موضوعات: "خواندنیها" یا "روان شناسی" یا "دل نوشته" یا "مطالب طنز" یا "معرفی کتاب" یا "معرفی سایت" یا "مهدویت"

به وبلاگ الزهرا المرضيه (س) اصفهان خوش آمديد

لیست خرید امام صادق(علیه السلام)

"مکه؛ مرکز زمین"

قبله‌يابي اينترنتي در سراسر جهان

معرفی کتاب

سیصد و بیست داستان از معجزات و كرامات امام على (ع)

نویسنده : عباس عزيزى
معجزه، مطمئن ترین، استوارترین و روشن ترین دلیل صدق گفتار پیامبران و ائمه اطهار در ادعاى ارتباط آن ها با جهان ماوراء الطبیعه است.
معجزه، عمل خارق العاده اى است كه تحقق آن وابسته به قدرت خداوند است و به صورت عادى وقوع آن غیر ممكن است.
معجزه، عمل خارق العاده اى است كه انسان با اتكاء به قدرت هاى بشرى قادر به انجام آن نمى باشد.
معجزه، یعنى انجام كارى كه دیگران از انجام آن عاجز باشند.
معجزه اهداف تربیتى، اخلاقى و اعتقادى دارد.
معجزه شكست ناپذیر است، چون به قدرت بى كران پروردگار متكى است.
معجزه سبب مى شود كه حجاب از جلو چشم انسان كنار رود.
مردم تقاضاى معجزات جسمانى مى كنند، در حالى كه قرآن برترین معجزه معنوى است.
عنایات و معجزاتى كه در حرم مطهر ائمه اطهار - علیه السلام به وقوع مى پیوندد، كرامات نامیده مى شود.





كاوشى نو در اخلاق اسلامى و شوؤن حكمت عملى (جلد 1)

نویسنده : آيت الله حسين مظاهرى
مترجم : محمود ابوالقاسمى
بى تردید، اخلاق در اسلام داراى اهمیت فراوانى است. این امر به لحاظ جنبه هاى زیر است: نخست، علاوه بر آنكه اخلاق از اركان اسلام در ردیف عقاید و احكام به شمار مى آید، عامل پیوند انسان به پروردگار بزرگش ‍ مى باشد و همانا این پیوند مقصود اصلى در ایجاد انسان است. زیرا كه آن بزرگترین كمال آدمى است و تمامیت كمالات انسان وابسته به آن است و همانگونه كه بر قلم تقدیر رفته است، آدمى كامل نگردد، مگر آنكه در مسیرى گام بردارد كه خداى متعال در شریعت بزرگش براى او ترسیم نموده است و راهى را بپیماید كه پیامبران و جانشینان و پیروان آنها در ارائه آن جهد بلیغ نموده اند.
دیگر آنكه آیین مقدس اسلامى در تمامى زمینه ها، چه در مسایل اجتماعى (اعم از نظام خانوادگى و احوال فردى) و چه در مسایل اقتصادى و سیاسى و غیر آن، جز با شیوه اخلاقى كه این دین پاینده بر آن استوار است، تمام و كامل نمى گردد.






نماز شب یا تهجد

نویسنده : موسى خسروى
لیسوا سواء من اهل الكتاب امة قائمه یتلون آیات الله آناء اللیل و هم یسجدون(آل عمران 113)
با اینكه در آیات قبل، خداوند از یهودیان مذمت مى كند و مى فرماید: ضربت علیهم المسكنه ذلك بانهم كانوا یكفرون بایات الله آنان پیوسته اسیر بدبختى و ذلت شدند از اینرو كه به آیات خدا كافر شده اند. و در ابتداى همین آیه هم مى فرماید: ضربت علیهم الذله اینما ثقفوا. هرجا باشند ذلت و خوارى بر سر آنان خیمه مى زند.
اما در آیه بالا همین اهل كتاب را به دلیل اینكه شب زنده دارند و به تلاوت آیات خدا و سجده بسر مى برند مى ستاید.
آیه دوم: تتجا فى جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ینفقون فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة العین جزاء بما كانوا یعملون (سوره سجده 16 - 17)

پخت غذا در ظروف آلومينيومي

چه کنم دخترم حجاب را رعایت کند؟

اهمیت راستگویی در اسلام

عاقبت سبک شمردن نماز

حجاب

همیشه به خاطر داشته باشید حجاب مصونیت است نه محدودیت




مین!

بنی صدر:اگر مردم پای صندوق رای بروند....

علائم رمزی بدن شما

بدن انسان روش‌هاي جالب و جذابي را براي فرستادن علائم هشدار دهنده دارد كه اين علائم در واقع اسراري را از درون بدن فاش مي‌سازند. به عنوان مثال آيا مي‌دانيد كه خنديدن پس از خوردن هر وعده غذايي چه تاثيري روي بدن دارد؟ يا اينكه آيا مي‌دانيد سفيد شدن زود هنگام موها نشانه چه فرآيندي در بدنتان است.

بدن انسان در تمام طول عمر به شيوه‌اي هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانه‌هاي زيركانه و هشدار دهنده را بروز مي‌دهد اما اكثر افراد به دليل ناآگاهي از اين روابط و علائم، پيغام‌هاي حياتي بدن را ناديده مي‌گيرند كه حاصل آن به خطر افتادن سلامتي است.

روزنامه «ديلي ميرور»، در گزارشي به چند راهكار جالب و شگفت‌انگيز به عنوان اسرار زندگي اشاره كرد كه بي‌ترديد در زندگي روزمره، قابل استفاده و مفيد خواهند بود:

1- دردناك شدن مچ پا مي‌تواند نشان دهنده مشكلات كلسترولي باشد.
به گفته متخصصان دردناك شدن مچ پا مي‌تواند نشانه ابتدايي از افزايش ارثي سطح كلسترول بد خون باشد. در واقع تشكيل كلسترول در اطراف زردپي آشيل، موجب بروز اين درد مي‌شود.

- راه حل چيست؟

اگر احساس كرديد كه مچ‌ پايتان مدت سه روز يا بيشتر به طور مداوم درد مي‌كند، حتما براي چكاپ كلسترول به پزشك مراجعه كنيد، بويژه اگر سابقه خانوادگي ابتلا به بيماري قلبي را داريد.

2- قوي بودن ريه‌ها نشان دهنده كاهش خطر ابتلا به آلزايمر است.
مطالعات نشان مي‌دهد كه فعاليت ضعيف و نامطلوب ريه‌ها موجب مي‌شود كه اكسيژن كمتري به مغز برسد و در نتيجه خطر ابتلا به زوال عقل و آلزايمر افزايش پيدا مي‌كند.

براي جبران اين مشكل سعي كنيد تنفس عميق انجام دهيد به اين ترتيب كه پنج ثانيه عمل دم و پنج ثانيه عمل بازدم هوا را انجام دهيد. اين كار موجب تقويت ريه‌ها مي‌شود چون اكسيژن را به مقدار كافي و مناسب به مغزتان مي‌رساند. اگر اين كار را شش نوبت در روز تكرار كنيد، ريه‌هاي شما 20 درصد قوي‌تر مي‌شوند.

3- سفيد شدن موها قبل از رسيدن به سن 30 سالگي نشانه مهمي از ابتلا به مشكلات تيروئيدي است.
متخصصان تيروئيد تاكيد دارند كه عدم تعادل در فعاليت غده تيروئيد موجب اختلال در توليد رنگدانه‌ها در پياز مو مي‌شود.

- راه حل چيست؟

اگر موهايتان در سن پايين، سفيد شده و هم چنين علائم ديگري چون كاهش وزن، افسردگي و يا مشكلات عادت ماهانه داريد، حتما براي چكاپ كامل و درمان به موقع به يك متخصص غدد مراجعه كنيد.

4- بيماري لثه خطر و احتمال زايمان زودرس را افزايش مي‌دهد.
باكتري‌هاي موجود در لثه‌هاي بيمار و عفوني، موجب بروز واكنشي مي‌شود كه حاصل آن باز شدن بي‌موقع و زودهنگام دهانه رحم در دوران بارداري است.

- راه حل چيست؟

هر روز نخ دندان بكشيد. هم چنين زنان باردار براي اطمينان از سلامت دندان‌هاي و لثه خود بايد مرتب به دندان پزشك مراجعه كنند. مطالعات نشان مي‌دهد كه مشكل و بيماري لثه احتمال زايمان پيش از موعد را 70 درصد افزايش مي‌دهد.

5- گرم نگه داشتن پاها احتمال سرماخوردگي را كاهش مي‌دهد.
وقتي پاها سرد مي‌شوند، عروق خوني در بيني بسته و منقبض مي‌شوند كه در نتيجه گلبول‌هاي سفيد خون در اين منطقه از مبارزه با عفونت‌ها دست مي‌كشند و محل ورود ميكروب‌ها به بدن باز مي‌شود.

بنابراين توصيه مي‌شود جوراب بپوشيد و مطمئن شويد كه با گرم نگه داشتن پاها، سيستم دفاعي بدنتان به طور كامل كار مي‌كند.

6 - خنديدن پس از صرف هر وعده غذايي، ميزان قند خون شما را پايين مي‌آورد.
متخصصان معتقدند عضلاتي كه ما از آنها براي خنديدن استفاده مي‌كنيم براي دريافت انرژي، قندخون را مصرف مي‌كنند و اين فرآيند خطر ابتلا به ديابت، چاقي و حتي برخي از سرطان‌ها را كاهش مي‌دهد.

بنابراين بعد از شام در آرامش كامل روي مبل بنشينيد و مدتي به تماشاي فيلم كمدي مورد علاقه‌تان بپردازيد.

7 - راه رفتن و حرف زدن همزمان، موجب كمردرد مي‌شود.
وقتي در حين راه رفتن، صحبت هم مي‌كنيم اين كار مانع از همزماني تنفس ما با گام‌هايمان در هنگام برخورد پاها به زمين مي‌شود. اين عدم هماهنگي، موجب مي‌شود كه بخشي از ضربه‌هاي ناشي از برخورد گام‌ها به زمين به كمر وارد شود و موجب بروز كمردرد مي‌شود.

توصيه مي‌شود دفعه بعد اگر به هنگام خريد كردن موبايلتان زنگ زد، يك گوشه بنشينيد و با تلفن صحبت كنيد.

8 - فشار دادن پاها روي هم مانع از ضعف كردن و بي حالي مي‌شود.
اگر بعد از سريع برخاستن از جاي خود احساس سرگيجه پيدا كرديد يا حس كرديد كه منگ شده‌ايد و چشمانتان سياهي مي‌رود با اين حركت ساده مي‌توانيد جريان خون را به سرعت به مغز بفرستيد و ضعف و سرگيجه خود را متوقف كنيد.

ابتدا هر دو پاي خود را روي زمين قرار دهيد. بعد يكي از پاها را روي پاي ديگر بياندازيد و تا جايي كه مي‌توانيد در اين وضعيت پاها را روي هم فشار دهيد. 30 ثانيه در اين وضعيت بمانيد تا خون به مغزتان برسد و حالتان بهتر شود.

9- غفلت از كمردرد، تهديد جدي براي مغز است.
پزشكان دريافته‌اند افرادي كه بيش از يك سال مبتلا به كمردرد هستند، 11 درصد از حجم سلول‌هاي مغزي آنها در ناحيه‌اي كه مربوط به كنترل يادگيري است، كاسته مي‌شود. ظاهرا فشار مقابله با كمردرد اين تاثير نامطلوب را روي سلول‌هاي مغزي برجاي مي‌گذارد.

در صورت بروز كمردرد، فورا از پزشك كمك بگيريد. اكثر كمردردها در صورتي كه زودتر مورد توجه قرار بگيرند، قابل درمان هستند.

10- چاقي، احتمال بروز سردردها را تا دو برابر افزايش مي‌دهد.
وزن زياد موجب التهاب در عروق خوني ناحيه سر مي‌شود كه مهمترين عامل بروز سردرد است.

براي كاهش دردها، اقدام به كاهش وزن كنيد و براي درمان سردردها از راهكارهاي طبيعي استفاده كنيد. مصرف روزانه داروهاي مسكن در واقع موجب بروز سردرد مي‌شود.

11- مشكل در اندام تناسلي مردانه مي‌تواند علامت عارضه قلبي باشد.
آخرين مطالعات نشان داده است كه ناتواني جنسي در مردان مي‌تواند ناشي از تنگ شدن عروق خوني باشد.

به درمان‌هاي اينترنتي و ماهواره‌اي اعتماد نكنيد در عوض براي چكاپ كامل به متخصص مراجعه كرده و قبل از هر چيز به پزشك خود اطمينان كنيد.

12- قوز كردن، ولع شما را به خوردن شيريني تشديد مي‌كند.
پزشكان معتقدند كه قوز كردن جريان خون را به مغز كاهش مي‌دهد و در نتيجه ولع خوردن مواد قندي را تشديد مي‌كند چون در صورت كاهش جريان خون در مركز اشتها در مغز، گلوكز كمتري به اين عضو اصلي مي‌رسد در حالي كه گلوكز مهمترين غذاي مغز است.

- راه حل چيست؟

هميشه صاف بنشينيد و پاهاي خود را روي زمين بگذاريد. ستون فقرات خود را بكشيد و شكم خود را به داخل بكشيد طوري كه كمر شما به سمت صندلي كشيده شود.

13- داروهاي سرماخوردگي، تاثير نامطلوب روي توان باروري دارند.
داروهاي سرماخوردگي كه براي خشك كردن ترشحات بيني استفاده مي‌شوند در عين حال مي‌توانند موجب كاهش مخاط دهانه رحم شود و در نتيجه باروري را مشكل مي سازد.

بنابراين توصيه مي‌شود: به جاي داروهاي ضد احتقان از درمان‌هاي معمولي مثل ويكس استفاده كنيد

انسانیت

شکیبایی در عصر غیبت

حدیثی از پیامبر(ص)

پيامبر خدا (ص) مي فرمايند:
آب را به آهستگي بنوشيد و آن را يک باره سر مکشيد زيرا که از آن بيماري جگر برمي خيزد.

الکافي ج 6


شعر جديد آيت الله صافي گلپايگاني در مورد كوروش و...



ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست

فخری به داریوش و به اسفندیار نیست

مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد

ما را به جاهلیت آن دوره کار نیست

در سایه محمد و آل محمدیم

برتر از این برای بشر افتخار نیست

ابنای دین و سوره توحید و کوثریم

بر دل ز کفر و شرک و شرارت غبار نیست

اسلام، اعتقاد و نظام و هویت است

هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست

اندر دژ ولایت و حصن امامتیم

مانند این حصار به گیتی حصار نیست

ما امت عدالت و صلح و اخوتیم

در ما نفاق و شیطنتِ دیو سار نیست

از جاهلیت مجوس نگیریم رسم و راه

ما را به جز ولایت مهدی (ع) شعار نیست

اعلام «ان اکرمکم» باشد این پیام

در کیش ما به رنگ و نژاد اعتبار نیست

گر مدعی تلاش به توهین ما کند

با او بگو که از تو جز این انتظار نیست

تو باش و هفت خوان و خرافات و ترّهات

راهی که می‌ روی ره پروردگار نیست

زنده است دین احمد (ص) و قرآن و اهل بیت (ع)

اکمل از آن طریق سوی کردگار نیست

یارب رسان امام زمان منجی جهان

فرّخ، زمان او که در آن، کار عار نیست

پر می‌ کند ز عدل به امر خدا زمین

بهتر ز عصر دولت او روزگار نیست

آئین دین مداری و تقوی شود رواج

رسم فساد و شرب مدام و قمار نیست

مؤمن عزیز گردد و کافر شود ذلیل

مرد خدا به دوره او خوار و زار نیست

آن ها دارند به كره ماه مي روند علما هنوزمی گویند چگونه وضو بگیرید چگونه غسل کنید و چگونه ....


شبهه اي كه مطرح ميشود اين است كه قرن ،قرن 21است عصر ،عصر تكنولوژي است عصر پيشرفت است آن ها دارند به كره ماه ميروند علما هنوزمی گویندچه گونه وضو بگیرید چگونه غسل کنید و چگونه ….

ادامه »

کالباس

مجلس شورای اسلامی

چهل نکته ناب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله

سلیمان و مورچه عاشق

عکس/ سکه ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام)

آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟

 

روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد. او پرسید: `آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟`

دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: “بله.” استاد پرسید: “هر چیزی را؟"پاسخ دانشجو این بود: “بله هر چیزی را."استاد گفت: “در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است؟ زیرا شر وجود دارد.”

برای این سوال، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند. استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.

ناگهان، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت: “استاد، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟"استاد پاسخ داد: “البته."دانشجو پرسید: “آیا سرما وجود دارد؟

“استاد پاسخ داد: “البته، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟

“دانشجو پاسخ داد:"البته آقا، اما سرما وجود ندارد. طبق مطالعات علم فیزیک، سرما عدم تمام و کمال گرماست و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد. بدون گرما، اشیاء بی حرکت هستند، قابلیت واکنش ندارند. پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم.”

دانشجو ادامه داد: “و تاریکی؟"استاد پاسخ داد: “تاریکی وجود دارد.”

دانشجو گفت:"شما باز هم در اشتباه هستید، آقا. تاریکی فقدان کامل نور است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور، نور می تواند تجزیه شود. تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم.”

و سرانجام دانشجو پرسید:- “و شر، آقا، آیا شر وجود دارد؟ خداوند شر را نیافریده است. شر فقدان خدا در قلب افراد است، شر فقدان عشق، انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند. آنها وجود دارند. فقدان آنها منجر به شر می شود.”

و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند. نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود….

چگونگی استجابت دعا:

از بسیجی ها بدتان می آید ؟

خطاب به آنها که خوب می دانند که هستند! می گویند :
اگر شاه هم ۳۲ سال فرصت داشت حتما کشور را همین میزان و بلکه بیشتر !! آباد می کرد!
قاعدتا معنای کلمه ی آبادی هم دچار ادراکات پلورالیستیک شده طوری که معنای معکوس هم می توان از آن بدست آورد. مثلا اگر همه ی روستا ها را خراب کنی و در عوض در پایتخت ، آمار حلبی آبادها را “آباد” کنی این معنای آبادی است.
یا مثلا اگر عفت و حیا را ریشه کن کنی و منطق اعتلای روح و فکر و جان زن مسلمان را بکشی و او را مشغول خودنمایی و فریبندگی و بی حیایی کنی “آبادش” کرده ای.


می دانی چرا از بسیجی ها بدتان می آید ؟ برایت می گویم .


شاهی که تو به او عشق ورزیده بودی ، حتی به فکر آباد کردن حلبی آبادهایی که کمتر از بیست کیلومتر از کاخ خودش فاصله داشتندد هم نبود. وای بحال روستاها.

اما امام که آمد ، یک موی کوخ نشین را با تمام وجود کاخ نشین ها قابل مقایسه نمی دانست. او بود که حلبی آبادها را جمع کرد و میزان خدمات انقلاب اسلامی در ۱۵ ماه اول به اندازه ی دو سوم آبادی روستاها در کل دوره ی پهلوی ها بود. حالا کجا شاه می توانست پس از سی سال که جمعیت ایران لا اقل بیش از دو برابر جمعیت روز اول انقلاب شده ، کار را به جایی برساند که روستای بالای ۲۰ خانوار که برق و تلفن نداشته باشد نداشته باشیم و سطح سواد در کشور ما به بالای ۹۰ درصد برسد در حالیکه این نسبت تا قبل از انقلاب “عکس” بود؟!

می دانی چرا از بسیجی ها بدتان می آید ؟

چون بسیجی ها همان پاربرهنه هایی بودند که صداقت امام و یاوران صادقش را باور کردند و هنگامی که “دیوانه ای” آمد و در جنگ تحمیلی سنگی انداخت ، ماموریت تنبیه او را بر دوش گرفته جبهه ها را پر کردند. کدام گردان از بچه پولدارها و مرفهین تشکیل شد ؟ در حالیکه لشکرها مملو از پابرهنه های اسلامخواه عاشق ولایت بود.
بله . کاسب و کارگر و بنا و گچکار بودند که به میدان دویدند و یکیشان حاجی برونسی بود که بنایی بود که فرمانده ی لشکر شد.

بله . بیخود نیست که دم از آراء نخبگانی می زنید و می گویید ” یعنی رای من که بنـــــــــــــز سوار می شوم با او که الاغ هم سوار نمی شود یکی است؟! ” برای همین است که میزان نخبه بودن شماها را صفرهای شماره حسابها معلوم می کند و نه حتی مدارج علمی. و برای همین است که تخمه هم نیستید وای بحال نخبه !
نخبه کسی است که زخمهای کشورش را زمان درد ، مرهم بزند ، نه اینکه به محض اینکه تقی به توقی خورد چمدانها را بسته و با اولین پرواز فرست کلاس ، کنار سواحل بی شرف پرور ینگه ی دنیا !!
بسیجی ، اگر درد کشورش جنگ نظامی بود ، به فرمان امامش وسط میدان بود و اگر فرمانده بود به نیروهایش می گفت “بیایید” نه اینکه “بروید”.
بسیجی اگر درد کشورش اقتصاد بود در خط اول سدسازی و پل سازی بود و در این راه به حدی پیش رفت که دیگر حضرات از قرارگاه سازندگی اش می ترسند و حتی حوصله ی حضور در مناقصه ای را ندارند که قرارگاه سازندگی متشکل از بسیجی ها آنجا باشند.
بسیجی ، اگر نیاز کشورش محرومیت زدایی بود ، اردوهای جهادی را پر می کرد و می کند و درخط اول محرومیت زدایی از چهره ی مستضعفین بود.

اما شما چی ؟؟؟؟؟؟؟

منبع : وبلاگ پاسداران

مباحثه با ابوحنیفه

نقل شده كه دو نفر از شيعيان در گذرگاهي از بغداد به مجلس بزرگي رسيدند.
پرسيدند اين مجلس متعلّق به  كيست؟
گفتند مجلس درس امام اعظم ابوحنيفه است .

راوي حكايت مي گويد رفيق من كه اسمش فضل بن حسن بود و مردي متعصّب در مذهب شيعه و در عين حال آدمي بحّاث و با اطلاع از مباني مذهب بود ، گفت من مي روم و با اين مرد مباحثه مي كنم و تا او را ملزم و مجاب نكنم از
اين مكان نمي روم.
گفتم اين عالم بزرگي است و از عهدۀ بحث با او بر نمي آيي . گفت من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمي شوم . وارد مجلس شديم و نشستيم و در يك فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت
ايها العالم من برادري دارم كه رافضي است ( يعني شيعه است) و من هر چه مي خواهم به او بفهمانم كه ابوبكر بعد از پيامبر اكرم ، افضل امّت و خليفۀ به حق بوده قبول نمي كند و مي گويد علي بن ابيطالب ، افضل و خليفۀ به حق
است . شما يك دليل قاطعي به من ياد بدهيد كه به او بفهمانم و او را به راه راست بياورم .

ابوحنيفه گفت به برادرت بگو بهترين و روشن ترين دليل اين است كه پيامبر اكرم همواره در ميدان هاي جنگ ، آن دو بزرگوار ! ( ابوبكر و عمر) را كنار خود مي نشاند و علي را مقابل نيزه و شمشير دشمن مي فرستاد و اين نشان مي
دهد كه آن دو نفر ، محبوب پيامبر بوده اند و چون آن حضرت مي خواسته كه آنها بعد از خودش جانشين باشند آنها را حفظ مي كرد و چون علي را دوست نمي داشت طردش مي كرد و به ميدان مي فرستاد تا كشته شود و اين بهترين دليل بر
افضليت ابوبكر و عمر است !
فضل گفت بله من اين را به برادرم مي گويم ولي او از قرآن به من جواب مي دهد كه خداوند فرموده است: « خداوند ، مجاهدين را بر قاعدين و نشستگان برتري داده و اجري بزرگ براي آنان آماده است» و به حكم اين آيه ، علي چون
مجاهد بوده افضل از ابوبكر وعمراست كه قاعد بوده اند .

ابوحنيفه گفت به او بگو از اين بهتر مي خواهي كه ابوبكر و عمر قبرشان كنار قبر پيامبر و چسبيده به قبر آن حضرت است در حالي كه قبر علي از قبر پيامبر دور افتاده و در عراق است .
فضل گفت بله اين را هم به برادرم مي گويم امّا او مي گويد آن ها غاصبانه در كنار پيامبر اكرم دفن شده اند براي اين كه خداوند فرموده است « اي مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پيامبر ، داخل خانه اش نشويد…»  و مي دانيم كه
رسول اكرم در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ايشان غصبي است .

ابوحنيفه كه از اين گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلي كرد و سپس با لحني تند گفت به اين برادر خبيثت بگو آنها غاصبانه در خانة پيامبر دفن نشده اند بلكه عايشه و حفصه كه دختران آن دو بزرگوار و همسران پيامبر بودند و
ازپيامبر مهريه طلبكار بودند، پدرانشان را در مهرية خودشان دفن كردند .
فضل گفت بله من اين مطلب را هم به برادرم گفته ام ولي او باز آيه اي براي من مي خواند و مي گويد پيامبر صلي الله عليه و آله به همسرانش بدهكار نبوده براي اينكه خداوند فرموده است « اي پيامبر ما همسران تو را كه
مهرشان را پرداخته اي براي تو حلال كرديم» طبق اين آيه ، پيامبر اكرم مهريۀ زن هايش را داده بود و وقتي كه از دنيا رفت به زن هايش بدهكار نبوده است .


ابوحنيفه اندكي تأمّل كرد و گفت به اين برادرت بگو درست است كه همسران پيامبر، مهريّه طلبكار نبوده اند اما سهم الارث كه از ماتَرَك پيامبر داشته اند و ماتَرَك  (يعني آنچه پيامبر اكرم بعد از مرگش از خود باقي گذاشته ) نيز همين

خانه اش بوده و شرعاً سهمي هم از آن خانه به همسرانش مي رسد و چون عايشه و حفصه وارث پيامبر بوده اند پدرانشان را در سهم الارث خودشان دفن كرده اند و بنابراين غصبي در كار نبوده است .
فضل گفت بله من اين را هم به برادرم گفته ام ولي او مي گويد شما آقايان سنّي ها مگرنمي گوييد كه پيامبر ارث نمي گذارد و خودتان حديث نقل مي كنيد كه پيامبر اكرم فرموده است « ما پيامبران اصلاً ارث نمي گذاريم و هر چه
از ما باقي مانده صدقه است» پس طبق گفتة خودتان عايشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند . به همان دليلي كه شما حضرت فاطمه را از فدك محروم كرديد و گفتيد پيامبر ارث نمي گذارد آن دو همسر نيز نبايد ارث ببرند . آيا دختر
از پدر ارث نمي برد اما همسر از شوهر ارث مي برد ؟! حالا بر فرض بپذيريم كه آنها سهم الارث داشته اند ، مگر نه اين است كه ميّت اگر فرزند داشته باشد ، سهم الارث زوجه اش يك هشتم ماتَرَك مي شود ، در اين جا تمام ماتَرَك

پيامبر اكرم يك حجره (اتاق) بوده كه وقتي آن تقسيم بر هشت شود يك قسمت از آن هشت قسمت تقسيم مي شود ميان همسران پيامبر اكرم كه نُه نفر بوده اند و در نتيجه سهم هر يك از عايشه و حفصه به قدر يك وجب هم نمي شود،

پس چگونه آن دو هيكل بزرگ در يك وجب زمين جاشده اند ؟!
سخن كه به اينجا رسيد ابوحنيفه حسابي از كوره در رفت و با لحني خشم آلود فرياد كشيد اين مرد را بيرون كنيد اين خودش رافضي است و اصلاً برادر هم ندارد….

نابرابری آدمها

بدون شرح!!!

همه ی آدم ها با هم برابرند،اما پولدارها محترم ترند…

همه ی آدم ها با هم برابرند، اما دخترها پرطرفدارترند…

همه ی آدم ها با هم برابرند، اما بچه ها واجب ترند…

همه ی آدم ها با هم برابرند، اما خانم ها مقدم ترند…

همه ی آدم ها با هم برابرند، اما سیاه ها بدبخت تر و سفیدها برترند…

در کل همه ی آدم ها برابرند، اما برخی ها برابرترند!!!



عروس و داماد در راهپیمایی 22 بهمن 1390

اصلح از ديدگاه مقام معظم رهبري (2)

قسمت دوم

ـ استفاده از نيروهاي مادي و معنوي در مبارزات : يک مسئول بايد سعي کند در مبارزات خود از تمام نيروها از مادي و معنوي بهره گيري کرده تا بتواند بر دشمن فائق آيد.
ـ دوري از ترس و ترديد در مبارزات : يک مسئول بايد سعي کند در مبارزات خود ترديد نکرده ترس را از خود دور نمايد.
ـ پناه گاه نيروهاي خود در سختي ها : يک مسئول بايد سعي کند در سختي هايي که پيش مي آيد پناه گاهي براي نيروهاي خود باشد تا به اين وسيله آنها نيز مقاوم گشته و به وظايف خود به خوبي عمل نمايند.
ـ الگو بودن در کارها : مسئول بايد در تمام کارها براي نيروها و زيردستان خود به عنوان يک الگو مطرح باشد.
ـ شاداب بودن : مسئول بايد در تعملات و برخوردهاي اجتماعي خود شاداب بوده و از خمودگي دوري گزيند.
ـ وجود محبت و اعتقاد در بين مردم : مسئول بايد به گونه اي عمل نمايد که مردم دوست دار او بوده و به او اعتقاد داشته باشند تا هميشه از پشتوانه ي مردمي برخوردار باشد.
ـ اداي حق زيردستان : يک مسئول بايد سعي کند حقوق زير دستان خود را ادا کرده و اين کار را بر خود وظيفه شرعي و الهي بداند.
ـ جهت دار عمل کردن : يک مسئول بايد سعي کند به تمام اعمال و رفتار و گفتار خود جهت الهي بدهد و بايد قيامش قيام الله باشد.
ـ محور وحدت بودن : يک مسئول بايد سعي کند از هر گونه گرايش به جناح يا گروه خاصي دور بوده و محور وحدت ديگران قرار گيرد.
ـ برنامه ريزي در انجام امور : يک مسئول بايد سعي کند در انجام امور خود برنامه ريزي داشته و از هر گونه هرج و مرج جلوگيري نمايد، تا بتواند به اهداف تعيين شده دست يابد.
ـ حراست از انحراف برنامه ها : يک مسئول بايد سعي کند بر برنامه هاي انجام شده براي دستيابي به اهداف تعيين شده نظارت و کنترل داشته باشد تا به موقع از هر گونه انحرافي جلوگيري نمايد.
ـ روحيه ي سازندگي : يک مسئول بايد سعي کند روحيه ي سازندگي را در خود هر چه بيشتر پرورش داده تا هر روز پيشرفت کرده و موفقيت هاي بيشتري کسب نمايد.
ـ تداوم در انجام برنامه ها : مسئول بايد در انجام برنامه هايش تداوم داشته باشد زيرا کار مقطعي اگر چه با ارزش باشد کارايي نخواهد داشت.
ـ داشتن علم و دانش و تخصص : يک مسئول بايد سعي کند نسبت به مسئوليتي که به او محول مي شود، علم و آگاهي لازم را داشته باشد. تا کارها را به صورت تخصصي به انجام رساند.
ـ روحيه ي خدمتگذاري : مسئول بايد داراي روحيه خدمتگذاري بوده و خود را وقف مردم کند و اين بايد شعار هميشه ي مسئولين باشد.

اصلح از ديدگاه مقام معظم رهبري (1)

قسمت اول


مقام معظم رهبري با الگوبرداري از رهبري حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ويژگي هاي اصلح را اين چنين بيان مي فرمايند :
ـ ارزش گرا در رفتار و گفتار : يک مسئول بايد سعي کند در رفتار و گفتار خود ارزش ها را ملاک عمل قرار دهد.
ـ رعايت پيمان در همه حال با تمام افراد : وفاداري به پيمان ها باعث جلب اعتماد مردم و عمل به دستور شرع مقدس است.
ـ تدبير در اداره ي امور : يک مسئول بايد سعي کند در امور خود تدبير نمايد تا با سامان دادن به امور به اهداف تعيين شده دست يابد.
ـ سرعت در عمل : يک مسئول بايد سعي کند تا در عمل خود سرعت داشته تا ازفرصت ها استفاده ي لازم را ببرد.
ـ درست عمل کردن : يک مسئول بايد سعي کند مسئوليت محوله ي خود را به درستي انجام داده و خود را از هر گونه ضعف و کاستي نگه دارد.
ـ اثرگذاري با عمل : يک مسئول بايد سعي کند به گونه اي عمل کند که ديگران از او تاثير بپذيرند و به حرف اکتفا نکند.
ـ صداقت در عمل و گفتار با خودي ها : مسئول بايد به افراد خودي از روي صداقت و صراحت برخورد نمايد.
ـ حضور فيزيکي در امور : يک مسئول بايد خود عملاً در جريان امور قرار بگيرد و از نزديک با مسائل آشنا باشد.
ـ سياست با دشمنان : يک مسئول بايد با افراد غير خودي و دشمنان با سياست رفتار کرده و از حماقت دوري کند.
ـ مدارا با افراد در موارد لازم : يک مسئول بايد سعي کند در مواردي که لازم مي آيد با افراد مدارا نمايد زيرا در غير اين صورت نمي تواند مشارکت داشته و کارها را به سامان برساند.
ـ محکم کردن ارتباط با خداوند متعال : مسئول بايد در عين قاطعيت در عمل، بر خداوند متعال توکل و تضرع داشته باشد.




خدا گفت نه........



من از خدا خواستم که پليدي هاي مرا بزدايد

خدا گفت : نه

آنها براي اين در تو نيستند که من آنها را بزدايم .بلکه آنها براي اين در تو هستند که تو در برابرشان پايداري کني

من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد

خدا گفت : نه

روح تو کامل است . بدن تو موقتي است

من از خدا خواستم به من شکيبائي دهد

خدا گفت : نه

شکيبائي بر اثر سختي ها به دست مي آيد. شکيبائي دادني نيست بلکه به دست آوردني است

من از خدا خواستم تا به من خوشبختي دهد

خدا گفت : نه

من به تو برکت مي دهم
خوشبختي به خودت بستگي دارد

من از خدا خواستم تا از درد ها
آزادم سازد

خدا گفت : نه

درد و رنج تو را از اين جهان دور کرده و به من نزديک تر مي سازد

من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد

خدا گفت : نه

تو خودت بايد رشد کني ولي من تو را مي پيرايم تا ميوه دهي

من از خدا خواستم به من چيزهائي دهد تا از زندگي خوشم بيايد

خدا گفت : نه

من به تو زندگي مي بخشم تا تو از همه آن چيزها لذت ببري

من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا ديگران را همان طور که او دوست دارد ، دوست داشته باشم

خدا گفت : … …

قضیه آب و برق مجانی !!!

دولت موقت مهندس بازرگان برای بار اول لایحه‌ی آب و برق مجانی را تصویب کرد و وعده‌ی آنرا هم به مردم داد و امام خمینی چند روز بعد، این وعده‌ی دولت موقت را تصحیح و تکمیل کردند.

سی و سه سال است که دشمنان امام و انقلاب، با وارونه سازی یک خبر و تحریف ماجرا، مدعی هستند که امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مردم ایران قول داده است که آب و برق مجانی می شود. دروغگویان حتی مدعی هستند که امام بزرگوار ما، در بدو ورود به وطن یعنی در دوازدهم بهمن سال ۵۷ این وعده را به مردم داده است!

اما رجوع به اصل سخنان امام در بهشت زهرا نشان می دهد که اصلا و ابدا چنین وعده ای در سخنرانی امام خمینی وجود ندارد و در حقیقت این مساله مربوط است به سخنرانی ایشان در ۱۲ اسفند سال ۵۷ و در مدرسه فیضیه.

البته برای دشمنان امام فرقی نمی کند که این سخنرانی مربوط به ۱۲ بهمن باشد یا ۱۲ اسفند. آنها با استناد به این سخنرانی و عدم تحقق چنین وعده ای، می خواهند اینگونه وانمود بکنند که امام خمینی و یا انقلاب، مردم را فریب داده اند و یا با چنین وعده هایی انقلاب را پیش برده ا ند و یا اینکه این قبیل وعده ها فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و به دور از واقعیت بوده است! متاسفانه در نوشته های ضدانقلاب انواع و اقسام توهین و اهانت و فحاشی را علیه امام می بینیم.

در مقابل، دوستان امام و انقلاب و حتی برخی مسئولان رسمی کشور هم گاهی ضمن تایید این مساله، به زعم خود سعی کرده اند با توجیهات مختلف از امام و انقلاب دفاع کنند! گویا اینها هم باور کرده اند که امام چنین وعده ای را به مردم داده است! مثلا آقای علیرضا محجوب نماینده مجلس گفته است:«حضرت امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند آب و برق برای مردم رایگان است، اما پس از آن کارشناسان اعلام کردند که اجرای این موضوع تنها برای افراد کف جامعه امکانپذیر است.»

این اظهارات موافق و مخالف در حالی صورت می گیرد که مراجعه به اسناد انقلاب و آرشیو مطبوعات آن روز، نشان می دهد که شخص دیگری غیر از امام برای اولین بار این وعده را به مردم داده است! در حقیقت مطلب امروز من هم افشای این دروغ سی ساله و بیان یک واقعیت پنهان است.

ابتدا به عبارت امام توجه کنید: «علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم ، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت می رسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است.»

همان طوری که اشاره شد این سخنرانی مربوط است به روز شنبه دوازدهم اسفند ۱۳۵۷. از این عبارات مشخص می شود که حتما شخصی غیر از امام این دلخوشی مادی را برای مردم به وجود آورده است! با مرور اخبار روزهای قبل از سخنرانی امام، این شخص نامعلوم و این حقیقت پنهان مشخص می شود.

کیهان ۸ اسفند ۱۳۵۷ / سخنگوی دولت: «برای کم در آمدها؛ آب و برق مجانی می شود!» سخنگوی دولت کسی نیست جز آقای عباس امیرانتظام! به عبارت دیگر لایحه ی آب و برق مجانی را اولین بار دولت موقت مهندس بازرگان تصویب کرد و وعده ی آنرا هم به مردم داد و امام خمینی چند روز بعد، این وعده ی دولت موقت را تصحیح و تکمیل کردند!


در حقیقت امام به خاطر این که مبادا این قبیل وعده های دولتی، انقلاب اسلامی را به انقلابی صرفا مادی و با اهدافی مادی تبدیل کند، مصوبه دولت موقت را اینچنین تصحیح می کند که دلخوش به این نباشید که آب و برق مجانی می شود! امام بزرگوار ما توضیح می دهد که انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه وظیفه دارد به فکر رفاه مادی مردم باشد، دنبال رفاه و سعادت معنوی آدمها هم هست. چرا که انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه مادی باشد، انقلابی معنوی برای گستتن بندهای اسارت و بردگی ناشی از استبداد و استعمار و استحمار بود.

پس در سخنان امام خمینی وعده ای وجود ندارد. ایشان با توجه به احتمال تغییر ذائقه مردم و تحریف معنا و مفهوم و آرمان انقلاب، هدف اصلی انقلاب را برای مردم و شاید هم برای دولت موقت تبیین کردند.

فراموش نکنیم که دولت مهندس بازرگان و اعضای کابینه و شخص آن مرحوم، خودشان را آدم هایی متخصص و روشنفکر می دانستند که توانایی حل مشکلات مردم را دارند. آنها گاهی به صراحت و گاهی هم با ایما و اشاره، روحانیون و رهبران انقلاب را به سنتی بودن و بی سواد بودن متهم می کردند!

به هرحال خوب یا بد، جدای از اینکه موافق این وعده باشیم یا مخالف آن و اصلا هر تفسیری که برای وعده آب و برق مجانی داشته باشیم، این دولت بازرگان بود که اولین بار این لایحه را تصویب کرد و خبر این وعده ی تاریخی را هم شخص آقای امیرانتظام یعنی سخنگوی دولت موقت و معاون نخست وزیر وقت در اختیار مطبوعات قرار داد!

پس اگر به زعم ضدانقلاب، وعده ی دروغی داده شده و یا وعده ای غیرکارشناسی به مردم داده شده، چرا کسی از بازرگان و دولت موقت اسم نمی برد؟! عدم اشاره ضدانقلاب و حتی دوستان انقلاب در سی سال گذشته به این حقیقت مهم و پنهان، جالب و عجیب است. اگر عبارت «آب و برق مجانی» را در اینترنت جستجو کنید، صدها و شاید هزاران سایت و وبلاگ و کلیپ و فیلم اهانت آمیز علیه امام خمینی پیدا می کنید که همه آنها بدون کمترین اشاره ای به این مصوبه دولت بازرگان، فقط و فقط به امام خمینی اهانت می کنند! اما کسی نمی گوید که سخنان امام، در حقیقت اشاره به وعده دولت بازرگان بوده است!

امروز که به مدد آرشیو کیهان، مشخص شده است اولین بار این وعده را دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان به مردم داده و خبر آن را هم شخص عباس امیرانتظام در اختیار مطبوعات قرار داده، آیا دروغگویان و هتاکان، به این حقیقت اعتراف می کنند؟ البته احتمالا، حالا که همه چیز ثابت شده، باز هم باید منتظر سوالات و شبهات جدید باشیم! ماجرای گاو بنی اسرائیل را که یادتان هست؟!

نکته اینجاست که امام در روزهای قبل از مصاحبه بازرگان (دهم و پانزدهم اسفند) انتقادات تندی را به سیاست گام به گام دولت در رفع مفاسد دستگاه های دولتی و وزارتخانه ها و باقی ماندن برخی مظاهر رژیم گذشته مطرح کرده بود که این مساله موجب ناراحتی و گلایه مهندس بازرگان می شود. اما وی سعی کرد بدون ارائه پاسخی قانع کننده به انتقادات اصلی و اساسی امام و با اشاره به مسائلی چون آب و برق مجانی که مصوبه دولت خودش نیز بود، انتقادهای امام را احساسی و غیرتخصصی معرفی کند!

به هرحال آب و برق مجانی، چه با سفارش امام بوده و چه نبوده، مصوبه دولت موقت در تاریخ ۸ اسفند ۵۷ بوده است آنهم با قید فعلا و برای اقشار کم درآمد، نه برای همیشه و همه مردم. نکته مهمتر اینکه علی رغم چاپ اصل سخنان دوازدهم بهمن امام در مطبوعات آن روز، هنوز هم عده ای اصرار دارند که امام در بدو ورود به ایران، وعده ی آب و برق مجانی را داده است!

سیره پیامبر صلی الله علیه و آله:



برای هر نماز واجب و مستحبی تجدید وضو می کرد!برای وقت نماز انتظار می کشید و شوقش برای عبادت افزون می شد و چشم به راه رسیدن وقت نماز بود.
نماز وعبادت را بسیار دوست می داشت و می فرمود :روشنایی چشم من در نماز و روزه قرار داده شده است.
(313 نکته درباره نماز غریزی/ص22و23)


هنگام نگاه کردن به سادات:


پیامبر خدا می فرماید:کسی که یکی از فرزندان مرا ببیند و با میل و رغبت بر من صلوات بفرستد خدای تعالی شنوایی و بینایی او را افزایش می دهد.
(آثار شگفت صلوات /احمد متوسل/ص125)


فتاوای مهم آیت‌الله مكارم شیرازی درباره انتخابات



عدم اعتماد به شخص خاص در انتخابات
س: اگر تا زمان انتخابات هیچ شخص خاصی را برای رای به او پیدا نكنیم تكلیف چیست؟ آیا با رای سفید تكلیف از ما ساقط می گردد؟

ج: در فرض سوال، رای سفید بدهید.

مشاركت زنان در پست های سیاسی
س: لطفا نظرتان را راجع به مشاركت سیاسی زنان در كسب قدرت یعنی گرفتن پست‌های وزارت و ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی ایران از نظر شرعی بیان كنید.

ج: قانون اساسی ما كه به امضای گروهی از مجتهدین رسیده و امام راحل نیز آن را امضا نموده منعی از آنها نكرده مگر در موارد بسیار محدود.

بیان نكات منفی كاندیداتورها در جمع
س: انتقاد از كاندیداتورها و بیان نكات منفي آنها در جمع یا بین دونفر چه حكمي دارد؟

ج: در صورتي كه در مقام مشورت براي رأي دادن به آنها باشد اشكال ندارد، ولي باید صفات آنها را بیان كرد نه توهین و مذمّت و تحقیر و یا خداي نكرده تهمت به آنها زده شود.

وظيفه مردم در انتخابات



امت اسلامي در انتخابات وظيفه حساسي دارند. لذاست که در اين امر بايد سعي کنند فردي را که مي خواهند انتخاب کنند، فقط براي رضاي خدا و مصلحت امت اسلامي باشد و در انتخاب آنها هيچ گونه انگيزه اي غير از انتخاب اصلح که تنها راه حاکميت صالحان است نداشته باشند.
بر همين اساس در انتخابي که صورت مي گيرد

بايد افرادي را که مي خواهند انتخاب کنند، کاملاً شناخته شده باشند و آنها را در ديانت و صداقت امتحان کرده باشند و ميزان کارآئي آنها را براي کاري که انتخاب مي کنند، دانسته باشند.

انگيزه افراد براي شرکت در انتخابات
1 ـ تعصبات نژادي، محلي، قومي و قبيله اي
2 ـ روابط دوستي و گروهي و حزبي
3 ـ هواهاي نفساني و دنيا طلبي
4 ـ مصلحت انديشي

و آنچه بايد انگيزه يک فرد مسلمان در انتخاب افراد باشد همان مصلحت انديشي و انتخاب اصلح است و هنگامي که به پاي صندوق هاي راي مي روند بايد خدا را در نظر داشته باشند و فقط براي رضاي خدا و مصلحت اسلام کشور اسلامي شايسته ترين افراد را انتخاب کنند و اگر غير از اين باشد يعني انتخابي را که انجام مي دهند بر اساس هواي نفس و تعصبات و گرايشات حزبي و گروهي باشد در پيش گاه خدا و رسول او مسئول بوده و خائن محسوب مي شوند.

حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرموده اند :
« هر کس خود را بر قومي مقدم بدارد ( پيشوايي آنها را بر عهده بگيرد ) در حالي که بداند در بين آن ملت فاضل تر ( و شايسته تر ) از او ( براي آن کار ) وجود دارد، آن شخص به خدا و رسول و جميع مسلمانان خيانت کرده است ».

صدقه دادن برای سلامتی امام زمان عج


از وظایفی که برای شیعیان در دوران غیبت ذکر نموده اند صدقه دادن برای سلامتی حضرت اباصالح المهدی عج است.
همانطور که در حدیث شریف فرموده است: صدقه دادن و انجام عملیات خیر از طرف دیگران اجر مضاعف دارد. بخصوص اگر از طرف حجت و امام معصوم باشد.
(وسایل شیعه /آل بیت/ ص278)

اثرات بی نمازی



روزي حضرت زهرا(س)به پدرش عرض كرد؛كسي كه در نمازش كاهلي كند

ونمازش را سبك بشمارد چه مي شود ؟رسول خدا فرمود؛به 15 بلا مبتلا مي شود

شش در دنيا وسه دروقت مردن وسه در وقتي كه از قبر خارج مي شود.

اما آن بلاهائي كه در دنيا ميرسد

1-بركت از روزي وي بر داشته مي شود

2- عمرش بي بركت مي شود.

3- سيماي صالحين از روي او محو مي شود.

4- هر عمل انجام دهد ثواب ندارد.

5-دعايش قبول نمي شود.

6-از دعاي صالحين بهره نمي برد.

اما بلا هائي كه وقت مردن به او مي رسد:

1-ذليل مي شود

2-گرسنه جان مي سپارد

3- تشنه از دنيا مي رود.

وآن بلاهائي كه در قيامت به او مي رسد:

1-يك ملك اورا كشان كشان به محشر مي آورد

2-حساب وي سخت مي شود.

3-خدا به او نظر نمي كند او را عفو نمي كند وبراي اوعذاب سخت است.

ما همیشه در حلقه تدابیر الهی هستیم و گاهی برای رسیدن باید رنج کشید... رنج ...

“و لنبلونکم بشی من الخوف والجوع و نقص من الاموال والانفس و الثمرات و بشر الصابرین / شما را به اندکی ترس و گرسنگی و بینوایی و بیماری و نقصان در محصول می آزماییم و شکیبایان را بشارت ده. سوره بقره - آیه 155″


پروانه تقلا می کرد و پروانه نه ، پیله ، می خواست تا پروانه بشود و از آن دوردست ها می آمد پسری .

پیله تکانی خورد ، پسرک کنار پیله نشست ، پیله تقلا می کرد. پسرک دلش سوخت ، ساعت ها گذشت. پسرک نشسته بود و پیله رنج آزادی بر جان می خرید.

پسرک خسته شد ، پیله هم . پسرک می خواست ببیند پرواز پروانه را و پیله نمی دانست در ذهن پسرک چه می گذرد . پسرک قیچی را آورد و سوراخی در ته پیله ایجاد کرد و می خندید برای تماشا ، برای پروانه .

پیله آهسته سر خورد و موجودی از پیله در آمد ، و حالا پروانه شد ، اما یارای پروازش نبود .جثه اش ضعیف و بال هایش چروکیده بود . پسرک چشم به بال پروانه داشت و پروانه در حسرت پرواز تقلا می کرد . پسرک انتظار داشت پروانه بپرد ولی نمی دانست که پروانه باید تا آخر عمر ش روی زمین بخزد.

پسرک نمی دانست چرا ؟

پروانه را در دست هایش گرفت ، اما پروانه دیگر پروانه نبود .

پروانه حالا چشم در چشم پسرک دوخت و گفت : کاش می دانستی تو حلقه ای از تدبیر خدا را شکستی ، خدا تقلا را برای پیله قرار داد تا به وسیله آن مایعی از بدنش ترشح کند تا پس از خروج از پیله به او امکان پرواز بدهد.

پسر برای جهالتش گریست . آنقدر گریست تا عارف شد . دیگر پسرک می دانست :

که سختی هایش برای اینست که او پروانه شدن و پرواز کردن را بیاموزد .

“و لنبلونکم بشی من الخوف والجوع و نقص من الاموال والانفس و الثمرات و بشر الصابرین / شما را به اندکی ترس و گرسنگی و بینوایی و بیماری و نقصان در محصول می آزماییم و شکیبایان را بشارت ده. سوره بقره - آیه 155″




معرفی سایت

قائم

قائم- پایگاه جامع مهدویت
http://www.ghaaem.ir

رسول نور (ص)

پایگاه رسول نور (ص) حاوی قسمت هایی مانند سخنان پیامبر (ص) تاریخ پیامبر (ص) نبوت و مباحث کلامی سیره پیامبر (ص) در آیینه قرآن و اهل بیت و … می باشد.
http://rasoolnoor.com

سایت تخصصی حضرت امام حسین

اولین سایت تخصصی حضرت امام حسین (ع )و حضرت علی اصغر
http://emamhossein.com

سایت حرم امام رضا

سایت پخش زنده از حرم امام رضا
http://www.imamreza.tv/index.htm

آموزش با کلاس شدن

این مطلب طنز فقط برای لبخندی بر روی لبانتان است و هدف دیگری ندارد…..

سعي كنيد هرروز لباسهايتان را آپگريد كنيد

داشتن موبايل شيك و جديد خيلي مهم است

براي موبايلتان چند جلد بخريد تا بتوانيد موبايلتان را به سادگي با لباستان هماهنگ كنيد

مدل مو خيلي مهم است هرچه در اين زمينه هزينه كنيد باز هم كم است

هر روز چند كلمه جديد از ديكشنري استخراج كنيد تا به هنگام نياز به كار بگيريد

اگر با كسي قرار ميگذاريد با نيم ساعت تاخير به سر قرار برويد و از خيابانهاي شلوغ گله كنيد

مكالمات تلفني خود را به چند ثانيه خلاصه كنيد. خانومها بيشتر تمرين كنند

در ميهماني چاي را با قند نخوريد بلكه با نوك قاشق كمي شكر ريخته و فقط دو بار به هم بزنيد

چاي را به يكباره نخوريد بلكه يك كم چاي بخوريد چند كلمه حرف بزنيد كمي چاي كمي حرف ….. و

يوگا ورزش با كلاسي است حتما اين ورزش را ياد بگيريد

هر روز يك روزنامه به زبان انگليسي خريده و هر كجا ميرويد همراهتان ببريد

به كلاسهاي آموزش موسيقي رفته و هميشه كيف گيتار به دوشتان بياندازيد

هميشه چوب اسكي و چوب گلف را در ماشينتان داشته باشيد

در رستوران يا در ميهماني نصف كباب تان را ميل نكرده و در بشقاب دست نخورده باقي بگذاريد


بخوان و بدان!!!!

I wonder those  who think  about their body’s food

But do not think about their soul’s food

Imam hasan a.s


غذا دو نوع است

1) غذای جسم : وقتی که انسان غذای فاسد مصرف می کند عوارضی را برای او به دنبال دارد که مسمومیت یکی از آن عوارض است و نکته مهم این است شخصی که مسموم می شود رغبتی به غذاهای پاک و سالم نشان نمی دهد.

2) غذای روح : در مورد غذای روح نیز همین گونه است و شخصی که از لحاظ روحی مسموم می شود دیگر میل و رغبتی به معنویات و پاکیها ندارد.

==================

غرب توليد و صادر كننده غداي فاسد روح

•وقتی اسم غرب می آید، تفکر ضد دینی که هیچ چیز را قبول ندارد و رای خود را بالاتر می داند، در ذهن می آید.

•چیزی که ما از غرب می بینیم، تمدن غرب است؛ آزادی هایی که باعث انحطاط انسانيت شده

•برای علم ارزش زیادی قائل هستند. کسی هم که بخواهد از نظر علمی پیشرفت کند، زمینه برایش فراهم است.

•انسان های غربی به یکدیگر اعتماد ندارند. حاضرند با یک سگ زندگی کنند؛ اما به فرزندشان اعتماد ندارند.

” لعنه الله علی قوم الظالمین”


شبهه


اگر تکّبر بد است چرا یکی از صفات خدا متکبر است ؟

جواب برگرفته از  کتاب آشنایی با قران تفسیر سوره حشر


“الْمُتَكَبِّرُ “ذات پروردگارِ متكبّر
«متكبّر» در اصطلاح علماى ادب از باب تفعّل است. باب تفعّل معانى متعدد دارد. يك معنايش تلبّس است. مثلًا اگر گفتند «تَكَرَّمَ» يعنى متلبّس به كرامت شد. يك معنى ديگرش اين است كه متظاهر شد به چيزى كه واقعاً ندارد.

سوالي كه مطرح ميشود اين است كه اكر تكبر بد است چرا يكي از صفات خدا متكبر است؟

كبرياء منحصراً از ذات پروردگار است، كبرياء مال اوست (الْكِبْرياءُ رِدائى) ، عظمت فقط مال اوست. او متكبّر است به معنى اينكه متلبّس به كبرياست؛ يعنى در مقام تشبيه- و العياذ باللّه مى‏گوييم- او جامه كبريايى را كه فقط و فقط بر اندام او راست مى‏آيد و بس، بر تن دارد. ولى غير او چطور؟ غير او، هرچه هست، در مقابل او كه نمى‏تواند عظمتى و كبريائى داشته باشد. بشر اگر بخواهد به عظمت جلوه كند، در آن دروغ وجود دارد، يعنى تظاهر به چيزى است كه ندارد.

لهذا تكبّر در ذات پروردگار صفت كمال است چون معنايش تلبّس به كبريائى است و در بشر صفت نقص است چون آنجا واقعيتش كه تلبس به كبريائى است وجود ندارد؛ تظاهر به كبريائى است يعنى تظاهر به عظمتى است كه آن عظمت را ندارد.  “اشنايي با قران تفسير سوره حشر”

“تكبر بالحق‏"،بله، يك نوع تكبّر است كه حتى در بنده هم مطلوب است وآن تكبّرِ بالحق است.

تكبّر بالحق يعنى بی‏اعتنايى به همه چيز ديگر به خاطر خدا كه بوعلى سينا در باب زهد در اشارات دارد كه زهد عارف چيست؟

“الزّهد عند العارف رياضةٌ ما لهممه وقوى‏ نفسه … وتكبر على كل شئ غير الحق/بى‏اعتنا بودن به هر چيز غيراز خدا”

. اين تكبّر معنايش اين است كه [شخص‏] هيچ موجودى را به جاى خدا نمى‏نشاند يعنى او را معبود قرار نمى‏دهد ولو به همان عبادت كوچك، ولو مورد توجه قرار دادن؛ يعنى هيچ موجودى غير از خدا شايسته اين كه من او را هدف، قبله و مقصد قرار بدهم نيست. «سُبْحانَ اللَّهِ عَمّا يُشْرِكونَ» منزّه است ذات پروردگار از اين شركهايى كه مى‏ورزند. تكبّر ورزيدن يك بنده در مقابل خدا نوعى شرك ورزيدن، خود را شريك خدا قرار دادن و جامه خدا را به تن كردن است‏.

مجنون خدایم ...

روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و سجاده‌اش عبور كرد،

مرد نمازش راقطع كردو دادزد هي! چرا بين من وخدايم فاصله انداختي؟

مجنون به خود آمد و گفت من كه عاشق ليلي هستم تو را نديدم تو كه عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي…!


حجاب ، خون بهای شهدا

حجاب سنگریست آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید.
شهید احمد پناهی درچه



به خدا قسم اگر می دانستم با هربار که خونم ریخته می شود ، بی حجابی آغوش حجاب را دربر می گیرد ، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.
شهید یعقوب ابراهیم نژاد



ای خواهران ، جهاد شما حجاب شماست و اثری که حجاب شما می تواند بر روی مردم بگذارد ، خون ما نمی تواند بگذارد .
شهید محمد رضا شیخی


***السلام علیک یا فاطمة الزهرا (سلام الله علیها)***

نترسید، اینجا آمریکا نیست!!!

اینجا تهـــران - جشــــن میلاد مــهدی فاطــــمه (عج)

(بانی خیر: سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران)

متاسفانه به دلیل نامناسب بودن عکسها از گذاشتن آنها معذورم برای همین لینک می ذارم تا خودتون برین و ببینید و قضاوت کنید…..

http://www.gera99.mihanblog.com/post/53

دل آقا امام زمان(عج) شاد شد، خدا دلتون رو شاد کنه؛ ان شا الله

فقط اگه ظهور آقامون 1137 سال دیگه عقب افتاد ناراحت نشید، چون شهرداری تهران با قدرت در حال فرهنگ سازی مهدویت در جامعه است و داره زمینه های ظهور رو محیا می سازه.

در دفتر امام زمان جزو چه کسانی هستیم!!!

راسخون : هفته نامه افق حوزه در شماره جدید خود، گفتارهای مهدوی مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت را منتشر کرده است.


*هرچند حضرت حجت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف از ما غایب و از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف در دفتر و راه و رسم آن‌حضرت را می‌دانیم؛ و این‌که آیا آن بزرگوار را با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی «هرچند ضعیف» خدمتش می‌فرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می‌کنیم!

*علایمی حتمیّه و غیرحتمیّه برای ظهور آن‌حضرت ذکر کرده‌اند. ولی اگر خبر دهند فردا ظهور می‌کند، هیچ استبعاد ندارد! لازمه این‌مطلب آن است که در بعضی علایم، بداء صورت می‌گیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی هم، مقارن با ظهور آن‌حضرت اتفاق می‌افتد.

* انتظار ظهور و فرج امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، با اذیّت دوستان آن‌حضرت، سازگار نیست!

*چه‌قدر حضرت [امام زمان علیه‌السلام] مهربان است به کسانی که اسمش را می‌برند و صدایش می‌زنند و از او استغاثه می‌کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان‌تر است.

* خداوند کام همه شیعیان را با فَرج حضرت غایب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف شیرین کند! شیرینی‌ها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است.

*مهم‌تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، دعا برای بقای ایمان و ثبات‌ قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می‌باشد.

* افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می‌روند، و نمی‌دانند که خود آن‌حضرت چه التماس دعایی از آن‌ها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند!

* امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در هر کجا باشد، آن‌جا خضراء است. قلب مؤمن جزیره خضراء است؛ هرجا باشد، حضرت در آن‌جا پا می‌گذارد.

*قلب‌ها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید، تا برای شما امضا کنیم که امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف آن‌جا هست.

*اشخاصی را می‌خواهند که تنها برای آن‌حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن‌حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود!

*به‌طور یقین، دعا در امر تعجیل فرج آن‌حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه!

*آری، تشنگان را جرعه وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می‌دهند. آیا ما تشنه معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمی‌دهد، با آن‌که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می‌کند؟!

*ائمه علیهم‌السلام فرموده‌اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می‌آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!

* تا رابطه ما با ولی‌امر، امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطه ما با ولی‌امر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هم در اصلاح نفس است.

*چه قدر بگوییم که حضرت صاحب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در دل هر شیعه‌ای یک مسجد دارد!


* هرکس که برای حاجتی به مکان مقدسی مانند مسجد جمکران می‌رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطه فیض، یعنی فرجِ خود آن‌حضرت را از خدا بخواهد.

*خدا می‌داند در دفتر امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف جزو چه کسانی هستیم! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز (دوشنبه و پنجشنبه) به او عرضه می‌شود. همین‌قدر می‌دانیم که آن‌طوری که باید باشیم، نیستیم!

*آیا می‌شود رئیس و مولای ما حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال، خود را تابع آن حضرت بدانیم؟!

*اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه، مورد عنایت واقع نشوند؟!

*با این‌که به ما نه وحی می‌شود نه الهام، به آن واسطه‌ای که به او وحی و الهام می‌شود توجه نمی‌کنیم؛ درحالی‌که در تمام گرفتاری‌ها– اعمّ از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی– می‌توان به آن واسطه فیض؛ حضرت حجّت علیه‌السلام، رجوع کرد.

* حضرت غایب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش‌از همه، در نزد خود آن‌حضرت است. با این‌همه، به هرکس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید!

*راه خلاص از گرفتاری‌ها، منحصر است به دعا‌کردن در خلوات برای فرج ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف؛ نه دعای همیشگی و لقلقه زبان…، بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه.

ما در دریای زندگی در معرض غرق‌شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.

دعای تعجیل فرج، دوای دردهای ما است.

* با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عینُ‌الله‌الناظره است، آیا می‌توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؛ و هر کاری را که خواستیم، انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟!

محجبه ی بی حجاب!!!

بی مقدمــــه؛
از چیزی که قرار بود اندام را بپوشاند، چیزی درست کردند که اندام را نمایش دهد!

روی صحبت من با چادری هاست، اما چادری های بی حجاب…
اون کسایی که خودشون رو گول می زنن تا بدون عذاب وجدان بی حیایی کنن!
چند سالی هست که انواع و اقسام چادر طراحی و روانه ی بازار میشه،
چادر ملی ، چادر عربی ، چادر دانشجویی ، چادر خفاشی ، چادر پنگوئنی و چه و چه و چه…
ولی وقتی با این مدل چادر مواجه می شیم چی؟

چادر اندامی!!!



دشمن خوب می دونه که چادر رو نمی تونه از سرت بکشه، اما متاسفانه خوب فهمید که چجوری اصل چادر رو ازت بگیره...
همه ی ما تو کوچه، تو خیابون، محل کار، دانشگاه و متاسفانه خیلی جاهای دیگه مثل مکان های مذهبی دیدیم، خب اینجا هم ببنیم؛



اینها که خوبند…
و گرنه بدتر از اینها با چادر فاطمه زهرا(س) کردند و هر روز می بینیم…
انواع و اقسام آرایش و مدل مو رو با حجاب بی بی دوعالم آمیختند و القا کردند

چقدر راحت به بهانه ی راحتی در محل کار، راحتی در محل تحصیل، شیک پوشی و… رو گرفتن رو ازت گرفتند!


اصلا یه نفر به من بگه، بین این دو تا دختر چه فرقی هست؟

به دلیل نامناسب بودن عکسها خودتون به لیک زیر مراجعه کنیدو قضاوت کنید….

http://www.gera99.mihanblog.com/post/41

فیس بوک و فیلتر شکن

آیت الله العظمی سید «صادق روحانی» از مراجع تقلید قم در جدید ترین استفتاءات خود، نظرات متفاوتی درباره استفاده کاربران از سایت فیس بوک و نیز فیلتر شکن بیان کرد. متن این پرسش و پاسخ به شرح ذیل است:

1- حکم استفاده از فیلتر شکن
باسمه جلت اسمائه؛ چنانچه بخواهید از فیلتر شکن در جهت مشاهده سایت های غیر اخلاقی و سایت هایی که مطالبی خلاف دین و مذهب در آنها وجود دارد، استفاده کنید قطعا جایز نیست اما اگر برای مشاهده سایت های غیر مبتذل باشد، جایز است.

2- حکم ورود و عضویت در فیس بوک و سایت های مشایه مثل توییتر (مسلمان ایرانی و غیر ایرانی)
باسمه جلت اسمائه؛ عضویت در این قبیل سایتها و شبکه های اجتماعی اگر موجب اعمال خلاف شرع و دین نگردد، بلامانع است.

3- حکم چت و گفتگوی دو جنس مخالف
باسمه جلت اسمائه؛ چنانچه محرک شهوت باشد حرام است والا جایز است. البته دقت شود تمامی مسائل و آداب شرعی که در گفتگوی دو نامحرم در حالت عادی  باید رعایت شود در صحبت از طریق اینترنت هم  لازم است که رعایت شود.

4- حکم بازاریابی اینترنتی غیر از شرکت های هرمی
باسمه جلت اسمائه؛ چنانچه مخالف قوانین اسلامی باشد جایز نیست والا جایز است.

5- حکم هک کردن (چه به نیت شخصی و چه به منظور انجام تکلیف در مقابل دشمنان دین)
باسمه جلت اسمائه؛ هک کردن سایتی به نیت شخصی جایز نیست. اما اگر به منظور انجام تکلیف در مقابل دشمنان باشد و برای مقابله با سایت هایی باشد که به مقدسات اهانت می کنند کاری است خوب و جایز. البته دقت شود در تشخیص مصادیق این قبیل سایتها از نظرات اهل خبره استفاده شود.

لینک منبع: http://sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=7781

ترشحات گوش را دائم پاك نكنيد


ايران حال : بگفته متخصصان گوش و حلق و بيني، ترشحات داخل گوش را كه بيشتر بعد از استحمام ظاهر مي‌شود، نبايد پاك كرد چون اين ترشحات ، حافظ گوش در برابر آلودگي‌هاي خارجي مي‌باشد.
دكتر “سهراب زكي زاده” متخصص گوش و حلق و بيني گفت: ترشحات گوش خارجي كه به آن جرم يا” واكس” گوش گفته مي‌شود، به‌هيچ وجه آلوده و كثيف نيست.
به گزارش ايرنا، وي در حاشيه دومين روز همايش دو روزه سراسري “تربيت شنوائي “در دانشگاه علوم پزشكي اصفهان گفت : اين ترشحات طبيعي براي حفظ سلامت مجراي گوش خارجي ضروري است و از گوش مراقبت مي‌كند. وي گفت: فقط درصورت نمايان شدن اين ترشحات در دهانه گوش بايد بااستفاده ازگوش پاك كن و يا پيچاندن پارچه به دور انگشت اشاره، بدون فشار به داخل مجرا آن را پاك كرد. وي‌با بيان اينكه اكثر افراد اندازه عمق گوش خود را نمي‌دانند، گفت: براثر فرو بردن جسم خارجي به داخل گوش و ياپاك كردن مستمر آن ، علاوه بر خطر آسيب‌رساني به پرده گوش، امكان ايجاد خراش‌هاي ظريف ميكروسكوپي در مجراي گوش وجود دارد. وي تصريح كرد: بااين خراش‌ها زمينه آلودگي و ابتلا به عفونت گوش ايجاد مي‌شود.
اين متخصص‌خاطرنشان كرد: در برخي موارد، ترشح بيش از حد به‌خصوص در افراد مستعد موجب انسداد گوش و كاهش شنوايي مي‌شود كه در اين صورت بايستي بيمار جهت شستشوي گوش و اقدامات لازم به پزشك متخصص مراجعه كند

معجزه‌ای از قرآن کریم

به لحاظ علمی ثابت شده ‌است که هنگام انفجار و فروپاشی ستارگان، گازها و موج‌های حاصل، ترکیبی بسیار زیبا به مانند گل رُز ایجاد می‌کنند. این مساله هرچند شاید برای آنها که با دیدگاهی مادی‌گرایانه به همه چیز می‌نگرند، اندکی عجیب باشد اما مساله‌ای است که قرنها پیش از این در کتاب آسمانی ما مسلمانان یعنی قرآن مجید به آن اشاره شده بود.


عکسی از فروپاشی ستارگان که توسط تلسکوپ هابل گرفته شده‌است
در قرآن مجید در سوره الرحمن آیه 37 بیان گردیده است: «فإذا انشقت السماء فکانت وردة کالدهان» که معنای آن چنین است: «هنگامی که آسمان از هم پاشیده شود و مانند رنگ سرخی رُز(گلگون) درآید»
اینها تنها بخشی از معجزه قرآن هستند؛ کتابی که نه فقط برنامه عملی زندگی مسلمانان است بلکه مفاهیم ارائه شده در آن حتی لائیک‌ترین دانشمندان جهان را نیز به تعظیم وامی‌دارد. برای لحظه‌ای هم که شده در این عظیم‌ترین معجزه خلقت، بیندیشیم!

مطالب شگفت انگیز در مورد قرآن

دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده‌ است که قید می‌کند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.

گرچه این مسئله از نظر صرف‌و‌نحو دستوری بی‌اشکال است اما واقعیت اعجاب‌آور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده می‌شود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده می‌شود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بی‌اشکال است، یعنی 24=24.

با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نموده‌است که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق می‌کند. به کلماتی که دفعات به‌کار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:

دنیا 115 / آخرت 115

ملائک 88 / شیطان 88

زندگی 145 / مرگ 145

سود 50 / زیان 50

ملت (مردم) 50 / پیامبران 50

ابلیس 11 / پناه جستن از شر ابلیس 11

مصیبت 75 / شکر 75

صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣

فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) ١٧

مسلمین ۴١ / جهاد ۴١

طلا 8 / زندگی راحت ٨

جادو ۶٠ / فتنه ۶٠

زکات ٣٢ / برکت ٣٢

ذهن ۴٩ / نور ۴٩

زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵

آرزو ٨ / ترس ٨

آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨

سختی ١١۴ / صبر١١۴

محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴

مرد ٢۴ / زن ٢۴

همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:

نماز 5، ماه ١٢، روز ٣۶۵

دریا ٣٢، زمین (خشکی) ١٣

دریا + خشکی = 45=13+32

دریا = %1111111/71= 100 × 45/3

خشکی = % 88888889/28 = 100 × 45/13

دریا + خشکی = % 00/100

دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 % از کره زمین را فراگرفته است.

منبع : www.asandownload.com

چرا دعا نمی کنیم؟

شهری بود به نام شهر پابرهنه ها. در یک صبح سرد زمستانی مردی وارد این شهر شد. وقتی که از قطار پیاده شد، متوجه شد ایستگاه قطار آنجا، همانند همه ایستگاه های قطار مملو از جمعیت است و مسافران می کوشند از میان جمعیت راه خود را باز کنند و به قطار مورد نظرشان برسند. مرد در نهایت شگفتی متوجه شد که همه آنها پابرهنه هستند. هیچ کس کفش به پا نداشت. او از ایستگاه بیرون آمد و سوار تاکسی شد. در تاکسی متوجه شد که راننده هم کفش نپوشیده است.
بنابراین از راننده پرسید: ببخشید، چرا مردم این شهر برخلاف مردم شهرهای دیگر کفش به پا ندارند؟
راننده گفت: بله، درست است، چرا ما کفش نمی پوشیم؟ چرا؟
مرد وقتی به هتل رسید، دید که مردم آنجا هم پابرهنه هستند. مدیر، صندوق دار، باربرها، پیشخدمت ها، همه پابرهنه بودند. از یکی از آنها پرسید: می بینم که شما کفش به پا ندارید. آیا چیزی درباره کفش نمی دانید؟
پیشخدمت گفت: چرا، ما کفش را می شناسیم.
-        پس چرا کفش نمی پوشید؟
-        بله درست است. چرا کفش نمی پوشیم؟
-        نمی دانید که کفش پا را در برابر سرما محافظت می کند؟
مرد گفت: البته که می دانم. آیا آن ساختمان را می بینی؟ آن ساختمان یک کارخانه تولید کفش است. ما از داشتن آن به خود می بالیم و هر یکشنبه آنجا جمع می شویم تا به سخنان مدیر کارخانه درباره فواید کفش گوش دهیم.
-        پس چرا کفش نمی پوشید؟
-        آه درست است، چرا کفش نمی پوشیم؟
آری! مانند اهالی آن شهر همه ما به دعا اعتقاد داریم. همه ما ایمان داریم که دعا می تواند بسیاری از خواسته های ما را تحقق بخشد. می دانیم که دعا می تواند معجزه بیافریند، ما را تغییر دهد، زندگیمان را متحول کند و ما را احیا کند. ما از نیروی اعجازانگیز دعا آگاهیم. با این حال دعا نمی کنیم. چرا؟
سوال همین جاست. چرا دعا نمی کنیم؟


خوبی و بدی

لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو “شام آخر” دچار مشکل بزرگی شد: می بایست “نیکی” را به شکل عیسی” و “بدی” را به شکل “یهودا” یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل‌های آرمانی‌اش را پیدا کند.


روزی در یک مراسم هم سرایی, تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از جوانان هم سرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرح‌هایی برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود.

کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند. نقاش پس از روزها جست و جو , جوان شکسته و ژنده پوش مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند , چون دیگر فرصتی بری طرح برداشتن از او نداشت. گدا را که درست نمی فهمید چه خبر است به کلیسا آوردند، دستیاران سرپا نگه‌اش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد.
وقتی کارش تمام شد گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشم هایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید، و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: “من این تابلو را قبلاً دیده ام!”

داوینچی شگفت زده پرسید: کی؟! گدا گفت: سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه هم سرایی آواز می خواندم , زندگی پر از رویایی داشتم، هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی بشوم!

“می توان گفت: نیکی و بدی یک چهره دارند ؛ همه چیز به این بسته است که هر کدام کی سر راه انسان قرار بگیرند

كتاب را بگذار و بخواب!


سيّد شهيد قاضي نوراللَّه شوشتري در «مجالس المؤمنين» در ضمن احوالات آية اللَّه علامه حلّي گفته که: در زمان علامه حلي يکي از علماي اهل سنت کتابي در ردّ مذهب شيعه نوشته بود و در مجالس، براي مردم مي خواند و باعث گمراهي آنان مي شد. از طرفي کتاب را هم در اختيار کسي نمي گذاشت تا علماي شيعه نتوانند ايرادي وارد کنند يا جوابي بر آن بنويسند. علامه حلي، بدنبال وسيله اي براي بدست آوردن آن کتاب بود. به همين جهت در مجلس درس آن شخص حاضر مي شد و براي حفظ ظاهر، خود را شاگرد او مي خواند. روزي علاقه بين استاد و شاگرد را بهانه اي قرار داد براي گرفتن کتاب مذکور و به دليل اينکه آن شخص نمي خواست جواب رد به او بدهد گفت: قسم خورده ام که اين کتاب را بيشتر از يک شب به کسي ندهم.
جناب شيخ هم آن يک شب را غنيمت دانست و کتاب را گرفت و به خانه برد که در آن شب تا آنجا که ممکن است از روي کتاب رونويسي کند. وقتي شروع به نوشتن آن کرد و شب به نيمه رسيد خواب بر شيخ غلبه کرد در اينحال حضرت صاحب الامر(ع) آمدند و به شيخ فرمودند: «کتاب را براي من بگذار و تو بخواب.»
وقتي شيخ از خواب بيدار شد رونويسي آن کتاب بواسطه حضرت صاحب الامر(ع) تمام شده بود.
مؤلف گويد: اين حکايت را در کشکول فاضل المعي علي بن ابراهيم مازندراني معاصر علامه مجلسي به طور ديگري ديدم و آن اين گونه است که آن جناب از يکي از بزرگان کتابي را خواست که نسخه اي از روي آن تهيه کند. او از دادن کتاب خودداري مي کرد تا آنکه به طور اتّفاقي موافقت کرد، آنهم مشروط بر اينکه بيشتر از يک شب پيش او نماند. در صورتيکه نسخه برداري از آن کتاب يک سال يا بيشتر وقت مي برد. سپس علامه آن کتاب را به منزل آورد و شروع به نوشتن آن کرد و چند صفحه از آن را نوشت. در حالي که بسيار خسته بود ، ديد مردي به شکل و شمايل اهل حجاز از در وارد شد و سلام کرد و نشست. آن شخص گفت: «اي شيخ تو براي من در اين ورقها سطر (خط) بکش و من مي نويسم» و شيخ براي او خط مي کشيد و او مي نوشت و از شدّت سرعت نويسنده، شيخ به او نمي رسيد (از او جا مي ماند) وقتي صبح شد کتاب کاملاً پايان يافته بود .بنا بر بعضي روايات، علامه در پايان کتاب نقشي را بعنوان امضاء چنين مشاهده مي کند: «کَتَبه الحُجَّة» يعني حجّت خدا آنرا نگاشت. «و اللَّه اعلم».

درد دل

امروز شروع ترم جدید تحصیلی طلاب بود….

حالا که بعد از یک ماه و نیم امتحانات پشت سر هم  می خایم یک نفس عمیق بکشیم و از اضطراب و استرسی که داشتیم فرار کنیم، بعد از یک روز فقط یک روز فقط یک روز …. تعطیل بودیم و امروز سر کلاس حاضر شدیم !

این چه روزگاریه یک ماه در مقابل یک روز چطوری تلافی یک ماه را تو یک روز در بیاریم…

اول تا لنگ ظهر بخوابیم بعد از ناهار هم تا شب بخوابیم خوب شب هم  که طبق عرف جامعه باید بخوابیم ،فردا شد بریم سر کلاس به نظر شما تلافی شد من اعتراض دارم م م م م م م.

خدایا هر چی بود گذشت ببینیم چی جلوی رویمون هست.

شناخت خطرها

 

1-  انقلاب اسلامی براساس محوریت فرهنگ اسلام پدید آمده که با دمیدن معنویت به پیکر جامعه، حرکتی رو به جلو و کمال جو پدید آورد، بنابراین هرگونه خدشه بر ارزش های فرهنگی و بازگشت به ارزش های گذشته(که در حقیقت برای حکومت اسلامی ضد ارزشند) آفتی بزرگ از درون بر پیکر انقلاب اسلامی خواهد بود. میکروب رجعت که با غفلت از ارزش ها و اصول فرهنگی انقلاب و قرار گرفتن در حیطه فرهنگ طاغوتی بروز می نماید و از انقلاب پوسته ای بدون محتوا و هویت اسلامی باقی خواهد گذاشت.

2-  طی نمودن مسیر تکامل در جوامع انقلابی، دارا بودن افراد آگاه، بصیر، هوشیار و آینده نگر می باشد که هدایت فرهنگی را به عهده می گیرند، اگر در رأس هرم فکری و فرهنگی انقلاب افرادی واقع گردند که نسبت به فرهنگ خودی بی تفاوت و در مقابل فرهنگ بیگانه منفعل باشند، زمینه های انحراف و آسیب به انقلاب فراهم می آید.

3-   انقلاب اسلامی براساس مکتب اسلام به پیروزی رسید و اسلام ناب محمدی(ص) را جایگزین اسلام آمریکایی و ابوسفیانی نمود، بنابراین با توجه به تمامی ابعاد، نیازها، کشش احکام اسلامی، توجه به زمان و مکان و اقتضائات دیگر باید احکام و قوانین اسلام را تبیین نمود و مراکز علمی نیز می بایست پاسخ لازم را برای تأمین نیازهای اجتماعی و حکومتی ارائه دهند در غیر این صورت برداشت های محدونگر، متحجرانه و … آفتی جدی بر انقلاب و ناکارآمدی آن خواهد بود.

4-  یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی که در پیروزی آن و دوران دفاع مقدس و همچنین در تداوم انقلاب نقش دارد نسل جوان می باشد که مظهر صفا، پاکی، طهارت و … است؛ از این رو سستی در تربیت و دادن بینش و آگاهی به این نسل، آسیب جدی را بر انقلاب وارد خواهد نمود؛ از دیگر آسیب ها می توان به جدایی مراکز علمی دینی، دانشگاهی و حاکم نشدن ارزش های اسلامی در تمامی عرصه ها، گسترش فرهنگ تملق و چاپلوسی، غفلت از تهاجم فرهنگی و … اشاره کرد.

در پایان، ذکر این نکته را نیز یادآور می شود که مهم ترین عنصری که می تواند جلوی آسیب پذیری فرهنگی انقلاب اسلامی ایران را بگیرد و مهار کند، ایجاد «حس مسئولیت پذیریِ» همه آحاد جامعه جهت نقش پذیری افراد در پیشگیری از آسیب های جدی است که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را تهدید می کند.

رویدادهای 20 بهمن1357



1- با حمله مأموران گارد به پادگان نيروي هوايي تهران، جنگ خياباني آغاز شد. به گفته همافران، وقتي كه راديو اعلام كرد فيلم ورود امام خميني بعد از اخبار تلويزيون نمايش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع كردند. با ظاهر شدن تصوير حضرت امام بر صفحه تلويزيون، طنين صلوات سالن را پر كرد و در اين هنگام، افراد گارد به سوي آنها تيراندازي كردند و درگيري آغاز شد.

2- مردم ساكن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامي كه از حمله نيروي گارد به همافران آگاه شدند، اهالي خيابان‌هاي اطراف را نيز با خبر كردند و طولي نكشيد كه جمعيت انبوهي در كنار ديوار خوابگاه گرد آمدند كه با فرياد الله‌اكبر از همافران حمايت مي‌كردند.

3- اجتماع مردم در كنار خوابگاه همافران نيروي هوايی كه از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه يافت. ترس مردم اين بود كه در صورت پراكنده شدن، نيروهاي گارد، مجددا به همافران حمله كنند، لذا از دفتر حضرت امام كسب تكليف كردند و دفتر امام توصيه كردند كه پراكنده نشويد.

4- مردم در كنار خوابگاه نيروي هوايي همچنان شعار مي‌دادند و خود را با آتش لاستيك‌هاي فرسوده گرم مي كردند كه در ساعت 5/3 بعد از نيمه شب مأموران حكومت نظامي با خودروهاي نظامي و در حاليكه از دور با شليك رگبار مسلسل‌ها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله كردند. در اين هنگام مردم به كوچه‌هاي اطراف پناه بردند اما مأمورين توانستند يكصد و پنجاه و دو نفر را دستگير و به محل استقرار حكومت نظامي در كلانتري تهران و منتقل كنند. در بين دستگير شدگان دو روحاني نيز حضور داشتند.
تذكر: ظاهرا اولين كلانتري ساقط شده در جريان هجوم مردم همين كلانتري بود.

رویدادهای 22 بهمن1357


1- با تلاش برخي از دوستان بختيار و نيز نزديكان مهندس بازرگان، بنا شد جلسه‌اي با حضور بازرگان، بختيار و قره‌باغي تشكيل گردد. عباس اميرانتظام درباره اين جلسه مي‌گويد: قبل از جلسه، بختيار به من تلفن زد و گفت استعفاي خود را در جلسه تسليم خواهد كرد. ليكن بختيار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را براي جلسه فرستاد.

2- واحدهاي نظامي چند شهر، از جمله لشگر زرهي قزوين، به سوي تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ كرج را به منظور جلوگيري از ورود واحدهاي نظامي، مسدود كردند.

3- نبرد شديد مردم با نيروي گارد در خيابان‌هاي تهران شدت بيشتري پيدا كرد.

4- در پي درگيري‌هاي اخير، پزشكی قانوني مملو از شهدايي است كه در چند روز اخير كشته و شناسايي نشده‌اند.

5- تسليحات ارتش، زندان اوين، ساواك سلطنت آباد، مجلسين سنا و شورا،‌ راديو و تلويزيون، نخست وزيري، ژاندارمري و شهرباني، به دست مردم تصرف شد.

6- نصيري، رييس ساواك، سالار جاف، قاتل مردم كردستان و سپهبد رحيمي، توسط مردم بازداشت شدند. همچنين سپهبد بدره‌اي، فرمانده نيروي زميني، محمد امين و بيگلري، جانشين فرماندگان گارد، به هلاكت رسيدند.

7- فرماندهان نيروهاي سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خميني، استعفاي خود را تقدم كردند.

8- با مراجعه به منزل حضرت امام، گروه‌هاي مسلح پشتيباني خود را از امام اعلام كردند.

9- حضرت امام به دنبال سقوط نهادهاي اصلي رژيم و عقب‌نشيني ارتش از مردم خواستند كه آرامش و نظم را مجددا برقرار كنند.

10- رييس ستاد كل ارتش از جمله مواردي كه موجب شد ارتش اعلام بي‌طرفي كند، اينها بود: رييس ستاد شهرباني به كلانتري‌ها گفته بود مقاومت نكنند؛ در حاليكه اين خلاف دستور بود. اعزام نيروهاي زبده كمكي براي افسران محاصره شده در مسلسل‌سازي به جهت تمرد آنها بي‌نتيجه ماند. سربازان به طور دسته جمعي فرار مي‌كردند و بدون اجازه به پادگان‌ها بر‌مي گشتند. نيروهاي زرهي به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تير خوردن سرلشكر رياحي، موفق به كار نشدند. نيروي هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بي‌نظمي عمومي، نافرماني و اعلام همبستگي افسران عالي رتبه با كميته امام خميني همه گير شده بود.

11- انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهي را سرنگون كرد.

12- امام خميني طي پيام ديگري خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشيد كه انقلاب ما از نظر پيروزي بر دشمن هنوز به پايان نرسيده است. دشمن از انواع وسايل و دسايس بهره‌مند است و توطئه‌ها در كمين است. تنها هوشياري و انضباط انقلابي و اطاعت از فرمان‌هاي رهبري و دولت موقت اسلامي است كه توطئه‌ها را نقش بر آب مي‌سازد … با دولت موقت اسلامي همكاري نماييد تا با حول و قوه الهي هر چه زودتر با همكاري يكديگر ايران اسلامي آباد و آزاد را مورد غبطه جهانيان بسازيم.

13- مهندس بازرگان طي يك نطق تلويزيوني، ضمن تشكر از آحاد مختلف مردم و خصوصا از اعلام بيطرفي ارتش در مسائل سياسي گفت: تيمسار قره‌باغي در ملاقات حضوري، همكاري خود را با دولت موقت اينجانب اظهار نموده است.

14- از سوي حضرات آيات مرعشي نجفي و شيرازي، اعلاميه‌هاي جداگانه‌اي خطاب به ملت ايران منتشر گرديد و پيروزي انقلاب اسلامي تبريك گفته شد.

15- پس از سقوط رژيم سلطنتي، همافران نيروي هوايي كه در حركت نظامی مردم نقش مهمي داشتند‌، از همكاري و مدد رساني به موقع مردم تشكر كردند.

16- به مناسبت سقوط رژيم شاه، از سوي ياسر عرفات پيام تبريكي خطاب به حضرت امام فرستاده شد.


17- آيت‌الله خويي با ارسال تلگرافي براي حضرت امام، ورود ايشان را به ايران تبريك گفت.


وقايع انقلاب آن قدر سريع بود كه حتي مقامات آمريكايي در آخرين روزها نمي‌دانستند انقلاب پيروز شده است. اتاق عمليات كاخ سفيد از طرف برژينسكي، تلفني از ساليوان مي‌پرسيد: آيا هنوز امکان كودتا وجود دارد؟


رویدادهای 21 بهمن1357


1- با آغاز درگيري مسلحانه، پرسنل انقلابي نيروي هوايي براي تسليح مردم در ازاء كارت پايان خدمت سربازي، يك قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختيار آنان قرار مي‌دادند.

2- درساعت 5/4 بعدازظهر كلانتري تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شديد بين مأمورين گارد و مردم ـ سقوط كرد و مردم و گاردي‌ها در اين زدو خورد چندين كشته و مجروح داشتند . از اين پس، كلانتري‌ها يكي پس از ديگري به دست مردم ساقط شدند.

3- فرماندار نظامي تهران در اعلاميه شماره چهل خود، ساعات حكومت نظامي را از ساعت چهار و نيم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزايش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به كلانتري‌ها و پادگان‌ها، فرماندار نظامي تهران در همين روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزايش داد. يعني مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نيم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.


4- حضرت امام خميني در رابطه با حكومت نظامي اعلام شده از طرف فرماندار نظامي تهران، آن را ملغي اعلام كردند و گفتند: اعلاميه امروز حكومت نظامي خدعه و خلاف شرع است و مردم به هيچوجه به آن اعتنا نكنند … اخطار مي‌كنم كه اگر دست از اين برادر کشي بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد … تصميم آخر خود را به اميد خدا مي‌گيريم. همچنين دولت موقت، اعلاميه حكومت نظامي را یك توطئه توصيف كرد.

5- ميني‌بوس‌ها و ماشين‌هاي وابسته به ستاد كميته امام خميني، با بلندگو، لغو اعلاميه فرماندار نظامي را در سطح تهران اعلام كردند. گفتني است كه بنا به گفته‌ رحيمي، يكي از سران ارتش، حكومت نظامي تصميم داشت كه با افزايش ساعات حكومت نظامي، به انجام كودتا و سركوب مردم و خصوصا ترور و دستگيري رهبران نهضت، بپردازد. اين تصميم حضرت امام، توطئه بزرگي را در آستانه پيروزي نهضت در نطفه خفه كرد.

6- امام خميني در جواب به استعفاي افراد نيروي مسلح نوشتند: قسم براي حفظ قدرت طاغوتي صحيح نيست و مخالفت با آن واجب است و كساني كه قسم خورده‌اند بايد بر خلاف آن عمل كنند.

7- مردم مسلح به ياري افراد نيروي هوايي رفتند. جنگ خياباني در تهران اوج بيشتري پيدا كرد.

8- ده‌ها هزار تن از مردم در خيابان فرح‌آباد، پشت كيسه‌هاي شن و خاك سنگر گرفتند.

9- كلانتري‌هاي تهران نو، (چهارده و شانزده و بيست و يك و نه) و نارمك ده و يازده و شهر ري، سقوط كردند و همچنين يك هلي‌كوپتر گارد در تهران در هوا ساقط شد.

10- حجت‌الاسلام دكتر مفتح از جانب حضرت امام، عكس مندرج در روزنامه كيهان مبني بر رژه افسران نيروي هوايي در مقابل ايشان را كاملا صحيح و واقعي دانست.


11- از سوي دفتر تبليغات امام خميني، هر گونه تماس با بختيار و سران ارتش تكذيب شد.

12- امام خميني اعلام كردند كه من خودم اهل قلم و بيان هستم و هيچ سخنگويي ندارم.

13- ستاد امداد و سازمان ملي پزشكان، تعداد شهدا را تا ساعت يازده امشب، صد و بيست و شش تن ، و مجروين را ششصد و سي و چهار نفر ذكر كرد.

14- شمار كشته شدگان كه به بيمارستان جرجاني منتقل شده‌اند، به چهل و شش نفر رسيد و تعداد زخمي‌ها به علت كثرت آنها قابل شمارش نيست.

رویدادهای 20 بهمن1357



1- با حمله مأموران گارد به پادگان نيروي هوايي تهران، جنگ خياباني آغاز شد. به گفته همافران، وقتي كه راديو اعلام كرد فيلم ورود امام خميني بعد از اخبار تلويزيون نمايش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع كردند. با ظاهر شدن تصوير حضرت امام بر صفحه تلويزيون، طنين صلوات سالن را پر كرد و در اين هنگام، افراد گارد به سوي آنها تيراندازي كردند و درگيري آغاز شد.

2- مردم ساكن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامي كه از حمله نيروي گارد به همافران آگاه شدند، اهالي خيابان‌هاي اطراف را نيز با خبر كردند و طولي نكشيد كه جمعيت انبوهي در كنار ديوار خوابگاه گرد آمدند كه با فرياد الله‌اكبر از همافران حمايت مي‌كردند.

3- اجتماع مردم در كنار خوابگاه همافران نيروي هوايی كه از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه يافت. ترس مردم اين بود كه در صورت پراكنده شدن، نيروهاي گارد، مجددا به همافران حمله كنند، لذا از دفتر حضرت امام كسب تكليف كردند و دفتر امام توصيه كردند كه پراكنده نشويد.

4- مردم در كنار خوابگاه نيروي هوايي همچنان شعار مي‌دادند و خود را با آتش لاستيك‌هاي فرسوده گرم مي كردند كه در ساعت 5/3 بعد از نيمه شب مأموران حكومت نظامي با خودروهاي نظامي و در حاليكه از دور با شليك رگبار مسلسل‌ها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله كردند. در اين هنگام مردم به كوچه‌هاي اطراف پناه بردند اما مأمورين توانستند يكصد و پنجاه و دو نفر را دستگير و به محل استقرار حكومت نظامي در كلانتري تهران و منتقل كنند. در بين دستگير شدگان دو روحاني نيز حضور داشتند.
تذكر: ظاهرا اولين كلانتري ساقط شده در جريان هجوم مردم همين كلانتري بود.

رویدادهای 19 بهمن1357


1- جمعي از پرسنل نيروي هوايي با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حركت اسلامي مردم ايران و رهبري نهضت اعلام همبستگي كردند. ايشان همچنين از راهپيمايي مردم در حمايت از دولت مهندس بازرگان تشكر كردند.

2- ستاد ارتش، عكس روزنامه كيهان مبني بر رژه افسران نيروي هوايي در مقابل حضرت امام را تكذيب كرد.

3- طي روزهاي گذشته و امروز، شهر تهران شاهد تظاهرات مردم و فرياد و خشم كليه اقشار در مقابل رژيم بود. بانك‌ها و ديگر مؤسسات دولتي مورد هجوم مردم به ستوه آمده از جنايت‌هاي شاه قرار گرفتند و شعله‌هاي آتش از همه سو زبانه مي‌كشيد.

4- امام خميني طي نطق كوتاهي كه از شكبه تلويزيوني كاركنان اعتصابي راديو و تلويزيون بطور مستقيم پخش مي‌شد ضمن آرزوي موفقيت براي كاركنان رسانه‌هاي گروهي گفتند: دستگاه‌هايي در اين قسمت بوده و هست كه بايستي در خدمت مردم مي‌بودند. ولي رژيم غاصب از آنها در راه هدف‌هاي نامشروع استفاده كرده است.

5- در درگيري‌هاي گرگان، پنج نفر كشته و يازده نفر مجروح شدند.

6- مهندس شريف امامي كه از طرف دادستاني ممنوع‌الخروج شده بود، از كشور گريخت.

رویدادهای 18 بهمن 1357


1- حضرت امام در ديدار با روحانيون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت يك تكليف است.

2- فرماندار نظامي تهران به اين دليل كه مردم به مقررات حكومت نظامي اهميت نمي‌دهند، ساعات منع عبور و مرور را كاهش داد.

3- سيزده نفر ديگر از نمايندگان مجلس استعفا دادند.

4- مجمع عمومي سازمان ملل متحد از اوضاع ايران اظهار نگراني كرد.

رویدادهای 17 بهمن1357



1- امام خميني در سخنان خود گفتند: كار عاقلانه و مفيد به حال كشور اين است كه بختيار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامي، عكس‌العملي مثبت داشته باشند.

2- در پاسخ به پيام‌هاي تشكر از سوي مردم و يا شخصيت‌ها و گروه‌هاي مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به كشور، از سوي ايشان پيام تشكري خطاب به عموم انتشار يافت.

3- بازرگان موقتا از رهبري نهضت آزادي كناره‌گيري نمود و به مدرسه علوي نقل مكان كرد.
تذكر: در حكم نخست وزيري حضرت امام از وي خواسته شده بود تا بدون واسبتگي حزبي و گروهي به پست نخست وزيري اشتغال يابد.

4- دكتر سعيد، رييس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت‌ آيت‌الله العظمي خميني، مرجع عاليقدر تشيع را به خاك وطن از طرف خود و عموم نمايندگان خوش آمد مي‌گويم.

5- دلوايح محاكمه وزراي سابق و انحلال ساواك، در جلسه مجلس شورا به تصويب رسيد.


6- در مراسم فارغ التحصيلي دانشجويان دانشكده افسري، افسران جوان از سوگند وفاداري به شاه معاف شدند.

7- حجت‌الاسلام فلسفي پس از هشت سال ممنوعيت از سخنراني، در حضور امام و مردم ديدار كننده از ايشان، سخنراني كرد.

رویدادهای 16 بهمن1357


1- انتخاب بازرگان به عنوان نخست وزير دولت موقت، رسما اعلام شد. حكم و فرمان نخست وزيري كه با اتفاق آراء شوراي انقلاب و تصويب امام خميني صادر شده بود، توسط حجت‌الاسلام والمسلمين رفسنجاني در حضور حضرت امام و آقاي بازرگان قرائت شد.

2- آسوشيتد پرس: با توجه به اينكه شانس موفقيت بختيار روز به روز كمتر مي‌شود، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا به ابراز حمايت ملایم از بختيار بسنده كرد.

3- رييس سازمان سيا اعراف كرد كه در رابطه با پيش بيني مسائل ايران، اين سازمان ناكام بوده است. وي گفت: چيزي كه ما پيش بيني نمي‌كرديم، اين بود كه يک مرد هفتاد و هشت ساله كه مدت چهارده سال در تبعيد بود، اين نيروها را به هم پيوند زند.

4- كيسينجر گفت: بيم آن مي‌رود كه انقلاب اسلامي به ساير كشورها سرايت كند و گناه اين حركت، متوجه هدف توخالي حقوق بشر است.

5- آيت‌الله گلپايگاني بازگشت حضرت امام به ميهن را به ايشان تبريك گفت.

614- چند وزارتخانه، از جمله وزارت آموزش و پرورش، امور اقتصاد و دارائي، بهداري و دادگستري، توسط نيروهاي ارتش اشغال شد.

7- بيست و دو نماينده ديگر مجلس شورا، استعفا دادند.

8- در تظاهرت مردم آغاجاري، عده‌اي به شهادت رسيدند.

9- هشت هزار يهودي از ايران به اسرائيل رفتند.


فرض کن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نمایان گردد

فرض کن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نمایان گردد

ظاهرم هست چنانی که خجالت نکشم؟

باطنم هست پسندیده صاحب نظری؟

خانه ام لایق او هست که نزدش ببرم؟

پول بی شبهه و سالم زهمه داراییم؟

دارم آنقدر که یک هدیه برایش بخرم؟

حاضرم گوشی همراه مرا چک بکند؟

با چنین شرط که در حافظه دستی نبرم؟

واقفم بر عمل خویش بیش از دگران؟

می توان گفت مرا شیعه اثنا عشری؟

زيارت مهدویه


السلام عليك  يا خليفة الله في أرضه ، وخليفة رسوله وآبائه الأئمة المعصومين المهديين ، السلام عليك يا حافظ أسرار رب العالمين ، السلام عليك يا وارث علم المرسلين ، السلام عليك يا بقية الله من الصفوة المنتجبين ، السلام عليك يا ابن الأنوار الزاهرة ، السلام عليك يا ابن الأشباح الباهرة ، السلام عليك يا ابن الصور النيرة الطاهرة .

السلام عليك  يا وارث كنز العلوم الإلهية ، السلام عليك يا حافظ مكنون الأسرار الربانية ، السلام عليك : يا من خضعت له الأنوار المجدية ، السلام عليك يا باب الله الذي لا يؤتى إلا منه ، السلام عليك يا حجاب الله الأزلي القديم ، السلام عليك يا ابن شجرة طوبى وسدرة المنتهى[40] ، السلام عليك يا نور الله الذي لا يطفئ ، السلام عليك يا حجة الله التي لا تخفى ، السلام عليك يا لسان الله المعبر عنه ، السلام عليك يا وجه الله المتقلب بين أظهر عباده .

سلام مَن عرفك  بما تعرفت به إليه ، ونعتك ببعض نعوتك التي أنت أهلها وفوقها .

أشهد أنك  الحجة على من مضى ومن بقى ، وأن حزبك هم الغالبون ، وأولياءك هم الفائزون ، وأعداءك هم الخاسرون ، وأنك حائز كل علم ، وفاتق كل رتق ، ومحقق كل حق ، ومبطل كل باطل ، وسابق لا يلحق ، رضيت بك يا مولاي إماما وهاديا ، ووليا ومرشدا ، لا أبتغي بك بدلا ، ولا أتخذ من دونك وليا ، وأنك الحق الثابت الذي لا ريب فيه ، لا أرتاب ولا أغتاب لأمد الغيبة ، ولا أتحير لطول المدة ، وأن وعد الله بك حق ، ونصرته لدينه بك صدق ، طوبى لمن سعد بولايتك ، وويل لمن شقي بجحودك ، وأنت الشافع المطاع الذي لا يدافع ، ذخرك الله سبحانه لنصرة الدين ، وإعزاز المؤمنين ، والانتقام من الجاحدين ، الأعمال موقوفة على ولايتك ، والأقوال معتبرة بإمامتك ، من جاء بولايتك واعترف بإمامتك قبلت أعماله ، وصدقت أقواله ، وتضاعف له الحسنات ، وتمحى عنه السيئات ، ومن زل عن معرفتك ، واستبدل بك غيرك ، أكبه الله على منخريه في النار ، ولم يقبل له عملا ، ولم يقم له يوم القيامة وزنا .

أشهد يا مولاي  أن مقالي ظاهره كباطنه ، وسره كعلانيته ، وأنت الشاهد علي بذلك ، وهو عهدي إليك ، وميثاقي المعهود لديك ، إذ أنت نظام الدين ، وعز الموحدين ، ويعسوب المتقين ، وبذلك أمرني فيك رب العالمين .

فلو تطاولت الدهور وتمادت الأعصار ، لم أزدد بك إلا يقينا ، ولك إلا حبا ، وعليك إلا اعتمادا ، ولظهورك إلا توقعا ، ومرابطة بنفسي ومالي ، وجميع ما أنعم به على ربي .

فان أدركت أيامك الزاهرة  وأعلامك الظاهرة ، ودولتك القاهرة ، فعبد من عبيدك ، معترف بحقك ، متصرف بين أمرك ونهيك ، أرجو بطاعتك الشهادة بين يديك ، وبولايتك السعادة فيما لديك ، وإن أدركني الموت قبل ظهورك ، فأتوسل بك إلى الله سبحانه ، أن يصلي على محمد وآل محمد ، وأن يجعل لي كرة في ظهورك ، ورجعة في أيامك ، لأبلغ من طاعتك مرادي ، وأشفي من أعدائك فؤادي ، يا مولاي : وقفت في زيارتي إياك ، موقف الخاطئين ، المستغفرين النادمين .

أقول عملت سوء وظلمت نفسي ، وعلى شفاعتك يا مولاي متكلي ومعولي ، وأنت ركني وثقتي ، ووسيلتي إلى ربي ، وحسبي بك وليا ومولى وشفيعا ، والحمد لله الذي هداني لولايتك ، وما كنت لأهتدي لو لا أن هداني الله ، حمدا يقتضى ثبات النعمة ، وشكرا يوجب المزيد من فضله ، والسلام عليك يا مولاي ، وعلى آبائك موالي الأئمة المهتدين ، ورحمة الله وبركاته ، وعلي منكم السلام .

ثم صل صلاة الزيارة
وقد تقدم بيانها في الزيارة الأولى ـ وهي اثنا عشر ركعة بالحمد والتوحيد أو يما شئت ـ فإذا فرغت منها فقل :

اللهم  صل على محمد وأهل بيته ، الهادين المهديين ، العلماء الصادقين الأوصياء المرضيين ، دعائم دينك ، وأركان توحيدك ، وتراجمة وحيك ، وحججك على خلقك ، وخلفائك في أرضك ، فهم الذين اخترتهم لنفسك ، واصطفيتهم على عبادك ، وارتضيتهم لدينك ، وخصصتهم بمعرفتك ، وجللتهم بكرامتك ، وغذيتهم بحكمتك ، وغشيتهم برحمتك ، وزينتهم بنعمك ، وألبستهم من نورك ، ورفعهتم في ملكوتك ، وحففتهم بملائكتك ، وشرفتهم بنبيك .

اللهم  صل على محمد صلاة زاكية نامية ، كثيرة طيبة دائمة ، لا يحيط بها إلا أنت ، ولا يسعها إلا علمك ، ولا يحصيها أحد غيرك .

اللهم  صل على وليك ، المحيي لسنتك ، القائم بأمرك ، الداعي إليك ، الدليل عليك ، وحجتك على خلقك ، وخليفتك في أرضك ، وشاهدك على عبادك .

اللهم أعز نصره ، وامدد في عمره ، وزين الأرض بطول بقائه .

اللهم اكفه بغي الحاسدين ، وأعذه من شر الكائدين ، وازجر عنه إرادة الظالمين ، وخلصه من أيدى الجبارين.

اللهم  أعطه في نفسه وذريته ، وشيعته ورعيته ، و خاصته وعامته ، ومن جميع أهل الدنيا ما تقر به عينه ، وتسر به نفسه ، وبلغه أفضل أمله في الدنيا والآخرة إنك على كل شيء قدير .

ثم ادع الله بما أحببت .


هشتم ربیع الثانی تا هشتم ربیع الاول قسمت دوم

nt> Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

n lang="FA">به‌ طور كلى‌ دوران‌ عمر 29 ساله‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام به‌ سه‌ دوره‌ تقسيم‌مى‌گردد : دوره‌ اول‌ 13 سال‌ است‌ كه‌ زندگى‌ آن‌ حضرت‌ در مدينه‌ گذشت‌ . دوره‌ دوم‌ 10 سال‌ در سامرا قبل‌ از امامت‌ .

دوره‌ سوم‌ نزديك‌ 6 سال‌ امامت‌ آن‌ حضرت‌ مى‌باشد . دوره‌ امامت‌ حضرت‌ عسكرى‌ علیه السلام با قدرت‌ ظ‌اهرى‌ بنى‌ عباس‌ رو در روى‌ بود . خلفايى‌ كه‌ به‌ تقليد هارون‌ در نشان‌ دادن‌ نيروى‌ خود بلندپروازيهايى‌ داشتند . امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام از شش‌ سال‌ دوران‌ اقامتش‌ ، سه‌ سال‌ را در زندان‌ گذرانيد . زندانبان‌ آن‌ حضرت‌ صالح‌ بن‌ وصيف‌ دو غلام‌ ستمكار را بر امام‌ گماشته‌

بود ، تا بتواند آن‌ حضرت‌ را - به‌ وسيله‌ آن‌ دو غلام‌ - آزار بيشترى‌ دهد ، اما آن‌ دو غلام‌ كه‌ خود از نزديك‌ ناظ‌ر حال‌ و حركات‌ امام‌ بودند تحت‌ تأثير آن‌ امام‌ بزرگوار قرار گرفته‌ به‌ صلاح‌ و خوش‌ رفتارى‌ گراييده‌ بودند . وقتى‌ از اين‌ غلامان‌ جوياى‌ حال‌ امام‌ شدند ، مى‌گفتند اين‌ زندانى‌ روزها روزه‌دار است‌ و شبها تا بامداد به‌ عبادت‌ و راز و نياز با معبود خود سرگرم‌ است‌ و با كسى‌ سخن‌ نمى‌گويد .

عبيدالله‌ خاقان‌ وزير معتمد عباسى‌ با همه‌ غرورى‌ كه‌ داشت‌ وقتى‌ با حضرت‌ عسكرى‌ ملاقات‌ مى‌كرد به‌ احترام‌ آن‌ حضرت‌ برمى‌خاست‌ ، و آن‌ حضرت‌ را بر مسند خود مى‌نشانيد . پيوسته‌ مى‌گفت‌ : در سامره‌ كسى‌ را مانند آن‌ حضرت‌ نديده‌ام‌ ، وى‌ زاهدترين‌ و داناترين‌ مردم‌ روزگار است‌ . پسر عبيدالله‌ خاقان‌ مى‌گفت‌ : من‌ پيوسته‌ احوال‌ آن‌ حضرت‌ را از مردم‌ مى‌پرسيدم‌ . مردم‌ را نسبت‌ به‌ او متواضع‌ مى‌يافتم‌ . مى‌ديدم‌ همه‌ مردم‌ به‌ بزرگواريش‌ معترفند و دوستدار او مى‌باشند . با آنكه‌ امام‌ علیه السلام جز با خواص‌ شيعيان‌ خود آميزش‌ نمى‌فرمود ، دستگاه‌ خلافت‌ عباسى‌ براى‌ حفظ آرامش‌ خلافت‌ خود بيشتر اوقات‌ ، آن‌ حضرت‌ را زندانى‌ و ممنوع‌ از معاشرت‌ داشت‌ .

” از جمله‌ مسائل‌ روزگار امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام يكى‌ نيز اين‌ بود كه‌ از طرف‌ خلافت‌ وقت‌ ، اموال‌ و اوقات‌ شيعه‌ ، به‌ دست‌ كسانى‌ سپرده‌ مى‌شد كه‌ دشمن‌ آل‌ محمد صلی الله علیه و آله وسلم و جريانهاى‌ شيعى‌ بودند ، تا بدين‌ گونه‌ بنيه‌ مالى‌ نهضت‌ تقويت‌ نشود .

چنانكه‌ نوشته‌اند كه‌ احمد بن‌ عبيدالله‌ بن‌ خاقان‌ از جانب‌ خلفا ، والى‌ اوقاف‌ و صدقات‌ بود در قم‌ ، و او نسبت‌ به‌ اهل‌ بيت‌ رسالت‌ ، نهايت‌ مرتبه‌ عداوت‌ را داشت‌ ” . ” نيز اصحاب‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ ، متفرق‌ بودند و امكان‌ تمركز براى‌ آنان‌ نبود ، كسانى‌ چون‌ ابوعلى‌ احمد بن‌ اسحاق‌ اشعرى‌ در قم‌ و ابوسهل‌ اسماعيل‌ نوبختى‌ در بغداد مى‌زيستند ، فشار و مراقبتى‌ كه‌ دستگاه‌ خلافت‌ عباسى‌ ، پس‌ از شهادت‌ حضرت‌ رضا علیه السلام معمول‌ داشت‌ ، چنان‌ دامن‌ گسترده‌ بود كه‌ جناح‌ مقابل‌ را با سخت‌ترين‌ نوع‌ درگيرى‌ واداشته‌ بود . اين‌ جناح‌ نيز طبق‌ ايمان‌ به‌ حق‌ و دعوت‌ به‌

اصول‌ عدالت‌ كلى‌ ، اين‌ همه‌ سختى‌ را تحمل‌ مى‌كرد ، و لحظه‌اى‌ از حراست‌ ( و نگهبانى‌ ) موضع‌ غفلت‌ نمى‌كرد ” .

اينكه‌ گفتيم‌ : حضرت‌ هادى‌ علیه السلام و حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام هم‌ از سوى‌ دستگاه‌ خلافت‌ تحت‌ مراقبت‌ شديد و ممنوع‌ از ملاقات‌ با مردم‌ بودند و هم‌ امامان‌ بزرگوار ما - جز با ياران‌ خاص‌ و كسانى‌ كه‌ براى‌ حل‌ مشكلات‌ زندگى‌ مادى‌ و دينى‌ خود به‌ آنها مراجعه‌ مى‌نمودند - كمتر معاشرت‌ مى‌كردند به‌ جهت‌ آن‌ بود كه‌ دوران‌ غيبت‌ حضرت‌ مهدى‌ علیه السلام نزديك‌ بود ، و مردم‌ مى‌بايست‌ كم‌كم‌ بدان‌ خو گيرند ، و جهت‌ سياسى‌ و حل‌ مشكلات‌ خود را از اصحاب‌ خاص‌ كه‌ پرچمداران‌ مرزهاى‌ مذهبى‌ بودند بخواهند ، و پيش‌ آمدن‌ دوران‌ غيبت‌ در نظر آنان‌ عجيب‌ نيايد . بارى‌ ، امام‌ حسن‌عسكرى‌ علیه السلام بيش‌ از 29 سال‌ عمر نكرد ولى‌ در مدت‌ شش‌ سال‌ امامت‌ و رياست‌ روحانى‌ اسلامى‌ ، آثار مهمى‌ از تفسير قرآن‌ و نشر احكام‌ و بيان‌ مسائل‌ فقهى‌ و جهت‌ دادن‌ به‌ حركت‌ انقلابى‌ شيعيانى‌ كه‌ از راههاى‌ دور براى‌ كسب‌ فيض‌ به‌ محضر امام‌ علیه السلام مى‌رسيدند بر جاى‌ گذاشت‌ .

در زمان‌ امام‌ يازدهم‌ تعليمات‌ عاليه‌ قرآنى‌ و نشر احكام‌ الهى‌ و مناظ‌رات‌ كلامى‌ جنبش‌ علمى‌ خاصى‌ را تجديد كرد ، و فرهنگ‌ شيعى‌ - كه‌ تا آن‌ زمان‌ شناخته‌ شده‌ بود - در رشته‌هاى‌ ديگر نيز مانند فلسفه‌ و كلام‌ باعث‌ ظ‌هور مردان‌ بزرگى‌ چون‌ يعقوب‌ بن‌ اسحاق‌ كندى‌ ، كه‌ خود معاصر امام‌ حسن‌ عسكرى‌ بود و تحت‌ تعليمات‌ آن‌ امام‌ ، گرديد .

در قدرت‌ علمى‌ امام‌ علیه السلام - كه‌ از سرچشمه‌ زلال‌ ولايت‌ و اهل‌ بيت‌ عصمت‌ مايه‌ گرفته‌ بود - نكته‌ها گفته‌اند . از جمله‌ : همين‌ يعقوب‌ بن‌ اسحاق‌ كندى‌ فيلسوف‌ بزرگ‌ عرب‌ كه‌ دانشمند معروف‌ ايرانى‌ ابونصر فارابى‌ شاگرد مكتب‌ وى‌ بوده‌ است‌ ، در مناظ‌ره‌ با آن‌ حضرت‌ درمانده‌ گشت‌ و كتابى‌ را كه‌ بر رد قرآن‌ نوشته‌ بود سوزانيد و بعدها از دوستداران‌ و در صف‌ پيروان‌ آن‌ حضرت‌ درآمد .

شهادت‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام

شهادت‌ آن‌ حضرت‌ را روز جمعه‌ هشتم‌ ماه‌ ربيع‌ الاول‌ سال‌ 260 هجرى‌ نوشته‌اند .در كيفيت‌ وفات‌ آن‌ امام‌ بزرگوار آمده‌ است‌ : فرزند عبيدالله‌ بن‌ خاقان‌ گويد روزى‌ براى‌ پدرم‌ ( كه‌ وزير معتمد عباسى‌ بود ) خبر آوردند كه‌ ابن‌ الرضا - يعنى‌ حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ - رنجور شده‌ ، پدرم‌ به‌ سرعت‌ تمام‌ نزد خليفه‌ رفت‌ و خبر را به‌ خليفه‌ داد . خليفه‌ پنج‌ نفر از معتمدان‌ و مخصوصان‌ خود را با او همراه‌ كرد . يكى‌ از ايشان‌ نحرير خادم‌ بود كه‌ از محرمان‌ خاص‌ خليفه‌ بود ، امر كرد ايشان‌ را كه‌ پيوسته‌ ملازم‌ خانه‌ آن‌ حضرت‌ باشند ، و بر احوال‌ آن‌ حضرت‌ مطلع‌ گردند . و طبيبى‌ را مقرر كرد كه‌ هر بامداد و پسين‌ نزد آن‌ حضرت‌ برود ، و از احوال‌ او آگاه‌ شود . بعد از دو روز براى‌ پدرم‌ خبر آوردند كه‌ مرض‌ آن‌ حضرت‌ سخت‌ شده‌ است‌ ، و ضعف‌ بر او مستولى‌ گرديده‌ . پس‌ بامداد سوار شد ، نزد آن‌ حضرت‌ رفت‌ و اطبا را - كه‌ عموما اطباى‌ مسيحى‌ و يهودى‌ در آن‌ زمان‌ بودند - امر كرد كه‌ از خدمت‌ آن‌ حضرت‌ دور نشوند و قاضى‌ القضات‌ ( داور داوران‌ ) را طلبيد و گفت‌ ده‌ نفر از علماى‌ مشهور را حاضر گردان‌ كه‌ پيوسته‌ نزد آن‌ حضرت‌ باشند . و اين‌ كارها را براى‌ آن‌ مى‌كردند كه‌ آن‌ زهرى‌ كه‌ به‌ آن‌ حضرت‌ داده‌ بودند بر مردم‌ معلوم‌ نشود و نزد مردم‌ ظ‌اهر سازند كه‌ آن‌ حضرت‌ به‌ مرگ‌ خود از دنيا رفته‌ ، پيوسته‌ ايشان‌ ملازم‌ خانه‌ آن‌ حضرت‌ بودند تا آنكه‌ بعد از گذشت‌ چند روز از ماه‌ ربيع‌ الاول‌ سال‌ 260 ه . ق‌ آن‌ امام‌ مظلوم‌ در سن‌ 29 سالگى‌ از دار فانى‌ به‌ سراى‌ باقى‌ رحلت‌ نمود . بعد از آن‌ خليفه‌ متوجه‌ تفحص‌ و تجسس‌ فرزند حضرت‌ شد ، زيرا شنيده‌ بود كه‌ فرزند آن‌ حضرت‌ بر عالم‌ مستولى‌ خواهد شد ، و اهل‌ باطل‌ را منقرض‌ خواهد كرد … تا دو سال‌تفحص‌ احوال‌ او مى‌كردند … .

اين‌ جستجوها و پژوهشها نتيجه‌ هراسى‌ بود كه‌ معتصم‌ عباسى‌ و خلفاى‌ قبل‌ و بعد از او - از طريق‌ روايات‌ مورد اعتمادى‌ كه‌ به‌ حضرت‌ رسول‌ الله‌ صلی الله علیه و آله وسلم مى‌پيوست‌ ، شنيده‌ بودند كه‌ از نرگس‌ خاتون‌ و حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ فرزندى‌ پاك‌ گهر ملقب‌ به‌ مهدى‌ آخر الزمان‌ - همنام‌ با رسول‌ اكرم‌ صلی الله علیه و آله وسلم ولادت‌ خواهد يافت‌ و تخت‌ ستمگران‌ را واژگون‌ و به‌ سلطه‌ و سلطنت‌ آنها خاتمه‌ خواهد داد . بدين‌ جهت‌ به‌ بهانه‌هاى‌ مختلف‌ در خانه‌ حضرت‌ عسكرى‌ علیه السلام رفت‌ و آمد بسيار مى‌كردند ، و جستجو مى‌نمودند تا از آن‌ فرزند گرامى‌ اثرى‌ بيابند و او را نابود سازند .

به‌ راستى‌ داستان‌ نمرود و فرعون‌ در ظ‌هور حضرت‌ ابراهيم‌ علیه السلام و حضرت‌ موسى‌ علیه السلام تكرار مى‌شد . حتى‌ قابله‌هايى‌ را گماشته‌ بودند كه‌ در اين‌ كار مهم‌ پى‌ جويى‌كنند . اما خداوند متعال‌ - چنانكه‌ در فصل‌ بعد خواهيد خواند - حجت‌ خود را از گزند دشمنان‌ و آسيب‌ زمان‌ حفظ كرد ، و همچنان‌ نگاهدارى‌ خواهد كرد تا مأموريت‌ الهى‌ خود را انجام‌ دهد .

بارى‌ ، علت‌ شهادت‌ آن‌ حضرت‌ را سمى‌ مى‌دانند كه‌ معتمد عباسى‌ در غذا به‌ آن‌ حضرت‌ خورانيد و بعد ، از كردار زشت‌ خود پشيمان‌ شد . بناچار اطباى‌ مسيحى‌ و يهودى‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ كار طبابت‌ را در بغداد و سامره‌ به‌ عهده‌ داشتند ، به‌ ويژه‌ در مأموريتهايى‌ كه‌ توطئه‌ قتل‌ امام‌ بزرگوارى‌ مانند امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام در ميان‌ بود ، براى‌ معالجه‌ فرستاد . البته‌ از اين‌ دلسوزيهاى‌ ظ‌اهرى‌ هدف‌ ديگرى‌ داشت‌ ، و آن‌ خشنود ساختن‌ مردم‌ و غافل‌ نگهداشتن‌ آنها از حقيقت‌ ماجرا بود .

بعد از آگاه‌ شدن‌ شيعيان‌ از خبر درگذشت‌ جانگداز حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام شهر سامره‌ را غبار غم‌ گرفت‌ ، و از هر سوى‌ صداى‌ ناله‌ و گريه‌ برخاست‌ . مردم‌ آماده‌ سوگوارى‌ و تشييع‌ جنازه‌ آن‌ حضرت‌ شدند .

ماجراى‌ جانشين‌ بر حق‌ امام‌ عسكرى‌

ابوالاديان‌ مى‌گويد : من‌ خدمت‌ حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام مى‌كردم‌ . نامه‌هاى‌آن‌ حضرت‌ را به‌ شهرها مى‌بردم‌ . در مرض‌ موت‌ ، روزى‌ من‌ را طلب‌ فرمود و چند امه‌اى‌ نوشت‌ به‌ مدائن‌ تا آنها را برسانم‌ . سپس‌ امام‌ فرمود : پس‌ از پانزده‌ روز باز داخل‌ سامره‌ خواهى‌ شد و صداى‌ گريه‌ و شيون‌ از خانه‌ من‌ خواهى‌ شنيد ، و در آن‌ موقع‌ مشغول‌ غسل‌ دادن‌ من‌ خواهند بود .

ابوالاديان‌ به‌ امام‌ عرض‌ مى‌كند : اى‌ سيد من‌ ، هرگاه‌ اين‌ واقعه‌ دردناك‌ روى‌ دهد ، امامت‌ با كيست‌ ؟

فرمود : هر كه‌ جواب‌ نامه‌ من‌ را از تو طلب‌ كند .

ابوالاديان‌ مى‌گويد : دوباره‌ پرسيدم‌ علامت‌ ديگرى‌ به‌ من‌ بفرما . امام‌ فرمود : هركه‌ بر من‌ نماز گزارد . ابوالاديان‌ مى‌گويد : باز هم‌ علامت‌ ديگرى‌ بگو تا بدانم‌ .

امام‌ مى‌گويد : هر كه‌ بگويد كه‌ در هميان‌ چه‌ چيز است‌ او امام‌ شماست‌ .

ابوالاديان‌ مى‌گويد : مهابت‌ و شكوه‌ امام‌ باعث‌ شد كه‌ نتوانم‌ چيز ديگرى‌ بپرسم‌ . رفتم‌ و نامه‌ها را رساندم‌ و پس‌ از پانزده‌ روز برگشتم‌ . وقتى‌ به‌ در خانه‌ امام‌ رسيدم‌ صداى‌ شيون‌ و گريه‌ از خانه‌ امام‌ بلند بود . داخل‌ خانه‌ امام‌ ، جعفر كذاب‌ برادر امام‌ حسن‌ عسكرى‌ را ديدم‌ كه‌ نشسته‌ ، و شيعيان‌ به‌ او تسليت‌ مى‌دهند

و به‌ امامت‌ او تهنيت‌ مى‌گويند . من‌ از اين‌ بابت‌ بسيار تعجب‌ كردم‌ پيش‌ رفتم‌ و تعزيت‌ و تهنيت‌ گفتم‌ . اما او جوابى‌ نداد و هيچ‌ سؤالى‌ نكرد .

چون‌ بدن‌ مظ‌هر امام‌ را كفن‌ كرده‌ و آماده‌ نماز گزاردن‌ بود ، خادمى‌ آمد و جعفر كذاب‌ را دعوت‌ كرد كه‌ بر برادر خود نماز بخواند . چون‌ جعفر به‌ نماز

ايستاد ، طفلى‌ گندمگون‌ و پيچيده‌ موى‌ ، گشاده‌ دندانى‌ مانند پاره‌ ماه‌ بيرون‌ آمد و رداى‌ جعفر را كشيد و گفت‌ : اى‌ عمو پس‌ بايست‌ كه‌ من‌ به‌ نماز سزاوارترم‌ . رنگ‌ جعفر دگرگون‌ شد . عقب‌ ايستاد . سپس‌ آن‌ طفل‌ پيش‌ آمد و بر پدر نماز گزارد و آن‌ جناب‌ را در پهلوى‌ امام‌ على‌ النقى‌ عليه‌ السلام‌ دفن‌ كرد . سپس‌ رو به‌ من‌ آورد و فرمود : جواب‌ نامه‌ها را كه‌ با تو است‌ تسليم‌ كن‌ . من‌ جواب‌ نامه‌ را

به‌ آن‌ كودك‌ دادم‌ . پس‌ ” حاجزوشا ” از جعفر پرسيد : اين‌ كودك‌ كه‌ بود ، جعفر گفت‌ : به‌ خدا قسم‌ من‌ او را نمى‌شناسم‌ و هرگز او را نديده‌ام‌ .

در اين‌ موقع‌ ، عده‌اى‌ از شيعيان‌ از شهر قم‌ رسيدند ، چون‌ از وفات‌ امام‌ علیه السلام با خبر شدند ، مردم‌ به‌ جعفر اشاره‌ كردند . چند تن‌ از آن‌ مردم‌ نزد جعفر رفتند و از او پرسيدند : بگو كه‌ نامه‌هايى‌ كه‌ داريم‌ از چه‌ جماعتى‌ است‌ و مالها چه‌ مقدار است‌ ؟ جعفر گفت‌ : ببينيد مردم‌ از من‌ علم‌ غيب‌ مى‌خواهند ! در آن‌ حال‌ خادمى‌ از جانب‌ حضرت‌ صاحب‌ الامر ظ‌اهر شد و از قول‌ امام‌ گفت‌ : اى‌ مردم‌ قم‌ با شما نامه‌هايى‌ است‌ از فلان‌ و فلان‌ و هميانى‌ ( كيسه‌اى‌ ) كه‌ در آن‌ هزار اشرفى‌ است‌ كه‌ در آن‌ ده‌ اشرفى‌ است‌ با روكش‌ طلا .

شيعيانى‌ كه‌ از قم‌ آمده‌ بودند گفتند : هر كس‌ تو را فرستاده‌ است‌ امام‌ زمان‌ است‌ اين‌ نامه‌ها و هميان‌ را به‌ او تسليم‌ كن‌ .

جعفر كذاب‌ نزد معتمد خليفه‌ آمد و جريان‌ واقعه‌ را نقل‌ كرد . معتمد گفت‌ : برويد و در خانه‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام جستجو كنيد و كودك‌ را پيدا كنيد . رفتند

و از كودك‌ اثرى‌ نيافتند . ناچار ” صيقل‌ ” كنيز حضرت‌ امام‌ عسكرى‌ علیه السلام را گرفتند و مدتها تحت‌ نظر داشتند به‌ تصور اينكه‌ او حامله‌ است‌ . ولى‌ هرچه‌ بيشتر جستند كمتر يافتند . خداوند آن‌ كودك‌ مبارك‌ قدم‌ را حفظ كرد و تا زمان‌ ما نيز در كنف‌ حمايت‌ حق‌ است‌ و به‌ ظ‌اهر از نظرها پنهان‌ مى‌باشد . درود خداى‌ بزرگ‌ بر او باد .

رویدادهای 15 بهمن 1357



1- حضرت امام خميني طي يك سخنراني جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.

2- وزراي خارجه آمريكا و انگليس طي ديدار ديويد اوئن از آمريكا، در مورد اوضاع ايران به گفتگو نشستند. بغداد نيز با اعزام هيأتي به عربستان، به بررسي اوضاع ايران و منطقه پرداخت.

3- ژنرال هايزر، فرستاده ويژه آمريكا به ايران، با اتمام مأموريت حساس خود و مذاكرات مكرر با مقامات ايراني، عازم آمريكا شد. سخنگوي وزرات خارجه آمريكا گفت: هايزر سعي كرد تا نظاميان ايران از بختيار حمايت كنند. وي به اين علت ايران را ترك كرد كه اقامت وي به احساسات ضد آمريكايي در ايران دامن مي‌زد.

4- همافران نيروي هوايي در بهبهان به عنوان طرفداري از امام خميني، دست به راهپيمايي زدند.

5- آيت‌الله سيدمحمدباقر صدر با ارسال نامه‌اي از عراق براي حضرت امام، از مبارزات ملت ايران حمايت كرد.

6- به مناسبت ورود حضرت امام به ايران، از سوي آيت‌الله مرعشي نجفي تلگرامي براي ايشان ارسال شد.

تذكر: برژنف از سيزدهم تا هفدهم ژانويه 1979، مطابق با بيست و سوم دي ماه 1357، در بلغارستان بسر مي‌برده است.

7- شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا كرد. امام سپس وي را مجددا به عنوان شهردار منصوب كردند. جواد شهرستاني از سوي دولت بختيار ممنوع‌الخروج شد.

8- گروهي از نمايندگان مستعفي مجلس شورا با حضرت امام ديدار كردند.

رویدادهای 14 بهمن 1357


1- حضرت امام طي يك مصاحبه مطبوعاتي در مدرسه رفاه اعلام كردند: شوراي انقلاب حكومت موقت تعيين خواهد شد و حكومت موقت، موظف خواهد بود كه مقدمات رفراندم را تهيه كند. همچنين قانون اساسي كه تدوين شد، به آراء عمومي گذاشته مي‌شود. ايشان دولت بختيار را غيرقانوني اعلام كردند و گفتند: كاري نكنيد كه مردم را به جهاد دعوت كنم.

2- دانشجويان ايراني با حمله به سفارتخانه‌هاي ايران در آمريكا، لبنان و استراليا، نسبت به رژيم سلطنتي ايران ابراز انزجار كردند.

3- چهل تن ديگر از نمايندگان مجلس از مقام خود استعفا دادند.

رویدادهای 13 بهمن 1357


1- امام خميني در جمع روحانيون بيانات مبسوطي را ايراد كردند. ايشان در قسمتي از اين بيانات فرمودند: رژيم سلطنتي از اول خلاف عقل بود … هر ملتي بايد خودش سرنوشت خودش را تعيين كند.

2- راديو مسكو: دانشجويان ايراني مقيم آمريكا عليه مداخله آمريكائي‌ها در امور داخلي ايران، در برابر كاخ سفيد تظاهرات كردند.

رویدادهای 12 بهمن 1357


1 - حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پيامي خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشكر از آنها خداحافظي كردند.

2- امام خميني پس از اقامه نماز در كف هواپيما، روي دو پتو با آرامش خوابيدند. اين در حالي بود كه همه علاقمندان، دوستداران و نزديكان ايشان، نگران انجام اين پرواز بودند. خطر انهدام هواپيما و يا ربودن آن در آسمان چيزي بود كه همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود.

3- با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فرياد «الله اكبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلين با خواندن سرود «خميني اي امام»، اشك‌هاي مشتاقان را بر گونه‌هايشان جاري كردند.

4- حضرت امام طي بياناتي در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر مي‌كنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگراني است كه نمي‌توانم جبران كنم. ايشان ضمن اشاره به اينكه طرد شاه از كشور قدم اول پيروزي بود، همگان را به وحدت كلمه و ادامه مبارزه تا قطع كامل ريشه‌هاي فساد ترغيب كردند. ايشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.

5- حضرت امام در اولين سخنراني خود در ميان انبوه مستقبلين مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده‌اند مي‌افتد، سنگيني‌اي در دوشم پيدا مي‌شود كه نمي‌توانم تاب بياورم. محمدرضا پهلوي فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد و قبرستان‌هاي ما را آباد. ايشان اضافه كردند: من دولت تعيين مي‌کنم، من توي دهن دولت مي‌زنم … من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي‌كنم. من به ارتش يك نصيحت مي‌كنم و يك تشكر ….. [ما] مي‌خواهيم ارتش مستقل باشد. آقاي ارتشبد شما نمي‌خواهيد؟ آقاي سرلشكر شما نمي‌خواهيد مستقل باشيد؟ و اما تشكر مي‌كنم از قشرهايي كه متصل شدند به ملت.

6- با وجود سرماي زمستان، ديشب هزاران مشتاق زيارت حضرت امام، در مسير حركت ايشان خوابيدند.

7- شهرهاي كشور در شادي ورود امام، غرق نور و گل و فرياد بود.

8- از هنگام هجرت حضرت امام از نجف اشرف به پاريس، تراكم سخنراني‌ها، مصاحبه‌ها و پيام‌هاي ايشان در اين مدت كوتاه يعني (118 روز اقامت در نوفل لوشاتو) ، قابل توجيه و تأمل است. به طور يكه ايشان در برخي از روزها به سؤالات چندين رسانه خبري و تبليغاتي پاسخ داده‌اند. مثلا در تاريخ نوزدهم دي سال جاري، ايشان در ده مصاحبه جداگانه شركت كردند و كثرت مصاحبه‌ها، حكايت از علاقه خبرنگاران و اشتياق امام براي رساندن پيام خود به دنياست. آمار اين مجموعه عظيم از اين قرار است:
سخنراني‌ها 59 عدد
مصاحبه‌ها 108 عدد
پيام‌ها 36 عدد
نامه‌ها و تلگراف‌ها و فرمان‌ها 6 عدد
جمع 209 عدد

9- در حالي كه مراسم ورود حضرت امام به طور مستقيم از تلويزيون پخش مي‌شد، نظاميان با يورش به اين سازمان از ادامه پخش آن ممانعت كردند.

10- عده‌اي از مردم با قطع جريان پخش مستقيم ورود حضرت امام از تلويزيون به علت هجوم مأمورين نظامي، از عصبانيت تلويزيون‌هاي خود را به خيابان پرت كردند.

11- امام خميني در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طي سخناني با اعضاي كميته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأكيد نمودند.

12- روحانيون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرين اعلاميه خود، به تحصن پايان دادند.

13- در پي درخواست مجدد بختيار براي ملاقات با حضرت امام خميني، ايشان گفتند: ملاقات با بختيار را در صورت استعفاي وي مي‌پذيرم.

14- شاپور بختيار در آستانه ورود امام خميني پيامي انتشار داد. وي در پيام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصا در روز ورود حضرت امام، تهديد كرد.

15- دانشجويان ايراني در مقابل سفارت ايران در آمريكا تظاهرات كردند.

16- آمريكا مقداري از دستگاه‌هاي الکترونيكي محرمانه خود را از ايران خارج كرد.
نيروي هوايي سيستم‌هاي محرمانه جنگنده‌هاي اف چهارده را مخفي كرد. گفتني است كه يكي از وظايف هايزر در ايران، انجام همين مأموريت بوده است.

17- بانك‌هاي سوئيس گفتند كه پول‌هاي ايران را پس نمي‌دهند.

18- مطبوعات و يونايتد پرس: قراردادهاي خريد اسلحه ايران از انگليس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو اين خريدها، انگليس معادل چهار ميليارد دلار بابت عدم فروش و بيكار شدن بيست هزار نفر، زيان خواهد ديد.

19- در ليبي به حمايت از انقلاب اسلامي مردم مسلمان ايران، يك راهپيمايي ترتيب يافت.

چهل حدیث از امام حسن عسگری علیه السلام

قالَ الاِْمامُ الْعَسْكَرى(عليه السلام):

1- پرهيز از جدال و شوخى
«لا تُمارِ فَيَذْهَبَ بَهاؤُكَ وَ لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَأَ عَلَيْكَ.»:
جدال مكن كه ارزشت مىرود و شوخى مكن كه بر تو دلير شوند.

2- تواضع در نشستن
«مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الَْمجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَ مَلائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتّى يَقُومَ.»:
هر كه به پايين نشستن در مجلس خشنود باشد، پيوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخيزد.

3- هلاكت در رياست و افشاگرى
«دَعْ مَنْ ذَهَبَ يَمينًا وَ شِمالاً، فَإِنَّ الرّاعِىَ يَجْمَعُ غَنَمَهُ جَمْعَها بِأَهْوَنِ سَعْى وَ إِيّاكَ وَ الاِْذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّياسَةِ، فَإِنَّهُما يَدْعُوانِ إِلَى الْهَلَكَةِ.»:
آن كه را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به كمتر تلاشى گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش كرده و سخن پراكنى كنى و در پىرياست باشى، زيرا اين دو، آدمى را به هلاكت مىكشانند.

4- گناهى كه بخشوده نشود
«مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا تُغْفَرُ : لَيْتَنى لا أُؤاخَذُ إِلاّ بِهذا. ثُمَّ قالَ: أَلاِْشْراكُ فِى النّاسِ أَخْفى مِنْ دَبيبِ الَّنمْلِ عَلَى الْمَسْحِ الاَْسْوَدِ فِى اللَّيْلَةِ الْمُظْلِمَةِ.»:
از جمله گنـاهانى كـه آمرزيده نشود ايـن است كه [آدمى ] بگويد: اى كاش مرا به غير از اين گناه مؤاخذه نكنند. سپس فرمود: شرك در ميان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سياه در شب تار نهانتر است.

5- نزديكتر به اسم اعظم
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ أَقْرَبُ إِلَى اسْمِ اللّهِ الاَْعْظَمِ مِنْ سَوادِ الْعَيْنِ إِلى بَياضِها.»:
«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» به اسم اعظم خدا، از سياهى چشم به سفيدىاش نزديكتر است.


صفحات: 1· 2

و آفتاب از همه سو می روید

 

صدا بر ما باریدن گرفت وما رها شدیم.

از دست یأس وازدست ترس، ازخاک جدا شدیم و خاک  از مادور می شد، راه پرواز به سوی آسمان در حال گشودن بود وآن صدا همچنان می خواند، از نجف، از پاریس، نامه ای بعد از نامه ای، رهنمودی بعد ازرهنمودی، اعلامیه ای بعد ازاعلامیه ای …

بر خواستمان می خواند، به رهایی ازقید همه چیز جزحق. دیدیم وه!! بهار تاریخی مان وزیدن گرفت وتمام باغ های دنیای اولیاء الهی درما سبز شدند، جوانه زدند، در حال شکفتن وبه بار نشستن و تاریخ جدیدی به پیش رویمان گشوده شد.

با ناباوری تمام، امیدوار شدیم در حالی که همه ی سرمایه ی انسانی مان در حال پوچ شدن بود، آیا باز می شود زنده بود و دوباره معنی زندگی را در آغوش خدا تجربه کرد؟ وبدین شکل ظلمت روزگار شکاف برداشت. تاب چشم بستن مان نماند. چشم گشودیم و دیدیم که نه در خاک، که بر خاکیم و آفتاب ازهمه سو می روید و می بارد و آن صدا، ما را در وسعت چشمانش پناه داد وامید زندگی به اهل زمین برگشت.

تولدی دیگر وزاده شدنی نو! ازدرون خود مهر وعشق ریشه داری را به آن صدا احساس کردیم. اصلا اوآشنایی بود گمشده. به مهرش نشستیم، مهر اوخورشیدی شد در جانمان، در چشمه ی مهرش چرک و خون سالهای درد و تنهایی و مرگ را شستیم و عریانمیان را با تن پوشی از ارادت و اطاعت از او پوشاندیم و آهسته آهسته داشتیم انسان و دنیای حقیقی انسانیت را می یافتیم.

به ما گفته بودند مدرنیته پایان تاریخ است و بشر در آن به تمامیت خود رسیده است و راه دیگری نیست و ما نیز پذیرفته بودیم و نیز به ما قبولانده بودند دیگر خدا با انسان ها سخن نمی گوید وباید در ظلمتکده ی فرهنگ مدرنیته همه ی امیدهای بلند انسانی را دفن کنیم و به بدترین مرگ تن دهیم ولی آن صدا ما رابه حیات آن هم حیاتی که در سینه ی پیامبران جستجو کردیم خواند.

دیگر پس از آن، ما با او بودیم و آسودن در زیر سایه ی آن پیر کهن که متذکر سایه ی آرامش دیانت بود و عبودیت. سایه به سایه ی او می رفتیم. باز هم دروغ بود و نیرنگ، سود بود و سرمایه و دندان نمودن وانسان دریدن، ولی دیگر ما در آن غروب به سر نمی بریم.

دعوت او دعوتی بود به امید و زندگی و انسان ماندن. او چشم ما را به آب های زلال باز کرد و نگاهمان را از مردابی که می بلعیدمان و ما ناخودآگاه به سوی آن قدم می گذاشتیم، رهانید.

ای امام! تو انسانیت را به ما نمودی وامکان های سالم انسانی را و بصیرت شناخت انحراف را.

هشتم ربیع الثانی تا هشتم ربیع الاول



امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام درهشتم ربیع الثانی سال‌ 232 هجرى‌ در مدينه‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود . مادروالا گهرش‌ سوسن‌ يا سليل‌ زنى‌ لايق‌ و صاحب‌ فضيلت‌ و در پرورش‌ فرزند نهايت‌ مراقبت‌ راداشت‌ ، تا حجت‌ حق‌ را آن‌ چنان‌ كه‌ شايسته‌ است‌ پرورش‌ دهد . اين‌ زن‌ پرهيزگار در سفرى‌ كه‌ امام‌ عسكرى‌ علیه السلام به‌ سامرا كرد همراه‌ امام‌ بود و در سامرا از دنيا رحلت‌ كرد . كنيه‌ آن‌ حضرت‌ ابامحمد بود .


صورت‌ و سيرت‌ امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام
امام‌ يازدهم‌ صورتى‌ گندمگون‌ و بدنى‌ در حد اعتدال‌ داشت‌ . ابروهاى‌ سياه‌كمانى‌ ، چشمانى‌ درشت‌ و پيشانى‌ گشاده‌ داشت‌ . دندانها درشت‌ و بسيار سفيد بود . خالى‌ بر گونه‌ راست‌ داشت‌ . امام‌ حسن‌ عسكرى‌ علیه السلام بيانى‌ شيرين‌ و جذاب‌ و شخصيتى‌ الهى‌ باشكوه‌ و وقار و مفسرى‌ بى‌نظير براى‌ قرآن‌ مجيد بود . راه‌ مستقيم‌ عترت‌ و شيوه‌ صحيح‌ تفسير قرآن‌ را به‌ مردم‌ و به‌ ويژه‌ براى‌ اصحاب‌ بزرگوارش‌ - در ايام‌ عمر كوتاه‌ خود - روشن‌ كرد .

صفحات: 1· 2

بزرگترین گنبد طلا

 

گنبد  حرم مطهر امامین عسگریین علیهما السلام که بزرگترین گنبد طلایی جهان بوده است، به شکل دو گنبد داخل در هم و مقاوم در برابر هر نوع آسیب ساخته شده است، و بنابه نظر مهندسان مجري طرح؛ هر گونه حمله موشکی و بمب‏گذاری نمی‏تواند آن را تخریب کند. لازم به ذکر است مساحت این بزرگترین گنبد طلایی که در جهان بی‏نظیر است 54 متر و ارتفاع آن بالغ بر 30 متر مي باشد.
وزیر راه و ترابری عراق اعلام كرد : امنیت مسیر سامرا تامین و دو خط اتوبوس برای زیارت این شهر راه اندازی شده است.
به گزارش شبكه خبر به نقل از خبرگزاری براثا عراق: وزارت راه عراق در پایانه های شهر العلاوی و كاظمین دو خط مسافربری برای انتقال مسافران به سامرا در روزهای پایانی هفته فراهم كرده است. عبدالجبار اظهار داشت : این دو خط از شنبه تا چهارشنبه تعطیل است ولی در پایان هفته زائران كاروان ها ابتدا امامزاده سید محمد را زیارت می كنند و سپس به سامرا می روند. وی بهای بلیط رفت و برگشت این كاروان ها را 22 هزار دینار اعلام كرد.
براى تامين امنيت آستان مقدس عسكريین عليهما السلام؛ آنرا از بقيه شهر سامرا جدا كرده اند و فقط از طريق 12 ورودي نظامي (با كنترل شديد امنيتي) اهل شهر و يا مسافران مي توانند به آنجا وارد شوند. ابتداي باز شدن وروديها از اذان صبح و نهايت وقت غروب آفتاب مي باشد، همجنين در مسير بغداد تا سامراء ايستهاى بازرسي فراواني مستقر كرده اند كه اكر بعد از نماز صبح از كاظمين حركت كنيم حدود ساعت 9 صبح به سامرا مي توان رسيد. امكانات اقامت در سامرا براى زوار فراهم نيست، زائران براى توفيق فرصت بيشتر بايد طوري برنامه ريزي كنند كه بعد از نماز صبح از كاظمين حركت كرده تا 9 صبح به سامرا برسند و بعد از نماز عصر هم به كاظمين بركشته تا اذان مغرب در حرم كاظمين باشند. البته براى اين مقدار توقف بايد هنكام سوارشدن و حركت از كاظمين با راننده توافق كرد. انتخاب راننده مطمئن و مجرب هم بايد مورد توجه باشد.

آرام تر بخورید تا چاق نشوید


مدت هاست كه دكترهای تغذیه در مورد رابطه مستقیم بین سرعت غذا خوردن و چاق شدن نظرات خود را اعلام كرده اند.
افرادی كه آرام تر غذا می‌خورند ، وزن كمتری دارند و این نتیجه تمام آن تحقیقاتی است كه در طی سال ها پزشكان انجام داده‌اند. آنها معتقدند هر چه فرد آرام تر غذا بخورد زودتر احساس سیری می‌كند و کمتر غذا می خورد.  حال بد نیست این م وضوع را به صورت علمی دنبال كنیم. در واقع احساس سیری از معده شما نمی‌آید، بلكه مانند هر احساس دیگری دستوری است كه از سوی مغز برای افراد صادر می‌شود، در نتیجه هر چه آرام تر غذا بخورید، روند دستور صادر شده توسط مغز وقت بیشتری دارد و به همین خاطر در حالی كه تنها نیمی از غذایتان را خورده‌اید مغز دستور می‌دهد كه صبر كنید، خوردن كافیست چون سیر شده‌اید.
با وجود این تحقیقات گسترده، دانشمندان آزمایشات مختلف خود را برای درك صحت این موضوع تا سال گذشته نیز ادامه دادند. آنها هرچه بیشتر آزمایشات خود را گسترده كردند به این نتیجه رسیدند كه آرام غذا خوردن به معنی كم خوردن و سیر شدن است و این حقیقتی آشكار است.
در یكی از این تحقیقات مشخص شد كه از تعداد 28 فرد مورد آزمایشی كه اضافه وزن داشتند و با سرعت های متفاوت غذا می‌خوردند، آنهایی كه سرعت غذا خوردنشان بیشتر بود طبعا بیشتر غذا می‌خوردند و احساس سیری بسیار دیرتر به آنها دست می‌داد و در نتیجه هر روز مقدار بیشتر كالری وارد بدن خود كرده و چاق تر می‌شدند.
در حالی كه هر چه سرعت خوردن غذا كمتر می‌شد، فرد كمتر وزن اضافه می‌كرد و جالب اینكه تا حتی ساعت ها پس از غذا خوردن احساس سیری در آنان باقی می‌ماند.
آنچه كه در نهایت محققان از آن اطمینان یافتند این است كه افرادی كه سریع تر غذا می‌خورند احساس سیری را در خود به تعویق می‌اندازند و از آنجایی كه احساس سیری از شكم نمی آید و توسط مغز صادر می‌شود، این فرمان علی رغم پر بودن معده اعلام نمی‌شود و فرد به خوردن خود ادامه می دهد، زیرا حدود 20 دقیقه زمان می‌برد تا بدن به مغز اعلام كند كه سیر شده است. در طول این زمان فردی كه با سرعت غذا می خورد همچنان در حال قورت دادن پشت سر هم لقمه های غذاست.
نتایج نشان می دهد هر فردی حداقل باید هر لقمه خود را حدود 20 بار بجود تكیه دارد، زیرا فردی كه در هر دقیقه 5 لقمه را در دهان می‌گذارد تا پایان غذا، حدود 100 لقمه غذا بیش از آنچه كه بدنش احتیاج دارد به معده‌اش می‌فرستد.
20 دقیقه زمانی که لازم است تا مغز دستور نخوردن غذا را صادر کند، زمان طولانی است، اما محققان دلیل آن را هم زمان بردن برای رسیدن غذا از دهان به معده و سپس روده عنوان كرده اند. این روده است كه به مغز می گوید پُر شده است و باید دستور غذا نخوردن صادر شود.
پس اگر به سلامتی و اضافه نشدن وزنتان علاقه مندید آرام تر غذا بخورید. اجازه دهید كه مغزتان درست و به موقع فرمان دست كشیدن از غذا را صادر كند، قبل از آنكه شما 100 لقمه اضافه تر خورده باشید.

nt> Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

راه آرامش


به خدا نگویید خدایا مشکل بزرگی دارم

بلکه

به مشکلتان بگویید ای مشکل، من خدای بزرگی دارم


لیوان آب و مشکلات!



استادى در شروع کلاس درس، لیوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا نگاه داشت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم.
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقاً وزنش چقدر است. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد.
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقى نمی افتد. استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقى می افتد؟ یکى از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد می گیرد. حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگرى جسارتاً گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار می گیرند و فلج می شوند. و مطمئناً کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند. استاد گفت: خیلى خوب است. ولى آیا در این مدت وزن لیوان تغییر کرده است؟ شاگردان جواب دادند: نه پس چه چیز باعث درد و فشار روى عضلات می شود؟ من چه باید بکنم؟

شاگردان گیج شدند: یکى از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.

استاد گفت: دقیقاً . مشکلات زندگى هم مثل همین است. اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید، اشکالى ندارد. اگر مدت طولانی ترى به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد. اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کارى نخواهید بود.
فکر کردن به مشکلات زندگى مهم است. اما مهم تر آن است که در پایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرید، هر روز صبح سرحال و قوى بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشى که برایتان پیش می آید، برآیید!

دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذار. زندگى همین است!

سلمان رشدی اجازه حضور در هند را نیافت

به دلیل اعتراض گسترده دانشجویان و مردم سلمان رشدی اجازه حضور در هند را نیافت



راسخون : سلمان رشدی به دلیل اعتراض گسترده دانشجویان و مردم هند نتوانست وارد این کشور شود.

به گزارش راسخون به نقل از فارس در دهلی نو، جشنواره ادبی که در هند قرار بود با حضور ‘’سلمان رشدی'’ نویسنده مشرک ‘’آیات شیطانی'’ افتتاح شود، با اعتراض گسترده مردم و احزاب مختلف دینی این کشور رو به رو شد.

نشریه ‘’تایمز آف ایندیا'’ در این باره نوشت: سلمان رشدی نویسنده کتاب ‘’ آیات شیطانی'’ که قرار بود برای بحث
و گفتگو درباره این کتاب به شهر ‘’جیپور'’ سفر کند به دلیل اعتراض گسترده دانشجویان و مردم این شهر نتوانست وارد کشور هند شود.

همچنین این نشریه در ادامه افزود: به دلیل اعتراض گسترده دانشجویان، پلیس امنیت به سلمان رشدی نیز اجازه نداد تا برای شرکت در این مذاکره وارد هند شود.

سلمان رشدی در مصاحبه خود با خبرگزاری تایمز آف ایندیا گفت: این اعتراض نسبت به ورود وی از سوی دانشجویان و احزاب مذهبی هند به معنای پایان زندگی نویسندگی وی در آسیا می‌باشد.

همچنین دانشجویان و احزاب دینی هند سلمان رشدی را فردی غیر عادی توصیف کردند و در ادامه افزودند: کتاب آیات شیطانی در هند هیچ جایی ندارد و تمام مردم هند خواستار عدم حضور وی در این کشور می‌باشند.

معرفی سایت

پایگاه اطلاع رسانی غدیر



سایت اطلاع رسانی غدیر مطالبی در مورد قرآن،حدیث، پیام پیامبران،امام علی(ع)،علوم اسلامی و دیگر مطالب مربوطه دارد.
http://www.ghadeer.org


دفتر مقام معظم رهبري


در اين پايگاه زندگينامه ، ديدگاه ها و وصيت نامه امام خميني (ره ) ، زندگينامه ، پيام ها و سخنراني هاي آيت الله خامنه اي همراه با توضيح المسائل حضرت امام خميني ( ره ) و ترجمه فارسي اجوبة الاستفتائات جلد …
http://www.wilayah.org


دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم



اين پايگاه وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم است و در زمينه علوم ديني ، معارف اسلامي ، احاديث معصومين (ع) ، احکام و قرآن بطور کامل ارائه مطلب مي نمايد .
http://www.balagh.net

ما امام زمان(عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف) را خانه نشين كرده ایم!



متن بيانات آيت الله بهجت، كه در سايت رسمي ايشان منتشر شده است: ما امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ را خانه نشين كرده ايم

عِرق ايمانى ما كجا؟ و منزلت ايمانى امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ كجا؟

اگر ما در نزد او كافر به حساب نياييم!چرا دستش را بسته ايم؟ و خانه نشينش كرده ايم؟ و اجازه نمى دهيم خود را نشان دهد؟!

آن آقا گفت: چرا براى تعجيل فرج دعا مى كنيد؟ آيا مى خواهيد بيايد و او را هم بكشيد؟!براى اين كه مزاحم خط و مرام و حكومت و حاكميّت شما خواهد بود.

آنان كه ساير ائمه ـ عليهم السّلام ـ را كشتند، ديوانه كه نبودند، بلكه سبب آن بى دينى بود، آيا الآن ديگر آن طور نيست؟!

مشايخ اسلام گفتند: تعيين خليفه لازم نيست، يعنى نعوذُ باللّه ! رسول خدا ـ  صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ بى خود مى گويد، و با اين وسيله دهانش را بستند و نگذاشتند چيزى بگويد،

بعد گفتند: «إِنَّ رَسُولَ اللّه  ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ مَضى وَ لَمْ يَسْتَخْلِفْ.» رسول خدا ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ از دنيا رفت و خليفه تعيين ننمود. ( اصول كافى، ج 8، ص 29)

ما امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ را خانه نشين كرده ايم…

ساخت سجاده قبله یاب با الياف فيبر نوري

سجاده ۱۴۲۶ نام طرحی است که سونر اوزنک  Soner Ozenc  برای طراحی خود برگزیده که عبارتست از یک جانمازی که در ساخت آن از  پیشرفته ترین تکنولوژی ها استفاده شده است.

در حقیقت تفکر اصلی در طراحی این جانماز تمرکز بر جهت یابی صحیح قبله بوده و در مرحله دوم ایجاد یک محیط روحانی برای فرد نمازگزار است.

این جانمازی با استفاده از فیبر نوری ِمینی ال ای دی و یک نوع تکنولوژی پیشرفته نورپردازی Electro Luminescent که اساس کار آن بر ایجاد درخشندگی در بافت می باشد تهیه شده است.



Electro Luminescent با استفاده از تکنولوژی چاپ فسفری  می تواند این درخشندگی را تولید کند.

صفحات: 1· 2

مسلمان بی برنامه

اسلام مسلمان بی برنامه را مسلمانی گمشده در بیابانی می داند که به خیال آب به دنبال سراب می گردد و چنین فردی هرگز به سعادت و کمال نخواهد رسید.




اسلام چیزی جز یک برنامه ی کامل نیست که از طرف برنامه ریزی چون خداوند عالمیان برای به سعادت رساندن انسان طرح ریزی شده.

قرآن و سنت دو منبع غنی و گسترده ای هستند که برنامه ی زندگی فردی و اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی ، اخلاقی و اقتصادی انسان را مشخص کرده اند و برای لحظه لحظه های زندگی او ، از آن هنگام که چشم به جهان می گشاید تا وقتی که می میرد و حتی پس از مرگ برنامه ریزی دقیق کرده اند.

گرفته شده از  : صفحه 19 و 20  (مدیریت از دیدگاه اسلام - اصول مدیریت - اسلام و برنامه ریزی)

عوارض خوابیدن در بین الطلوعین



بین الطلوعین یعنی بین دو دمیدن(طلوع) روشنایی، یعنی بین طلوع فجر(نماز صبح) تا طلوع آفتاب است.بین الطلوعین یعنی بین دو طلوع، یک طلوع فجر یعنی طلوع صبح صادق که طلوع آفتاب است.

چنین حالتی در غروب هم وجود دارد.در مورد خوابیدن كه یك امر طبیعی است، در كلام خازنان وحي آمده است كه “در ساعات اولیه شب بخوابید و بین الطلوعین بیدار باشید".

متاسفانه در حاضر افراد، بسیاری از این گونه مسائل را صرفاً به عنوان دستورالعمل های ارشادی و اخلاقی در نظر می گیرند، در حالی كه این دستورات ابعاد بسي گوناگوني دارد. به عنوان نمونه یكی از فواید عمل به فرمايش مذكور این است كه هورمونی در بدن به نام هورمون رشد (سوماتوتوروپ) وجود دارد كه بیشترین میزان ترشح آن حدود دو ساعت بعد از غروب آفتاب می باشد (زیرا بدن انسان یك فیزیولوژی خاصی دارد كه با عالم هماهنگ می باشد) و در كلام خازنان وحي آمده كه بعد از عشا بخوابید.

اینكه خواب کافی در زمان مناسب، باعث بلندی قد می شود، به این دلیل است كه در اوایل شب، این هورمون ترشح می شود و اگر كسی سر شب بخوابد، رشد متناسب و متعادلی پیدا می كند.اما یك سری از هورمون های استرس زا وجود دارند (البته در جای خود مفید می باشند) كه به آنها “كورتیكواستروئید” گفته می شود، مانند هورمون های “آدرنالین” و “نور آدرنالین".

بیشترین میزان ترشح این هورمون ها دو ساعت قبل از طلوع آفتاب می باشد؛ یعنی دقیقا هنگام بین الطلوعین (از طلوع فجر تا طلوع آفتاب). این كه خواب بعد از اذان صبح، باعث ناراحتی و كسلی و پریشانی انسان می شود، ولی بیدار شدن در موقع اذان حالت شادابی می آورد، به خاطر ترشح این هورمون هاست.

همچنین اگر زمانی كه این هورمون ها حداكثر ترشح خود را دارند، انسان خواب باشد، احتمال سكته زیاد است. لذا بیشترین آمار مرگ در خواب، در ساعات بین الطلوعین می باشد.حال اگر همین مسئله یعنی نخوابیدن بین الطلوعین را یك پزشك به ما توصیه می كرد، با شوق و اطمینان بیشتری به آن عمل می كردیم، زیرا به كاربردی بودن آن معتقد بودیم، اما دستورات دینی را به عنوان مسائل صرفاً اخلاقی پنداشته و كمتر به آنها توجه می كنیم.

متن برخي از احاديث شريفه: مَا عَجَّتِ الْأَرْضُ إِلَى رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ كَعَجِیجِهَا مِنْ ثَلَاثٍ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ یُسْفَكُ عَلَیْهَا أَوِ اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًى أَوِ النَّوْمِ عَلَیْهَا قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ (من‏لایحضره‏الفقیه- جلد4- ص20)

عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّ النَّوْمَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ صَلَاةِ الْعِشَاءِ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ شَتَاتَ الْأَمْرِ  (مستدرك‏الوسائل- جلد 5 - ص 110)

عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ لَا تَنَامَنَّ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنِّی أَكْرَهُهَا لَكَ إِنَّ اللَّهَ یُقَسِّمُ فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ أَرْزَاقَ الْعِبَادِ عَلَى أَیْدِینَا یُجْرِیهَا  (وسائل‏الشیعة - جلد6 - ص 498)

قال رسول الله ص : النوم من أول النهار خرق و نوم القائلة نعمة و النوم بعد العصر حمق و بین العشاءین یحرم الرزق (مكارم‏الاخلاق- ص288)

بهارماهها

ربیع الاول همانگونه كه از اسم آن پيداست بهار ماههاست ؛ به جهت اين كه آثار رحمت خداوند در آن هويداست . در اين ماه ذخاير بركات خداوند و نورهاى زيبايى او بر زمين فرود آمده است ؛ زيرا ميلاد رسول خدا صل الله عليه و آله در اين ماه است و مى توان ادعا كرد كه از اول آفرينش زمين ، رحمتى مانند آن بر زمين فرود نيامده است .
از آداب اين ماه است :
1. تمام ماه را به خاطر روز تولد پيامبر صل الله عليه و آله با تلاشهاى نيكو و اطاعتهاى گرانقدر و بزرگ ، بزرگ داشته و با پروردگار خود در مورد اين نعمت بزرگ مناجات نمايد.
2. دعا كردن در اول اين ماه با دعاهايى كه روايت شده است از مهم ترين اعمال اين ماه مى باشد.
3. روز هشتم ربيع الاول ، روز وفات امام حسن عسگرى عليه السلام مى باشد. پس سزاوار است در اين روز اندوهگين باشد، بخصوص با در نظر گرفتن اين كه صاحب مصيبت حضرت امام عصر(عج ) مى باشد؛ پس بايد آن امام عليه السلام را با هر زيارتى كه به ذهنش مى رسد زيارت نموده و به امام زمان عليه السلام تسليت بگويد.
4. روز نهم ربيع الاول ، چنانكه در روايت گرانقدرى آمده است ، روز نابودى دشمن خدا بوده و اين روز و خوشحالى در آن فضيلت داشته و روز شادى پيروان آل محمد صل الله عليه و آله مى باشد. سزاوار است كه دوستان آل محمد صل الله عليه و آله شادى خود را در اين روز، به خاطر نابودى دشمن خدا آشكار كنند.
5. روز دهم ربيع الاول ، روز ازدواج پيامبر صل الله عليه و آله با حضرت خديجه عليهاالسلام مى باشد و بر شيعيان لازم است كه به خاطر تاءثير اين ازدواج مبارك و فرخنده ، در خوبى ها و سعادت ها و انتشار نورهاى درخشان و پاك ، آن را بزرگ بدارند.
6. روز هفدهم ربيع الاول ، همان طور كه گفته شد روز ميلاد حضرت رسول صل الله عليه و آله است . از كارهاى مهم اين روز، روزه داشتن اين روز، به خاطر شكرگزارى و به جا آوردن دو ركعت نماز مى باشد كه در هر ركعت آن يك بار سوره حمد، ده بار سوره قدر و ده بار سوره اخلاص مى خواند. سپس در مكان نماز خود نشسته و دعايى را كه روايت شده است را مى خواند.
7. از كارهاى مهم در روز ميلاد پيامبر صل الله عليه و آله ، رعايت آداب عيد و اظهار مراسم شرعى عيدهاى بزرگ است ، تا ديگران اين روز را به عنوان عيد بشناسند.
8. از مهمترين اعمال مهم اين روز به پايان رساندن روز خود با سلام به حاميان و نگهبانان آن روز و به درگاه آنان جهت شفاعت و اصلاح حال تضرع نمودن ، مى باشد.(

مسواک زدنتان را اصلاح کنید


کمتر کسی است که در باره فواید مسواک زدن نداند اما یادگیری مسواک زدن صحیح، که کمک شایانی در امر بهداشت دهان و دندان خواهد داشت، مورد غفلت قرار گرفته ، این در حالیست که بسیاری از افراد نحوه صحیح مسواک زدن را نمیدانند یا اینکه قسمت هایی از دندان را به خوبی تمیز نمی کنند.
این نواحی عبارتند از:
• ناحیه دندان های عقل که معمولا به دلیل حالت تهوعی که به افراد دست می دهد، کمتر این قسمت را مسواک می زنند و به همین علت، با اینکه دندان های عقل دیرتر از همه ی دندان ها در می آیند، زودتر از بقیه می پوسند.
• قسمت هایی که در قوس فکی قرار دارند، بخصوص از قسمت داخل. زیرا مانور دادن مسواک در این نواحی سخت است، یعنی بیمار دندان های عقبی را مسواک می زند و بعد سراغ دندان های جلویی می آید و در قوس فک ها (در ناحیه دندان نیش) کمتر دقت می کند.
• روی سطح زبان که حتما باید مسواک کشیده شود و لای پُرزهای زبان نیز تمیز گردد. البته این کار باید آهسته و آرام انجام شود تا به به بافت زبان آسیبی وارد نشود.
• معمولا موقع مسواک زدن فکرمان جای دیگری است و به همه چیز فکر می کنیم، غیر از مسواک زدن!! اگر با حواس جمع مسواک بزنیم، موثرتر است.
نكات مهم:
1- توصيه به مسواك زدن لازمه اش عادت غلط رايج و آن بكاربردن خمير دندانهاى صنعتي نيست، همه مي دانند كه از زمان فراكيرشدن اين عادت ميزان سلامتي دندانها كاهش يافته و مقدار بوسيدكي دندان افزايش داشته و تنها فائده اش رونق بازار تاجران دندانبزشكي بوده است،
2- خيلي از اوقات شستن دندانها با آب كافي است، در صورت مصرف غذاهاى جرب مي توانيد كمي آب ليمو نيز بكار بريد، تميز كننده هاى طبيعي همجون بودر ذغال شاخه درختان مفيد و بودر ريشه برخي كياهان و نمك دريا و… استفاده كنيد
3- روش غلط رايج ديكر استفاده مرتب از مسواكهاي با برز بلاستيكي است كه موجب لاغر شدن لثه ها و سست شدن دندانها مي كردد، از اين مسواكها ديربه دير و در يك تميزكاري خاص هر جند وقت يكبار استفاده كنيد، اكر بتوانيد برسهاي كوجكي كه شبيه مسواكهاى معمولي بوده ولى برزهايش از بنبه است را جايكزين مسواكهاى رايج نمائيد بهتر است، اين نوع وسيله به عنوان مسواك شناخته نشده و به عنوان ابزار تميزكاري وسايل آزمايشكاهي و مانند آن مي باشد، در صورت عدم دسترسي از يك قطعه بارجه بنبه اى سفيد نيز مي توانيد استفاده نمائيد، البته براى مسواك بهتر است از مسواك طبيعي (اراكه) كه در سنت نبوي ص نيز تاكيد شده است استفاده كنيد.

حلول ماه ربیع مبارک باد

ماه ربیع الاول سومین ماه از ماههای قمری و از ماه های فرخنده برای شیعیان است. حادثه مهم و تاریخی لیله المبیت ، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه علیهاسلام، آغاز امامت امام مهدی علیه السلام، عیدالزهرا و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است.

توسط غير مسلمانان؛ نمايشگاه بين المللي "چادر" در ايتاليا بركَزار شد


صدها اثر از هنرمندان اقصي نقاط جهان از سال‌هاي اوليه رنسانس و اواخر قرون وسطي تا عصر حاضر در نمايشگاهي در ايتاليا به نمايش گذاشته شده اند كه هر كدام روايت و تعريف خود را از چادر دارند.به گزارش راديو “دويچه وله"، مركز تحقيقات تجربي هنر معاصر شهر كاراليو در شمال ايتاليا، نمايشگاهي با عنوان “چادر” برگزار كرده است كه در آن آثار عكاسي و نقاشي بسياري ازهنرمندان جهان در زمينه پوشش و يا حجاب به نمايش گذارده شده‌است.اين نمايشگاه فقط “پوشش” را در سرزمين‌هاي اسلامي بررسي نمي‌كند بلكه به صورت تاريخي نگاهي به اين موضوع دارد و حتي چادر و پوشش در دوره قبل از اسلام را هم مورد توجه قرار داده است.

هدف برگزاركنندگان اين نمايشگاه، نگاهي بنيادي و تاريخي به حجاب و پوشش در سرزمين‌هاي مختلف است به گونه‌اي كه از چادري كه در گذشته عروس ايتاليايي بر سر مي‌گذاشت تا ساري زن هندي را در بر مي‌گيرد. “آندره آ بو ستو"  مدير اين نمايشگاه معتقد است برگزاري نمايشگاهي در رابطه با حجاب مي‌تواند بسيار جذاب باشد چرا كه حجاب فقط يك ايده اسلامي نيست و حضرت مريم نيز چادر بر سر داشت.

كارهايي از چند هنرمند ايراني نيز در اين نمايشگاه به نمايش درآمده‌است .

آموزش (قرآن دعا نماز) بوسيله عروسكهای اسلامی

به نقل از روزنامه‌ی«Aksam» چاپ تركيه‌،

اين عروسك كه «اليف» نام‌دارد، در اسباب‌بازی‌فروشی‌های تركيه، جايگزين عروسك‌های باربی شده‌است . اين محصول جديد، بر اساس فرهنگ و آموزه‌های اسلامی توليد‌شده‌است، قادر است نماز بخواند و سجده كند . ويژگی ديگر اليف اين است كه می‌تواند آياتی از قرآن كريم را برای كودك بخواند؛ اين عروسك حتی توانايی قرائت برخی ادعيه‌ی اسلامی را به زبان تركی داراست اين عروسك طوری طراحی شده است كه به كودكان، احكام اسلامی و آداب نماز و نيايش را می‌آموزد .

بر اساس گزارش‌های منتشر شده، تقاضا برای خريد عروسك اليف و عروسك اسلامی ديگری با نام «هلال» كه از لحاظ كاركرد مشابه نوع قبلی آن است، در اسباب‌بازی‌فروشی‌ها و مراكز عرضه‌ی محصولات اسلامی تركيه، افزايش چشمگيری داشته‌است .

خواص منحصر به فرد آب زمزم

دکتر ماسارو يموتو از محققان ژاپني افزوده است: وي در تحقيقات و مطالعات علمي خود روي آب زمزم با استفاده از فناوري نانو تکنولوژي نتوانسته است هيچ يک از خواص آب زمزم را تغيير دهد.

يک دانشمند ژاپني اعلام کرد نتايج تحقيقات با استفاده از فناوري نانو تکنولوژي نشان مي دهد آب زمزم در مکه مکرمه، آب معمولي نيست بلکه ازخواصي برخورداراست که در هيچ يک از آب هاي جهان پيدا نمي شود. به گزارش واحد مرکزي خبر ، نتايج تحقيقات نانو تکنولوژي اين دانشمند ژاپني نشان مي دهد اگر يک قطره از آب زمزم به هزار قطره آب معمولي افزوده شود، ‌آن هزار قطره آب معمولي، خواص آب زمزم را پيدا مي کند. دکتر ماسارو يموتو از محققان ژاپني افزوده است:

وي در تحقيقات و مطالعات علمي خود روي آب زمزم با استفاده از فناوري نانو تکنولوژي نتوانسته است هيچ يک از خواص آب زمزم را تغيير دهد. وي تصريح کرده است روي آب زمزم که آن را از يک عرب مقيم ژاپن گرفته، تحقيقات و مطالعات زيادي انجام داده است. دکتر يموتو گفته است آب زمزم منحصر به فرد و از آبهاي ديگر متمايز است و ساختار آن با همه آب هاي جهان متفاوت است. اين محقق ژاپني گفته است مطالعات و تحقيقات در آزمايشگاهها نتوانست هيچ يک از خواص اين آب را تغيير دهد و ما تاکنون نتوانسته ايم علت ان را تشخيص بدهيم.   این دانشمند تحقیقات بسیاری را بر روی آب زمزم انجام داده و به این نتیجه رسیده است که آب زمزم، آبی با برکت و منحصر به فرد است و بلورهای آن شبیه هیچ آب دیگری نیست و به هیچ وجه خواص آن تغییر نمی کند.

وی که پایه گذار نظریه تبلور ذرات آب است، می گوید:

جمله “بسم الله الرحمن الرحیم” که در قرآن کریم وجود دارد و مسلمانان آن را در ابتدای کارهای خود یا در هنگام غذاخوردن و یا موقع خواب بر زبان می آورند، تأثیر عجیبی بر بلورهای آب دارد.

وی می افزاید: زمانی که بسم الله الرحمن الرحیم گفته می شود، تغییرات عجیبی در بلورهای آب رخ داده و آنها بسیار زیباتر می شوند، لذا می توان با تلاوت آيات شفا از قرآن کریم در کنار آب، آن را زیباتر و با صفاتر نمود. وي در پايان گفته است آب زمزم يک آب معمولي نيست. گفتني است دکتر يموتو بنيانگذار نظريه تبلور ذرات آب است.

راه ندادن پادشاه سعودي به علت عدم زيارت حضرت معصومه عليها السلام



ملك سعودبن عبدالعزيز، پادشاه سعودي به ايران آمد و خواستار ملاقات با آيت الله بروجردي رهبر شيعيان جهان شد. اما به هيچ ‌وجه آقاي بروجردي نپذيرفت.

بالاخره يك عده‌اي به ايشان گفتند كه شما در بحث تقريب مذاهب اسلامي در حال فعاليت هستيد و حج در دستان آل‌سعود است. چه اشكالي دارد، حالا او بيايد و با شما ملاقات كند؟!

ايشان در نهايت درد دل خود را گفته بود: «پادشاه سعودي اگر به قم بيايد، به ديدن من مي‌آيد، اما به زيارت حضرت فاطمه معصومه(س) نمي‌رود. اين هتك فاطمه معصومه(س) است. نمي‌شود من مرجع شيعه در قم باشم، اما او به واسطه من، امامزاده واجب التعظيمي مثل حضرت معصومه(س) را هتك كند. يك پادشاه قم بيايد، حرم نرود، اين هتك‌حرم اهل‌بيت است.»

اين صلابت آقاي بروجردي را در اين قسمت ببينيد. البته بعدا اين مسئله را به گونه‌اي ديگر جبران كردند. ايشان هداياي پادشاه سعودي به جز قرآن و پرده كعبه را نپذيرفتند و بقيه را بازگرداندند و گفتند كه من از سلاطين هديه قبول نمي‌كنم. (آقاي بروجردي در مقابل) يك حديثي هم از امام صادق(ع) به او هديه دادند كه متضمن خيلي از احكام حج بود و خبر اين هديه هم در روزنامه‌هاي سعودي منتشر شد و سر و صدايي كرد.

مضرات رنگ مو


میزان آلرژی و حساسیت ناشی از مصرف رنگ مو در مصرف‌کنندگان رو به افزایش است و این رقم نسبت به چند سال گذشته، دو ‌برابر شده‌ است.
گذشت آن روزگاری که روی سر مردم نهایتا سه رنگ مو می رویید: مشکی، قهوه‌ای و بور. حالا به اندازه آدم‌های روی کره زمین، رنگ مو وجود دارد و اغراق نیست اگر بگوییم حتی می‌توان هر کسی را با رنگ مویش معرفی کرد!
البته در کشور ما هنوز آقایان رویشان نمی‌شود، مویشان را به رنگ‌های قرمز و بنفش و آبی در بیاورند و کم و بیش به همان رنگ موی طبیعی خود قناعت کرده‌اند و مصرف این رنگ‌های خاص توسط خانم‌ها نیز محدود به مهمانی‌ها می‌شود!
اما در کشورهای دیگر اوضاع کمی متفاوت‌تر است و جوانان‌شان با انواع و اقسام تاتو و آویزان کردن حلقه به گوش و ابرو ارضا نمی‌شوند و در حال حاضر آرایش مو با رنگ‌های عجیب و غریبی مثل نارنجی جیغ، صورتی متالیک و آبی کهربایی، به یکی از پر طرفدارترین انواع آرایش (و البته ابزار جلب توجه!) تبدیل شده‌است.
یکی از تازه‌ترین هشدارهای بهداشتی که مدتی پیش منتشر شد، دقیقا در همین رابطه است؛ محققان و متخصصان امراض پوستی اعلام کرده‌‌اند میزان آلرژی و حساسیت ناشی از مصرف رنگ مو در مصرف‌کنندگان رو به افزایش است و این رقم نسبت به چند سال گذشته، دو ‌برابر شده ‌است.
بر ‌اساس بررسی‌های انجام شده، کاهش سن مصرف ‌کنندگان و افزایش علاقه به رنگ کردن موها از عواملی است که باعث بروز این مشکل (افزایش حساسیت‌های پوستی) می شود. بر اساس تحقیقاتی که سال 1992 در ژاپن با مطالعه و بررسی سن مصرف‌کنندگان و میزان استفاده از لوازم رنگ مو انجام شد، مشخص شد 13 درصد دختران دبیرستانی، 6 درصد زنان و 2 درصد مردان 20 تا 30 ساله از محصولات رنگ کردن مو استفاده می‌کنند.
اما فقط چند سال بعد، نتایج تحقیق مشابهی در سال 2001 در این کشور، باعث تعجب و نگرانی متخصصان امراض پوستی شد که نشان می داد 41 درصد از دختران دبیرستانی، 85 درصد زنان و 33 درصد مردان 20 تا 30 ساله از این محصولات استفاده می‌کنند.
تحقیق دیگری در دانمارک بر روی 4 هزار فرد بزرگسال، حکایت از آمار 18درصدی مردان و 75 درصدی زنان مصرف کننده رنگ مو و مواد آرایشی مشابه داشت که بیش از 5 درصد آنان تا کنون حداقل یک‌بار دچار حساسیت‌ها و سایر مشکلات پوستی شده‌اند.
نکته جالب توجه در مورد افرادی که در اثر رنگ مو دچار حساسیت یا مشکلات دیگر می شوند، این است که فقط 15درصد این افراد برای معالجه به مراکز درمانی مراجعه کرده‌اند.
یکی دیگر از اتفاقاتی که باعث شد توجه محققان به تاثیرات رنگ مو و مضرات آن جلب شود، اتفاقی است که سال گذشته رخ داد؛ اکتبر سال 2006، گزارشی از حساسیت پوستی در 8 نوجوان 12 تا 15 ساله در کوپنهاگ به دست مسوولان رسید. تاثیر رنگ مو روی 5 نفر از این نوجوانان به قدری شدید بود که در بیمارستان بستری شدند و یکی از آنها نیز تحت مراقبت ویژه قرار گرفت.
اما دلیل بروز چنین مشکلی حین رنگ کردن موها، مربوط به ماده‌ای به نام «پارا‌فنیلن ‌دیامین» است که در ترکیبات رنگ مو وجود دارد. این ماده در اثر استفاده‌ی طولانی مدت و مداوم از محصولات رنگ‌کردن مو، باعث ایجاد حساسیت‌های پوستی می‌شود و گاهی این آسیب‌‌های پوستی به حدی شدید است که می‌تواند فرد را راهی بیمارستان کند.
پارا‌فنیلن ‌دیامین همان «PPD» است که روی بسته‌بندی دو سوم رنگ موها نوشته شده و نوع حساسیتی که در استفاده از رنگ موی حاوی این ماده ایجاد می‌شود، به صورت تاول روی پوست صورت، به خصوص درناحیه خط رویش موها، بروز می‌کند.
PPD ماده‌ای است که باعث آسیب‌های جدی به پوست می‌شود و به همین دلیل در قرن 20 میلادی ، به دلیل افزایش این مشکل، مصرف این ماده در ترکیبات آرایشی مو در کشورهای آلمان، سوئد و فرانسه ممنوع شد.
بر اساس تحقیقی که توسط متخصصان امراض پوستی در لندن انجام شده، مشخص شد واکنش منفی پوست نسبت به PPD نه تنها در لندن، بلکه در تمام کشورهای جهان رو به افزایش است و آمار گزارش شده از میزان حساسیت به این ماده در شش سال گذشته، دو برابر شده و به 1/7 درصد رسیده است و با اینکه خطرات ناشی از مصرف این ماده به اثبات رسیده است، اما بسیاری از کارخانه‌های تولیدکننده محصولات مختلف رنگ مو، نسبت به این موضوع بی‌توجه هستند و روی بسته‌بندی این محصولات، هیچ هشداری نسبت به عواقب استفاده از این مواد درج نمی‌کنند.
البته این مشکلات فقط برای گروه سنی جوانان پیش نمی‌آید و کودکان زیادی تا کنون با این مشکل دست پنجه نرم کرده‌اند؛ بسیاری از کودکان تحت شرایطی خاص، مجبور به رنگ کردن موهای خود می‌شوند. البته نه اینکه فکر کنید، موهای آنها را با ضرب و زور، رنگ می‌کنند، نه! اما در آیین و رسوم خاصی که در برخی کشورها برگزار می‌شود، موی کودکان شرکت‌کننده در مراسم را رنگ می‌کنند و همین امر می‌تواند باعث بروز حساسیت‌های پوستی در کودکان شود.
البته در حال حاضر، مقدار مشخصی PPD برای استفاده در رنگ موها و سایر محصولات این‌چنینی، از سوی اتحادیه اروپا تعیین شده است و بر این اساس تولیدگنندگان این لوازم آرایشی مجازند حداکثر تا 6 درصد از PPD در تهیه مواد آرایشی استفاده کنند.
اگر شما جزء کسانی هستید که رنگ مو مصرف نمی کنید، از دردسرهای ناشی از مصرف رنگ مو هم در امان هستید؛ در غیر این صورت دست کم توصیه های ایمنی را جدی بگیرید!
تست کردن رنگ مو روی قسمت کوچکی از پوست دست (48 ساعت قبل از رنگ کردن موها)، می‌تواند از هرگونه اتفاق ناگواری در این زمینه جلوگیری کند.

مصرف كرفس مانع از بروز فراموشي مي شود


محققان دريافتند: افرادي كه كرفس مي خورند نه تنها از مزه خوب اين سبزي لذت مي برند بلكه مانع از بروز دمانس ناشي از پيري خود مي شوند.
به گفته محققان؛ كرفس حاوي موادي موسوم به فلاوونوئيد است كه مانع از بروز پروسه ها و مراحل آسيب رسان در مغز مي شود.
اين ماده ميزان رسوب پروتئين هاي عامل بروز دمانس را در مغز به طور قابل ملاحظه اي كاهش مي دهد.
گفتني است، در سبزي هاي سبز ديگري مانند بابونه و فلفل دلمه سبز نيز از فلاوونوئيد موجود در كرفس وجود دارد.
به گزارش ايسنا، آزمايش بر روي موش هايي كه ژن آلزايمر به آنها وارد شده بود نشان داد كه فلاوونوئيد ديوسمين موجود در كرفس روند بروز بيماري آلزايمر را در موش ها به شدت كاهش داد.



بقیع غریب

جعده، دختر اشعث بن قیس، نفاق را از پدر به ارث برده بود. معاویه صدهزار درهم به همراه زهری کشنده برای او فرستاد و به او وعده داد اگر موفق به کشتن حسن علیه السلام شود، پول بیشتری به او بدهد و او را به عقد پسرش، یزید ، درآورد.
روزی که امام علیه السلام روزه بود، جعده زهر را در شیر ریخت و در هنگام افطار به امام داد. امام مقداری از آن نوشید و بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود:« اناالله و انا الیه راجعون»

img/daneshnameh_up/f/f8/imamhassan1.jpg



از آن پس، پیوسته لخته های خون بالا می‌آورد و این وضع 40 روز ادامه داشت تا سرانجام در روز 28 صفر سال 58 هجری پس از وصیت به برادرش، امام حسین علیه السلام، دار فانی را وداع گفت.

در تاریخ نوشته‌اند معاویه سه بار امام را مسموم ساخته بود، ولی مرتبه سوم زهر به قدری قوی بود که به سرعت او را از پا درآورد.

عجب صبری خدا دارد

عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم
همان اول که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان / جهان را همه زیبایی و زشتی به روی یکدگر ویرانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم
که در همسایه چندین گرسنه چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم / نخستین سفره مستانه را خاموش آن دم بر لب پیمانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم
که می دیدم یکی عریان و لرزان، دیگری پوشیده از صد جامه رنگین / زمین و آسمان را واژگون، مستانه
می کردم
عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان / هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو آواره و دیوانه
می کردم.
عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم
به گرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان / سراپای وجود بی وفا معشوق را پروانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم
به عرش کبریایی با همه صبر خدایی، تا که می دیدم عزیز نابجایی ناز بر یک ناروا گردیده خواری
می فروشد / گردش این چرخ را وارونه بی صبرانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم
که می دیدم مشوش عارف و عامی زبرق فتنه این علم عالم سوز مردم کش، به جز اندیشه عشق وفا / محروم هر فکری در این دینای پر افسانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد. اگر من جای او بودم
همین مهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد وگرنه من به جای او چو بودم! یک نفس کی عادلانه سازشی با جاهل و فرزانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد!!!
عجب صبری خدا دارد!!!



آخرین روزهای زندگی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم


مسلم این است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم در حضور مسلمانان، امیرمؤمنان را وصى خود قرار داده و على علیه السلام نیز این وصایت را پذیرفته است و عهد كرده است كه به آنچه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مى‏فرماید عمل نماید. امیرمؤمنان علیه السلام در این باره مى‏فرماید: وقتى رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مریضى آخر خود در بستر بیمارى افتاده بود، من سر مبارك وى را بر روى سینه خود نهاده بودم و سراى حضرت صلی الله علیه و آله و سلم انباشته از مهاجر و انصار بود و عباس عموى پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رو به روى او نشسته بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم زمانى به هوش مى‏آمد و زمانى از هوش مى‏رفت. اندكى كه حال آن جناب بهتر شد، خطاب به عباس فرمود:« اى عباس، اى عموى پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم! وصیت مرا در مورد فرزندانم و همسرانم قبول كن و قرض هاى مرا ادا نما و وعده‏هایى كه به مردم داده‏ام به جاى آور و چنان كن كه بر ذمه من چیزى نماند.»
عباس عرض كرد:«اى رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم من پیرمردى هستم كه فرزندان و عیال بسیار دارم و دارایى و اموال من اندك است [چگونه وصیت تو را بپذیرم و به وعده‏هایت عمل كنم] در حالى كه تو از ابر پر باران و نسیم رها شده بخشنده ‏تر بودى [و وعده‏هاى بسیار داده‏اى] خوب است از من درگذرى و این وظیفه بر دوش كسى نهى كه توانایى بیشترى دارد!»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:« آگاه باش كه اینك وصیت‏ خود را به كسى خواهم گفت كه آن را مى‏پذیرد و حق آن را ادا مى‏نماید و او كسى است كه این سخنان را كه تو گفتى نخواهد گفت! یا على علیه السلام بدان كه این حق توست و احدى نباید در این امر با تو ستیزه كند، اكنون وصیت مرا بپذیر و آنچه به مردمان وعده داده‏ام به جاى ‏آر و قرض مرا ادا كن. یا على علیه السلام پس از من امر خاندانم به دست توست و پیام مرا به كسانى كه پس از من مى‏آیند برسان.»
امیرمؤمنان علیه السلام گوید:« من وقتى دیدم كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از مرگ خود سخن مى‏گوید، قلبم لرزید و به خاطر آن به گریه درآمدم و نتوانستم كه درخواست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را با سخنى پاسخ گویم.»
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم دوباره فرمود:« یا على آیا وصیت من را قبول مى‏كنى!؟» و من در حالتى كه گریه گلویم را مى‏فشرد و كلمات را نمى‏توانستم به درستى ادا نمایم، گفتم:
آرى اى رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم! آن گاه رو به بلال كرد و گفت: اى بلال! كلاهخُود و زره و پرچم مرا كه «عقاب‏» نام دارد و شمشیرم ذوالفقار و عمامه‏ام را كه «سحاب‏» نام دارد برایم بیاور…[ سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آنچه كه مختص خود وى بود از جمله لباسى كه در شب معراج پوشیده بود و لباسى كه در جنگ احد بر تن داشت و كلاه هایى كه مربوط به سفر، روزهاى عید و مجالس دوستانه بود و حیواناتى كه در خدمت آن حضرت بود را طلب كرد] و بلال همه را آورد مگر زره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم كه در گرو بود. آن گاه رو به من كرد و فرمود: « یا على علیه السلام برخیز و اینها را در حالى كه من زنده‏ام، در حضور این جمع بگیر تا كسى پس از من بر سر آنها با تو نزاع نجوید.»
من برخاستم و با این كه توانایى راه رفتن نداشتم، آنها را  گرفتم و به خانه خود بردم و چون بازگشتم و رو به روى پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایستادم، به من نگریست و بعد انگشترى خود را از دست ‏بیرون آورد و به من داد و گفت: « بگیر یا على این مال توست در دنیا و آخرت!»
بعد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:« یا على علیه السلام مرا بنشان.» من او را نشاندم و بر سینه من تكیه داد و هر آینه مى‏دیدم كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از بسیارى ضعف سر مبارك را به سختى نگاه مى‏دارد و با وجود این، با صداى بلند كه همه اهل خانه مى‏شنیدند فرمود:« همانا برادر و وصى من و جانشینم در خاندانم على بن ابى‏طالب است. اوست كه قرض مرا ادا مى‏كند و وعده‏هایم را وفا مى‏نماید. اى بنى‏هاشم، اى بنى‏عبدالمطلب، كینه على علیه السلام را به دل نداشته باشید و از فرمان هایش سرپیچى نكنید كه گمراه مى‏شوید و با او حسد نورزید و از وى برائت نجویید كه كافر خواهید شد.»
سپس به من گفت:« مرا در بسترم بخوابان.» و بلال را فرمود كه حسن علیه السلام و حسین علیه السلام را نزد او بیاورد بلال رفت و آنها را با خود آورد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن دو را به سینه خویش چسباند و آنها را مى‏بویید.
على علیه السلام مى‏گوید: من پنداشتم كه حسن علیه السلام و حسین علیه السلام باعث‏ شدند كه اندوه و رنج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فزونى یابد، خواستم آن دو را از حضرت صلی الله علیه و آله و سلم جدا سازم. فرمود:« یا على علیه السلام آنها را واگذار تا مرا ببویند و من هم آنها را ببویم! بگذار تا آن دو از وجود من بهره گیرند و من نیز از وجود ایشان بهره گیرم! به راستى كه پس از من مشكلات بسیار خواهند داشت و مصایب سختى را تحمل خواهند كرد، پس لعنت ‏خداوند بر آن كس باد كه حق حسن علیه السلام و حسین علیه السلام را پست ‏شمارد. پروردگارا! من این دو را و على صالح ‏ترین مؤمنان را به تو مى‏سپارم!» (1)

در محضر فرشتگان
از برخى روایات استفاده مى‏شود كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در محضر فرشتگان مقرب، على علیه السلام را وصى خود قرار داد و آنان شاهد بودند، از آن جمله روایتى است كه از امام كاظم علیه السلام نقل شده است كه امیرالمؤمنین فرمود: در شبى از شب هاى بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم من نشسته بودم و حضرت صلی الله علیه و آله و سلم بر سینه من تكیه داده بود و فاطمه(س) دخترش نیز حضور داشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بود كه همسرانش و سایر زنان از نزد وى بیرون روند و آنها رفته بودند. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: «اى اباالحسن! از جاى خود برخیز و رو به روى من بایست.»
من برخاستم و جبرئیل به جاى من نشست و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر سینه وى تكیه داد و میكائیل در جانب راست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بنشست. حضرت فرمود:« یا على علیه السلام دست هاى خود را بر هم بگذار!»
من این كار را انجام دادم. آن گاه فرمود:« من با تو عهد بسته بودم و اینك آن عهد را تازه مى‏كنم، در محضر جبرئیل و میكائیل كه دو امین پروردگار جهانیانند. یا على! تو را به حقى كه این دو بر گردن تو دارند، هر چه در وصیت من آمده است ‏باید به جاى آورى و مفاد آن را بپذیرى و صبر را پیشه خود سازى و بر راه و روش من پایدارى كنى نه روش فلان كس و فلان كس! اكنون هر چه را خدا به تو عنایت كرده است‏ با قدرت پذیرا باش.»
من دست هایم را به روى هم نهاده بودم و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دست مبارك خود را بین دو دست من گذاشت، به طورى كه گویى بین آن دو چیزى قرار مى‏داد، سپس فرمود:« من بین دست هایت ‏حكمت و دانش آنچه را برایت پیش خواهد آمد، نهادم، تا چیزى از سرنوشت تو نباشد كه از آن آگاه نباشى و هر گاه مرگ تو فرا رسید وصیت ‏خود را به امام پس از خود بگوى، بنابر آنچه من به تو وصیت كردم و همانند من عمل كن و نیازى به كتاب و نوشته‏اى نیست.» (2)
نزول كتاب وصیت از آسمان
امام موسى بن جعفر علیه السلام فرمود به پدرم اباعبدالله  علیه السلام عرض كردم:« آیا نویسنده وصیت، حضرت على علیه السلام نبود و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مفاد آن را بر او نمى‏خواند، در حالى كه جبرئیل و سایر فرشتگان شاهد بودند؟» پدرم مدتى سكوت كرد، بعد فرمود: «اى اباالحسن! ماجرا چنین بود كه گفتى لكن هنگامى كه زمان رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید، وصیت‏ به صورت كتابى نوشته شده از آسمان نازل شد و جبرئیل علیه السلام همراه با فرشتگانى كه امین خداى تبارك و تعالى هستند، آن را نزد رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم آورد و به ایشان گفت:« اى محمد صلی الله علیه و آله و سلم هر كس كه نزد توست ‏بیرون فرست مگر وصى خود را كه باید كتاب وصیت را بگیرد و ما شاهد باشیم كه تو وصیت را به وى دادى و او اجراى آن را ضمانت كند.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همگان را دستور داد كه از خانه بیرون روند. تنها على علیه السلام و فاطمه(س) بین پرده و در اتاق باقى ماندند.
جبرئیل علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض كرد:« پروردگارت تو را سلام مى‏رساند و مى‏گوید: این كتابى است كه من با تو عهد بسته بودم و شرط كرده بودم [عمل به آن را] و من خود شاهد هستم و فرشتگانم را بر تو شاهد گرفتم و من تنها براى شهادت كافى هستم اى محمد صلی الله علیه و آله و سلم!»
وقتى سخن به این جا رسید، مفاصل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به لرزه درآمد و گفت:«اى جبرئیل! خداى من، اوست كه سلام است و سلام از وى است و سلام به سوى او باز مى‏گردد. راست گفت‏ خداى عزوجل و نیكى نمود، كتاب را به من ده!»
جبرئیل كتاب وصیت را به رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم داد و گفت كه آن را به امیرمؤمنان علیه السلام دهد. چون على علیه السلام كتاب را گرفت، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «بخوان!»
امیرمؤمنان علیه السلام آن را كلمه به كلمه خواند، سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او گفت: یا على علیه السلام این عهد خدایم تبارك و تعالى به سوى من است و خواسته وى و امانت او پیش من است و به راستى كه من آن را ابلاغ كردم و خیرخواهى نمودم و امانت را ادا كردم.»
على علیه السلام عرض كرد: « پدر و مادرم فداى تو باد! من هم شهادت مى‏دهم كه تو پیام خود را ابلاغ كردى و نصیحت ‏خود گفتى و در آنچه فرمودى صادق بودى و گوش و چشم و گوشت و خون من نیز بر این امر گواه است!»
جبرئیل علیه السلام گفت:« من نیز بر آنچه مى‏گویید گواه هستم!»
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:« یا على علیه السلام وصیت مرا گرفتى و دانستى كه چیست و با خداوند و من پیمان بستى كه به هر چه در آن است عمل كنى.»
على علیه السلام: «آرى، پدر و مادرم فداى تو باد! انجام آن به عهده من است و بر خداست كه مرا یارى دهد و توفیق عطا فرماید كه به مفاد آن وفا كنم.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: « یا على علیه السلام اراده نموده‏ام كه بر پیمان تو شاهد بگیرم كه روز قیامت ‏شهادت دهند كه من به وظیفه خود عمل كردم.»
على علیه السلام: «آرى گواه گیرید!»
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم:« همانا من جبرئیل و میكائیل علیه السلام كه هر دو در این جا حاضرند و فرشتگان مقرب خداوند نیز با آنهایند بر آنچه اینك بین من و تو گذشت ‏شاهد مى‏گیرم.»
على علیه السلام:« بله شهادت دهند، پدر و مادرم فدایت! من هم آنها را گواه مى‏گیرم.»
و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرشتگان را شاهد گرفت… سپس رسول اكرم، فاطمه، حسن، حسین علیهم السلام را به حضور خواند و مانند امیرالمؤمنین علیه السلام آنها را از وصیت ‏خود آگاه كرد. آنان هم مانند على علیه السلام سخن گفتند و قبول كردند و سرانجام كتاب وصیت ‏با طلایى كه آتش به آن نرسیده بود مهر شد و تحویل امیرمؤمنان علیه السلام گشت. (3)
مفاد وصیت
از جمله مفاد این وصیت كه به دستور خداى تعالى پیامبراكرم صلی الله علیه و آله و سلم انجام آن را بر على علیه السلام شرط نمود این بود كه فرمود: « یا على علیه السلام به آنچه در این وصیت آمده است وفا كن، آن كس كه خدا و رسولش را دوست دارد، دوست ‏بدار و با هر كه با خدا و رسولش دشمنى ورزد، دشمن باش و از آنان بیزارى بجوى و صبور باش و خشم خود را فرو خور، گرچه حق تو پایمال گردد و خمس تو غصب شود و هتك حرمت ‏حرم تو كنند.»
على علیه السلام عرض كرد:« پذیرفتم اى رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم!»
امیرالمؤمنین علیه السلام گوید: سوگند به خدایى كه دانه را شكافت و انسان را آفرید من هر آینه شنیدم كه جبرئیل علیه السلام به نبى‏اكرم صلی الله علیه و آله و سلم مى‏گفت:« اى محمد صلی الله علیه و آله و سلم به على علیه السلام بگوى كه حرم تو هتك مى‏گردد كه حرم خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز هست و محاسن تو از خون روشن سرت خضاب خواهد شد.»
من چون معناى این كلمات را كه جبرئیل امین مى‏گفت فهم كردم [و دانستم كه حرم من هتك خواهد شد] به روى درافتادم و از حال رفتم و چون بازآمدم، گفتم: «آرى پذیرفتم و راضى هستم! اگر چه به حرم من جسارت روا دارند و سنت هاى خدا و رسول را معطل گذارند و كتاب خدا پاره پاره شود و كعبه خراب گردد و محاسنم از خون روشن سرم خضاب شود، پیوسته صبورى خواهم كرد و كار را به خدا وا مى‏گذارم تا این كه نزد تو حاضر گردم.» (4)
و باز از جمله موارد وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این بود كه در خانه‏اش، كه در آن جان سپرده بود، دفن گردد و با سه پارچه كفن شود كه یكى از آنها یمنى باشد و كسى جز على علیه السلام داخل قبر نشود و به على علیه السلام فرمود:« یا على علیه السلام تو و دخترم فاطمه(س) و حسن و حسین علیهما السلام با هم بر من نماز بخوانید و نخست هفتاد و و پنج تكبیر بگویید. سپس نماز را با پنج تكبیر به جاى آور و آن را تمام كن و البته این كار پس از آن است كه از طرف خداوند به تو اجازه نماز داده شود.»
على علیه السلام عرض كرد: «پدر و مادرم فداى تو باد! چه كسى به من اجازه نماز مى‏دهد؟»
فرمود:«جبرئیل علیه السلام به تو اجازه خواهد داد. و پس از شما هر كس از خاندانم حاضر شد، گروه گروه بر من نماز بخوانند، سپس زنان ایشان و در آخر مردم نماز بخوانند.» (5)
و نیز فرمود: هرگاه من جان تسلیم نمودم و تو تمام آنچه را كه من وصیت كرده‏ام انجام دادى و مرا در قبرم پنهان ساختى، پس در خانه خود آرام گیر و آیات قرآن را بر طبق تالیف آن گردآورى كن و واجبات و احكام را چنان كه نازل شده‏اند، ثبت نما و سپس باقى آنچه را گفته‏ام به جاى آور و هیچ سرزنشى بر تو نیست و باید كه صبورى كنى بر ستم هایى كه ایشان در حق تو روا دارند تا این كه به سوى من آیى.» (6)
اتمام حجت ‏با على علیه السلام
رسول خدا هنگامى كه كتاب وصیت‏ خود را به امیرمؤمنان علیه السلام داد فرمود: در قبال این وصیت فرداى قیامت در برابر خداى تبارك و تعالى كه پروردگار عرش است مى‏بایست جوابگو باشى! به راستى كه من روز قیامت ‏با استناد به حلال و حرام خدا و آیات محكم و متشابه، آن سان كه خداوند نازل فرموده و در كتاب وى جمع آمده است، با تو محاجه خواهم كرد و از تو حجت‏ خواهم طلبید در مورد آنچه تو را امر كردم و انجام واجبات الهى آن گونه كه نازل شده‏اند و احكام شریعت و در مورد امر به معروف و نهى از منكر و دورى جستن از آن، و بر پاى داشتن حدود الهى و عمل به فرمان هاى حق و تمامى امور دین و هم از تو حجت ‏خواهم خواست درباره گزاردن نماز در وقت ‏خود و اعطاى زكات به مستحقین آن و حج‏ بیت الله و جهاد در راه خدا. پس تو چه پاسخى خواهى داشت‏ یا على علیه السلام!؟
امیرمؤمنان علیه السلام عرض كرد: پدر و مادرم فدایت! امید دارم به سبب بلندى مرتبت تو در نزد خدا و مقام ارجمندى كه پیش او دارى و نعماتى كه تو را ارزانى داشته است، خداوند مرا یارى نماید و استقامت عطا فرماید و من فرداى قیامت ‏با شما ملاقات نكنم در حالى كه در انجام وظیفه خود سستى و تقصیرى كرده باشم و یا تفریط نموده باشم و باعث درهم شدن چهره مباركتان در برابر من و دیدگان پدران و مادران خود شوم. بلكه مرا خواهى یافت كه تا زنده‏ام پیوسته بر طبق وصیت‏ شما رفتار كنم و راه و روش شما را دنبال نمایم تا با این حالت نزدتان شرفیاب شوم و بعد از من فرزندانم به ترتیب بدون هیچ گونه تقصیرى و تفریطى چنین خواهند كرد. در این لحظه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از هوش برفت و على علیه السلام، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در آغوش گرفت در حالى كه مى‏گفت: « پدر و مادرم فداى تو باد! پس از تو چه دهشتى ما را فرا خواهد گرفت و وحشت دختر تو و پسرانت چه اندازه خواهد بود و غصه‏هاى من بعد از تو چه طولانى خواهد بود، اى برادرم! از خانه من اخبار آسمان ها قطع خواهد شد و پس از تو دیگر جبرئیل و میكائیل نخواهم دید و دیگر هیچ اثرى از آنها نخواهم یافت و صداى آنها را نخواهم شنید.» و رسول خدا همچنان مدهوش بود. (7)
آخرین سفارش ها
امام كاظم علیه السلام نقل مى‏كند كه از پدرم پرسیدم: وقتى فرشتگان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ترك گفتند چه اتفاقى افتاد؟ فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، فاطمه، على، حسن و حسین علیهم السلام را به گرد خود خواند و به كسانى كه در خانه بودند فرمود:« از نزد من بیرون بروید» و همسر خود «ام سلمه‏» را فرمود كه بر درگاه بایستد تا كسى وارد خانه نشود. ام سلمه اطاعت كرد. آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به على علیه السلام گفت: « یا على نزدیك من بیا.» على علیه السلام پیشتر رفت، پیامبراكرم صلی الله علیه و آله و سلم، دست زهرا
سلام الله علیها را گرفت و بر سینه گذاشت ‏بعد با دست دیگر خود دست على علیه السلام را گرفت و چون خواست ‏با آنها سخنى بگوید، اشك از چشمانش فرو غلتید و نتوانست كلامى بگوید. فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام وقتى حالت گریه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مشاهده كردند به سختى به گریه درآمدند و فاطمه سلام الله علیها گفت: اى پیامبر خداسلام الله علیها رشته قلبم از هم گسست و جگرم آتش گرفت وقتى كه گریه شما را دیدم. اى آقاى پیامبران از اولین تا آخرین آنها، اى امین پروردگار و رسول او، اى محبوب خدا! فرزندانت پس از تو، كه را دارند و با آن خوارى كه بعد از تو مرا فرا گیرد چه كنم؟ چه كسى على علیه السلام را كه یاور دین است، كمك خواهد كرد؟ چه كسى وحى خدا و فرمان هایش را دریافت ‏خواهد كرد. سپس به سختى گریست و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در آغوش گرفت و چهره او را بوسید و على، حسن و حسین علیهم السلام نیز چنین كردند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سربلند كرد و دست فاطمه
سلام الله علیها را در دست على علیه السلام نهاد و گفت: «اى اباالحسن! این امانت ‏خدا و امانت محمد رسول خدا در دست توست و در مورد فاطمه سلام الله علیهاخدا را و مرا به یاد داشته باش! و به راستى كه تو چنین رفتار مى‏كنى.
یا على علیه السلام سوگند به خدا كه فاطمه
سلام الله علیها سیده زنان بهشت است از اولین تا آخرین آنها. به خدا قسم! فاطمه سلام الله علیها همان مریم كبرى است. آگاه باش كه من به این حالت نیافتاده بودم مگر این كه براى شما و فاطمه سلام الله علیهادعا كردم و خدا آنچه خواسته بودم به من عطا فرمود.
اى على علیه السلام هر چه فاطمه
سلام الله علیها به تو فرمان داد به جاى آور كه هر آینه من به فاطمه سلام الله علیها امورى را بیان داشته‏ام كه جبرئیل من را به آنها امر كرد. بدان اى على علیه السلام كه من از آن كس راضیم كه دخترم فاطمه سلام الله علیها از او راضی باشد و پروردگار و فرشتگان هم با رضایت او راضى خواهند شد.
واى بر آن كس كه بر فاطمه سلام الله علیها ستم كند، واى بر آن كس كه حق وى را از او بستاند. واى بر آن كس كه هتك حرمت او كند. واى بر آن كس كه در خانه‏اش را آتش زند، واى بر آن كه ‏دوست وى را بیازارد و واى بر آن كه با او كینه ورزد و ستیزه كند. خداوندا من از ایشان بیزارم و آنان نیز از من برى هستند.»
در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، فاطمه، على، حسن و حسین - علیهم السلام - را به نام خواند و آنان را در بر گرفت و عرضه داشت:
« بار خدایا! من با اینان و هر كس كه پیروى ایشان كند سر صلح دارم و بر عهده من است كه آنان را داخل بهشت ‏سازم و هر كس با اینها بستیزد و بر ایشان ستم كند یا بر اینها پیشى گیرد یا از ایشان و شیعیانشان بازپس ماند، من دشمن او هستم و با او مى‏جنگم و بر من است كه آنان را به دوزخ درآورم.
سوگند به خدا اى فاطمه
سلام الله علیها! راضى نخواهم شد تا این كه تو راضى شوى! نه به خدا سوگند راضى نمى‏شوم مگر آن كه تو راضى شوى! نه به خدا سوگند راضى نخواهم شد مگر آن كه تو رضا شوى!» (8)
پى‏نوشت‏ها:
1- الطوسى، الامالى، ص‏600 شماره و ص‏572/ اصول كافى ج‏1، ص‏340.
2- محمد باقر مجلسى، بحارالانوار (مؤسسه الوفاء، بیروت، الطبعة الثانیه، 1403 ه - 1983م)، ج‏22، ص‏479 به نقل از رضى بن على بن الطاووس، صص 8 - 21 و 27 و 28.
3- اصول كافى، ج‏2، حدیث شماره‏4.
4- همان.
5- بحارالانوار، ج‏22، ص‏493 به نقل از الطرف، 42 و 43 و 45.
6- بحارالانوار، همان، ص‏483.
7- همان، ص‏482، ح شماره‏30.
8- همان، ص‏484، ح شماره 31، به نقل از الطرف 29 - 34.

ظروف يك ‌بار مصرف ، قاتلان خاموش

( قسمت دوم )
آلودگي ظروف یكبار مصرف در ایران
ناظری وجود ندارد! ظروف یك‌بار مصرف در ایران حاوی پلیمرهایی هستند كه وقتی گرما می‌خورند، رادیكال آزاد تولید می‌كنند.علاوه این كه تولید این ظروف در كشور استاندارد نیست و هیچ نظارتی روی تولید آن‌ها نمی‌شود، مواد افزودنی موجود در آن‌ها هم به هیچ وجه كنترل نمی‌شود و متخصصان شیمی به هیچ عنوان روی تولید این ظروف نظارت ندارند.

غیر‌واگیر‌ها با اهمیت‌ترند اما با وجود این كه به عقیده‌ عده‌ای از متخصصان، استفاده از ظروف یك‌بار مصرف از بروز و شیوع بیماری‌های عفونی جلوگیری می‌كنند، كارشناسان شیمی و بهداشت محیط ، نظر كاملا مخالفی دارند. شاید این ظروف از بروز بیماری‌های عفونی جلوگیری ‌كنند، چون با یك بار مصرف دور انداخته می‌شوند، ولی باید توجه داشت كه پی‌وی‌سی‌ هم منجر به بروز انواع اختلالات گوارشی و ریوی، علاوه بر سرطان و سایر بیماری‌های غیر‌واگیر می‌شود. اهمیت این موضوع هم زمانی روشن‌تر می‌شود كه بدانیم ما برای بیماران سرطانی و گوارشی هزینه‌های بالایی صرف می‌كنیم، ولی برای بیماری‌های واگیر‌داری كه قابل كنترل است، مثل تب روده و حصبه، احتیاج به صرف هزینه‌های بالایی نداریم.
معمولا بیماری‌های ناشی از این ظروف دیر تشخیص داده می‌شوند و حتی در صورت تشخیص به راحتی درمان‌پذیر نیستند، چون مواد شیمیایی روی بدن، انواع و اقسام تاثیرات را دارند. علاوه بر این به عقیده كارشناسان بهداشت محیط در ساخت ظروف یك‌بار مصرف، به منظور جلوگیری از شكنندگی ظروف، از مواد پلاستیكی لایزر استفاده می‌شود. بنابراین اگر درون این ظروف آب جوش یا غذای داغ مانند آش ریخته شود، این مواد حل شده، وارد بدن می‌شوند و به دلیل داشتن تركیبات خاص، منجر به بروز سرطان‌های مختلف می‌شوند. البته كارشناسان اذعان می‌كنند که این خاصیت به خصوص در مورد ظروف یك‌بار مصرف شفاف كه درصد بالاتری از مواد سرطان‌زا را دارا هستند و در جامعه كاربرد بیشتری هم دارند، بسیار حائز اهمیت است.
در عین حال علاوه بر انواع پلاستیك‌هایی كه به عنوان ظروف یك‌بار مصرف در سرو چای یا غذا مورد استفاده قرار می‌گیرند، دسته‌ای دیگر از این مواد به عنوان ظروف آشپزخانه، ظروف نگهداری غذا در یخچال، ظروف بسته‌بندی مواد غذایی به خصوص لبنیات مانند ماست و پنیر و همچنین بطری‌های آب معدنی استفاده می‌شوند كه استفاده از این ظروف نیز مستلزم رعایت نكات ایمنی خاصی است.
به طور كلی پلاستیك‌ها، پلیمرهایی هستند كه از سنتز مواد اولیه‌ای به نام مونومر تهیه می‌شوند. مونومرها موادی سمی و برای سلامت انسان مضر هستند؛ در حالی كه پلیمرها خنثی هستند و مشكلی ندارند. اما اشكال كار اینجاست كه معمولاً در فرایند تهیه پلیمرها، مقداری مونومر باقی می‌ماند.
اگر این فرآیند، اصولی و مطابق استانداردهای لازم صورت گرفته باشد، مشكلی برای سلامت افراد به وجود نمی‌آورد. برای همین در استفاده از پلاستیك‌ها به عنوان ظروف غذا باید بسیار محتاط بود و در ضمن به هر نوع پلاستیكی نباید مجوز بسته‌بندی مواد غذایی داده شود.
در میان تمام انواع ظروف یك‌بار مصرف، شاید بتوانیم از بطری‌های آب آشامیدنی به عنوان پرمصرف‌ترین انواع این ظروف نام ببریم. بطری‌هایی كه حتی اگر حاوی آب معدنی نباشند، به طور مرتب از آب شهری پر می‌شوند و درون یخچال قرار می‌گیرند تا آب خنك مصرفی خانواده را تامین كنند. معمولا جنس این بطری‌ها از ‌پی‌وی‌سی است كه مشكلی هم برای سلامت انسان به وجود نمی‌آورد، اما اگر آب بیش از 6 ماه در این ظروف نگهداری شود، آلوده می‌شود. بنابراین خانواده‌ها باید از استفاده مكرر این ظروف برای نگهداری آب در یخچال خودداری كنند.

چرخه ناسالم بازیافت با این حال عوارض ظروف یك‌بار مصرف تنها به سلامت انسان ختم نمی‌شوند، چون به عقیده كارشناسان برگشت‌پذیری این ظروف به محیط بین 100تا 200 سال است و از همه مهم تر، این مواد دوباره بازیافت می‌شوند.علاوه بر این، همین مواد بازیافت شده باعث بروز انواع بیماری‌های دیگر می‌شوند،در حالی‌كه خیلی از مردم در هنگام استفاده از این مواد بازیافتی از عوارض آن‌ها كاملا بی‌خبرند.
پی‌وی‌سی‌های استاندارد در ظروف یك‌بار مصرفی كه داخل هواپیما در دسترس مردم قرار می‌گیرند، بی‌ضرر هستند،این ظروف به صورت فوم هستند، ولی آنقدر هزینه‌هایشان بالا ست كه باز هم تولید همان ظروف غیر استاندارد ترجیح داده می‌شود، در حالی‌كه در ساخت همین ظروف غیر استاندارد هم حتی یك متخصص تغذیه و یا یك كارشناس شیمی وجود ندارد. بسته‌بندی مواد غذایی سرد با این ظروف چون حرارتی نمی‌بینند، مشكلی ایجاد نمی‌كنند، اما این ظروف گاهی آنقدر داغ می‌شوند كه ماده غذایی در آن‌ها حالت ظرف را به خود می‌گیرد، بخصوص در مراسم و عزاداری‌ها.
یكی از دلایلی كه سرطان در گذشته اینقدر سر زبان‌ها نبود و حالا اینقدر شایع است، به خاطر همین مواد شیمیایی است.
متاسفانه مسئولان توجه ندارند كه هزینه‌های سلامت مردم، مقدم برهزینه‌های تولید ظروف استاندارد است، چون حاضرند سالانه میلیاردها دلار دارو وارد كنند، ولی برای استاندارد كردن تولیداتشان هزینه اضافی تقبل نمی‌كنند.

توضيح: در كشورهاى بيشرفته جهان؛ امروزه ظروف يكبار مصرفي را از جوب يا مواد خوراكي مانند سيب زميني يا سبوس غلات مي سازند

ظروف یک بار مصرف، قاتلان خاموش


( قسمت اول )
جام جم آنلاين: وقتي تشنه مي‌شويم و به آب سردكني مي‌رسيم، با ولع عجيبي ليوان يك‌بار مصرف حاضر و آماده را از جايگاه مخصوص آن برداشته، آن‌را پر كرده و خود را سيرآب مي‌كنيم. وقتي گرسنه مي‌شويم و امكان دسترسي به بشقاب و قاشق و ديگر وسايل غذاخوردن نيست، به خوردن غذا در ظروف يك‌بار مصرف راضي شده و لذت هم مي‌بريم اما در شرايطي كه به نظر مي‌رسد استفاده از ظروف و ليوان‌هاي يك‌بار مصرف به امري اجتناب‌ناپذير در كشورمان تبديل شده است، مي‌توان اين سوال را مطرح كرد كه استفاده از اين ظروف چقدر مي‌توان براي سلامتي انسان ضرر دارد؟
در اين باره عليرضا خاكي‌فيروز - مدير امور پژوهشي سلولزي و بسته‌بندي موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران - در گفتگو با ايسنا، به وجود 3 هزار واحد مجاز و غيرمجاز توليد ظروف يك‌بار مصرف در كشور اشاره مي‌كند: كارهاي تحقيقاتي درباره مضرات استفاده از ظروف يك‌بار مصرف به ويژه روي دو نوع ظرف پلي استايرن و PVC انجام شده است. به اين دو نوع ظرف، مواد شيميايي زيادي مانند پايداركننده‌ها، روان‌كننده‌ها، نرم‌كننده‌ها، رنگ‌دانه‌ها، پركننده‌ها، مواد ضدالكتريسيته، مواد مات‌كننده اضافه مي‌كنند كه كليه اين مواد براي سلامتي انسان مضر هستند.
وي وجود منومر آزاد در ظروف‌ يك‌بار مصرف نوع PVC را عامل خطرناكي براي سلامتي انسان‌ مي‌داند:«مونومر در واقع يك واحد ساختار پليمر و مولكول اوليه پليمر است. همچنين در ظروف PVC وينيل كلرايد كه سمي بودن آن براي انسان به اثبات رسيده است، وجود دارد. ضمن اين‌كه مولكول اوليه پلي استايرن، استايرن است كه داراي حلقه آروماتيك بوده و اين حلقه‌ براي سلامتي انسان فوق‌العاده خطرناك است و در جهان نيز سرطان‌زا بودن آن به اثبات رسيده است. به اين ترتيب به نظر مي‌رسد ظروف يك‌بار مصرف از نوع PVC و پلي‌استايرن بايد از چرخه بسته‌بندي مواد غذايي حذف شوند».
«خاكي‌ فيروز» سرايت مواد سمي از ظروف يك‌بار مصرف به بدن انسان را محتمل مي‌داند:«اين مواد به مرور زمان در بدن جمع مي‌شوند و بارها شده كه مي‌شنويم فردي به ظاهر سالم بوده، اما در عرض يك ماه از پا در آمده است كه دليل اصلي آن نيز مي‌تواند گذشتن ميزان اين مواد در بدن انسان از سطح مجاز باشد». وي درباره علائم تشخيص اين ظروف توضيح مي‌دهد:«پشت ظروف‌ پلي استايرن علامت PS حك شده كه اين علامت براي ظروف PVC نيز همان علامت PVC است. هر دو نوع ظرف شفاف هستند. ظروف پلي‌استايرن خش‌پذير نيست و PVC هم اگر به آن نرم‌كننده نزنند، خش‌پذير نيست؛ ضمن‌ اين‌كه هر دو كاملا شكننده هستند. به PVC نيز اگر مواد نرم‌كننده نزنند، شكننده نخواهد بود. همچنين اگر ظروف PVC گرم شوند، در صورت تماس با فلزات به آن‌ها مي‌چسبند. هنگامي كه ظرف نوع PVC را در مقابل شعله آتش نگه مي‌داريم، با شعله زرد مي‌سوزد، اما وقتي كه شعله را دور مي‌كنيم به واسطه اين‌كه ظروف PVC داراي كلر هستند، به سرعت آتش خاموش مي‌شود. در عوض پلي‌استايرن در هنگام سوختن با شعله دوده مي‌كند».
او درباره موارد مصرف ظروف يك‌بار مصرف PVC و پلي‌استايرن مي‌گويد:«ظروف پلي‌استايرن در ليوان‌هاي آب، كارد، چنگال، قاشق و ظروف غذايي مورد استفاده قرار مي‌گيرند. به عنوان مثال در چلوكبابي‌ها ظروفي كه به صورت فوم هستند، نوعي پلي‌استايرن هستند كه به آن‌ها گاز هگزان مي‌زنند. اين گاز در دماي 160 درجه آزاد مي‌شود و دماي غذاي داخل ظرف نيز چون 200 درجه است، بنابراين اين گاز به همراه غذا به بدن انسان منتقل مي‌شود».
گفتني است كه گاز هگزان عوارضي مانند سر درد را به همراه دارد.
مدير امور پژوهشي سلولزي و بسته‌بندي موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران درباره ظروف‌ يك‌بار مصرف PVC در بسته‌بندي مواد غذايي نيز توضيحاتي مي‌دهد: ظروف‌ يك‌بار مصرف PVC در بسته‌بندي مواد غذايي مانند گوشت مرغ و ماهي و بسته‌بندي كپسول‌هاي دارويي، آدامس و باتري به كار مي‌روند. بسته‌بندي با اين نوع ظروف در مورد مواد خشك زيان چنداني ندارد، اما براي مواد غذايي مرطوب امكان مهاجرت مونومر آزاد به داخل مواد غذايي و سپس بدن بسيار محتمل است.
اما «خاكي‌فيروز» به نكته جالبي نيز اشاره مي‌كند: ضرر ظروف يك‌بار مصرف پلي‌استايرن در هنگام مصرف مواد نوشيدني اسيدي و چرب مانند نوشابه و كاكائو بسيار بيشتر از مصرف چاي داغ است. در شرايطي كه هنوز ضرر انواع ديگر ظروف يك‌بار مصرف مانند پلي‌اتيلن و پلي‌پروپلين به اثبات نرسيده است، در مورد ويژگي‌هاي آن‌ها مي‌توان گفت كه هر دوي اين نوع ظروف مات بوده و به ترتيب علامت‌هاي PE و PP پشت آن‌ها حك شده است؛ شكننده نبوده و با شعله آبي و زرد مي‌سوزند و در هنگام سوختن چكه هم مي‌كنند.
وي در ادامه درباره دليل اصلي توليد اين مواد در كشور علي‌رغم زيان‌بار بودن مصرف آن‌ها توضيح مي‌دهد:به اين دليل كه استاندارد ظروف يك‌بار مصرف اجباري نيست، واحدهاي توليدي مي‌توانند بدون مجوز به توليد اقدام كنند. در اين زمينه بايد تقاضاي اجباري شدن استاندارد ظروف يك‌بار مصرف به موسسه ارايه شود تا در اين مورد تصميم‌گيري شود، اما متاسفانه تاكنون هيچ تقاضايي نشده است.
همچنين لزوم همكاري ميان موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران و معاونت غذا و دارو وزارت بهداشت در زمينه استفاده از ظروف يك‌بار مصرف كاملا حس مي‌شود.
وي با بيان اين‌كه استفاده از ظروف يك‌بار مصرف شيشه‌اي و كاغذي بهتر از ديگر انواع آن‌هاست، تصريح مي‌كند كه در دنيا استفاده از ظروف پلي‌استايرن و PVC منسوخ شده و بايد از رده خارج شوند.

راه ساده تر

در بيشتر موارد راه حل ساده تري نيز وجود دارد

در يك شركت بزرگ ژاپني كه توليد وسايل آرايشي را برعهده داشت، يك مورد تحقيقاتي به ياد ماندني اتفاق افتاد : شكايتي از سوي يكي مشتريان به كمپاني رسيد. او اظهار داشته بود كه هنگام خريد يك بسته صابون متوجه شده بود كه آن قوطي خالي است. بلافاصله با تاكيد و پيگيريهاي مديريت ارشد كارخانه اين مشكل بررسي، و دستور صادر شد كه خط بسته بندي اصلاح گردد و قسمت فني و مهندسي نيز تدابير لازمه را جهت پيشگيري از تكرار چنين مسئله اي اتخاذ نمايد. مهندسين نيز دست به كار شده و راه حل پيشنهادي خود را چنين ارائه دادند: پايش ( مونيتورينگ) خط بسته بندي با اشعه ايكس.بزودي سيستم مذكور خريداري شده و با تلاش شبانه روزي گروه مهندسين،‌ دستگاه توليد اشعه ايكس و مانيتورهائي با رزوليشن بالا نصب شده و خط مزبور تجهيز گرديد. سپس دو نفر اپراتور نيز جهت كنترل دائمي پشت آن دستگاهها به كار گمارده شدند تا از عبور احتمالي قوطيهاي خالي جلوگيري نمايند. *نكته جالب توجه در اين بود كه درست همزمان با اين ماجرا، مشكلي مشابه نيز در يكي از كارگاههاي كوچك توليدي پيش آمده بود اما آنجا يك كارمند معمولي و غيرمتخصص آنرا به شيوه اي بسيار ساده تر و كم خرجتر حل كرد: تعبيه يك دستگاه پنكه در مسير خط بسته بندي تا قوطي خالي را باد از خط توليد دور کند!!!

نکته:معمولا در بسياري از موارد راههاي ساده تري نيز براي حل هر مسئله و يا مشکلي وجود دارد. هميشه به دنبال ساده ترين راه حلها باشيد.