تهیه کنند، یک شب در منزل ایشان را زدند، مرحوم شیخ شخصاً آمدند دیدند یک شخص باربری، یک کیسه آرد به دوش گرفته و برای ایشان آورده است.

آن شخص گفت: این را یکی از تجار برای شما هدیه فرستاده است لذا خواهشمند است که شما به نانوائی بدهید تا برای شما نان درست کنند.

ایشان فرمودند: من و همسرم دو نفر هستیم، بالاخره یک چیزی گیرمان می آید که بخوریم، این را ببر به محتاجان و فقیران بده.

طبع بلند و عزت نفس مرحوم شیخ به حدی بود که اگر کسی برای ایشان وجوهات می آورد می فرمودند: بدهید به آقای (آیت الله العظمی ) شاه آبادی و یا به دیگران، در حالی که می توانستند مثل روال جاری و با هماهنگی با مراجع تقلید مقداری از این وجوهات را صرف طلاب و مقداری را هم خود به عنوان مدرس یا موارد دیگر استفاده کنند.

ولی با درآمد مختصری که داشتند روزگار را می گذراندند. و در اواخر عمر که خیلی وضع مالی ایشان ضعیف شده بود برای این که از کسی پول قرض نکند کتابهایشان را به شاگردانشان می فروختند تا زندگی کنند. (آخرین گفتارها، (نوشته محمد راجی قمی) ج 6، ص 426)


حاج ملا هادی سبزواری

در احوال فیلسوف بزرگ، حاج ملا هادی سبزواری نوشته اند: از کثرت شهامتی که داشت، از هیچ کس چیزی نمی خواست . تحف و هدایا را نیز اصلا قبول نمی کرد .

در همه عمر، با کمال زهد و تقوا، صدق و صفا، بی آلایشی و نهایت «عزت نفس » گذرانید . به هیچ کس از اکابر و اغنیا اعتنایی نداشت .

ناصر الدین شاه در سبزوار به خانه اش رفت و روی حصیری که فرش اتاق تدریس بود، نشست و تالیف کتابی را در اصول دین به زبان پارسی درخواست نمود . پس از رفتن، پانصد تومان به خدمتش فرستاد، ولی آن مرد منیع الطبع نپذیرفت و نصف آن را به طلاب و نصف دیگر را به فقرا حواله داد و دستور فرمود که به سادات، دو برابر دیگران بدهند . (ریحانة الادب، ج 2، ص 423 و سیمای فرزانگان، ص 403)


معرفي سايت

بررسی نقش زنان در دفاع مقدس(8)


ذ ـ تبلیغات برای ایجاد روحیه حماسی در رزمندگان
هنر، همچنانکه پیر مراد رزمندگان گفته بود: دمیدن روح تعهد در انسان‏هاست… و این چنین بود که شاعران و هنرمندان زن در این میان نقش آفرینی کردند. اشعار حماسی و شورانگیز مرحومه سپیده کاشانی، خانم سیمین دخت وحیدی و طاهره صفارزاده، همچون شعر خنساء در زمان پیامبر، حماسه ساز بزرگمردان بود. تهیه و نصب پلاکاردها و تراکت‏های تبلیغاتی و شعارها و… نیز شیوه‏ای دیگر بود.
«بچه‏ها چند قوطی رنگ که در خانه داشتند، آورده بودند. نقاش ابتدا طرح‏ها را با مداد روی تخته‏ها پیاده کرد. قلم مو نداشتیم. نگاهی به هم انداختیم. آستینم را بالا زدم و انگشتم را در قوطی رنگ فرو بردم و شروع کردم به رنگ زدن. بقیه هم به من نگاه کردند و با خنده مرا همراهی کردند… صدای اذان صبح که بلند شد، کار طراحی ما نیز به پایان رسیده بود…»(1)
چنین است که رهبر معظم انقلاب می‏فرمایند: «ما در جنگ و انقلاب مشاهده کردیم که نقش خانم‏ها اگر از مردها بیشتر نبود، کمتر هم نبود. اگر زنان حماسه جنگ را نمی‏سرودند و جنگ را در میان خانه‏ها یک ارزش تلقی نمی‏کردند، مردها اراده و انگیزه رفتن به میدان جنگ را پیدا نمی‏کردند. ده‏ها عامل دست به دست هم می‏دهد تا خیل عظیم بسیجی را به سمت جبهه روانه کند. یکی از مهمترین این عامل‏ها، روحیه همسران و زنان است…»(2)

1- نقش پشتیبانی رزمی در دفاع، کنگره نقش زنان در دفاع و امنیت
2- حدیث ولایت، ج 3، ص 54.

عزت نفس در سیره عالمان دینی(2)

حضرت امام خمینی

یکی از تاجران ایرانی، مبلغی سنگین - به عنوان وجوه شرعی - در نجف، خدمت حضرت امام خمینی رحمه الله آورده بود .

ضمن تقدیم وجه، گویی در اثر بدآموزی دیگران و ضعف ایمان، از موضع کسی که از پول هنگفتی دل کنده و امتیاز آن را به دیگری اعطا کرده، درخواست کرد که حضرت امام رحمه الله، به اصطلاح تخفیفی به ایشان بدهند و مثلا خمس اتومبیلش را - که خمس به آن تعلق گرفته بود - از او نگیرند! حضرت امام رحمه الله کل وجه را جلوی او گذاشته، فرمودند:

«بردار و برو; شما گمان می کنید حالا که این پول را اینجا آورده اید، منتی بر ما دارید؟ نخیر این ما هستیم که بر شما منت داریم; چرا که با پرداخت آن و قبول ما، شما بری ء الذمه می شوید و تازه اول مسئولیت ما است . . . .» 1

شهید دستغیب

عالم پرهیزگار شهید دستغیب رحمه الله در یکی از درسهای اخلاقش در روزهای پنجشنبه، هنگامی که درباره قناعت و عزت نفس سخن می گفت: برای تایید فرموده اش داستان زیر را نقل کرد:

روز اول ماه که خواستم شهریه (طلاب) را بپردازم و تقریبا مبلغ هنگفتی می شد، پولها را شمردم، متوجه گشتم یازده هزار و پانصد تومان کم است و من در بازار افراد ثروتمند آشنا نداشتم و بنا هم نداشتم از کسی تقاضا کنم .

در اتاق تنها نشسته بودم، عرض کردم: خدایا! خودت می دانی که بنا ندارم به سوی غیر تو دست دراز کنم و حال هم امید و اطمینانم به تو است .

لحظاتی بیش نگذشت که درب منزل را زدند . یک نفر برای حساب وجوهاتش آمد و بیست هزار تومان مدیون شد . دست در جیبش کرد و مقداری پول بیرون آورد و گفت: آقا معذرت می خواهم، بیش از این میسر نشد . وجه را شمردم، یازده هزار و پانصد تومان بود .

ایشان می فرمودند: بدانید که اگر برای خدا گام بردارید، خداوند درهای رزق و مرحمتش را به روی شما می گشاید .2

پی نوشت

1- در سایه آفتاب، ص 78 .

2- یادواره شهید آیت الله دستغیب، ص 22 .

احترام به ذرّیّه زهرا(علیه السلام)

 


حدیثی از امام حسین(علیه السلام) :

«وَ اللّهِ لا أَعْطِى الدَّنِیَّةَ مِنْ نَفْسى أَبَدًا وَ لَتَلْقِیَنَّ فاطِمَةُ أَباها شاکِیَةً

ما لَقِیَتْ ذُرِّیَّتُها أُمَّتَهُ وَ لا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَحَدٌ أَذاها فى ذُرِّیَّتِها.»:

به خدا قسم من هرگز زیر بار پستى و ذلّت نخواهم رفت و در روز قیامت،

فاطمه زهرا پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالى که از آزارى که

فرزندانش از امّت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) دیده اند به پدر خویش

شکایت خواهد برد و کسى که ذرّیّه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.


 

نامه شهدا به نسل سوم

ای نسل سوم

سلام …. نمي‌دانم تا حالا صداي برخورد موشك را با زمين شنيده‌اي. كمي با موسيقي پاپ و راك فرق دارد؛ ولي تا بخو‌اهي حال و هواي آدم را عوض مي‌كند. تا ساعت‌ها بعد از آن، دنيا تار و تيره است و از دهان هيچ‌كس صدايي شنيده نمي‌شود. البته لب‌ها تكان مي‌خورند و دهان‌ها باز و بسته مي‌شوند؛ اما كسي صدايي نمي‌شنود. مي‌بينيد چقدر موسيقي ما با شما فرق مي‌كرد؟ پس قبول كنيد كه افكار ما هم كمي متفاوت باشد.

روزگاري كه بر ما رفت، با روزگار شما فرق‌هايي دارد. مثلا غم و غصه‌هاي شما خيلي لطيف‌اند. شما غصه لاية ازون و رطوبت هوا در پاسارگاد را مي‌خورديد كه خيلي رمانتيك و قشنگ‌اند. اما ما نگران تانك‌هاي غول‌پيكري بوديم كه اگر يك‌‌لحظه از آنها چشم برمي‌داشتيم، بايد در تجريش و زعفرانيه پيداشان مي‌كرديم.

فرق است بين نسلي كه صداي انفجار را فقط شب‌هاي چهارشنبه‌سوري در ميدان‌هاي زيباي شهر شنيده است با نسلي كه گوشش پر است از صداي نارنجك و زوزه خمپاره و نعره راكت ایا دوست دارید با ما هم صحبت شوید و بیشتر از ما بدانید … پس به خانه ما بیایید …. آری شلمچه و دهلاویه را می گوییم


داروهاي خوراكي

بيخوابي داريد؟
عسل بخوريد.
از عسل بعنوان داروي مسكن و آرامش بخش استفاده کنيد.

دچار آسم هستيد؟
پياز بخوريد.
مصرف پياز التهاب نايژك ها را از بين مي برد.
(وقتي بچه بودم مادرم بسته پياز درست مي کرد تا روي قفسه سينه ما بگذارد. براي درمان بيماري هاي تنفسي خوب بود و کمك مي کرد بهتر نفس بكشيم.)

دچار مشكلات استخوان هستيد؟
آناناس ميل کنيد.
شكستگي و مشكلات استخوکن با کمك منگنز موجود در آناناس قابل پيش گيري است.

سرفه مي کنيد؟
فلفل قرمز !!!
مشابه ماده اي که در شربت سرفه بكار مي رود در فلفل قرمز وجود دارد.
البته فلفل قرمز را با احتياط مصرف کنيد شايد معده شما را تحريك کند.


اسهال؟
سيب ميل کنيد.
سيب را با پوست رنده کنيد. بگذاريد تا قهوه اي شويد و براي درمان اين وضعيت ميل کنيد.
( موز نيز براي اين بيماري خوب است)

کيوي:
ريز و مقوي.
منبع بسيار خوب پتاسيم،منيزيوم، ويتامين C و فيبر…
ويتامين E موجود در آن دو برابر پرتقال مي باشد.


 

 

تکبر در انسان و گناه کردن

 

ای انسان مغرور شدی ؟؟؟ خجالت نکشیدی در برابر صاحت پروردگارت مغرور شدی !!

ایستادی رودرروی او و گناه کردی … مگه فکر کردی کی هستی ؟! خیلی بزرگی .. نه بابا از تو بزرگتر خیلی هست .. یه نگاه به پایین بنداز


حالا اگه جرئت داری گناه کن …دیگه از زمین که بزرگتر نیستی !!

ببین در برابر بقیه جهان عددی نیست … پس حساب کار خودت رو بکن !!!!

 

چندین تمرین برای آرام سازی

 

در این تمرین‌ها، عضلات به ترتیب از سر به طرف پا یا برعکس سفت و 10 تا 15 ثانیه در این حالت` نگه داشته می‌شوند و بعد باید به آرامی آنها را شل کرد. این سفت و شل شدن عضلات، تاثیر خوبی در آرامش ذهن دارد.

1.ابتدا به یک مکان خلوت بروید، روی صندلی بنشینید، پشت خود را صاف نگه دارید، کف پاها را روی زمین بگذارید و دست‌ها را روی ران‌ها قرار دهید.

2.ابروها را تا جایی که می‌توانید بالا بکشید و در این حالت نگه دارید و بعد به آ‌هستگی رها کنید.

3.چشم‌هایتان را محکم ببندید و پلک‌ها را روی هم فشار دهید و در این حالت نگه‌دارید. حالا به آهستگی چشم‌ها را باز کنید. زبان خود را مدتی به سقف دهان فشار دهید و بعد آهسته آن را رها کنید. دندان‌های خود را روی هم فشار دهید و فشار را نگه دارید. حالا آن را به آهستگی رها کنید. در صورتی که دندان مصنوعی دارید، این حرکت را انجام ندهید.

4.لب‌هایتان را به هم فشار دهید و چروک کنید. فشار را نگه دارید و آهسته رها کنید.

5.شانه‌های خود را بالا بکشید و سفت نگه دارید و بعد آهسته به حالت اول برگردید.

6.دست چپ را مشت و ساعد را روی بازو خم کنید و محکم فشار دهید و آن را در این حالت نگه دارید. سپس آهسته رهایش کنید. این حرکت را با دست راست نیز انجام دهید. یک نفس عمیق بکشید. ریه‌هایتان را از هوا پر کنید. نفس خود را حبس کنید و به شکم خود فشار بیاورید. مثل اینکه می‌خواهید شکم خود را باد کنید. حالا آهسته نفس خود را بیرون دهید و ریه‌ را کاملا خالی کنید.

7.کتف‌ها را تا جایی که می‌توانید به عقب ببرید. فشار دهید و در این حالت سفت نگه دارید. سپس به آرامی رهایش کنید.

8.پای چپ را صاف نگه دارید. پنجه پا را به بیرون بکشید و در این حالت نگه دارید. بعد آن را به طرف خودتان خم کنید. پا را سفت در این حالت نگه دارید و آهسته آن را زمین بگذارید. این حرکت را با پای راست تکرار کنید.

9.زانوی چپ را خم کنید و ران را تا جایی که می‌توانید بالا بیاورید و سفت نگه دارید. سپس به آهستگی پا را زمین بگذارید. این حرکت را با پای راست تکرار کنید.


 

صحیفه سجادیه ان لاین

گزارش تصويري/ مساجد روستاهاي آذزبايجان شرقي پس از زلزله

قم ـ خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا: زلزله هفته گذشته بخش هایی از استان آذربایجان اگر چه به برخی از مساجد هم آسیب هایی وارد کرده است اما به نظر می رسد که تخریب مساجد کمتر از منازل مسکونی بوده است.

انتشار کتاب محمد [صلي الله عليه و اله] در کتاب مقدس در آلمان

 

  • پروفسور داوید تلاش کرده تا با استفاده از بخش هایی از عهد جدید و نیز عهد عتیق این مطلب را به اثبات برساند که بسیاری از پیش گویی های عهدین بجای آنکه حمل بر محمد (صلي الله عليه و اله)شوند، بر عیسی [عليه السلام] تعبیر و تفسیر شده اند

به گزارش خبرگزاری آهل بیت (عليه السلام) ـ ابنا ـ کتاب “محمد [صلي الله عليه و اله] در کتاب مقدس” در کشورهای آلمانی زبان منتشر شده و اینک در دسترس علاقه مندان قرار دارد. این کتاب تألیف “داوید بنیامین ” است و انتشارات “اس. کا. د. باواریا” نشر آن را بر عهده داشته است .

ناشر کتاب محمد در کتاب مقدس درباره آن نگاشته است: “پروفسور داوید تلاش کرده تا با استفاده از بخش هایی از عهد جدید و نیز عهد عتیق این مطلب را به اثبات برساند که بسیاری از پیش گویی های عهدین بجای آنکه حمل بر محمد (صصلي الله عليه و اله)شوند، بر عیسی [عليه السلام] تعبیر و تفسیر شده اند. وی برای اثبات این مفهوم تنها به تفسیر محتوای برخی از آیات عهدین اکتفا نکرده، بلکه ازموارد تاریخی و پژوهش هایی انسان شناسانه و نیز از بررسی مقایسه ای متون مقدس استفاده کرده است .

کتاب محمد [صصلي الله عليه و اله] در کتاب مقدس (Muhammad in der Bibel) در 272 صفحه، به زبان آلمانی و به قیمت 20 یورو به بازار کتاب کشورهای آلمانی زبان عرضه شده است.

بیانیه ستاد بازسازی عتبات عالیات به مناسبت سالروز تخریب قبور مطهر ائمه

به گزارش خبرگزاری اهل بيت(ع) ـ ‌ در بیانیه ستاد بازسازی عتبات عالیات آمده است :

هشتم شوال یادآور سالروز یورش وحشیانه عمال کورباطن وهابی به قبرستان بقیع، مدفن 4 ستاره درخشان آسمان امامت و ولایت است.

در هشتم شوال 1343 هجری قمری یعنی حدود 90 سال پیش وهابیون با تسلط بر مدینه از آنجا که استمرار رابطه شیعیان شیفته اهل بیت از طریق تجمع و عرض ارادت به امامان معصوم را خطری عظیم برای تفکرات دشمنان اسلام به ویژه استعمارگران دین ستیز که در قالب مکتب بی پایه و اساس وهابیت به میدان آمده بود می دانستند، برآن شدند تا با حمله به قبرستان بقیع و تخریب صحن و سرای پیشوایان نور و رحمت به زعم باطل خود مانع نفوذ و گسترش اسلام ناب محمدی(ص) که در تعالیم شیعه متجلی بوده شوند.

لذا با بغض و کینه علاوه بر تخریب و یکسان کردن گنبدهای قبور امام حسن مجتبی(ع) ، امام زین العابدین(ع) ، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) با خاک آثار منقوش بر روی سنگ قبرها را نیز از بین برده و باعث شدند در طول 9 دهه ، شیعیان جهان هر بار که به زیارت بقیع می روند با قلوبی شکسته و چشمانی اشکبار لعن و نفرین خود را نثار حکام ددمنش وهابی کرده و نابودی آنان را آرزو می کنند.

حال که به لطف خدا و بیداری جهان اسلام و سقوط عمال وابسته به استکبار جهانی و شروع شمارش معکوس برای نابودی مابقی رژیمهای سر سپرده فراهم گردیده، ستاد بازسازی عتبات عالیات که بعد از نابودی دیکتاتور عراق با بازسازی و توسعه اعتاب مقدسه به زیباترین شکل چشم جهانیان را خیره نموده بی صبرانه منتظر است تا با پاک شدن سرزمین وحی از حاکمان وهابی آل سعود؛ به لطف خدا و کمک عاشقان و شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت و با بهره گیری از وجود متخصصین و هنرمندان متعهدینی که مهمترین انگیزه شان باورهای دینی و عشق به اسلام و ارادت قلبی به عترت پیامبر عظیم الشان می باشد با آمادگی کامل به بازسازی قبور مطهر امامان پرداخته و در کوتاهترین زمان با بازسازی صحن و سرای ائمه هدی گل لبخند را بر لبان همه علاقمندان به خاندان رسالت بنشاند. به امید آن روز.


از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به درآید

وقتی کنار جاده ایستاده‌ای، و کسی توقف می‌کند و تو را هم سوار کرده به مقصد می‌رساند، هم در دل ستایشش می‌کنی و هم در زبان، سپاسش می‌گویی.وقتی کسی به تو هدیه‌ای می‌دهد و یا بخششی می‌کند، وقتی به میهمانی دوستی می‌روی، وقتی کسی کارت را راه می‌اندازد و از مشکل تو گره می‌گشاید، انسانیت و وجدان و شرافت بشری تو حکم می‌کند تا از او تشکر کنی.


سپاس و تشکر همیشه بر نعمت است و تا به نعمتی آگاه نشوی و صاحب نعمت را نشناسی، زبانت چگونه به ستایش باز خواهد شد؟
احساس انسانی و شعور بشری و عاطفه و وجدانت، حکم می‌کند که از نعمت دهنده، سپاسگزار باشی.
پس، شکر همیشه پس از شناخت نعمت و ارزش آن است. در اینجاست که چشمی حقیقت‌بین می‌خواهد تا وجود انسان را غرق در نعمت ببیند و به هر طرف که بنگرد، خود را محاط در دریای بخششها و انعامهای خداوند مشاهده نماید. نعمتهای خداوند از شمار بیرون و از حساب، خارج است.
اصل وجود تو، هوش و خردت، نطق و زبانت، تن سالمت، چشم بینایت، همه و همه… گوشه‌ای ناچیز و قطره‌ای از اقیانوس پهناور نعمتهای الهی است. به قول سعدی دردیباچه گلستان: «هر نفسی که فرو می‌رود، ممدّ حیات است و چون برمی‌آید، مفرح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب!

از دست و زبان که برآید
کز عهده شکرش به درآید
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندی‌اش
کس نتواند که بجا آورد

شکر دو گونه است: یکی آنکه با زبان، خدا را بر نعمتهایش حمد و سپاس گویی. دیگر آنکه با عمل، حق نعمت را بشناسی و آن را بگونه شایسته به کار بگیری. شکر زبانی و لفظی، لازم است، ولی کافی نیست.

ادامه »

بررسی نقش زنان در دفاع مقدس

 سخنرانی و نامه ‏های پرشور در تشجیع رزمندگان


سخنرانی پرشور مادر بزرگوار شهیدان مهدی و مجید زین الدین، در تشییع پیکرشان، چنان شوری در همگان ایجاد کرد که هزاران هزار جوان برومند با تهییج مادرانشان، داوطلبانه به جبهه اعزام شدند… .
و یا سخنرانی فهیمه بابائیان پور، همسر شهید غلامرضا صادق زاده که:

«ای همسر شهیدم! راهت ادامه دارد…». فهیمه پس از آن که بر جسد پاره پاره همسرش حضور یافت، به جای آن که فغان و زاری پیشه کند و سیاه بپوشد، لباس سپید عروسی اش را بر تن کرد و گل روز عروسی‏اش را در دست گرفت و پیشاپیش همگان در تشییع پیکر همسرش فریاد برآورد: «ای همسر شهیدم! شهادتت مبارک!» و در هنگام تدفین او، در میان انبوه جمعیت، با صدای رسا گفت: «الهی! رضاً برضائک، تسلیماً لأمرک».

و در مراسم ختم او تأکید کرد که «این ختم نیست که آغاز است، آغاز راهی که همسرم آن را پیمود… »
از آن پس فهیمه یکسال لباس سپید پوشید؛ چرا که خود را عزادار نمی‏دانست، همان گونه که در تدفین او گفته بود:

«اگر غلامرضا به مرگ طبیعی مرده بود، سیاه می‏پوشیدم؛ چرا که عزیزی از دست رفته بود. اما اکنون لباس سپید عروسی‏ام را بر تن کرده‏ام؛ چرا که می‏دانم او هست، ناظر است، شاهد است، من حتی از او خداحافظی هم نمی‏کنم…».

کلامش چنان شورانگیز بود که بانویی از فهیمه 19 ساله خواسته بود تا اگر پسرش شهید شد، فهیمه در مراسم ختمش سخنرانی کند.

(نامه‏ های فهیمه، ص 116.)

سرگرم شدیم و مرگ یادمان رفت!

 

« أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ» - سوره مبارکه تکاثر، آیه 1و2

ترجمه: تفاخر و افزون طلبى، شما را سرگرم ساخت، تا کارتان به گورستان رسید!

 

 

 

خانه دارد دو هزار متر! ماشین دارد پنج تا از گران‌ترینها. هر روز یکی را سوار می‌شود. ویلاهایش توی شمال و جنوب و آپارتمانش در دُبی هم فراموش نشود! بانکها جلوی پایش فرش قرمز پهن می‌کنند. خیلی‌ها حسرت زندگی او و خانواده‌اش را دارند. هنوز به میانسالی نرسیده این همه موفقیت کسب کرده! نه اینکه حقی را ناحق کرده باشد! فقط مختصر ارتباطاتی دارد و از برخی خبرهای مهم اقتصادی آگاه می‌شود. مثلاً زودتر از بقیه می‌فهمد کِی باید کدام جنس را بخرد و در انبارهای بزرگش احتکار کند تا یک ماه بعد بتواند به دو برابر قیمت بفروشد! خوب این هم خودش زرنگی می‌خواهد دیگر…

 

وقتی سوار ماشینش می‌شود و از خانه دوهزار متری‌اش بیرون می‌آید در حالی که خدمتکارش دست به سینه ایستاده، بدجوری کیف می‌کند! دیگران را یا نمی‌بیند یا اینکه ریز می‌بیند! تصور می‌کند سر چهارراه حق تقدم با اوست و کسانی که پراید و پیکان دارند باید ترمز بزنند تا او رد شود! خلاصه زندگی‌اش خیلی رونق دارد…
می‌گویند کت و شلوارش 5میلیون می‌ارزد. کار ایتالیاست! پورشه نیم میلیاردی سفارشی‌اش تازه از آلمان رسیده. نظیرش را توی شهر، کمتر پیدا می‌کنی. وقتی حسرت را در چشمهای مردم می‌بیند، لذت می‌برد. با خودش می‌گوید حتماً لیاقتش را داشته‌ام که خدا به من ثروت داده است! اصلاً چرا به دیگران نداده؟

مثلاً همین پلیسی که باید زیر این آفتاب سوزان صبح تا شب سر پا بایستد و سوت صد تا یک غاز بزند! حتماً نتوانسته به جاهای بالاتری برسد یا خدا نخواسته! تک دخترش توی بهترین مدرسه شهر درس می‌خواند و معلمهای خصوصی هر روز به خانه‌شان می‌آیند. برایش برنامه‌های زیادی دارد. قرار است برای ادامه تحصیل بفرستدش انگلیس. همسرش هم برای یک سفر تفریحی به اروپا رفته است.

گازش را گرفته به سمت شمال! توی ویلایش، با کسی قرار دارد. یک مهمانی خصوصی! باید زودتر برسد. پورشه‌اش زوزه می‌کشد و راه را کوتاه می‌کند. سر یکی از پیچها، جاده می‌پیچد اما او نمی‌پیچد، حواسش به قرارش با مهمان خصوصی است! پورشه به ته دره سقوط می‌کند. حالا او دیگر نفس نمی‌کشد! ثروتش برای دیگران مانده و حسابش برای او…

 

«فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاةَ الدُّنیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ». (قصص/ 79)

آراسته به زیورهای خود به میان مردمش آمد. آنان که خواستار زندگی دنیوی بودند، گفتند ای کاش آنچه به قارون داده شده به ما هم داده می‌شد، که او بسیار زندگی خوبی دارد!

نمایشگاه بین المللی قران کریم پایان یافت

آیت الله جوادی آملی:

تقوا رئیس همه فضائل است

آیین اختتامیه بیستمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم سه‌‌شنبه‌شب با پخش پیام تصویری آیت‌الله العظمی جوادی آملی و با حضور رئیس سازمان صداوسیما و رئیس نمایشگاه در مصلای امام خمینی(ره) برگزار شد.

به گزارش ایکنا، مراسم اختتامیه بیستمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم، سه‌‌شنبه‌شب، 25 مردادماه، در سالن اصلی شبستان مصلی بزرگ امام خمینی(ره) برگزار شد.

ادامه »

یک پیام غذایی

 

شما که نمی خواهید بدن من در قبر بپوسد. می خواهید؟!»

انسان مسئو لیت پذیری بود و عجیب خوش حساب ، هم با خدایش و هم با مردم .

یک روز آیینه ماشین سپاه که تحویل او بود شکست و محمد همان روز چند ساعت از وقتش را صرف کرد تا آیینه ماشین را عوض کند . هر چند در حین ماموریت شکسته بود و کسی هم از او نمی پرسید چرا شکسته است .

ادامه »

آقازاده اي كه به جاي خارج رفتن، ماند و شهيد شد

جواد مشکینی فرزند آیت الله مشکینی«ره» نوجوانی15ساله بودکه در شهریور ماه سال 64 از طریق بسیج به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و به مبارزه با متجاوزان پرداخت و از حریم دین مبین اسلام دفاع کرد.

وی از شهریور ماه سال 64 از طریق بسیج به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و به مبارزه با متجاوزان پرداخت و از حریم دین مبین اسلام دفاع کرد.

شهید مشکینی با حضور در لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیه السلام)به مجاهدت و ایثار پرداخت و در جزیره مجنون مورد اصابت ترکش از ناحیه سر قرار گرفت و به درجه رفیع جانبازی نایل آمد.

وی که در طول دوران کودکی و نوجوانی در کنار پدر بزرگوارش آیت الله مشکنی(ره) مبارزه با رژیم منحوس پهلوی و روزهای تبعید پدر را تجربه کرده بود با آغاز جنگ تحمیلی در دوران نوجوانی وارد پیکار با دشمنان نظام جمهوری اسلامی شد و به دفاع و پاسداری از ارزش های انقلاب اسلامی پرداخت.

شهید جواد مشکینی پس از اتمام جنگ در کنار پدر شریفشان به منظور ترویج ارزش های اسلامی گام برداشت و تلاش کرد تا پاسدار خون شهدای انقلاب و هشت سال دفاع مقدس باشد.

روایت دل از دیدار پدر از جواد

هنوز صدای ناله های جانسوز او در سرم می پیچد.تنی دردمند و سری مجروح اما پر از شور عشق و معنویت و چهره ای نورانی از برق نماز شب و شب زنده داری چیزی نیست که از یاد برود .
در شب های آسایشگاه امام خمینی ،در میان ناله های دردمندانۀ جانبازان که در تمام طول شب فضای آسایشگاه را پر می کرد ؛ ضجه هایی که از زیر راه پله تاریک بلند بود ، حال و هوای دیگری داشت.
فریادها و ناله های نیمه شبهای او سکوت عمیق و معنا دار روزهایش را جبران می کرد.گودی عمیقی که ترکش در جمجمه اش ایجاد کرده بود دهانۀ آتشفشانی را می مانست که بر قلۀ کوهی آرام و استوار جا خوش کرده باشد.
اوایل که تازه وارد آسایشگاه شده بودم نمی شناختمش.بعد از چند شب که صدای سوز و گداز نیم شبان او را می شنیدم از هم تختی هایم دربارۀ او پرسیدم و تازه فهمیدم که فرزند عارف و عالم بزرگ حضرت آیت الله مشکینی است.
آن روزها هنوز برایم تازگی داشت که بدانم علما و بزرگان هم مثل عموم مردم انقلابی کشورمان حتی عزیزترین کسان خود را برای دفاع از دین و میهن به قربانگاه جبهه ها بفرستند یا اینکه فرزند چنین بزرگوارانی هم ، پس از مجروحیّت ، بدون تبعیض و مثل دیگران و با آنان باشند .
بله جانباز شهید جواد مشکینی در آسایشگاه ما بستری بود و هر وقت پدر بزگوارش به ملاقاتش می آمد قبل از اینکه به دبیدار فرزندش برود ابتدا چرخی در سالن های آسایشگاه می زد ، سر تخت دیگر جانبازان حاضر می شد ،د ست نوازش بر سر آنان می کشید و پس از آنکه همۀ جانبازان دیگر را - که فرزندان معنوی اش بودند - مورد تفقد قرار می داد بر بالین فرزند مجروح و دردمند خود می رفت.
“جواد ” الحق خلف صالح همان پدر بزرگوار بود و ایمان و خلوص و عشق و علاقه اش به راز و نیاز با خدا را از آن مرحوم به ارث برده بود .
شهادت حق چنین کسانی است که در حیات مادّی چون عاشقی دور افتاده از معشوق ناله سر می دهند و می سوزند و می سازند . بی شک شهادت دلچسب ترین آرامش برای آن روح توفانی و متلاطم محبوس در جسم دردمند بود.او یقیناً اینک دست در دست پدر بزرگوارش رهسپار جوار رحمت الهی و بهشت همنشینی با دوست است.

نکته معراجی: حاج جواد مشکینی فرزند آیت الله مشکینی«ره»پس از سال ها تحمل رنج و درد ناشی از مجروحیت دفاع مقدس در 24 آذر 1387 شربت شهادت را نوشید و به دیدار حق شتافت.

نماز در هر شرایطی....

یعنی شرایط ما از اینا سخت تره برای دو رکعت نماز؟؟؟؟؟

حکایاتی از ایین همسرداری حضرت زهرا سلام الله علیها(6)

 اعتقاد به عقیقه :

حضرت زهرا (سلام الله علیها) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .

عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :

سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .

تلاوت قرآن در ماه رمضان(2)

قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):

من تلافیه آیة من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن فى غیره من الشهور.

ترجمه:

اگر کسى در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت کند، ثوابش مثل کسى است که در غیر ماه رمضان یک ختم قرآن کرده است.

افطارى و صدقه دادن در ماه رمضان (3)

عن ابى عبد الله علیه السلام:

من تصدق فى شهر رمضان بصدقة صرف الله عنه سبعین نوعا من البلاء. (بحار الانوار، ج ۹۳)

ترجمه:

هر کس در ماه رمضان صدقه‏اى بدهد خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور می ‏کند.

لطفا سخت نگیرید! المپیکه!

حرام بودن لمس بدن نامحرم فقط مخصوص رجال سیاسی و یا مردان عرصه هنر نیست که وقتی جلیلی به اشتون دست نداد به او احسنت بگوییم که برای نظام اسلامی آبرو خریدی و اگر فلان کارگردان در آن جشنواره، دستی به مجری زن داد و آه از نهاد هیچ نهادی بر نخواست جز مردم دیندار او را ننگ جامعه اسلامی بخوانیم.

در این روزها که بازار المپیک لندن داغ داغ است و رسانه ها به خصوص سیمای محترم مراقب است تا خدای نکرده صحنه ای از آن قضا نشود شاهد صحنه هایی هستیم که باب توجیه با آن همه گشادی اش در برابرش تنگ می شود.

گشتی گیری که بدن لختش را به دست داور زنی می سپرد تا خوب به آن دست بکشد و آن را برای مسابقه جوانمردانه کنترل کند؛ رویای جلیلی و حرص از آن کارگردان را کلا از یاد انسان می برد. داستان به همین جا ختم نمی شود؛ عزیز ملی پوش ما بعد از پایان مسابقه برای عرض خسته نباشید دست آن زن را می‌فشرد و بعد هم به رسم قانون، مچ دست خود را به او سپرده تا برای نشان دادن برنده به تماشاگران چند لحظه‌ای در خدمت ایشان باشد.

در حرمت این اقدامات شک به خود راه ندهید؛ مگر آنکه بخواهید با تاسی از برخی عزیزان، خنده ای به لب انداخته و بگویید:

آقا سخت نگیر! المپیکه و اگر بچه ها این کارها را نمی کردن و یا اگر اجازه نمی دادن که … حذف می شدن و بعد هم برای اینکه این کار صد در صد غلط را توجیه شرعی هم کرده باشید بفرمایید:

اینجا ضرورت داشت و اگر ضرورتی پیشامد کرد حرام خدا حلال می شود؛ مثل اینکه پزشک زنی بدن مرد نامحرم را لمس کند.

ادامه »

عزت نفس در سیره عالمان دینی(1)

در احوال فیلسوف بزرگ، حاج ملا هادی سبزواری نوشته اند: از کثرت شهامتی که داشت، از هیچ کس چیزی نمی خواست . تحف و هدایا را نیز اصلا قبول نمی کرد . در همه عمر، با کمال زهد و تقوا، صدق و صفا، بی آلایشی و نهایت «عزت نفس » گذرانید .

عزّت، در لغت، به معنای شکست ناپذیری است. «عزیز» یکی از صفات خداوند است که در قرآن، ذات پاک خدا 92 بار با این صفت یاد شده است.

عزّت، در مورد انسان نیز از همین ریشه سرچشمه می گیرد و به معنای حفظ آبرو و شخصیّت، و عدم کرنش 0در برابر صاحبان زر و زور و تزویر است که یک نوع شکست ناپذیری است.

امام علی علیه السلام فرموده‎اند:

«من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه » (1)

هر کس نزد ثروتمندی رود و به خاطر توانگری و ثروتش در مقابل او کرنش و فروتنی کند، دو سوم دینش رفته است.

«الصبر علی الفقر مع العز اجمل من الغنی مع الذل » (2)

شکیبایی بر تنگدستی همراه با عزت، زیباتر از ثروتمندی با ذلت است. در زندگی و سیره عالمان دینی نیز نمونه هایی بسیار زیبا و بالنده از عزت نفس در برابر طاغوت ها و دیکتاتورهای عصرشان وجود دارد که به زندگی آنان، درخشندگی والایی بخشیده است.

که بعضی از آن ها را در ادامه ذکر می‏کنیم:


آیت الله العظمی بروجردی

آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله معتقد بود که روحانی باید عزیز باشد و تن به ذلت ندهد و در برابر ارباب زر و زور سر تعظیم فرود نیاورد .

اگر کسی خدمت ایشان می رسید و سهم امام هنگفتی هم می آورد; ولی شائبه تحقیر در آن بود، آن پول را نمی پذیرفت .

حتی رجال و شخصیتهای مملکتی معتقد بودند که وقتی به حضور مرجع اسلام می آیند، باید کمال ادب را داشته باشند . هنگامی که یکی از رجال معروف آن زمان به خدمت ایشان آمده و روی سکویی که کمی از سطح مجلس بلندتر بود، نشست; آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله با ناراحتی فرمودند: بنشین پایین . (3)

پی نوشت‏ها:

1. نهج البلاغه حکمت 228.

2. غرر الحکم. مردان علم در میدان عمل، ج 2، ص 418 .

3. مردان علم در میدان عمل، ج 2، ص 418 .

دعای مجیر

هر که این دعا را در وقتش بخواند، گناهش آمرزیده میى‏شود، هرچند به عدد دانه‏ هاى باران،

برگ‌هاى درختان و ریگ‌هاى بیابان باشد!


دعای مجیر در بین دعاها از جایگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت شده و دعایى است که آن‏ حضرت هنگامى که در مقام ابراهیم مشغول نماز بودند، جبرئیل آورد و علامه کفعمى در «بلد الامین» و «مصباح» این دعا را ذکر نموده و در حاشیه آن به فضیلت آن اشاره کرده است. از جمله اینکه هر که این دعا را در «ایام البیض» [روزهاى سیزدهم و چهارهم و پانزدهم] ماه رمضان بخواند گناهش آمرزیده مى‏شود، هرچند به عدد دانه‏هاى باران و برگ‌هاى درختان و ریگ‌هاى بیابان باشد! و خواندن آن براى شفاى‏ بیمار و اداى دین و بى‏نیازى و توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است.

ادامه »

حقوقي که روزه از يک مسلمان دارد.....

در رساله حقوق، امام سجاد عليه‏ السلام حقوق افعالي را براي انسان مي‏شمرد، وقتي به روزه مي‏رسد و حقي که روزه، اين فريضه الهي از انسان متعهد و مسئول دارد، اينگونه بيان مي‏فرمايد :

اما حق روزه آن است که بداني اين پرده‏اي است که خداوند در برابر زبان، گوش، چشم، فرج، و شکمت آويخته تا تو را از آتش بپوشاند، چنان که در حديث آمده «روزه سپر آتش است‏» ، اگر اعضاي خود را در پس اين پرده نگاه داري (و آنها را از گناه حفظ کني) اميد است (از عذاب) محجوب و محفوظ باشي و اگر اعضاء پشت پرده آرام نگيرد، و گوشه و کنار آن بالا رود، و عضوها براي تجاوز از حدود سرکشد، چشم نگاه شهوت انگيز کند، نيروها که بايد براي حفظ بدن بکار رود به راه ديگر مصرف شود، ممکن است، پرده پاره گشته بدن بيرون افتد (و طعمه آتش گردد) و لا قوة الا بالله، بلي روزه صحيح، سند شرافت، و معيار هوش، و نيروي اراده انسان است، از اين جهت مي‏توان کند ذهني و ضعف اراده را متضاد با روزه دانست.

از غذاي حلال وقت افطار آن قدر نخورد که معده پر شود که هيچ ظرفي مبغوضتر به پيشگاه خداوند از شکم پري نيست که از غذاي حلال پر شده باشد، که در نتيجه قدرت هيچ گونه عبادتي و بهره برداري از شبهاي پر فيض ماه رمضان نداشته باشد، و ثانيا اين عمل با روزه‏داري و دستورات روحاني و معنوي روزه و اثرات آن منافات دارد.

حکایاتی از رهبر عزیز کشورمان(6)

فروتنی خاص

در‌یکی از سفرها، مقام معظم رهبری پس از سخنرانی، از سالن برگزاری مراسم در حال خارج شدن بودند. بسیجیان زیادی اطراف آقا حلقه زده بودند. ناگهان دیدیم ایشان روی زمین نشستند. متوجه علت نشدیم. خود را جلوتر رساندیم و دیدیم جانبازی را با برانکارد به دیدار آقا آورده‌اند.آقا با مشاهده‌ی آن برادر جانباز، بالافاصله بر بالین او نشستند و مدّت زیادی با او به گفت‌ و گو پرداختند و وی را مورد تفقّد قرار دادند. ایشان روی خاک نشسته بودند و با آن جانباز صحبت می‌کردند. تواضع و فروتنی ایشان در مقابل یک جانباز انقلاب، همه را تحت تاثیر قرار داد. من در همان جا آرزو کردم که ای‌کاش ما هم یک جانباز بودیم و این چنین مورد لطف و تفقّد مقام معظم رهبری قرار می‌گرفتیم.

نقل از : سردار سرتیپ پاسدار حجازی

اثرات منفي غيبت و نمّامي در روزه ...

امام رضا عليه‏ السلام فرمود:

«ازغيبت  اجتناب کنيد، و از نمامي بپرهيزيد، براستي که غيبت و نمامي روزه صائم را باطل مي‏نمايد، (و اثرات و ثواب روزه را زايل مي‏گرداند) ، ولي از فاجر و شارب الخمر و شطرنج‏باز و قمار باز غيبتي نيست، (يعني آنان از خود هتک حرمت نموده‏اند، و آبرو از خويش برده‏اند).»

پنج ‏خصلت موجب افطار روزه و بطلان وضوء!!!

 

اگر چه امروز فقهاي عالي مقام اين موارد را مبطل روزه و وضوء نمي‏ دانند زيرا کمتر کسي است در زمان ما و فرهنگ طاغوت زده و غرب زده ما از اين اوصاف رذيله بپرهيزد،

آن خصال پنج‏گانه از بيان پيامبر گرامي اسلام چنين است: «خمس خصال يفطرن الصائم، و ينقضن الوضوء الکذب، و الغيبة و النميمة، و النظر بشهوة، و اليمين الکاذبة‏»

پنج صفت است که روزه را باطل و وضوء را مي‏شکند، دروغ و غيبت و سخن چيني و نظر شهوت انگيز، و قسم دروغ.

اين اوصاف ذميمه براستي اثر معنوي و روحاني روزه و وضوء که يک عبادت است در اسلام خنثي مي‏کند، و اجر و ثواب روزه و وضوء را نابود مي‏نمايد.

 


 

بیرق سیاه (1)

امشب تمام شهر با تو خداحافظی می کنند

امشب پرندگان و مرغابیان پرهایشان را بر سر راه می کشند، صدا می کنند، ردایتان را می کشند تا شاید، تا شاید از رفتن منصرفتان کنند.

ماه امشب پشت ابرها پنهان شده تا شاید راه را گم کنید و به مسجد نروید

نخل های نخلستان امشب سر بر هم فرو آورده و مویه می کنند

چاه بی قراری می کند

امشب کوچه های شهر جوری نگاهت می کنند که گویی هرگز دیگر از آن ها عبور نخواهی کرد

کاسه های شیر همه اماده اند

آری

آری مولا جان

امشب همان کسی انتظار تو را در مسجد می کشد که سال ها پیش وعده اش را داده بودی

او منتظر است

او منتظر است با شمشیری زهر آگین…

* تلاوت اذان در گوش یک نوزاد در پرواز تهران-مشهد


در یکی از سفرهای معظم‌له به مشهد مقدس بود که آقا از تیم همراهشان خواستند ممانعتی برای کسانی که می خواهند ایشان را ببینند، ایجاد نشود.
اشتیاق مسافران برای دیدار باعث شد تا حضرت آقا تا پایان سفر حتی فرصت برای نوشیدن یک استکان چای هم نداشته باشند.
در همین پرواز بود که یک زوج جوان فرزندشان را که تازه متولد شده بود خدمت آقا آورده و ایشان نیز در گوش کودک اذان گفتند. چند نفر لبنانی هم در این پرواز حضور داشتند که توانستند با آقا دیدار و گفت‌وگو کنند.
در یکی دیگر از سفرها خانمی حدود 40ساله به همراه مادر 70 ساله‌اش به فاصله دو سه ردیف صندلی با آقا نشسته بودند.
با شروع پرواز، دختر آن خانم به او گفت که چند ردیف جلوتر از ما، آقای خامنه ای نشسته اند.
مادر که باورش نشده بود، گفت آقا که با هواپیمای معمولی سفر نمی‌کنند و پس از اینکه از حرف های دخترش قانع نشد، برگشت از من که لباس نظامی به تن داشتم سؤال کرد و گفت: واقعا ایشان آقای خامنه‌ای هستند؟ من هم گفتم بله.
باز پرسید: آن خانمی که پشت سر ایشان نشسته، همسرشان است؟ مجددا گفتم بله.
بعد اجازه خواست تا برود و با همسر آقا چند کلمه‌ای صحبت کند. می‌گفت می‌خواهم کمی با ایشان در مورد مشکلات پیری و بیماری که دارم درد دل کنم.
منبع:مشرق نیوز


روزه حجاب زبان و گوش و چشم از گناه است


از فقه الرضا ( عليه‏السلام) روايت‏ شده که حضرت رضا( عليه‏السلام) در رابطه با شرائط روزه و روزه‏داري چنين فرمود: بدان (اي روزه‏دار) خداي رحمتت کند، که براستي روزه ستر و حجابي است، که خداوند او را بر زبانها و گوشها و چشمها و سائر جوارح زده است، هر گاه معتاد بر زشتيها و شر و فساد باشند، (چون زبان و گوش و چشم و ساير جوارح هر گاه تحت کنترل دقيق ايمان و دين شخص باشند، از شر آنان کاملا در امان مي‏باشد) که طهارت (و حجاب صوم) بر اسماع و ابصار و غيره، او را از آتش جهنم مي‏پوشاند و حجابي محکم از آتش براي او خواهند شد.

به تحقيق خداوند بر هر «آدم‏» خسته‏اي براي روزه گرفتن حقي مقرر فرموده است، پس اگر آن حق را اداء کند (و به خوبي حق روزه‏داري را به جاي آورد) هر آينه صائم و روزه‏دار است، (يعني به جاي آورده حق روزه را) و هر کس بعضي از آن شرايط را ترک نموده، از فضيلت و ثواب روزه‏اش به قدر و بحسب آنچه ترک کرده کاسته است.

سيره بزرگان در ماه مبارک رمضان(آيت الله گلپايگاني)


سيد محمد باقر گلپايگاني، فرزند آيت الله گلپايگاني، از مراجع تقليد مي فرمود:

قرآن هايي که به پدر هديه مي شد، [پدر] مقيد بودند آنها را بخوانند. پس از يک دور تلاوت، قرآن ها را به دارالقرآن هديه مي کردند و مي فرمودند: زکات قرآن به اين است که خوانده شود؛ زيرا در قيامت، قرآن از ما باز خواست مي کند. ايشان در ماه رمضان هفت الي هشت دور، قرآن را ختم مي کردند.

محمد رحمتي شهرضا، گنجينه معارف، ج1، ص480.

پيام مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي صافي به مناسبت شب هاي مباركه قدر


پيام مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي صافي به مناسبت شب هاي مباركه قدر و درخواست ايشان براي دعاي فرج و اجراي عدالت در سراسر دنيا

- اينجانب از همه شب زنده داران در اين شب هاي مبارك قدر خاضعانه استدعا دارم كه همه دل ها را متوجه آن امام عزيز و مهربان، محبوب دل هاي عارفان و ذخيره بزرگ پيامبران نمايند و شب قدر را با ياد آن حضرت و دعا براي فرج موفور السرورش و اجراي عدالت واقعي در سراسر گيتي تمام كنند.
- اميد است جلوه هاي اسلامي در همه نهادها و برنامه ها از بركت دعاهاي خالصانه در اين شب ها بيش از پيش شود و نقاط ضعف اقتصادي، اجتماعي و مناهي و ملاهي و معاصي كه هويت جامعه را تهديد مي كند در اين شب برطرف شود.

چهار گروهی که روزه شان قبول نمی شود...!!


در روايت است که روزه چهار گروه مقبول نيست:

حضرت صادق ( عليه‏السلام) فرمود: لا صيام لمن عصي الامام، و لا صيام لعبد آبق حتي يرجع، و لا صيام لامراة ناشزة حتي تتوب، و لا صيام لولد عاق حتي يبر، (1) ؛ روزه نيست ‏براي کسي که امام و پيشواي خود را نافرماني کند و از او اطاعت ننمايد، و صحيح نيست روزه عبد فراري، تا مراجعت کند و به خدمت ‏باز نگردد، و روزه زن ناشزه درست نمي‏باشد تا توبه کند و در اختيار همسرش قرار گيرد و همچنين روزه فرزند عاق شده پدر و مادر تا خوب نشود و اصلاح نگردد، مورد قبول قرار نمي‏گيرد، و روزه به حساب نمي‏آيد .


تلاوت قرآن در ماه رمضان(1)


بهترین اعمال در شبها و روزهاى ماه مبارک رمضان، تلاوت قرآن است. اگر چه تلاوت قرآن در تمام اوقات ثواب دارد، ولى چون قرآن در ماه رمضان نازل شده است، از اجر و ثواب ویژه‏اى برخوردار است چنانچه وارد شده:

الحدیث:

قال ابو جعفر (علیه السلام):

لکل شى‏ء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان

ترجمه:

براى هر چیزى بهارى است و بهار قرآن رمضان است.

بنا بر این امتیازات قرآن به اعتبار نزولش در ماه رمضان از ماههاى دیگر بیشتر است.

خوردنی‌ها و نخوردنی‌های ماه رمضان

ایران اکونومیست :واحد بهبود تغذیه مرکز بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک توصیه هایی را ارائه کرد. توصیه هایی که برای خوردنی‌ها و نخوردنی‌های سحری، افطار و شام است اعلام شده به شرح زیر است:

افطار

رطب یا خرما + آب: افطار کردن با خرما سنت است و بهتر است تا شام چیز دیگری میل نشود. اما اگر خواستید چیز دیگری مصرف کنید بهتر است از شیرینی جات طبیعی مصرف کنید، مثل عسل به صورت شربت یا انگور و کشمش یا میوه های شیرین دیگر.

ادامه »

اعمال ماه مبارك رمضان

شعر آرزوهای من ( سروده ی آیت الله مکارم شیرازی )

بیمار عشق اویم و درمانم آرزوست                    بر خوان لطف اویم و احسانم آرزوست

از هرچه غیر او است بریدیم مهر خویش                     دیدار روى خسرو خوبانم آرزوست

از شرک و کفر خسته شدم اى خداى من                     ره مانده اى ضعیفم و ایمانم آرزوست!

نورى چو آفتاب درخشان طلب کنم                          ایمان بسان بوذر و سلمانم آرزوست!

تا چون مسیح سوى ملایک سفر کنم                     یا چون خلیل نار و گلستانم آرزوست

یا از درخت نغمه توحید بشنوم                       یا چون ذبیح، صحنه قربانم آرزوست

درد فراق مى کشدم اى مسیح لب!                  بیمار عشق اویم و درمانم آرزوست

اى خضر پى خجسته، دستم به دامنت                      راز بقا و چشمه حیوانم آرزوست

زین دیو و دد که چهره انسان گرفته اند                            گشتم ملول، دیدن انسانم آرزوست

پیمان شکن نِیَم چه کنم یار بىوفاست                   یارى صبور و بر سر پیمانم آرزوست

تسلیم ظلم و جور شدن شرط عقل نیست                     عقل سلیم و حکمت لقمانم آرزوست

در راه دوست خنده مستانه، کافریست                      قلب حزین و دیده گریانم آرزوست

«ناصر» درون سنگدلان جاى رحم نیست                      لطف خدا و رحمت یزدانم آرزوست!

شعر آرزوهای من ( سروده ی آیت الله مکارم شیرازی )

بیمار عشق اویم و درمانم آرزوست                    بر خوان لطف اویم و احسانم آرزوست

از هرچه غیر او است بریدیم مهر خویش                     دیدار روى خسرو خوبانم آرزوست

از شرک و کفر خسته شدم اى خداى من                     ره مانده اى ضعیفم و ایمانم آرزوست!

نورى چو آفتاب درخشان طلب کنم                          ایمان بسان بوذر و سلمانم آرزوست!

تا چون مسیح سوى ملایک سفر کنم                     یا چون خلیل نار و گلستانم آرزوست

یا از درخت نغمه توحید بشنوم                       یا چون ذبیح، صحنه قربانم آرزوست

درد فراق مى کشدم اى مسیح لب!                  بیمار عشق اویم و درمانم آرزوست

اى خضر پى خجسته، دستم به دامنت                      راز بقا و چشمه حیوانم آرزوست

زین دیو و دد که چهره انسان گرفته اند                            گشتم ملول، دیدن انسانم آرزوست

پیمان شکن نِیَم چه کنم یار بىوفاست                   یارى صبور و بر سر پیمانم آرزوست

تسلیم ظلم و جور شدن شرط عقل نیست                     عقل سلیم و حکمت لقمانم آرزوست

در راه دوست خنده مستانه، کافریست                      قلب حزین و دیده گریانم آرزوست

«ناصر» درون سنگدلان جاى رحم نیست                      لطف خدا و رحمت یزدانم آرزوست!

سيره بزرگان در ماه مبارک رمضان


امام خميني(ره)


يکي از همراهان امام در نجف اشرف، نقل کرده است: ايشان در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن در ماه مبارک رمضان مي خواندند؛ يعني در هر سه روز يک دوره قرآن مي خواندند. برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را خوانده اند، ولي بعداً مي فهميدند که امام ده يا يازده بار قرآن را ختم کرده است.

يکي از فرزندان امام مي گفت: شبي در ماه رمضان، من در پشت بام خوابيده بودم. خانه ايشان يک خانه کوچک 45 متري بود. بلند شدم ديدم که صدا مي آيد. و بعد متوجه شدم که آقاست، که در تاريکي در حال نماز خواندن است. دست هايش را طرف آسمان دراز کرده و گريه مي کند. برنامه عبادي ايشان اين بود که در ماه رمضان، شب تا صبح نماز و دعا مي خواندند و بعد از نماز صبح و مقداري استراحت، صبح زود براي کارهايشان آماده بودند.(فرازهايي از ابعاد روحي، اخلاقي وعرفاني امام خميني(ره) تهيه وتدوين ،با مقدمه انصاري کرماني، ص70.)
ماه رمضان براي ايشان، ارزش خاصي داشت، بدين جهت در اين ماه، ملاقاتهاي خود را تعطيل مي کرد تا بهره بيشتري از برکات آن ببرد. ايشان مي فرمود: « خود ماه رمضان، کاري است. » لذا کارهاي ديگر را کم مي کرد. و بيشتر به تلاوت دعا و قرآن مي پرداخت. در اين ماه، شعر نمي خواند و نمي سرود و به شعر گوش هم نمي داد و دگرگوني خاصي متناسب به اين ماه، در زندگي خود ايجاد مي کرد؛ به گونه اي که سراسر اين ماه را به تلاوت قرآن مجيد، دعا و به جا آوردن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپري مي کرد. غذا بسيار کم مي خورد. حتي در روزهاي بلند و طولاني ، روزه مي گرفت، اما وقت افطار و سحر، آن قدر کم مي خورد که خادمش فکر مي کرد آقا چيزي از غذا نخورده است.(سايت حوزه، کانون قاصدک دانشگاه علامه طباطبايي.)

حکایاتی از ایین همسرداری حضرت زهرا سلام الله علیها

ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س) ) :

یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .

ن_ زهرا مادی پاکدامن :

امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .

روزهاى ماه رمضان

 روزهاى ماه رمضان

الحدیث:

قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):

ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ایامه افضل الایام و لیالى افضل اللیالى و ساعاته افضل الساعات. (- امالى شیخ صدوق، ص ۹۳)

ترجمه:

اى مردم ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است، ماهى است که پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات.

معرفي سايت

از بسم الله الرحمن الرحیم چه می دانید؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

بنام خداى بخشاینده مهربان


میان همه مردم جهان رسم است که هر کار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مى‏کنند، و نخستین کلنگ هر مؤسسه ارزنده‏اى را به نام کسى که مورد علاقه آنها است بر زمین مى‏زنند، یعنى آن کار را با آن شخصیت مورد نظر از آغاز ارتباط مى‏دهند.

ولى آیا بهتر نیست که براى پاینده بودن یک برنامه و جاوید ماندن یک تشکیلات، آن را به موجود پایدار و جاویدانى ارتباط دهیم که فنا در ذات او راه ندارد، چرا که همه موجودات این جهان به سوى کهنگى و زوال مى‏روند، تنها چیزى باقى مى‏ماند که با آن ذات لا یزال بستگى دارد.

اگر نامى از پیامبران و انبیاء باقى است به علت پیوندشان با خدا و عدالت و حقیقت است که کهنگى در آن راه ندارد، و اگر فى المثل اسمى از” حاتم"بر سر زبانها است به خاطر همبستگیش با سخاوت است که زوال‏ناپذیر است.

ادامه »

برای خداست نام های زیبا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ

هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ

اوست ‏خدایى که غیر از او معبودى نیست داننده غیب و آشکار است اوست رحمتگر مهربان

 

هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ

الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُالْمُتَکَبِّرُ

سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ

اوست‏ خدایى که جز او معبودى نیست همان فرمانرواى پاک سلامت بخش و مؤمن به حقیقت‏ حقه خود که نگهبان عزیز جبار و متکبر است پاک است‏ خدا از آنچه با او شریک می‏گردانند

هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى

یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

اوست‏ خداى خالق نوساز صورتگرکه بهترین نامها و صفات از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است همه تسبیح او می گویند و او عزیز حکیم است

صدق الله العلی العظیم

آیات ۲۲تا۲۴ سوره مبارکه حشر

سيره بزرگان در ماه مبارک رمضان


ادراک شب قدر

آورده اند که حاج محمد ابراهيم کلباسي، از شاگردان بحرالعلوم، شب قدر را با عبادت درک کرد؛ زيرا مدت يک سال،

شب تا صبح عبادت کرد و معلوم است که شب قدر از شب هاي سال، بيرون نيست.

(ميرزا محمد خان تنکابني، قصص العلما، ص 73.)

نگاه خود را چگونه کنترل کنيم؟

براي کنترل نگاه از گناه راهکارهايي وجود دارد که مهم ترين آن ها عبارتند از:

خداباوري: اعتقاد به خدا و يقين داشتن به اين که انسان در محضر خدا است و خدا ناظر بر تمام احوال و درون آدمي است، به انسان کمک مي کند نگاه خود را کنترل نمايد . امام صادق (ع) مي فرمايد : «فرو بستن چشم از گناه ميسر نيست مگر اين که انسان عظمت و جلال پروردگار را در قلبش مشاهده کرده باشد.»
از امام علي(ع) سؤال شد: توانايي بر کنترل چشم چگونه حاصل مي شود؟ حضرت فرمود: «اين که خود را تحت قلمرو سلطان آگاه از همه مسائل بداني و تسليم او باشي.» (?)


ادامه »

خدا در وقت اضافه

 

چقدر خنده داره

که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می‌کنیم به

سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می‌گیره اما وقتی سخن و پیام

الهی رو می‌شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می‌کنیم!

خنده داره

اینطور نیست؟

دارید می‌خندید؟

دارید فکر می‌کنید؟

این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید

که او خدایی دوست داشتنی ست.

آیا این خنده دار نیست که وقتی می‌خواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی‌ها را

از لیست خود پاک می‌کنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد

ندارند.

این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره


 

چرا وقتي نام قائم برده مي شود، تمام قد مي ايستيم؟

يکي از اعمالي که در بين شيعيان مرسوم و معمول بوده است، اين است که چون نام «قائم» (عج) در جايي برده مي شود، اهل مجلس، بلند مي شوند.
اگر چه دليلي مسلم بر واجب بودن ايستادن در هنگام ذکر اين لفظ وجود نداد اما در اين حد مي توان گفت که اين امر در بين مردم، به عنوان يک عمل مستحب، ريشه اي مذهبي دارد و در حقيقت، اظهار ادب و احترام به آن امام عزيز است.
چنانکه نقل شده: حضور امام رضا (ع) در خراسان کلمه «قائم» ذکر شد، حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: «اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه» خداوندا! بر فرجش شتاب کن، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان” 1و از روايتي چنين استفاده مي شود که اين رفتار در عصر امام صادق (ع) نيز معمول بوده است. از حضرت صادق (ع) سوال شد: علت قيام در موقع ذکر «قائم» چيست؟

حضرت فرمود: صاحب الامر غيبتي دارد بسيار طولاني، و از کثرت لطف و محبتي که به دوستانش دارد، هر کس وي را به لقب قائم - که مشعر است به دولت کريمه او، و اظهار تأثري است از غربت او - ياد کند، آن حضرت هم نظر لطفي به او خواهد نمود؛ و چون در اين حال، مورد توجه امام واقع مي شود سزاوار است از باب احترام به پا خيزد و از خدا تعجيل در فرجش را مسئلت نمايد.» 2.
البته مي توان گفت در بعضي شرايط واجب مي باشد. مثل اينکه اين لقب يا القاب ديگر حضرت در مجلس ياد شود، آنگاه همه اهل مجلس به احترام آن به پا خيزند. در اين حال اگر کسي از اهل مجلس بدون عذر از جاي خود برنخيزد، اين برنخاستن توهين و هتک حرمت آن حضرت خواهد بود، و بديهي است اين عمل حرام مي باشد.

منابع:
1- بحار الانوار، علامه مجلسي، ج 51، ص 30
2- الزام الناصب، شيخ حائري يزدي، ج 1، ص 271

آيا مى توان بدون تكان دادن لب ها و از ته دل نماز خواند؟


خير، زيرا يكى از واجبات نماز «ذكر» است. «ذكر» همان عبارت ها، جمله ها، كلمات و حروف خاصى است كه در جاى جاى نماز بايد ادا شود و اين امر بدون تكان دادن زبان و لب ها محقق نمى شود. بلكه اگر كسى استثناءً لال است احكام ويژه خود را دارد; مثلاً با اشاره بايد نماز بخواند و… .
خداوند متعال مى فرمايد: (لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِكَ وَ لاَ تُخَافِتْ بِهَا)[1]; نمازت را با آواز بلند مخوان و بسيار آهسته اش مكن.
بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر (و هم چنين تسبيحات اربعه) را آهسته بخوانند.[2]
از مجموع آيه فوق و فتواى فقهاى بزرگ استفاده مى شود كه نماز بايد خوانده شود و تمامى حروف از مخارج خودش ادا شود. بنابراين چون نمى توان بدون حركت زبان و لب ها حروف و كلمات را ادا كرد نماز خواندن به اين شكل يا از ته دل باطل است.[3]
[1]. اسراء، آيه110.
[2]. امام خمينى، توضيح المسائل، مسئله 992 و 1007.
[3]. ر.ك: امام خمينى، تحريرالوسيله، ج1، ص166، مسئله 11.





پاسخ آیت الله صافی به یک دختر بدحجاب ۲۱ ساله

تفکیک جنسیتی برای سلامت جامعه شرط اساسی است. چادر و رعایت محرم و نامحرمی و اختصاص‌یافتن بعض مشاغل به زن، و بعض مشاغل به مرد بر اساس همین تفکیک لازم جنسیتی و ترتیبات و ضوابط آن است.

چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۵۹

باشگاه خبرنگاران: مرجع عالیقدر حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مدظله الوارف به نامه دختر جوانی که به تازگی در مشهد مقدس سؤالاتی درباره حجاب و فلسفه‌ی آن مطرح کرده بود، پاسخ داد.

متن نامه و پاسخ معظم له به شرح ذیل است:

ادامه »

حرف شهیدان...بدون شرح

حکایاتی از همسر داری حضرت زهرا سلام الله علیها و ادب ایشان

تسلیم اختیارات شوهر :

خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا (س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن

محبت به همسر :

روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (س) عرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .

سيره بزرگان در ماه مبارک رمضان

ميرزا محمد جعفر انصاري


از مراجع نامدار خوزستان و از بستگان مرحوم شيخ مرتضي انصاري است. در باره وي نوشته اند:

او با آن همه مشاغل درسي، عبادات موظفه خود را که از سن بلوغ مشغول به آنها بود، ترک ننمود. او گذشته از نوافل شبانه، روزي قرائت يک جزء کلام الله و نماز حضرت جعفر طيار، زيارت جامعه و عاشورا را در يک جلسه، ايستاده به جا مي آورد و هنگام عبادت توجه خاصي داشت. حافظه اش بسيار عجيب بود؛ قرآن مجيد و تعقيبات نمازها و دعاهاي هر ماه و هر روز و شب ماه مبارک رمضان و.. را از حفظ داشت.(1)

1. مرتضي انصاري، زندگاني و شخصيت شيخ انصاري، ص 382.

 

حلول ماه مبارک رمضان مبارک


پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید:

«ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،هر کس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرش را تضمین کند و او را از تشنگى و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»


سخنی با اعضا و جوارح...

 


ای گوش های من که زیاد حرفها و کلمات بی فایده و لغو از من شنیده اید ..

پس از این کاری می کنم که این کلمات بسیار کمتر بشنوید.

اي چشم هايي كه تنها گناه را می بینید و هنوز لذت دیدن امام زمان را لیاقت درک نداشته اید

مي خواهم کاری کنم که دیگر جز یار غائب بر رخ شما نقش نبندد…

و ای زبان که چون درنده ای هستی که اگر رهایت کنم می دری ،

در بندت می کشم تا رام گردی و زمانی رهایت می کنم که جز ذکر رب اعلی نگویی

http://abdolkheze.blogfa.com/

بدون شرح

آیینه عبرت ...

بعضی ها گفتند که حزب شیطان شدند و بعضی ها هم حزب الله رو انتخاب کردن … یکی رفت دنبال شیطان رانده شده و یکی رفت دنبال خداوند زیبای قدرتمند کریم …یکی شد از حیوان پست تر و یکی از فرشته بالاتر … بچه ها اسم این تاپیک رو گذاشتم یارکشی … من که حزب نورانی الله یعنی بروبچه های جبهه رو انتخاب کردم .. شما چی ؟؟؟؟

تو اون شبی که بعضی ها قیافه خودشون رو شبیه افعی کرده بودند…        یه عده با تلاوت قرآن شبیه ماه می درخشیدند

بدبخت به چه چیزایی دلش خوش بود…             ولی صیاد دلها به قلب پر از عشق خدای خودش می نازید …

 

بزرگترین وظیفه‌ى منتظران حضرت ولی‌عصر ارواحنا له‌الفداء

این، آینده‌ى قطعى شماست
ملت ایران به فضل پروردگار، با هدایت الهى، با كمكهاى معنوى غیبى و با ادعیه‌ى زاكیه و هدایتهاى معنوى ولى‌الله‌الاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدن اسلامى را بار دیگر در عالم سربلند كند و كاخ با عظمت تمدن اسلامى را برافراشته نماید. این، آینده‌ى قطعى شماست. جوانان، خودشان را براى این حركت عظیم آماده كنند. نیروهاى مؤمن و مخلص، این را هدف قرار دهند.

دیدار مقام معظم رهبری با ایثارگران 29/05/1376

 

نیایش


امام رضا(ع) فرمودند: در آخر ماه شعبان زیاد به درگاه الهی عرض کنید:

«اللهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفر لنا فی ما بقی منه»

خدایا اگر ما را در چند روز گذشته از ماه شعبان نیامرزیده ای در باقیمانده از این ماه ما را ببخش و

بیامرز.

به امید اینکه لیاقت ورود به مهمانی خدا در ماه پر خیر و برکت رمضان را داشته باشیم.

 

“اللهمّ إن لم تکن غفرتَ لنا فیما مَضی مِن شعبان ٍ فاغفرلنا فیما بقی منهُ”

“آمین یا رب العالمین”

بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است...

یکی از علمای وارسته و برجسته نجف به کربلا مشرف می شود و در حرم مطهر امام حسین (ع) به محضر امام عصر (عج) شرفیاب می گردد. حضرت به او می فرمایند:
فلانی ببین اینجا که دعا مستجاب است مردم به فکر من نیستند و برای فرج من دعا نمی کنند.
سپس حضرت تصرف ولایتی می فرمایند و آن عالم ربانی خواسته های مردم را می شنود که هر کدام برای حوائج شخصی خود دعا می کنند. امام می فرمایند:
شنیدی حتی یک نفر از این زائرین نگفت: خدایا فرج مهدی را برسان.
(مجله موعود، شماره 13، مقاله آقای هاشمی نژاد)

اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند
اول به جان گمشده خود دعا کنند
مرحوم آیت الله بهجت (قدس سره) فرمودند:
آقایی که زیاد به مسجد جمکران می رود می گفت: “آقا (امام زمان (عج)) را در مسجد جمکران دیدم؛ به من فرمود: به دلسوختگان ما بگو برای ما دعا کنند. و یک مرتبه از نظرم غائب شد، نه اینکه راه برود و کم کم از نظرم غائب شود.”
(در محضر آیت الله بهجت، ج 2، ص 118)
یکی از وظایف ما در دوران پر از انحراف غیبت، “دعای زیاد برای فرج” است؛
یکی از جامع ترین و ارزنده ترین این دعا ها صلوات ضراب اصفهانی است که از جانب خود حضرت حجت (عج) صادر شده و در تعدادی از کتاب های معتبر علمای پیشین و با سندهای متعدد روایت شده است. خواندن این صلوات شریف در هر زمان و هر مکانی جایز و مفید و موثر است؛ اگر چه بر خواندن آن بعد از نماز عصر روز جمعه تاکید بیشتری شده است.
به بخشی از این صلوات گهر بار دقت نمائید:
اللَّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ وَ هُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَةٍ وَ اهْدِمْ بِعِزِّهِ کُلَّ ضَلالَةٍ وَ اقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ وَ أَخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نَارٍ
خدایا هر تاریکی را به نور او روشن کن، و هر بدعتی را به واسطه قدرت و قوتش ویران نما، و با عزت او هر گونه گمراهی را منهدم فرما، و هر فرد زورگوی گردنکش را به واسطه او هلاک گردان، و با شمشیرش هر آتشی را خاموش کن.


اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج

امام صادق (ع) می فرمایند : «هر کس چهل صبح دعا ی عهد را را بخواند از یاران امام دوازدهم شیعیان خواهد بود و اگر پیش از ظهور بمیرد، خداوند او را از قبرش بیرون آورد (رجعت می‌کند) تا به خدمت وی درآید.خداوند به هر کلمه اى از این دعا هزار حسنه عطا فرماید و هزار گناه محو مى نماید.»

زمان فضیلت خواندن دعای عهد پس از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب می باشد.


حکایاتی از همسر داری حضرت زهرا سلام الله علیها و ادب ایشان


ح - نگاه شفا وروح بخش :

امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد . ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .

ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :

هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند .



بررسی نقش زنان در دفاع مقدس


ه ـ اهدای خون

دکتر میلانی، مدیر عامل وقت سازمان انتقال خون ایران، خاطره‏ای از عملیات کربلای 5 نقل می‏کند: «… ساعت حدود 3 نیمه شب بود. برای سرکشی به سالن انتقال خون رفتم. دیدم گروهی از خواهران برای اهدای خون از دولت آباد تهران به سازمان آمده‏اند… آن هم در آن ساعات شب!»

و ـ ازدواج با رزمندگان و جانبازان


زنان ما با تمام مشكلات و دشواری ها مبارزه كردند تا اسلام و مسلمانان پيروز شوند. زنان ما همواره در طول دفاع مقدس در صحنه حضور داشتند. زنان آيينه تمام نمای ايثار و فداكاري و اسطوره‌هاي شهادت و شهامت بودند. دختران جوان و فداكار اين كشور كه در مكتب اسوه و مقتدای خودشان حضرت زهرا پرورش يافته بودند علاوه بر اينكه در بحرانهای مهم خود را در معرض آسيب و خطر قرار دادند و به ياری انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي و رزمندگان سلحشور شتافتند با ايثار و فداكاري وصف ناپذيری حاضر شدند با جانبازان و رزمندگان ازدواج كنند در حالي كه ميدانستند با قبول اين علقه، مشقات و سختيهای فراواني را بايد تحمل كنند ولی با اشتياق فراوان به ازدواج با ايثارگران تن دادند. آنان با اين عمل ايثارگرانه هم روحيه رزمندگان اسلام را تقويت كردند و هم برگهای زرينی بر تاريخ انسانيت اين مرز و بوم افزودند. خانم دكتر كيهانی، پزشك بزرگواريست كه در بيمارستان سرپلذهاب در خدمت مجروحان است او برای روحيه بخشيدن به بچههاي جبهه حتي حاضر نشد در شهر خودش (تهران) ازدواج كند، بلكه پس از جاری كردن صيغه عقد در تهران، مراسم ازدواجش را در همان منطقه جنگي برپاساخت و سفره عقدشان از تجهيزات جنگي غنيمتی تزئين شده بود.
معصومه صالح خانی، همسر جانباز صفوی (نابینا از دو چشم و محروم دوپا)، می‏گوید« اوایل جنگ بود. فکر می‏کردم من که زن هستم، تکلیف من چیست؟ احساس کردم که باید با یک جانباز ازدواج کنم…»


شعبان و روزه داری

طولانیه ولی معرکه است


ابن عباس روایت كرده است كه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در حالى كه یارانش از فضیلت ماه شعبان سخن مى‏ گفتند فرمود: شعبن ماه شریفى است، و آن ماه من است، و فرشتگانى كه حامل عرشند آن را بزرگ مى‏دارند و حقّش را مى‏شناسند، و آن ماهى است كه در آن روزیهاى مؤمنان به خاطر ماه رمضان افزون مى‏شوند، و بهشت، زینت و آراسته مى‏گردد، و به این جهت نامش را شعبان گذاشتند كه روزی‏هاى مؤمنان در آن تقسیم مى‏شود، و آن، ماه عمل است، و در آن هر حسنه‏اى هفتاد برابر مى‏شود، و سیئه (از نامه اعمال) پاك و گناهان آمرزیده مى‏گردد، و عمل نیك، مورد قبول قرار مى‏گیرد. پروردگار با عظمت در آن ماه به بندگانش مباهات مى‏كند و از عرش خویش به روزه‏داران و عبادت‏كنندگان خود نظر مى‏افكند، و در برابر حاملان عرش خود به آنها مباهات مى ‏كند.


ادامه »

حکایاتی از رهبر عزیز کشورمان


نظافت خانه شهید

حضرت امام خامنه ای (روحی فداه) در دیدارازخانواده ها ی معظم شهدا وارد منزل همسر شهیدی شدند که مریض بود و وضع خانه نا به سامان بود.ایشان ضمن دستور به همراهان برای انتقال همسر مکرمه شهید به بیمارستان خودشان در حیاط را می بندند و به نظافت منزل مشغول می شوند.

به نقل ازحجه الاسلام غفاری



خدا در وقت اضافه...


چقدر خنده داره

که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا

نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی می‌کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام

بدیم!

چقدر خنده داره

که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می‌کنیم

اما سخنان قران رو به سختی باور می‌کنیم!

چقدر خنده داره

که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا

انجام بدهند به بهشت برن!


بزرگترین وظیفه‌ى منتظران حضرت ولی‌عصر ارواحنا له‌الفداء

این، آینده‌ى قطعى شماست
ملت ایران به فضل پروردگار، با هدایت الهى، با كمكهاى معنوى غیبى و با ادعیه‌ى زاكیه و هدایتهاى معنوى ولى‌الله‌الاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدن اسلامى را بار دیگر در عالم سربلند كند و كاخ با عظمت تمدن اسلامى را برافراشته نماید. این، آینده‌ى قطعى شماست. جوانان، خودشان را براى این حركت عظیم آماده كنند. نیروهاى مؤمن و مخلص، این را هدف قرار دهند.

دیدار مقام معظم رهبری با ایثارگران 29/05/1376

 

 

هر که خواهد بدهد “افطاری”؛ بسم الله

بسم الله الرحمن الرحیم


پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله):

هر کس یک مؤمن روزه‏ دار را در این ماه افطارى دهد، پاداشى برابر با آزاد کردن یک بنده نزد خدا داشته، و مایه آمرزش گناهان گذشته وى نیز خواهد بود

سفره آسمانی نیازمندان روزه دار را رنگین کنیم

سلام و خداقوت

یکی از درسهای بزرگ ماه رمضان این است که با چشیدن گرسنگی و تشنگی، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم .

در دعای روزهای ماه رمضان می گوییم : « اللهم اغن کل فقیر اللهم اشبع کل جائع اللهم اکس کل عریان » . واقعا این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهره محرومان و مستضعفان موظف بدانند.

البته علاج فقر به شکل اصولی در هر جامعه ای از راه استقرار عدالت اجتماعی و نظام عادلانه در محیط جامعه وظیفه ی دولتی و حکومتی است اما مردم هم به نوبه خود وظیفه سنگینی بر دوش دارند چرا که اجرای برنامه های اجتماعی فقط در بلندمدت و میان مدت و بتدریج امکانپذیر است اما نمی شود منتظر ماند تا برنامه های اجتماعی به ثمر برسد و شاهد محرومیت محرومان و فقر گرسنگان در جامعه بود.

لذا امروز این، یک وظیفه جهانی برای همه انسانهایی است که دارای وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند; اما برای مسلمانها علاوه بر این که یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی هم هست .

خانواده های بسیاری هستند که نه از روی تن پروری و تن به کار ندادن بلکه به معنای واقعی کلمه محروم و مستمندند که امیدواریم بتوانیم آنها را شناسایی و پیدا کنیم و به اینها کمک کنیم.

پروردگارا! ما را در انجام دادن این وظیفه بزرگ و اساسی یاری کن!


حجامت

حجامت یکی از روش‌های توصیه شدۀ اکید در دین اسلام است که آثار اعجاب انگیزی در سلامت دارد. دو نوبت حجامت کردن در طول سال، به اذن خدا سلامت ما را تضمین کرده، مانع بسیاری از بیماری‌ها خواهد شد. بعد از وقوع بیماری نیز حجامت یکی از درمان‌های ساده و ارزان است. بسیاری از بیماری‌هایی که با حجامت کردن درمان می‌شوند و یا از خطر آنها جلوگیر می‌شود در طب جدید یا اصلاً درمانی برای آنها وجود ندارد یا درمان آنها بسیار گران قیمت است، مانند: سکتۀ قلبی، دیابت، فشار خون بالا، کوتاهی قد، جوش‌های غرور جوانی، مرض قند، برخی ناراحتی‌های زنانه، و غیره.

ادامه »

میلاد حضرت علی اکبر و روز جوان مبارک باد

جواني، آغاز شكفتن است. جواني، ميلاد دوباره انسان است. انسان در جواني، بار تكليف الهي را به تازگي بر دوش گرفته است. خداوند، بسياري از نعمت هايش را در جواني به انسان ارزاني مي‌دارد.

حضرت علي اکبر(ع) فرزند بزرگ امام حسين (ع) در مدينه متولد شد. مادر بزرگوار ايشان ليلا دختر ابى مره مي باشد. وي زمانى چند در خانه امام حسين عليه السلام به سر برد و روزگارى در زير سايه حسين (ع) بزیست. ليلا براى امام حسين (ع) پسرى آورد، رشيد، دلير، زيبا، شبيه ترين كس به رسول خدا صلى الله عليه و آله رويش روى رسول ، خويش خوي رسول ، گفت و گويش گفت و گوى رسول خدا صلى الله عليه و آله؛ هر كسى كه آرزوى ديدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر ليلا مى نگريست تا آنجا که پدر بزرگوارش مي فرمايد :” هرگاه مشتاق ديدار پيامبر مى شديم به چهره او مى نگريستيم “؛ به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد،امام حسين(ع) چهره به آسمان گرفت و گفت: ” اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه…”

حضرت علي اکبر در كربلا حدود 25 سال داشت.برخي راويان سن ايشان را 18 سال و 20 سال هم گفته اند. او اولين شهيد عاشورا از بنى هاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت على اكبر (ع) و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او، در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد. سخنان و فداكاريهايش دليل آن است. وقتى امام حسين (ع) از منزلگاه “قصر بنى مقاتل” گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى ” انا لله و انا اليه راجعون ” گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد. حضرت على اكبر (ع) وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد، حضرت فرمود: در خواب ديدم سوارى مى‏گويد اين كاروان به سوى مرگ مى‏رود. پرسيد:مگر ما بر حق نيستيم فرمود:چرا. پس گفت: “فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين ” پس باكى از مرگ در راه حق نداريم.


صندلي براي پدر

اين مرد وقتي ديد در ترمينال جايي براي نشستن پدرش وجود ندارد، خود را تبديل به صندلي پدر كرد.


جاهلين مدرن!

جاهليتي كه فقط شكلش عوض شده است!


دوران جاهليت در سرزمين حجاز بر پا بود، پيامبري ظهور كرد تا جاهليت را به عقلانيت مبدل كند.

پيامبر توانسته بود عربهاي جاهل و شهوت پرست سوسمار خوار را بكشاند به سمت انسانيت.ولي جاهليت مگر فقط زنده به گور كردن دختران است؟

امروز در عصر فضاپيما و كامپيوتر ، جاهليتي رسوخ كرده است كه زشتي اش از زمان سوسمارخور ها هم بيشتر است.

در عصر پيشرفت و تكنولوژي ، جاهليت يعني براي يك قرار ملاقات نيم ساعته يك ساعت جلو آيينه بايستي!،

جاهليت مدرن يعني يك سوم درآمدهاي ماهانه ات را صرف لوازم آرايشي بكني،

جاهليت مدرن يعني سيستم صوتي ماشينت اندازه ي خود ماشين قيمت داشته باشد،

جاهليت مدرن يعني فضايل را به بيشتر بودن دوست دخترهايت بداني،

جاهليت مدرن يعني از جنسيتت خسته بشوي و به جاي حل عقده هاي روانيت بخواهي صورت مسئله را از كل پاك كني،

جاهليت مدرن يعني در اتاق ات همه جور لوازم ارايشي وجود دارد ولي حتي يك كتاب براي مطالعه نداشته باشي!،

جاهليت مدرن يعني از همه ي امكانات يك كامپيوتر فقط بازي كردن را بلد باشي!،

جاهليت مدرن يعني چهار ساعت بنشيني پشت كامپيوتر و با چت كردن بخواهي مخ يك دختر بزني،

جاهليت مدرن يعني پول قرض بكني و بروي جديد ترين گوشي را بخري تا بين دوستانت كم نياري،

جاهليت يعني بروي دانشگاه و يك رشته اي را كه اصلا علاقه نداري بخواني صرفا به اين خاطر كه بين دوستانت در كورس مدرك گرفتن عقب نماني،…

زنده به گور كردن دختران اگر چه به سبك و سياق قديم منسوخ شده است ولي امروز روشش پيشرفته شده،زنده به گور كردن دختران در اين عصر يعني اينكه اجازه بدهي دخترت مبتذل ترين لباسها و آرايشات را استفاده بكند و در بين گرگهاي جامعه بگردد!،

جاهليت مدرن يعني هر روز ماشينت را ببري كارواش تا مردم موقع ديدنت دهانشان باز بماند!،

جاهليت مدرن يعني هر سال گچبري منزلت را عوض كني تا پيش مهمانهايت كلاس بگذاري،

جاهليت مدرن يعني جنسي را كه در مغازه ي سر كوچه وجود دارد بروي از دو تا چهار راه آن ورتر بخري تا براي همسايه هايت كلاس بگذاري!،

جاهليت مدرن يعني به جاي اينكه به شخصيت و معرفت مخاطبت توجه كني به مارك كت و شلوارش و نوع گوشي موبايلش اهميت بدهي!

جاهليت مدرن يعني دوست دختر يا دوست پسرت را براي خودت ، دلسوز تر از پدر و مادرت بداني!

جاهليت مدرن يعني حرفها و انحرافات غربي ها را صرفا به خاطر غربي بودن بپذيري و منطق و استدلالهاي اسلام را رد كني!

جاهليت مدرن يعني يك دهم آنچه را كه صرف اصلاح ظاهرت ميكني به باطنت اختصاص ندهي!

جاهليت مدرن يعني 90 دقيقه بنشيني پشت تلويزيون و مسابقه فوتبال را تماشا بكني و موقع مطالعه كردن وقت كم بياوري!،

جاهليت مدرن يعني از باختن تيم مورد علاقه ات سكته بكني يا افسرده بشوي،

جاهليت مدرن يعني لباسي را كه اصلا علاقه نداري ولي صرفا به خاطر مد بودنش مجبور باشي تا انرا بپوشي!

جاهليت مدرن يعني يك زن هر چقدر لخت تر بشود خودش را متمدنتر بداند!

جاهليت مدرن يعني به جاي مأنوس شدن با انسانهاي دور و اطراف ، تمام وقتت را با يك سگ و گربه بگذراني…

جاهليت مدرن يعني خودت نباشي و بخواهي تا مثل ديگري شوي!

بزرگي ميگفت:يا چنان باش كه مي نمايي يا چنان بنما كه هستي!

به اندازه ي بود بايد نمود               خجالت نبُرد انكه ننمود و بود!

 

مزار پسر پیامبر(صلی الله علیه و آله) در بقیع

در روز 18 رجب سال دهم هجری ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) در حالی که هنوز دو سالش تمام نشده بود، دار فانی را وداع گفت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.


پیامبراکرم(ص) دارای دو پسر به نام‌های، عبدالله و قاسم، معروف به طیب و طاهر و چهار دختر به نام‌های زینب، رقیه، ام کلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) بود که همگی از خدیجه کبری(س) بودند و در مکه معظمه دیده به جهان گشودند.

رسول خاتم از همسران دیگر، فرزندی نداشت مگر از «ماریه قبطیه». او از اهالی اسکندریه بود که پس از سفر به حجاز مسلمان و همسر پیامبر شد.

وقتی آثار حمل بر ماریه ظاهر شد، پیغمبر(ص)، ماریه را در میان بستانی که متعلق به پیامبر و در میان قبیله بنی مازن و در نزدیکی مسجد قبا قرار داشت، اسکان دهد، این محل بعدها به نام «مشربه ام ابراهیم» مشهور شد، هم اکنون مشربه ام ابراهیم در دو کیلومتری سمت شرقی مسجد قبا واقع است.

پس از ولادت ابراهیم فرزند رسول خدا در اواخر سال هشتم هجری، یپغمبر در روز هفتم ولادت پسرش، گوسفندی عقیقه کرد.


در همین روز پیامبر خدا(ص) این فرزند را ابراهیم نامید و فرمود: «جبرئیل بر من نازل شد و گفت: السلام علیک یا ابا ابراهیم!

رسول خاتم(ص) فرزندش را بسیار دوست داشت. اما این کودک خردسال و محبوب پیامبر(ص) عمر چندانی نکرد و در کمتر از دو سالگی وفات یافت. وی به مدت یک‌سال و 10 ماه و هشت روز و به روایتی دیگر، یک‌سال و 6 ماه و چند روز زندگی کرد و سپس بیمار شد و در همان بیماری در 18 رجب سال دهم قمری بدرود حیات گفت.

 

*ابراهیم یا حسین؟

ابن عباس می‌گوید، روزی خدمت رسول اکرم (ص) بودم، فرزندش ابراهیم را روی زانوی چپ و حسین (ع) را روی زانوی راست خود نهاده بود، یک دفعه ابراهیم و یک دفعه حسین (ع) را می‌بوسید، جبرئیل بر رسول خدا (ص) نازل شد، سلام خدا را رسانید و گفت: «خداوند بین این دو فرزند را جمع نخواهد کرد، باید یکی را فدای دیگری کنی». رسول خدا (ص) نگاهی به ابراهیم و حسین (ع) انداخت و گریه کرد و فرمود: «مادر ابراهیم کنیز است که در مرگ او من و مادرش ناراحت می‌شویم؛ ولی مادر حسین (ع) فاطمه است که در نبود او، من و پدر و مادرش ناراحت می‌شویم، ای خدای متعال! من ابراهیم خودم را فدای حسین (ع) می‌کنم».

 

*پیغمبر در سوگ فرزندش گریان می‌شود

در دقایق آخر عمر وی و آن‌گاه که در حال جدا شدن روح از بدن بود، رسول خدا(ص) در کنار بسترش نشسته بود و در حالی که اشکش به صورتش جاری می‌شد، چنین فرمود: «تدمع العین و یحزن القلب و لانقول الاّ ما یرضی الرّب و انا بک یا ابراهیم لمحزونون»؛ قلبم اندوهناک و چشمم گریان است و چیزی بجز رضای حق نمی‌گویم، ای ابراهیم! اینک در فراقت شدیداً اندوهناکیم (صحیح بخاری ج 1، کتاب الجنائز، حدیث 1241؛ صحیح مسلم، ج 2؛ کتاب الفضائل، ح 2315؛ سنن ابن ماجه، ج 1، کتاب الجنائز، ح 1589؛ سنن ابی داود، ج 2 کتاب الجنائز، باب البکاء علی المیّت، مسند احمد، ج 3، ص 194).

امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(ع) به دستور رسول اکرم(ص)، بدن ابراهیم را غسل داد و کفن کرد، آن گاه گروهی از اصحاب پیامبر(ص)، جنازه ابراهیم را تشییع کرده و در قبرستان بقیع به خاک سپردند.

 

* آیا رابطه‌ای میان مرگ ابراهیم و خورشید‌گرفتگی وجود داشت؟!

در تاریخ آمده است روزی که ابراهیم فرزند پیامبر درگذشت، آفتاب گرفت، گروهی تصور کردند که آفتاب برای مرگ ابراهیم گرفته است، پیامبراکرم (ص) بر فراز منبر رفت و مردم را از حقیقت امر آگاه ساخت و فرمود: هان! ای مردم! بدانید: «اِنَّ الشَّمسَ وَ القَمَرَ آیتَانِ مِن آیاتِ اللهِ یجرِیانِ بِاَمرِهِ، مُطِیعانِ لَهُ لاینکَسِفانِ لِمَوتِ اَحَدٍ وَ لا لِحَیاتِهِ؛ آفتاب و ماه نشانه‌های قدرت خدا هستند، آنها بر طبق سنن طبیعی و قوانینی که خدا بر آنها مقرر داشته است، در مسیر خاصی می‌گردند، هرگز برای مرگ کسی و یا تولد کسی نمی‌گیرند، بلکه وظیفه شما در موقع کسوف این است که نماز بگزارید». (فروغ ابدیت، ج2، آیت الله جعفر سبحانی)

*بقعه‌ای که توسط وهابیان تخریب می‌شود

از جمله بقعه‌ها، گنبد و بارگاه‌ها که در داخل بقیع به وسیله وهابیان منهدم شده است، ساختمان بقعه و حرم متعلق به جناب ابراهیم فرزند رسول خدا (ص) است، در گذشته از این جهت که پیکر «جناب ابراهیم» در کنار قبر «عثمان بن مظعون» چهاردهمین مسلمان مکه و صحابه جلیل القدر رسول خدا(ص) به خاک سپرده شده و هر دو قبر در کنار هم قرار گرفته‌اند و دارای یک گنبد بودند.


آموزش تجوید قرآن کریم

یا حجّة الله علی خلقه

—«(بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم وَ بِه ذِکرِ الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ العَسکَري)»—

یا مهدی جان(عجّ) ، پروردگارمان ، فرجت را برساند ، ما مانده ایم و آواره چون تو و طرید باز هم مانند تو
طوفان بلاها ما و شما را گرفته است ، در دل ندانم چه کنم جز دعوت و بر سینه گذرد نام تو ای شاه من
این بار باز هم سینه را سپر و چشم ها را غسل با زخم زبان ها می دهیم ، بگذار بگویند به دروغ حجّتی اند …
ما که نیستیم و ولی عاشقت هستیم و تا پایان عمر سعی می کنیم در ره تو بمانیم تو ما را ثابت قدم دار
ای بهترین پدر دنیا

عجّل الله تعالی فرجک الشریف فی هذا السنة


«اَللهُّمَ عَجِّل فَرَجَ مَولانا اَلاِمامِ الهاديِ المَهدي اَلقائِمُ بِاَمرِک وَجعَل الفَرَجَه في هذَا السِنَةِ وَ سَهِّل مَخرَجَه وَ جَعَلَنا مِن خَيرٍ اَنصارِه ي وَ اَعوانِه ي وَ الذّابينَ عَنه وَ المُسارِعينَ اِلَيه في قَضآءِ حَوائِجِه وَالمُمتَثِلينَ لِأَوامِرِه وَالمُحامينَ عَنه وَالسّابِقينَ اِلي اِرادَتِه والمُستَشهَدينَ بَينَ يَدَيه وَ مُحِبّينِه ي وَ شيعَتِه ي»
- آماده ي ظهورش -




از خدا بترس ای ریش دراز


روزى مأمون برای تضعیف و بدنام نمودن امام جواد علیه السلام به مأمورین خود دستور داد تا امام علیه السلام را احضار نمایند؛ و از طرفى دیگر نیز دویست كنیز زیبا را دستور داد تا خود را آرایش ‍ كردند و به دست هر یك ظرفى از جواهرات داد، كه هنگام نشستن حضرت جوادالائمّه علیه السلام در جایگاه مخصوص خود، بیایند و حضرت را متوجّه خود سازند.

وقتى مجلس مهیّا شد و زن ها با آن شیوه و شكل خاصّ وارد شدند، حضرت كوچك ترین توجّهى به آنها نكرد. چند روزى بعد از آن ، مأمون شخصى به نام مخارق - كه نوازنده و خواننده و به عبارت دیگر دلقك بود و ریش بسیار بلندى داشت - را به حضور خود فرا خواند.

هنگامى كه مخارق نزد مأمون قرار گرفت او را مخاطب قرار داد و گفت : اى خلیفه! هر مشكلى را كه در رابطه با مسائل دنیوى داشته باشى ، حلّ خواهم كرد.

آن مجلس ساعتى به همین منوال سپرى گشت و حضرت بدون كمترین توجّهى سر مبارك خویش را پائین انداخته بود و كوچك ترین نگاه و اعتنائى به آن ها نمى كرد.

امام لحظه‌ای سر بلند کرد و نگاه مبارکش را به سوی آن دلقك نوازنده برگرداند و فرمود:

« اتّق اللّه یاذالعثنون » از خدا بترس ای ریش دراز .

ناگهان دستان مخارق لرزید و چهره‌اش دگرگون شد. آلت موسیقى از دستش بر زمین افتاد و دستانش از حرکت بازایستاد و نتوانست تکانی به دستانش بدهد.

مخارق به گوشه‌ای افتاده بود و می‌نالید. مأمون از جای برخاست و با قدم‌های لرزان به سمت وی رفت. مخارق هنوز داشت می‌لرزید. مأمون پرسید: بگو ببینم چه اتفاقی افتاد که تو را این چنین دگرگون کرد؟!

مخارق آب دهانش را فرو داد. رنگ بر چهره نداشت. از به یادآوردن آن لحظه، تمامی وجودش لرزید. با پریشانی گفت: آن هنگام که محمد بن علی به من بانگ زد، از هیبت و شکوهش چنان ترسیدم که دست هایم از حركت باز ایستادند و این چنین شدم.


رسيدن به خدا در اعماق زمين!

مقني بود،چاه و قنات ميكَند،ابزار كارش يك بيل و كلنگ كوچكي بود ،ساعتها در اعماق زمين چاه ها و قنات هاي فراواني را براي رسيدن به آب حفر ميكرد،يك روز رفتم پيشش،از او پرسيدم از اين ضربات و حركات تكراري ، كلنگ زدن براين خاك خسته نميشوي؟برايت ملال اور نيست؟
پاسخ او مثل رعد و برق بود برايم!،گفت :شوق رسيدن به آب اين ضربات تكراري را برايم قابل تحمل ميكند!،وقتي هم كه به آب رسيدم به دنبال استفاده از هستم،…
نماز خواندن ها و عبادت ها هم حالتي مثل كلنگ زدن اين چاه كن دارد،به ظاهر تكراري هستند،حركات و اذكاري كه يك عمر تكرار ميشوند، ولي شوق رسيدن به خدا باطن اين تكرارها را عوض ميكند،يك نشاط و روحيه ي تازگي در اين روزمرگي ها ميدمد!،وقتي هم كه به خدا رسيد،تازه كارش براي لذت بردن از خدا شروع ميشود!

 

آنهايي كه در روزمرگي نماز و تكراري بودن عبادات گير كرده اند هرگز از لذت رسيدن به آب بهره نخواهند برد!،يك چاه كَن وقتي به اب نرسيد مسيرش را عوض ميكند!،چاه كَن ها در عمق زمين اگر كوچكترين نَم و رگه اي از آب را ببينند با ولع وصف ناپذيري دنبال ان را ميگيرند…!

دعای امام سجاد(ع) برای پدر و مادر

به نام خدایی که پدر و مادر را مثل دوتا فرشته برای ما قرار داد

پس آن ها حق بزرگی بر گردن ما دارند

دعای آن حضرت برای پدر و مادرشان که درود بر آن ها باد

خدایا رحمت فرست بر محمد، بنده و پیغمبرت، و بر خاندان پاکش، و ایشان را به بهترین صلوات و رحمت و برکات و سلام خود امتیاز بخش، و پدر و مادرم را.
خدایا به کرامت نزد خود، و رحمت از جانب خود اختصاص ده، اى مهربانترین مهربانان.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و علم آنچه را که درباره ایشان بر من واجب است به من الهام نما، و آموختن همگى آن واجبات را بى‏کم و کاست برایم فراهم ساز، و آنگاه مرا خود بر آن دار که هر چه به من الهام نموده‏اى بکار بندم، و توفیق ده تا در آنچه بصیرت مى‏دهى غور کنم، تا به کار بستن چیزى از آنچه به من آموخته‏اى از من فوت نگردد، و اعظایم از انجام خدمتى که مرا به آنان ملهم ساخته‏اى سنگینى نگیرد.

خدایا بانگم را در گوششان ملایم گردان، و سخنم را بر ایشان خوشایند کن، و خویم را براى ایشان نرم ساز و دلم را بر ایشان مهربان نما و مرا نسبت به آن دو سازگار و مشفق گردان.
خدایا ایشان را در برایر پرورش من جزاى نیکو ده و در مقابل گرامى داشتنم، مأجور دار، و آنچه را که در کودکیم منظور داشته‏اند بر ایشان منظور فرماى.
خدایا هر آزار که از من به ایشان رسیده یا هر مکروه که از من به ایشان پیوسته، یا هر حقى که در مقام ایشان از طرف من تضییع شده، پس آن را وسیله ریختن از گناهان و بلندى درجات و فزونى حسنات ایشان قرار ده.

اى کسى که بدیها را به چندین برابرش از خوبیها تبدیل می‏کنى.

حکایاتی از رهبر عزیز کشورمان

ساده و بی تکلف با خانواده شهید


یك روز سه چهار نفر با یك ماشین آمدند و گفتند: حاج آقا! خودت را آماده كن كه مهمان عزیزی داری! از آنان پرسیدم: چه كسی قرار است بیاید؟ پاسخ شنیدم: رهبر معظم انقلاب. وقتی آقا داخل منزل شدند، شوق دیدار مرا بُهت زده كرده بود.

آقا مرا در آغوش كشیدند و صورتم را بوسیدند، بنده نیز دست ایشان را بوسیدم. آقا داخل اتاق شدند و روی زمین نشستند. ابتدا احوال پرسی كردند و از مشكلات سؤال نمودند. سپس فرمودند: «عكس شهدایتان را بیاورید.» عكسها را برای حضرت آقا آوردم.
ایشان تك تك عكسها را بوسیدند و آنان را روبروی خود گذاشتند و فرمودند: «این شهدا اگر نبودند، ما هم نبودیم. ما هرچه داریم از این شهدا داریم».حدود نیم ساعت در محضر آقا بودیم، وقتی خواستند تشریف ببرند رو به من كردند و فرمودند: «اجازه می‏خواهیم برویم».
من گفتم: آقا! اجازه ما هم دست شماست. ناگهان متوجه شدم از ایشان پذیرایی نكرده‏ایم! دیدار ایشان آنقدر ما را شوكه كرده بود كه یادمان رفته بود، آقا مهمان ما هستند. با خجالت از ایشان عذرخواهی كردم، اما ایشان پس از لبخندی زیبا فرمودند: «چه اشكالی دارد؟».

آقای مجید شجاعی‏پور (پدر سه شهید)


خدا در وقت اضافه...

چقدر خنده داره
که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان

تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش می‌شه

شکایت می‌کنیم و آزرده خاطر می‌شیم!

چقدر خنده داره
که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته

اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!

چقدر خنده داره
که سعی می‌کنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم

اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!

دارید می‌خندید؟ دارید فکر می‌کنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید
که او خدایی دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی می‌خواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی‌ها را
از لیست خود پاک می‌کنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد
ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره


چطور بفهمم زیارت امام رضام قبول شده؟!

جوابشو حاج اسماعیل دولابی خوب بلده:

هر وقت از خدا راضی شدی حضرت رضا (ع) را زیارت کرده ای و اگر امام رضا (ع)را زیارت کنی از خدا راضی می شوی

اینکه امام رضا (ع) دست خالیش را توی دست ما بگذارد یعنی خودش را به ما داده است و این برای ما کافیست،
یعنی ما را قبول کند و به مقام رضا برساند که لا سخط بعد الرضا: بعد از رسیدن به مقام رضا دیگر غضبی وجود ندارد


دختری که از 14 سالگی جانباز هفتاد درصد شد

فقط 14 سال داشت می‌دید روزهایی را که روی نیمکت کلاسشان به جای اینکه همکلاسی‌هایش بنشینند، گل‌های لاله نشسته بودند. چند روز قبل از جانبازی‌اش با دیدن فضای شهر، وصیت‌نامه نوشت. او حتی جرأت فکر کردن به مجروحیت از دوچشم را هم نداشت اما امروز صبوری‌اش در تحمل رنج‌ها از او اسطوره ساخته است.
به گزارش فارس، شعر خیلی زیبایی برای جانبازان خواند. به سن و سالش نمی‌خورد اما بعد فهمیدیم که خودش هم جانباز است. جانباز دوچشم که در بمبارن‌های هوایی صدام در کرمانشاه مجروح شده. «مهناز دارابی» را می‌گویم او وکیل پایه یک دادگستری هم هست؛ فرزند آخر خانواده بوده و با مادرش زندگی می‌کند.

ادامه »

دیدگاه مقام معظم رهبری درباره مسابقات پیامکی و دریافت جوایز آن

مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره مسابقات پیامکی اعلام فرمودند.

به گزارش خبرنگارمهر، مسابقات پیامکی در سالهای اخیر رواج بسیاری یافته است. گاهی در این مسابقات به نظر می رسد شانس مورد توجه است. برای نمونه گزینه‌ای انتخاب می‌شود و صرف شرکت فرد در آن مسابقه قرعه کشی صورت می گیرد و به برندگان جایزه‌ای اعطا می‌شود. یا در برخی از مسابقه‌ها فرد باید به سؤال یا سؤالاتی پاسخ صحیح دهد تا در مسابقه شرکت داده شود.

برای برخی این شبهه وجود دارد که شرکت در چنین مسابقاتی به لحاظ شرعی جایز هست یا نه؟ اینکه شرکت در این مسابقات و دریافت جایزه از آن به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر می‌گذرد.

پرسش: شرکت در مسابقات پیامکی و دریافت جایزه از آن به لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟

پاسخ: اگر هزینه‎ای افزونتر از هزینه‏های معمولی پیامک از افراد کم نشود و هزینه جایزه بر اساس جمع آوری پولهای کسر شده نباشد اشکالی ندارد. اگر علاوه بر هزینه معمول پیامک، پولی بابت شرکت در مسابقه از افراد کسر شود و از پولهایی که از افراد کسر شده جایزه تهیه کنند، حرام است.


ماجرای ازدواج فرزند امام خامنه ای

ماجرای ازدواج حجت الاسلام مجتبی خامنه ای، فرزند امام خامنه ای با دختر آقای حداد عادل می تواند برای همه ما درس باشد.
در ادامه، ماجرای این ازدواج را از زبان دکتر غلامعلی حداد عادل می خوانیم:


ادامه »

در حاجت خواستن از خداوند...


ای آنکه دعای دعا کنندگان او را به رنج نمی افکند،و حاجت های نیازمندان از او قطع نمیشود…بار خدایا مرا به سوی تو   حاجتی است که توانایی ام به آن نمیرسد ونفس من بردن  آن حاجت را نزد کسی که خود نیازمند توست وحاجت         هایش را پیش تو می اورد در نظرم جلوه داده است….و     آنچه نفس جلوه داده است لغزشی ست از لغزش های     خطاکاران…!

اما چگونه درویشی به درویشی دیگر روی اورد وفقیری از فقیری حاجت طلبد؟!

ای خدای من،از روی رغبت ودوستی رو به تو اورده ام.و با اعتماد امیدم را به سوی تو می آورم.و دانستم بسیار آنچه از تو بخواهم در برابر توانگری تو کم است وخواهش های بزرگ من در برابر فراخی رحمتت کوچک…و دست بخشایش تو از هر دستی برتر!

این بود فرازی از مناجات های امام معصوم ما…برگرفته از مناجات 13صحیفه سجادیه!


جملاتی ناب از امام سجاد علیه السلام به سه زبان

الحمد لله الاول بلا اول كان قبله ، و الاخر بلا اخر يكون بعده .الذي قصرت عن رؤيته ابصار الناظرين ، و عجزت عن نعته اوهام الواصفين


ستايش از آن خدای اوّل است كه هيچ اوّلی قبل از او نيست. و مخصوص خدای آخر است كه هيچ آخری بعد از او نيست. خدايی كه ديدگان هر بيننده ای از ديدنش قاصر و انديشه هر توصيف كننده ای از وصف او عاجز است.


Praise belongs to God, the First Being, no one being before Him, and the Last Being, no one being after Him. Beholders’s eyes fall short of seeing Him, and describers are unable to depict Him.

اللهم صل علي محمد و اله ، و اجعلنا من دعاتك الداعين اليك ، و هداتك الدالين عليك ، و من خاصتك الخاصين لديك ، يا ارحم الراحمين


پروردگارا بر محمد و آل پاكش درود فرست و ما را از آنان قرار ده كه خلق را به سوی تو دعوت می كنند و از آنان مقرّر فرما كه بندگان را به درگاه تو هدايت و راهنمايی می كنند و ما را از بهترين خاصان نزد خود بگردان ای مهربانترين مهربانان.


O God, bless Muhammad and his Household and make us one of those who summon people to YOU, and make us one of the guiders who direct people to YOU , and single us out of YOUR lovers, O Most Merciful of the merciful.


ولادت امام زین العابدین علیه السلام مبارک باد

سجده طولانی

حکایاتی از همسر داری حضرت زهرا سلام الله علیها و ادب ایشان

ه - رازداری زهرا (س):

روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .

آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .

ز- فداکاری وصبر بر فقر :

صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .

علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .

ادامه دارد…


بررسی نقش زنان در دفاع مقدس

نقش زنان در پشت جبهه:


ج ـ آشپزی و تهیه مواد غذایی
عملیات کربلای چهار و پنج بود که تعداد مجروحین زیاد بود و آن‏ها را به نقاهتگاهی که به همین منظور در استادیوم آزادی تهران تدارک دیده بودند، آوردند. ساعت 12 شب، به بسیج خواهران محل اطلاع دادند که دویست کیلو هویج را باید آماده و آبگیری کنید. ما بلافاصله با خواهران تماس گرفتیم. آن‏ها به مسجد آمدند و در مدت 2 ساعت، تمامی 200 کیلو هویج را آب گرفتند و در شیشه آماده کردند. وقتی برادرها برای تحویل آن‏ها به مسجد آمدند، از سرعت عمل ما شگفت زده شدند…»

د ـ خیاطی و تهیه لباس گرم
در نخستين روزهاي جنگ ، زنان ايرانی ، خانه و كاشانه ی خود را رها كرده و به صورت داوطلبانه به صحنه های نبرد رفته و به صورت هاي مختلفی شروع به فعاليت كردند. «روزی به دوختن گونی برای سنگر ها و پاسداري از شهرها پرداختند و روزی به تهيه ی آذوقه و لباس و ملحفه براي زخمی ها و بيمارستان ها و حضور فعال در مساجد جامع شهرها و زماني به بافتن لباس گرم برای مجاهدين فی سبيل الله كه عاشقانه به ضيافت الله شتافتند ، مشغول شدند.
یکی از خواهرانی که در ستاد پشتیبانی مکتب الزهرا(علیهاالسلام) فعالیت کرده است، چنین می‏گوید: «آن روزها شنیدیم که بعضی کارخانه‏ها لباس‏هایی را که برای برادران سپاهی و ارتشی می‏دوزند، دستی 45 تومان از دولت پول می‏گیرند. ما با مراجعه به واحد امور صنفی تقاضا کردیم که دو هزار دست لباس را می‏دوزیم و مجاناً در اختیار دولت می‏گذاریم.»
حتی در مواقع بمباران هوایی دشمن، شبانه روز پشت چرخ خیاطی می‏نشستیم و فقط کار می‏کردیم. مادر شهیدی که در فاجعه هفتم‏ تیر پسرش شهید شده بود، اشک می‏ریخت و شبانه روز در ستاد، لباس می‏دوخت…»

ادامه دارد….


زیارت قبر امام حسین علیه السلام

سه حج با رسول خدا(ص)
امام صادق (ع): کسی که به زیارت قبر اما حسین(ع) برود و به حق آن حضرت آگاهی داشته باشد، مانند کسی است که سه حج با رسول خدا(ص) انجام داده باشد.    کامل الزیارات ص460

بخشش تمام گناهان
امام موسی کاظم(ع): هر کس قبر حسین(ع) را زیارت کند در حالی که او را بشناسد، خدای تعالی تمامی گناهان او را می بخشد.
کامل الزیارات ص  450


زیارت قبر امام حسین (علیه السلام)افضل اعمال است
امام صادق (ع):زیارت قبر امام حسین (ع)افضل اعمال است.
کامل الزیارات ص480


ترک نکردن زیارت مظلوم کربلا
امام باقر (ع):کسی که دوست دارد محل زندگی و منزلش ت باشد ،پس زیارت مظلوم کربلا را ترک نکند .
کامل الزیارات ص447


به نام آفریدگار زیبایی ها


کودکی که کفشش را امواج از او گرفته بود روی ساحل نوشت:دریا دزد کفشهای من!

مردی که از دریا ماهی گرفته بود روی ماسه ها نوشت:دریا سخاوتمندترین سفره هستی!

موج دریا آمد و جملات را محو کرد٬تنها برای من این پیام را باقی گذاشت که:

برداشتهای دیگران در مورد خودت رادر وسعت خویش حل کن تا دریا باشی.


ماجرای شبی که با امام حسین شیعه شدم


حجت الاسلام والمسلمین شریف زاهدی طلبه نوشیعه زاهدانی که بیش از ده سال است به تشیع گرویده در دانشکده علوم قرآنی قم جریان شیعه شدن خود را اینگونه برای دانشجویان بیان نمود.

وی می گوید: «بنده محمد شریف زاهدی اهل نیك‏شهر استان سیستان و بلوچستان هستم. بعد از 11 سال تحصیل در مدارس و حوزه‏های علمیه اهل سنت، با شنیدن روضه امام حسین (علیه السلام) بارقه هدایت در دلم پدید آمد و پس از تحقیقات مفصل در سال 1382 به مكتب نورانی اهل‏بیت علیهم السلام مشرف شدم.

ادامه »

وصیـّت زیباي آلبرت انیشتن

وصیـّتی زیبا برای زندگی ابدی..

روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می‌گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.

آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.

در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.


چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.

قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.

خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند و نوه هایش را ببیند.

کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند.

ستخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.

هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.

آنچه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند.

اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصّباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.

گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام مَحبّت آمیزی بگویید.

اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند…

اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصـّباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.

اى مردم ! هفت مصيبت بزرگ است كه بايد از آنها به خدا پناه ببريم :

اميرالمؤ منين على عليه السلام روز جمعه در كوفه سخنرانى زيبايى كرد، در پايان سخنرانى فرمود:
اى مردم ! هفت مصيبت بزرگ است كه بايد از آنها به خدا پناه ببريم :

1- عالمى كه بلغزد.
2- عابدى كه از عبادت خسته گردد.
3- مؤ منى كه فقير شود.
4- امينى كه خيانت كند.
5- توانگرى كه به فقر درافتد.
6- عزيزى كه خوار گردد.
7- فقيرى كه بيمار شود.

در اين وقت مردى برخواست ، عرض كرد:
يا اميرالمؤ منين ! خداوند در قرآن مى فرمايد: ((ادعونى استجب لكم )):
مرا بخوانيد، دعا كنيد، تا دعايتان را مستجاب كنم .
اما دعاى ما مستجاب نمى شود؟
حضرت فرمود: علتش آن است كه دلهاى شما در هشت مورد :

يك : اين كه خدا را شناختيد، ولى حقش را آن طور كه بر شما واجب بود بجا نياورديد، از اين رو آن شناخت به درد شما نخورد.
دو: به پيغمبر خدا ايمان آوريد ولى با دستورات او مخالفت كرديد و شريعت او را از بين برديد! پس نتيجه ايمان شما چه شد؟
سه : قرآن را خوانديد ولى به آن عمل نكرديد و گفتيد:
قرآن را به گوش و دل مى پذيريم اما به آن به مخالفت برخواستيد.
چهار: گفتيد ما از آتش جهنم مى ترسيم در عين حال با گناهان و معاصى به سوى جهنم مى رويد.
پنج : گفتيد به بهشت علاقه منديم اما در تمام حالات كارهايى انجام مى دهيد كه شما را از بهشت دور مى سازد. پس علاقه و شوق شما نسبت به بهشت كجاست ؟
شش : نعمت خدا را خورديد، ولى سپاسگزارى نكرديد.
هفت : خداوند شما را به دشمنى با شيطان دستور داد و فرمود: ((ان شيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا)): شيطان دشمن شماست ، پس ‍ شما او را دشمن بداريد! به زبان با او دشمنى كرديد ولى در عمل به دوستى با او برخاستيد.
هشت : عيبهاى مردم را در برابر ديدگانتان قرار داديد و از عيوب خود بى خبر مانديد (ناديده گرفتيد) و در نتيجه كسى را سرزنش مى كنيد كه خود به سرزنش سزاوارتر از او هستيد.
با اين وضع چه دعايى از شما مستجاب مى شود؟ در صورتى كه شما درهاى دعا و راه هاى آن را بسته ايد پس از خدا بترسيد و عملهايتان را اصلاح كنيد و امر به معروف كنيد و نهى از منكر نماييد تا خداوند دعاهايتان را مستجاب كند

منبع: داستانهاى بحارالانوار جلد 4،محمود ناصرى